رفتن به محتوای اصلی

تبر تحریم امپریالیسم آمریکا، بسود تبهکاران آخوندی
10.11.2018 - 02:21

آیا در این حقیقت آشکار تردیدی وجوددارد که تبر تحریم های امپریالیسم آمریکا تاکنون جز بسود خویش، و تحکیم و تداوم استبدادمذهبی و به تبع آن، منشأ سرکوب هرچه بیشتر آزادی های مدنی، ستیز کور با درخواست برابرخواهی حقوق زن و مرد و حق آزادی پوشش، بستن دست و دهان دادخواهی های حقوقی ـ کارگری و بی پاسخی به جویندگان کار بیکار بکارنرفته است؟ همچنین ترفند تحریم قلدر جهان بیشتر از همه آیا برای تشویق و گشایش هرچه بیشتر اشکال "قاچاق ها" و رونق پرسود "بازار سیاهِ دوسویه" بکارنرفته است!؟ همزمان باید شفاف ساخت که بهره بری از این اهرم جنایت ضدبشری توسط آمریکا جز جنایت علیه بشریت تنگدست کار، گرسنگان بیکار و حقوق بگیران و زحمتکشان کم درآمد نبوده و به عقب نشینی و فشار به ولایت و مافیایش نیآنجامیده است. من برابریخواه و مدافع جدائی دین از دولت و پشتیبان آزادی عقیده و وجدان توامان هردو ساختار دینمداران و سرمایه سالاران انسان ستیز را محکوم کرده و تبانی تبهکارانه ی آنها علیه نان و کار و آزادی مردمانم را هرگز فراموش نخواهم کرد.
برای من استبداد فاسد ولائی و چپاولگرهای میلیاردی رهبر، ملاها و مکلاهای بی آبرویش بحد کافی رسواست. و همزمان برپایه تجربه های ویرانگر تحریم های تاکنونی، و برای بخش های بی نان و بیکار و بی یاور روشن شده و پی برده است که بکارگرفتن این تحریم ها توسط ژاندارم جهانی، آنهم علیه خودکامگی مذهبی که همگان بخوبی می دانند خود آمریکا (مادر زایش، تربیت و تدارکگر جهانی تک تک آنان از داعش شیعی تا سنی سلفی می باشد.) این تحریم ها جز اهرم مناسبی برای سرگردگی آمریکا و ترامپ و یاران غربی اش نیست. همچنین اهداف تحریم جز معطوف به به تبعیت درآوردن خودسران و گرفتن باج بیشتر از آنان نمی باشد. هماهنگ با آن یافتن هرچه بیشتر پوشش های قاچاق و دامن زدن به رونق بازارهای خرید و فروش سیاه دوسویه، و جاری شدن سودهای کلان میلیاردی بسوی دلال ها و لابی های کارتل ها و تراتست ها و سرانجام به جیب زدن سودهای گزاف دوجانبه ( دینکاران و سرمایه داران) معجزه ی این تحریم هاست. در این شاخ و سینه زدن های رهبر و قلدربازی های ترامپ بازنده اصلی جز همین 99% های بیدادرس نبوده و نیستند. وگرنه این تحریم ها کک تنبان خودکامان مذهبی مالی نخواهندشد.
در این بازی بازارِ آزاد سرمایه ی لیبرال مرگبار که توسط مهره ی راسیست و فاشیست و میلیاردراش ترامپ علیه کارگران و مردم بجان آمده ما به پیش برده می شود از یکسو، و بی خیالی و آسودگی وجدان خامنه ای و بیت اش از دیگرسو هرآن به ویرانشدگی هستی کارگران، زحمتکشان، حقوق بگیران پانینی و میانی، بیکاران، گرسنگان و خانه خرابان کنارشهری بیشتر می افزاید در حالیکه خلافت خامنه ای، دولت ویران و دزدان ریز و درشت اش به یقین از تحریم های آسیبی نخورده و نخواهندخورد. تازه از آمریکا و غربی ها ممنوند که با تحریم مردم را در تنگناهای نان بخور و نمیر دچار و ویلان کرده اند. همچنین حاکمان از تحریم ها خوشحالند چراکه: می توانند با مردمفریبی های مذهبی توده های کارگران و زحمتکشان و حقوق بیگران را از ترس قحطی و مرگ بجانب همبستگی با خویش و مقاومت منفی بدرگاه ولائی بکشانند؛ تاهم مردم از خیزش سرنگونی ولایت منصرف شوند و هم مردم کار و زحمت باردیگر با پای خویش به کشتارگاه جنگ زرگری و رسوای "دین و سرمایه" دچار شده و "هشدار" که ای بسا اجازه دهند که خامنه ای و یا دین دولتی بچشمان ساده دلاشان خاک بپاشد.
