رفتن به محتوای اصلی

فرانسۀ ۱۹۶۸ و ۲۰۱۸
21.06.2018 - 15:18

امروزه، میلیون‌ها نفر در سراسر فرانسه این رویدادهای سترگ نیم قرن پیش را با مناسب‌ترین شیوه- با اعتصاب و تصرف خیابان‌ها- دوباره تجربه می‌کنند. یک بار دیگر دانشگاه‌ها در سراسر کشور اشغال شده اند، کارگران در بخش‌های کلیدی در اعتصابند، و بسیج بخش‌های وسیع مردم- از بازنشستگان خواهان حمایت از مزایای بازنشستگی گرفته تا کارگران و خلبانان هواپیمایی فرانسه که از شرایط کاری خود برآشفته اند- همه را به هم نزديک کرده است. در چپ رادیکال، ضدسرمایه‌داری و در پهنۀ قدرت نبرد سندیکایی، یک شعار حاکم است: هم‌گرایی مبارزه!

شرایط بسیار حساس است. این ماه نخستین سالگرد به قدرت رسیدن رییس‌جمهور امانوئل ماکرون است. ماکرون پس از به قدرت رسیدن برای پیش بردن برنامه نولیبرالی افراطی خود وقت را تلف نکرده است. پروژه ماکرون تغییر رادیکال الگوی اقتصادی فرانسه در امتداد یک استراتژی جدید برای سرمایه فرانسوی در درون اتحادیۀ اروپایی است. استراتژی اقتصادی او را می‌توان نولیبرالی، ضدکارگری و ناسیونالیستی توصیف کرد.

در جبهه داخلی هدف تکرار مردانه‌وار «دست‌آورد‌های » سَبک تاچر در زمین نامساعد فرانسه است: کاهش مالیات برای ثروتمندان، کاهش مزایا برای فقرا، هدف قرار دادن حقوق و حمایت‌هایی که کارگران طی دهه‌ها مبارزه به دست آوردند و خصوصی‌سازی یک بخش عمومی وسیع و هنوز نیرومند. ماکرون هم‌چنین امیدوار است از طريق محدود ساختن دسترسی به آموزش عالی رزمندگی دانشجویان فرانسه را از بین ببرد.

طی سال گذشته «پروژه ماکرون» با کمک ماهیت ویژۀِ «پیروزی» انتخاباتی ماکرون و جنبش «راه سوم» او- «جمهوری به پیش!»- به چندین پیروزی دست یافته است. در ژوئن ۲۰۱۷، پس از چندین دور رأی‌گیری، فرانسه خود را تحت حکومت رییس‌جمهوری یافت که فقط ۱۶ درصد آرای واجدین شرایط شرکت در انتخابات را به دست آورد و با انتخاباتی پارلمانی که در آن ۶۰ درصد رأی‌دهندگان شرکت نکردند، توانست در مجلس ملی یک اکثریت پارلمانی قاطع به دست آورد.

عروج ماکرون بیش از آن‌که پادزهری برای سرخوردگی رأی دهندگان از سیاست‌های رایج باشد، ترشرویی و از خودبیکانگی گسترده رأی‌دهندگان و بیزاری وسیع از مارین لی پن- رقیب او در دور دوم انتخابات را نشان می‌دهد. گرچه سلطه «جمهوری به پیش!» بر مجلس ملی (با ۳۵۰ کرسی از ۵۷۷ کرسی) به ماکرون برای اجرای برنامه خود یک مزیت قدرتمند داده است، اما وضعیت نزار شالوده‌های دمکراسی رژیم او مشهودتر می‌شود. او طی سال گذشته به کرّات از ماده ۴۰، که یک بند مهجور قانون اساسی ۱۹۵۸ فرانسه است، برای تحمیل اراده خود با فرمان استفاده کرده است. (عدالت: ماده ۴۰ قانون اساسی فرانسه چنین می‌گويد: «لوایح و متمم‌های خصوصی که توسط اعضای پارلمان معرفی می‌شوند اگر در صورت تصویب موجب کاهش درآمد عمومی یا ایجاد یا افزایش هزینه عمومی شوند قابل‌پذیرش نمی‌باشند.‌»)

 

«قانون کار»-مجموعه قوانین حاکم بر شرایط  کار و حمایت از کارگران- هدف اول «جاروی جدید» ماکرون بود. در سپتامبر گذشته، زمانی‌که ماکرون برای قرار دادن «اصلاحات» خود در کتب قانون به استفاده از فرمان متوسل شد بر سه اصل مرکزی- اولویت توافق‌ها پیرامون حقوق و شرایط کاری در سطح هر بخش، مقررات حاکم بر روندهای زايد و داوری‌های کارگری، و نقش محوری سندیکاها- ضربات خرده کننده‌ای وارد آمد. گرچه ضدحمله‌های تحسین‌برانگیزی که رزمندگی و چابکی «فدراسیون سراسری کار» (ث. ژ. ت) نقش اصلی را در بسیج آن داشت صدها هزار نفر را به خیابان‌ها آورد، اما عدم شرکت بزرگ‌ترین سازمان سندیکایی، یعنی «کنفدراسیون دمکراتیک کار فرانسه» (ث. اف. د. ث.) که یک سندیکای «میانه‌رو» است و تفرقه در چپ سیاسی نبرد را تضعیف کرد.

