نزدیکترین متحدان آمریکا را در اروپا به مقابله واداشته است.
با این حال نباید فراموش کرد که تاریخ چهل ساله نظام جمهوری اسلامی ایران شاهد چرخشها و نرمشهای غیرمنتظره در سیاست خارجی بوده است.
قبول قطعنامه ۵۹۸ توسط آیتالله خمینی در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ که خود آن را به نوشیدن جام زهر تشبیه کرد و متعاقب آن خاتمه یافتن جنگ ایران و عراق یکی از آن موارد است. نرمش قهرمانانه آیتالله خامنهای و باز شدن باب مذاکره مستقیم با آمریکا پس از سالها ممنوعیت نمونه دیگری از رفتار غیرمنتظره ایران در سیاست خارجی است. به عنوان یکی دیگر از این موارد میتوان از خودِ توافق هستهای یاد کرد که در آن تقریبا تمام خطوط قرمزی که آیتالله خامنهای ترسیم کرده بود نقض شد با این حال ایران آن را پذیرفت.
اما شاید یکی برجستهترین موارد، خروج آمریکا از برجام باشد که با هیچ واکنش عملی از سوی ایران روبرو نشد. آیتالله خامنهای پس از قطعی شدن برجام در نامهای به آقای روحانی نوشته بود: "وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظف است طبق بند ۳ مصوبه مجلس اقدامهای لازم را انجام دهد و فعالیتهای برجام را متوقف کند."
در پس همه این واکنشها (یا عدم واکنشها) که غیرمنتظره به نظر میرسیدند یک فلسفه واحد نهفته است؛ بقای نظام در اولویت قرار دارد. این نگرش ریشهای ایدئولوژیک دارد. آیتالله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی استدلال میکرد که "این یک تکلیف الهى است براى همه که اهمّ تکلیفهایى است که خدا دارد؛ یعنى، حفظ جمهورى اسلامى از حفظ یک نفر- ولو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است؛ براى اینکه امام عصر هم خودش را فدا مىکند براى اسلام." علاوه بر این، "موضوع بقا" اصولا اولویت نخست همه نظامهای سیاسی دنیاست هر چند که ممکن است برای تحقق آن در تصمیمگیری خطا کنند.
شرایط اقتصادی امروز در ایران شاید بحرانی نباشد اما عوامل بحرانساز که ثبات سیاسی کشور را به خطر بیندازند وجود دارند و روند آن رو به تشدید است.
روزهای دشوار اقتصاد ایران پس از تحریم آمریکا
بالا گرفتن دعوا بر سر ایران بین وزرای فعلی و قبلی آمریکا
در مورد قیمت ارز در چند ماه اخیر حداقل این را میتوان گفت که این حوزه دچار بحران شده است. اشکال اساسی را آقای علی مطهری نایب رئیس مجلس چنین توضیح میدهد: "دلار را نمیتوانیم وارد کنیم، ارز را نمیتوانیم وارد کنیم، آمریکا جلویش را گرفته". این مشکل اصلی است و بقیه مسائلی که در ایران بحث میشوند فرعیاند. به زبان ساده بانک مرکزی نمیتواند با وارد کردن ارز بیشتر جوابگوی تقاضای موجود باشد و لذا قیمت ارز بالا میرود. طبقه متوسط و بالای متوسط احساس نگرانی میکنند و برای حفظ ارزش دارائی خود به بازار ارز (و طلا) هجوم آورده و به عبارت دیگر بخشی از نقدینگی ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومانی چون سیلابی به سمت بازار ارز جاری شده است.
رفته رفته که به ۱۳ آبان، زمان فعال شدن تحریمهای نفتی و بانکی آمریکا نزدیک میشویم، هم درآمد نفت ایران کاهش پیدا میکند هم احتمالا تقاضا برای ارز بیشتر میشود. ماه گذشته میلادی، یعنی ماه اوت، فروش نفت ایران ۶۰۰ هزار بشکه کاهش پیدا کرد. این کاهش بیش از یک چهارم صادرات ماه قبل از آن (ژوئیه) محسوب میشود.
مسئله دیگری که می تواند برای ایران مشکل جدی ایجاد کند خطر قرار گرفتن ایران در لیست سیاه "کارگروه اقدام مالی" (FATF) است که وظیفه آن متقاعد کردن کشورها به اتخاذ سیاست، وضع و اجرای قوانین مبارزه با "پولشوئی و تامین مالی تروریسم و نیز جلوگیری از تولید و اشاعه سلاحهای کشتار همگانی" است.
دولت روحانی به منظور برآوردن بخشی از درخواستهای کارگروه، چهار لایحه به مجلس ارائه کرد. در حالی که بین دولت و جناح محافظهکار بر سر تصویب یکی از لوایح چهارگانه مربوط به پیوستن به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی (کنوانسیون پالرمو) درگیری بود، آیتالله خامنهای در دیدار با نمایدگاه مجلس در روز ۳۰ خرداد گفت "معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی" در "اتاقهای فکر قدرتهای بزرگ و برای تأمین منافع و مصالح آنها" "پختوپز شده. رهبر ایران همچنین گفت "مجلس شورای اسلامی که رشید و بالغ و عاقل است باید مستقلاً در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانونگذاری کند."
خط و نشانهای ایران و آمریکا به چه خواهد انجامید؟
خط و نشانهای ایرانو آمریکا به چه خواهد انجامید؟
به این ترتیب، در حالی که بسیاری از ناظران کار رسیدن به توافق با کارگروه اقدام مالی را تمام شده میدیدند، آیتالله خامنهای در اقدامی غیرمنتظره اختیار تصمیمگیری در این باره را به مجلس و دولت داد. با توجه به اینکه اکثریت در مجلس فعلی با مجموعه اصلاح طلبان و اصولگرایان میانهرو است و آقای علی لاریجانی رئیس پرنفوذ مجلس نیز رابطه نزدیکی با دولت روحانی دارد، این عملا به منزله واگذاری حل مسئله به جناح میانهرو است، چیزی که دو ماه پیش تصورش هم مشکل بود.
این موضعگیری که مبنایش همانا اولویت حفظ نظام است، میتواند راه را برای این گمانهزنی باز کند که در صورت بحرانی شدن وضعیت ممکن است ایران با دولت ترامپ وارد مذاکره غیرمستقیم و حتی مستقیم شود. ضمن اینکه تغییر موضع آیتالله خامنهای در واگذاری تصمیمگیری در مورد کارگروه اقدام مالی به دولت و مجلس بار دیگر نشان از آن دارد که در صورت اضطرار تصمیمات غیرمترقبه و نرمش رهبری ایران بعید نیست. سناریوی محتملتر این است که ایران دو سال مقاومت کند و تصمیم در مورد مذاکره با آمریکا را تا مشخص شدن مستاجر بعدی کاخ سفید به تعویق بیندازد.
آقای ترامپ عنوان کرده که در ملاقاتهای ماههای اخیر جان کری با محمد جواد ظریف، آقای کری "به آنان (ایرانیها) گفته که صبر کنند تا دوره دولت ترامپ تمام شود"؛ البته اگر با توجه به همافزائی مشکلات اقتصادی، پیش از آن ایران اقدامی رادیکال از قبیل زیر پا گذاشتن شرایط برجام (بدون اعلام خروج از توافق) یا بیثبات کردن تنگه هرمز انجام ندهد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید