مباحثات ایرانیها ( جامعه فارسی ) با دیگر ملیتها در رسانه ها شبیه محاکمه متهمی در دادگاه های تفتیش عقاید قرون وسطائی برای تفهیم اتهام مجرمی صورت می گیرد که قبل از اثبات جرم، مجرم بودن متهم مشخص و محرز است، فقط برای صادر کردن حکم ارتداد از تمامیت ارضی به هر طریق ممکن تلاش می کنند متهم را بچلانند و بچزانند، مطلقا به دفاعیات متهم توجهی نمی کنند، چون هدف فقط و فقط محکوم کردن متهم است و بر خلاف ادعاهایشان به دمکرات و سکولار بودن، هیچ اهمیتی به عقاید یک انسان نمی دهند، گیرنده های مغزشان در چهار چوب تمامیت ارضی کاملا منجمد و قفل شده، و اگر یک کمی هم که گوش می کنند نه بخاطر اینست که واقعا بخواهند بفهمند و بدانند که متهم چه می گوید هرگز نمی خواهند کمی به عقاید و اندیشه های متهم گوش کنند و عمیقا در موردش فکر کنند، که شاید یک در هزار عقیده و خواسته متهم یک خواسته انسانی است که بر طبق و منطبق بر قوانین حقوق بشر سازمان ملل می باشد، جزو محالات و ناممکنات است فقط دنبال اشتباهات لپی می گردند تا متهم را آبکشش کنند، در وحله اول بر اساس تاریخهائی که خودشان نوشته اند که البته فقط بدرد خودشان می خورد، سعی می کنند متهم را به بیسواد بودن در مورد تاریخ متهم کنند و با این جمله که برو اول یکی دو تا کتاب در مورد تاریخ ایران بخوان بعد بیا اظهار نظر کن، بدینوسیله سعی می کنند او را از معرکه بدر کنند، در ضمن مطلقا نمی توانند درک کنند که زبان فارسی برای یک ترک زبان، جزو زبان دوم محسوب می شود، نه زبان مادری!! بعد به اطلاعات اینترنتی متوسل می شوند تا متهم را به عقب ماندگی و بی اطلاعی از دنیای دیجیتالی متهم کنند، و بعد سعی می کنند اشتباهات لفظی و لوپی را به درغگوئی تعبیر کرده و در نتیجه به تمام عرایض متهم، مارک جعل و دروغ و تحریف بزنند، تا متهم را حسابی خیط کرده و از رو ببرند بخاطر اینکه عقاید متهم در چهار چوب دین و ایدئولوژی تمامیت ارضی نمی گنجد و مثلا اگر کسی بخواهد ملتهای ایران را چون نمی توانند در کنار جامه فارسی خود را خوشبخت احساس کنند، و اگر آنها به استقلال ملت خود فکر کنند در آنصورت تصور می کنند که کره زمین از مدارش خارج خواهد شد، و اگر هم متهم اشتباها طهران را با ط دسته دار بنویسد، که دیگر واویلا است و خر بیار و باقالی بار کن، متهم را به بیسوادی مطلق متهم کرده و با نگه کردن عاقل اندر سفیه و با برخورد از بالا از نوع برخورد مدیر کل با آبدارچی اداره، به متهم پیشنهاد می کنند که برو اول کلاس اکابر سواد خواندن و نوشتن یاد بگیر بعدا بیا حرف بزن، تا از این طریق بتوانند متهم را حسابی مچاله اش بکنند، در این دادگاه اصلا مطرح نیست که حقیقت و حقوق واقعی انسان از دهان چه کسی خارج می شود، تمام تلاشها برای منکوب کردن متهمی است که از قبل مجرم شناختنه شده، و فقط مانده که در دادگاه به هیکل متهم آفتابه بردارند و بشکل فرمالیته به صدور حکم ارتداد از مرزهای پرگهر لباس عدالت سکولار دمکراسی بپوشانند و حضار در جلسه و اجتماع را بشکل پوپولیستی، اقناع و فریب داده و صحت و حقانیت ایدئولوژی ناسیونالیستی تمامیت ارضی را اثبات کنند. و در نهایت با به میان کشیدن دشمن فرضی و اینکه کشورهای استعماری می خواهند به کمک مزدوران تجزیه طلب، ایران را تضعیف و تکه تکه کنند تا بتوانند براحتی غارت کنند، البته مثل اینکه معادن مس و طلای آزربایجان همین حالا توسط حکومت فارس سالار غارت و به شهر کرمان فرستاده نمی شود! و متعاقبا سعی می کنند متهم را نوکر اجنبی بنامند و با چسباندن ارتباط دفاع زبان مادری به اردوغان و علیوف، دقیقا شبیه آخوندها و مذهبیون برخورد می کنند، و برای اثبات بی دین بودن کمونیستها، می گویند کمو یعنی خدا و کمونیست یعنی خدا نیست، برخورد می کنند و در نهایت همانند ترساندن بچه از لولو، امپریالیسم یا استکبار جهانی که گویا همگی گوش بزنگ در پشت نشسته اند تا بچه های حرف نشنو را بیایند و درسته بخورند. آنها از جواب دادن به سئوالهای متهم طفره می روند، مثلا اگر متهم بپرسد که به چه جرمی در هر دو رژیم شاه و آخوند ما را بزبان مادریمان بیسواد نگه داشته اید؟ جواب منطقی ندارند که بدهند، آنها همیشه سعی می کنند با پرسش متهم را در موضع دفاعی قرار دهند، البته نه از موضع قدرت بلکه برای در رفتن از جوابگوئی به سئولات، چون جوابشان خارج از قوانین حقوق بشر خواهد بود که نمی خواهند فردا در مقابل سازمانهای حقوق بشر سازمان ملل نقطعه ضعفی داشته باشند، و در نهایت با گیر دادن به قیافه و لباس متهم و با نثار رکیک ترین توهین های چاله میدانی و با تهدید و دادن ساکهای متهم به بغلش او را آماده تبعید به مغولستان می کنند. برخلاف آنکه در شروع بحث وعده های سر خرمن می دهند و دعوت می کنند برای دنباله روی از آنها برای گوشت دم توپ شدن، که بعد از سرنگون کردن رژیم همه به حقوقشان می رسند، کدام حقوق؟ معلوم نیست ولی وقتی از مباحثه نتیجه نمی گیرند با تهدید که بعد از تغییر رژیم چنان بلائی سرتان خواهیم آورد که هیتلر به حالتان زار و زار گریه خوهد کرد، و در ادامه با بایکوت مطلق بعنوان تیر خلاص برای متهم، و بدون برجای گذاشتن آثار جرم جیم و ناپدید می شوند.
اولین موارد شک و سوظن برای شناسائی متهمین به ارتداد از تمامیت ارضی و تهیه کیفرخواست بستگی به نوع برخورد متهم با نکات زیر می باشد
۱ - آیا متهم خود را آزربایجانی معرفی می کند یا ایرانی؟
۲ - آیا متهم خود را متعلق به آذربایجان ایران می داند، و یا به آزربایجان جنوبی؟
۳ - آیا متهم خود را ترک معرفی می کند یا آذری؟
۴ - آیا متهم از احقاق حقوق زبان مادری و فرهنگ ملی آزربایجان دفاع می کند؟
۵ - آیا متهم حق ملت ترک آزربایجان جنوبی می داند که با رفراندم به استقلال آزربایجان جنوبی رای بدهند؟