ماکرون دل و جرأت پیدا کرده و سپس به بخش عمومی که در حال‌حاضر ۵٫۴ میلیون شاغل دارد، اعلام جنگ کرد. او طی فرمانی گفت دیگر نمی‌توان به این به مثابه یک «دژ حمایت شده» برخورد کرد. رگبار نخست او پیشنهاد از بین بردن ۱۲۰ هزار شغل در بخش عمومی- بخشاً داوطلبانه و بخشاً با حذف زوايد، همراه با افزایش نسبت کارگران قراردادی ( که هم‌اکنون ۲۰ درصد از نیروی بخش عمومی را تشکیل می‌دهند)- بود. سپس در فوریه، جبهه جدید علیه یک هدف مشخص باز شد: علیه ده‌ها هزار کارگر راه‌آهن شاغل در «اس. ان. ث. اف»، شرکت راه‌آهن دولتی ۸۰ ساله فرانسه.

طرح بزرگ ماکرون برای راه‌آهن سعی کرده است از یافته‌های یک گزارش «مستقل» برای ارزیابی آینده بخش راه‌آهن بر بستر بدهی جاری «اس. ان. ث. اف»، و الزامات تحت «بسته چهارم راه‌آهن اتحادیۀ اروپایی» برای گشودن بازار مسافران داخلی به روی رقابت، مشروعیت دست‌و‌پا کند. گزارش که در ۱۵ فوریه به ادوارد فيلیپ نخست‌وزیر تسلیم شد خواهان تغییر ساختار «اس. ان. ث. اف»، به مثابه یک شرکت تجاری، همراه با لغو خطوط منطقه‌ای و ثانویه است. این گزارش هم‌چنین خواهان یک «قرارداد اجتماعی جدید» با کارکنان «اس. ان. ث. اف» است تا در واقع موقعیت ویژه کارگران راه‌آهن را که از طريق سال‌ها مبارزه به دست آمده و از حدود ۱۴۰‌هزار کارگر کنونی راه‌آهن در مقابل اخراج حمایت می‌کند و به آن‌ها رتبه کارمند دولت می‌دهد، از بین ببرد.

تا آخر فوریه سخنان ماکرون و فیلیپ وضعیت را بدون هیچ تردیدی روشن کرد: هدف درهم شکستنِ، یک‌بار برای همیشۀِ، موقعیت کارگران راه‌آهن، و همراه آن توان اعجاب‌انگیز سازمانی و نفوذ کارگران راه‌آهن فرانسه است.

با نگاه به گذشته و تاریخ مبارزه طبقه کارگر فرانسه روشن است که کارگران راه‌آهن به کرّات پیشگام عمل بوده اند: یک جبهه رزمنده، بسیار سازمان‌یافته، آگاه از توان طبقاتی خود در صف مقدم و آماده برای تقویت و حفظ جنبش‌های سندیکایی و اجتماعی وسیع‌تر. در سال ۱۹۶۸، کارگران راه‌آهن در همبستگی با قیام دانشجویی اعتصاب کردند. در سال ۱۹۹۵، کارگران راه‌آهن یک نقش کلیدی در موج بزرگ اعتصابات علیه برنامه آلن ژوپه نخست‌وزیر برای حمله به بخش عمومی ایفاء کردند. بر بستر هفته‌ها اعتصابات ملی، که به اعتصاب میلیونی ۱۲ دسامبر ۱۹۹۵ انجامید، ژوپه به طرز خفت‌باری مجبور به عقب‌نشینی شد.

 

در نبردی که اکنون شکل گرفته، ماکرون بدون تردید صدای سرنوشت را می‌شنود. گویی الهام گرفته از جنگ تاچر علیه معدنکاران، رییس‌جمهور جوان تصور می‌کند که سرنوشت امر در هم‌شکستن یک بار برای همیشۀ کارگران راه‌آهن، و همواره ساختن راه حمله گسترده‌تر به بخش عمومی فرانسه را به او محول کرده است.

