رفتن به محتوای اصلی

خرخوارس
24.06.2018 - 13:50

Image result for human flying funny pic

دعایِ واجبِ خواب و بیداری

بِسْمِ اللَّهِ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ كَفَرْتُ بِالطّاغُوتِ اَللّهُمَّ احْفَظْنى فى مَنامى وَ فى يَقَظَتى

اینروزها همه "خرخوارس" می بینند، شما چطور؟!  ترکیبِ واژه عمیقِ " خرخوارس" بدینگونه است:

خرداد + خواب + درس

شرحِ ماوقع:

چند شب پیش در قسمتِ عمیقِ خرخوارس چه بر من گذشت را فقط خدا میداند. ناگاه قدم بر سرزمینی نهادم عجیباً غریبا!
تا چشم کار میکرد دشت و دَمَن بود و اَنهار جاری و هوایِ دلپذیر. در دور دست چند جنبده که به قامت ِ آدمی می ماندندی دیده میشد. پاشنه برکشیدمی و براه افتادم. در کسری از ثانیه خود را در جوار ِ نور و رنگین کمان یافتم و چند نفر سفیدپوش که پشت به من ایستاده بودند را همی دیدم.

هاج و واج نگاه میکردم که صدایِ دلنشینی مرا هوشیار کرد و پرسید:  زمینی، چه می خواهی؟
 

زبان در دهانم قفل شده بود. به ناگاه آن چند نفر همگی چرخیدندی و روبرویم ایستادند و قاه قاه خندیدندی.
یاللعجب! همه زن بودندی، در آن فضای عطرآگین، زیبایی و ظرافتشان در کلام هرگز نمی گُنجد، همگی فقط یک شنل ِ سفید برپوشیده بودندی و دیگر هیچ!

سبحان الله، با این صحنه زبانم باز شد و عرض کردیم:  "علی برکت الله!"
(امان از دل ِ غافل و بریده باد زبانی که بی دلیل باز شودندی)

فوراً صدایی مردانه جواب داد: آشناست، با من کار دارد!

با این صدا، فضای ِ معنوی و خاک بر سری، همه اش پَرید.

از آسمان پله ای از اَبر باز شد و یکنفر آرام و با طمانینه پایین می آمد. در آن لحظه همه اش فکر میکردم که چقدر صدا آشناست اما چیزی به ذهن خطور نمیکرد.
همه جا نورانی تر شد، نسیمی با عطر ِ شکوفه های پسته وزیدن گرفت و تختی از گُل، روبرویم ظاهر گردید تا بالاخره همان مردِ نورانی، خرامان خرامان بر آن لمید.
صورتش دیده نمیشد، باز با همان صدا گفت:
"واقعاً!!!"

نفهمیدم که بارِ معنای ِ این کلمه منفی بود یا مثبت، فقط به این می اندیشیدم که چقدر این صدا آشناست.
دچار جمودِ نعشی شده بودمی، فقط پلک میزدم و می دیدم که همه زنان دور و بر ِ آن مرد نشسته اندی و طنازی بس میکنندی و انگور ِ یاقوتی به دهانِ مبارکش می نهندی.

بخود گفتم: بارالها، کجایم، کیستم من؟ او کیست؟ و باز هم صدا....

پرسید: واقعاً، تو مرا واقعاً نشناختی؟
 

هوشیار شدم، چهره نورانی نمایان شد. ای دل ِ غافل، سبحان الله، شناختمش، با همان لبخند دلربا.

پرسیدم: حاج آقا، شما کجا اینجا کجا؟ من مُرده ام؟شما زنده شده اید؟
 

که ناگه ندا آمدندی:

- به من نگو حاج آقا، بگو: " بابا اکبر" یا "سردار سازندگی" و ادامه داد:

تو در املاک و باغهایِ پسته من، واقع در طبقه هفتم بهشت هستی و اینها همگی " حورة العیون" من هستند. راستی از "حاج حسن" چه خبر؟

مشعوف عرض کردم:  علی برکت الله، عالی، توپ، ممتاز

سردارِ سازندگی با تبسمِ همیشگی درحالیکه که انگورِ یاقوتی را در دهانِ مبارک مزه مزه میکردند و چشم در چشمِ حوری ِ چشم آبی با کک مَک ملیح که بنظر بریتانیایی می آمد فرمودند:

از همین " علی برکت الله" گفتنت شناختم که خودی هستی، بیا که برای ایران پیغامی دارم و تو قاصدِ این خبر هستی!

بنده عرض کردمی:  بابااکبر، از تو به یک اشاره از من بسر دویدن

سردارسازندگی فرمود:
 یک خاطره از امام بیاد آورده بودم که روز آخر نشد بعرضِ اُمتِ شریف ایران برسانم لذا تو مامورِ این کار شدی و وافزودند:

بعد از عروجم در ناکامی و عنفوان ِ جوانی، موضوع را با عالمِ بالا در میان گذاردم و مقرّر گردید که تلفیقی از توصیه رسول اکرم و خاطراتِ حضرت امام را توامان در اختیار امتِ همیشه در صحنه قرار دهیم.

متنِ دقیقِ توصیه حضرت امام پس از تعدیل با بیانات ائمه اطهار و وصایایِ رسول الله بدین گونه تقدیم میگردد:

" واقعاً ، تیراندازی، سوارکاری و شنا را موقتاً کنار بگذارید، لاکن پرواز بیاموزید که اَوجَبِ واجَباتَه، هَمَه مَملَکَت رو هواست"

إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

جمعیِ گردانِ مخابراتِ دنیوی-اُخرویِ هُدهُد

جاجی خان (امیرعلی متولّی)

( در انگلیسی جاج یک صفت است و از ریشه قضاوت گرفته شده)

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

امیرعلی متولی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.