زیراکه: آنها "سرمایه و دین" در یک هموندی پوشیده ولی ضروری باهم همراستایند و جهت نگهداری حیات انگلی خویش، تقویت منافع محلی، منطقه ای و جهانی، و مهمتر از همه بسود حافظه جبری و قهری تاریخ و نشان دادن توانائی حفظ بقای مشترک، آنها بایسته و ناچارند دست در دست هم کنند و می باید بخواهند که سازش کرده و مصلحتی متحدشوند و کنارهم بمانند و با ایجاد این ائتلاف در برابر نیروی معترض گرسنه، کارگر بیکار مظلوم و چپاولشده، بیکاران ناامید و بجان آمدگان سرخورده از فقر، با حیله گری های مرسوم مذهبی و با دادن وعده های پوچ بهشت و دمکراسی لیبرالی و درآمد بیشتر بتوانند بیش از گذشته های در برابر خواست انسانمداری، حق تشکل صنفی، استقلال سیاسی طبقاتی اقتصادی و داشتن حقوق برابر شهروندی و ایجاد حزب مستقل طبقه کارگران و کارمزدان فکری و خدماتی بایستند و به انباشت ثروت خود همچنان بیرحمانه و بقیمت مرگ و ویرانی زندگی توده ها بیفزایند. بی دلیل نیز نیست که امپریالیسم آمریکا و یارانش بخوبی از ستیز کار با سرمایه آگاهند و از دین همین رویاپردازی ها را نیازدارند و اینک نیز می خواهند با کوبیدن چماق تحریم بر سر توده های کارگران، گرسنگان، بیدادرسان و زحمتکشان را وادارسازند که در یک سیاست پنهان ولی همآهنگ با منافع این گردنه گیران آخوندی و جهانخواران سرمایه سالار به همراهی ناچارشوند.
( نابرابری انسان، در برابر انسان ستیزی دین و سرمایه )
در جوامع جهانی چنددست و نابرابر "نوع انسان" در دیدگاه "دین و سرمایه" چه در عمل و یا نظر هیچگاه دارای حقوق یکسان و ارزش برابر نبوده است؛ چه رسد به انسان های مفید کارمزد و توده های زحمتکش غارتشده و معترض که در سراسر گیتی و در برابر استبدادهای انگلان مذهبی دینی و چپاولگران بیدادگر سرمایه پیوسته ایستاده و بیشرمانه مورد تحقیر و تنبیه و سرکوب مرگبار هردو قرارداشته و دارند. وزهمینرو نوع بشر در فرآیند هستی ساز کنونی و آتی خود ناچار نیازمند به یافتن و ساختن ابزارهای برابرسازِ حقوق بشری و منافع مشترک انسانمداری برپایه خرد تاریخی و چالش اندیشه جمعی در برابر فردگرائی ها و قهرمان پرستی هاب بی هوده است تامگر بتواند "ارزش نوعی خود" را از تحقیر و ریای سران دین پناه و بهره کشی مشتی سرمایه سالاران خونخوار برهاند. و پشتوانه این دگرگونی لازم و حیاتی جز همبستگی فراملی و هموندی"مطلقا" طبقاتی نیست. وگرنه همیشه توسط ایندو و جیره خواران آنها فریبخورده، گمراه تر گشته و در میدان جاهخواهی این تبهکاران بنام خدا و فاشیسم مذهبی جان می گیرد، ناسیونالیسم و راسیسم برتریجو بجان نان و کار و آزادی قدمگرائی را بخورد می دهد و دمکراسی یکسویه سیاسی بی رنگ و خاصیت بورژوائی نیز برای بقای میلیتاریسمش ما را بجان هم خواهندانداخت.
ساختار سیاسی اقتصادی نظامی سرمایه با هرنام و همه گستردگی ها و رنگ و روهای فریبنده اش قرن هاست دیگر بسود انسان کارورزِ لهیده و خمیده کمر نبوده و نیست. اوی کارگر و زحمتکش در هرکجای این زمین اکنده به زور و چپاول و سرزنش و ریا که باشد، همچون همیشه ی تاریخ نادان، آسیب پذیر و ندار است و اینگونه هم بحساب می آِید و ناگزیر فرصت رهائی و آسودگی از چنگال جاهطلبان غارتگر سرمایه سالار و یا همت به بستن دکان ریاکاران دینمدار را از شدن فقروفاقه نیافته و اعتمادبخود و همسنگرانش نمی یابد. و به تبع آن بسیاری از توده ها هنوز از نقطه نظر فکری امکان رهائی از ستم بهره کشی ها، جستن از تنگدستی های روزافزون و نجات از زندان تنگناهای فراوان ساختارهای مذهبی و سرمایه سالاری را باورنداشته، و بخود طبقاتی شان که اکثریت مطلق اند ایمان لازم را ندارد. چراکه: تاکنون این دو( دین و سرمایه) با هزاران کلک و ترفند، و در طول تاریخ مانع این بیداری طبقاتی و تکیه بر توان شگرف اجتماعی داده اند. چرا؟ چون آنها مکمل ناگزیر هم بوده و از هرسمت بسوی شان بنگریم خواهیم دید که تلاش سران دینداران و سرمایه سالاران در نفس وجودی خود همیشه نیازمند به دشمن تراشی و یابی هستند، و آن نیز جز بر سر بدست آوردن قدرت و ثروت نبوده، وگرنه پا بمیدان اجتماعی نوع انسان بهره ده نمی گذاشته اند، مگر برای چپاول و تجاور و به بردگی کشاندن اسرای شان. شگفتا که هنوز نوع بشر بخاطر کمبود نان، دانش و یافتن امید به زندگی همچنان در کمینگاه ریاکاری ادیان پناهنده مانده، و از دیگرسو در کشتارگاه های جنگ و جنون سرمایه و ناسیونالیسم و مذهب گرفتار می باشد! در شرایطی که انسان زمیگیرشده در درگاه دین و سرمایه و ناسیونالیسم بدلیل نداری اش همیشه جنس بنجول بحساب آمده و می آید و از دید سران این هرزگان همیشه نیاز به کمک و هدایت خودبزرگ بینان دارد. بویژه اگر در ایران و آمریکا و دیگر کشورهای مشابه زاده شده باشد.
بدلایل روشن تاریخی این چند پدیده ی تمامیتخواه، مزاحم حرکت پیشرونده تاریخ، منکر استعداد و توان پیشرفت یکسان ملل، دشمن دوستی مسالمتجویانه جامعه مدرن جهانی، ترمز گذر از گذشته و جویش فردا، پویش و قطب بندی طبقاتی، و شکوفائی زندگی نوع بشرند. زیراکه این دو همتا " دین و سرمایه" و البته( در اشکال مختلف جهانی اش)، از آغاز پیدایش شان تا بامروز، هریک در نوع خود ادعای برتری داشته و هنوز دارند و عملا هم سران ادیان توانسته اند بدون کار مفید در تولید اجتماعی دومین سازمان کارفرمائی جهانی را تسخیرکرده و با همین اهرم ثروت و قدرت توانسته اند در کنار سرمایه سهم خود را از گلوی توده های کار و رنج بدزدند و همزمان راسیسم و فاشیسم و فناتیسم خاص خود را در آمیختگی با سرمایه بقیمت ناکامی و نادان سازی نیروی های تاریخساز کارگران پیوسته بکارگرفته و بخاطرش هم در سراسر جهان و در درون کشورهای شان برای جایگاه خویش"حق ویژه الهی یا سروری متمولی" بخواهند و می خواهند و هرجا هم ایستادگی در برابرشان بوده یا باشد، می دانیم که با ابزارهائی نادان سازی مذهبی و مقابله های قهری و نسل کشی های فله ای دست به هر جنایت ضدبشری که لازم باشد برده و می برند. کافی ست به جنگ های 1400 ساله مذهبی سران اسلام تا کنون از یکسو و تاریخ 242 ساله ی سراسر خونین از آمپریالیسم آمریکا در بیرون از خاک خود با دخالتگری ها، لشگرکشی ها و سرکوب های خونین جهانی اش فکرکنیم که بیادبیاوریم که سران کاخ سفید نشسته با جنبش های مستقل رهائی بخش از ستم دین و بهره کشی سرمایه چه ها روانداشته اند. ما ایرانیان مستقل، آزاده، باورمند به اراده و انقلاب مردمی کارگری و متکی به توانائی خود و دوری و مقابله از دشمنان مذهبی و امپریالیستی مان تحریم آمریکا را محکوم کرده و با هردو سر سازگاری نداریم. در این برهه سرنوشت ساز ما نیروهای دمکرات، چپ و کمونیستِ متکی به توان طبقاتی مستقل کارگران و توده های زحمتکش چاره ای جز همصدائی و همبستگی مشترک با همراهان سرنگونیخواه نداشته و همزمان ناگزیر مبارزه افشاگرانه علیه همه تحریم ها، طرح ها و ترفندهای ضدبشری بساط آمریکای جنایتکار، صهیونیسم راسیست و فامیل سعودی و همه لابی های کاسه لیس شاهی و شیخی آنها هستیم.
بهنام چنگائی 19 آبان 1397

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

بهنام چنگائی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.