ماکرون، نیرومند از موفقیت سال گذشته خود در اعمال اصلاحات قانون کار، ممکن است بر ادامه تفرقه میان مخالفان خود در جنبش سندیکایی و چپ سیاسی نیز حساب کند. اما او ممکن است در اینجا دچار اشتباه محاسبه شده باشد. هفته‌های اخیر شاهد اتحاد عمل سندیکاها و چپ در ظهور یک جبهه متحد بوده است.

یک تحول کلیدی در ۲۱ مارس در پاریس رخ داد، که در آن نمایندگان ۱۲ سازمان چپ برای پاسخ دادن به پرسش‌های روزنامه‌نگاران گرد آمدند. کسانی که به نوبت پشت میکروفن آمدند شامل نمایندگان «فرانسه نافرمان» (La France Insoumise که در حال‌حاضر بزرگ‌ترین و مؤثرترین نیرو در چپ است)، «حزب جدید ضدسرمایه‌داری» (Nouveau Parti Anticapitaliste)، «حزب کمونیست فرانسه» (Parti Communiste Français)، «زیست‌بوم اروپا- سبزها» (Europe Ecologie-Les-Verts) بودند. همه آن‌ها تعهد سازمان‌های خود را به عمل متحد در دفاع از بخش عمومی فرانسه اعلام کردند.

در سطح سندیکایی نیز اتحاد دنبال می‌شود. همه چهار فدراسیونی که کارگران راه‌آهن را نمایندگی می‌کنند پیرامون برنامه اعتصاب به توافق رسیدند: یک جدول زمانی اعتصاب متناوب دو روزه (با سه روز عملکرد عادی پس از هر دو روز اعتصاب). اعتصاب‌های متناوب که از ۳ آوریل آغاز شد تأثیر مختل کننده‌ای هم بر خدمات مسافری و هم بر خدمات باری داشته است؛ گرچه مشارکت در عمل نوسان داشته است (رانندگان و نگهبانان به ویژه ثابت کرده اند دلاوران وفاداری هستند)، اما پی‌آمدهای اقتصادی زنگ خطر را در محافل تجاری و صنعتی به صدا درآورده است.

در عین‌حال، روزهای اعتصابات متناوب توسط کارگران خط هوایی «ایر فرانس» به رؤسا بیش از ۳۰۰ میلیون یورو ضرر زده است. قیمت سهام تنزل کرده، و یک قرارداد «جدید» برای افزایش ناچیز حقوق که توسط شرکت مطرح شده بود از جانب کارگران رد شد، و به  استعفای  مدیرکل شرکت انجامید.

قدرت کارگران آشکارا در سراسر کشور مشهود است. کارگران راه‌آهن باجه‌های دریافت عوارض بزرگراه‌ها را اشغال می‌کنند و به خودروها اجازه عبور رایگان می‌دهند، و در این روند برای صندوق اعتصاب کمک جمع می‌کنند. یک صندوق اعتصاب کارگران راه‌آهن بیش از یک میلیون یورو جمع کرده است، که علی‌رغم تلاش‌های رعب‌برانگیز دولت و رسانه‌های رسمی برای چرخاندن افکار عمومی علیه کارگران راه‌آهن، حمایت نیرومند از اعتصابات را نشان می‌دهد.

مقاومت خود را در سطوح گوناگون و در شکل‌های متنوع بسیار نشان می‌دهد. در اوايل مه، روان ملی در  بی‌احترامی گسترده متجلی شد: در پاریس یک «جشن» استهزایی برای نخستین سالگرد ریاست جمهوری ماکرون بر پا شد. تجمعات گسترده، اشغال، سد‌راه و مراسم ضدماکرون دانشگاه‌های سراسر فرانسه را سرزنده کرده است. هفته‌ها محاصره در نانتر، زادگاه‌ جنبش دانشجویی مه ۱۹۶۸، مانع برگزاری امتحانات شده، تا جايی اساتید مترقی گفته اند به همه دانشجویان «نمرات سیاسی» بالا خواهند داد.

روز ۲۶ مه که موج شورش سراسر فرانسه را فراخواهد گرفت، روزی است که باید دنبال کرد. «فدراسیون سراسری کار» و «فرانسه نافرمان» مشترکاً این روز را روز اعتراضات سراسری اعلام کرده اند: پیوستگی تاریخی بین قدرت سندیکا و سیاست‌های چپ رادیکال. ژان-لوک ملنشون رهبر رزمنده «فرانسه نافرمان» که سال گذشته از هیج‌جا ظهور کرد و در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری نزدیک به ۲۰ درصد آراء را به دست آورد، هم‌اکنون از تشکیل یک «جبهه مردمی» می‌گوید. تابستان طولانی و گرم فرانسه تازه آغاز شده است.

http://peoplesdemocracy.in/2018/0527_pd/france-1968-and-2018-fifty-years-spirit-may-1968-surges-through-france-again

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

رضا وضعی
دمکراسی مردم

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.