یاسر باقری؛ پژوهشگر حوزه سیاستگذاری اجتماعی
بازتاب اصلاحات اخیر عربستان در ایران، بیشتر به سرزنش وضعیت موجود زنان در کشور در قالب طنز سوق یافت و گویا نیازی به بررسی جدیتری این موضوع احساس نشد. به نظر میرسد آنچه بر شگفتانگیزی رخدادهای اخیر عربستان میافزاید، تصور ناقص ما از جامعه عربستان است که از خلال نگرش ناسیونالیستی با سویههای شرقشناسانه و پنجره محدود رسانههای سیاسی و ایدئولوژیک برایمان میسر شده است و با تصویر ایستای اعراب دوران جاهلیت، تقویت شده است.
درک ما از این موضوع زمانی با مشکلات بیشتری روبرو میشود که کاریکاتوری از ساختار قدرت در آن کشور در ذهن ما شکل گرفته است که هسته اصلی آن در کمال تعجب، همان مناسبات قدرت در کشور خودمان است. در واقع گویا در ذهنمان با نوعی تصویر مبهم و کاریکاتوری از اعراب روبروئیم که از روی تصویر خودمان ترسیم شده است.
به نظر میرسد غلبه تصویر ایستای جاهلیت از جامعه عرب سبب ایجاد نوعی آگاهی پیشینی در ذهن ما شده است که دیگر نیازی به شناخت بیشتر از جامعه عرب نداشتهایم. آنها افرادی هستند که تنها به «شکم» و «شهوت» خود میاندیشند و کار دیگری در زندگی ندارند. تصویر اخیر از اعراب زمانی تلختر میشود که دریابیم که این تصویر، همان چیزی است که شرقشناسان اروپایی در سفرنامههای خود به «شرقیان» نسبت دادهاند و ما به جای پاسخگویی به این اتهام، صرفاً انگشت اشاره خود را بهسوی اعراب گرداندیم.
در طول تاریخ معاصر هرگاه رخدادی، خلاف تصویر ما از اعراب، خود را به ما تحمیل کرده است، توجیهی بر آن یافتهایم و «پول نفت» بزرگترین یاورمان در این ماجرا بوده است. علت پیروزی اعراب در مسابقات ورزشی، توسعهیافتن زیرساختها، وضعیت رفاهی بالا، تعاملات گسترده با کشورهای مختلف و...، همه و همه تنها با یک دلیل توجیه شده است: «پول نفت»!
به هیچ روی بر آن نیستم تا اهمیت نفت در توسعه یافتگی اعراب را تقلیل دهم بلکه تاکید بر این تعصب و انعطافناپذیری است. در این سالها چنان از پول نفت اعراب بدگویی کردهایم که گویا خودمان کشور را با تولیدات صنایع فضایی به پیش بردهایم.
کوتاه آنکه، چنین تصویرسازیهایی مانع از درک بهبود شاخصهای توسعهیافتگی این کشورها شده است؛ از اصلاحات اخیر حاکمان عربستان که بگذریم، حتی پیش از آن نیز برخلاف تصور ما، وضعیت زنان عربستان بهتر از وضعیت زنان در ایران بوده است. به اتکاء آمار دپارتمان توسعه اجتماعی سازمان ملل (۲۰۱۶)، برخی از کلیشههای خود درباره زنان عرب را محک بزنیم:
* «زنان عرب در پستوهای خانه جای دارند»: نرخ مشارکت زنان در بازار کار در عربستان، ۲۰٫۱ % (در ایران، ۱۶٫۲ %)
* «زنان نقشی در تصمیمسازی ندارند»: حدود یک پنجم (۲۰ %) پارلمان عربستان در اختیار زنان این کشور است (در ایران تنها ۳ %) بنابراین آنها سهم بسیار بیشتری در تصمیمگیری پارلمانی داشتهاند؛
* «نرخ بیسوادی زنان در آنجا بالاست»: سالهای مورد انتظار تحصیل زنان در آنجا ۹ سال (و در ایران ۸٫۵ سال) بوده است
* «زنان عربستانی از ۹ سالگی فرزندآوری میکنند»: نرخ زاد ولد زنان نوجوان (۱۵- ۱۹ ساله) در عربستان ۸٫۸ بهازای هر هزار زن (در ایران، ۲۶٫۷)! این شاخص نشان میدهد که نرخ زاد ولد زنان نوجوان در ایران حدود 3 برابر عربستان است.
بنابراین شاید وقت آن رسیده است که کلیشههای خود از جامعه عربستان را بازنگری کنیم.
در پایان باید تاکید کرد که بر اساس شاخصهای فوق وضعیت زنان عربستان نیز در توسعه اجتماعی مناسب نبوده اما دستکم بهتر از وضعیت زنان جامعه ما بوده است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید