رفتن به محتوای اصلی

شكنجه در جمهورى اسلامى پديده اى اتفاقى نيست سيستماتيك است
16.01.2019 - 20:28

هدف نهايى حكومت نه تسلط بر مردم، نه محروم ساختن آنان از راه وحشت و ترس و نه وادار كردن آنان به اطاعت بلكه بايد هدف آن آزاد ساختن مردم از ترس باشد تا بتوانند در بيشترين امنيت ممكن زندگى كنند ،هدف نهايى حكومت اين نيست كه انسان را موجودى صاحب خرد و انديشه به چهارپايى لايعقل يا عروسك خيمه شب بازى مبدل كند، در واقع غرض و هدف اصلى حكومت همانا آزادى است .
                               "باروخ اسپينوزا"

هرازگاهى پديده اى داخلى يا خارجى حاكميت جمهورى اسلامى را به چالش مى كشد، قيام چند ميليونى ٨٨ ،شورش هاى برحق دى ماه سال گذشته ،اعتصابات كارگران ،كاميون داران ،فعالان محيط زيست ، اعتصابات سراسرى كوردستان ،و..... و اين روزها دردنامه اسماعيل بخشى خطاب به وزير اطلاعات در مورد شكنجه هايى كه بر وى شده.
،در مقابل حكومت نيز پيچيدگى هاى خاص خود را با دست آويز قرار دادن حربه هايى مانند تشويش اذهان عمومى،دشمن خارجى ،نفوذ بيگانگان ،در تلاش بوده كه بحران ها را رد كرده و با استناد به از اين ستون تا آن ستون فرج است مسائل پيش آمده را عادى جلوه مى دهد .
نه تنها اسماعيل بخشى بلكه اكثر زندانيان سياسى ، فعالان اجتماعى،حقوق بشر ،زيست محيطى ،كودكان كار،نويسندگان،فيلم سازان،شكنجه را در جمهورى اسلامى زيسته و تجربه كرده اند ،حكومت شكنجه را انكار مى كند اما نامه هاى فعالين اجتماعى ،زنان ،دانشجويان،معترضين خيابانى از سيستمى چند لايه و پيچ در پيچ آزار و شكنجه حكايت مى كند در سال ٨٨ يكى از كاركنان بازداشتگاه كهريزك خطاب به بازداشت شدگان مى گويد اينجا خدا هم آنتن نمى دهد به عبارتى قانون جنگل بر كشور حاكم است ويا يك بازجو درلباس پزشك زندان خطاب به رضا شهابى مى گويد :"وضع جسمى ات خيلى خراب است چرا اعتراف نمى كنى و خودت را راحت كنى" ،واكنش دست اندركاران در برابر اين رسوايى ها استفاده از شگردهايى همچون پيگيرى قضيه از طريق سازمان  هاى موازى و گماشتگان خود بوده و نهايتا نه كسى مجازات مى شود و اصل مسله هم به بيراه كشيده ميشود و خاطيان هم در در رفاه وامنيت كامل و برخوردار از تمام امكانات رفاهى در سايه مى زيند ، تجربه تلخ كشتار عظيم زندانيان در سال ٦٧ نمونه اى برجسته است .
اينان مدعى هستند كه بر اساس اصل ٣٨ قانون اساسى هرگونه شكنجه براى گرفتن اقرار و يا كسب اطلاع ممنوع است ،اما شواهد ،كارنامه حكومت،رفتارهاى سركشانه مقامات ريز و درشت نظام ،نامه هاى زندانيان ،فايل هاى صوتى،مصاحبه ها و ويديوها و وقايع روزمره نادرستى اين ادعاى حكومت را ثابت مى كند .
از آنجائيكه ايران تنها كشورى است كه دولت در سايه بر همه چيز مسلط است و رياست جمهورى و مجلس بيشتر براى فريب افكار عمومى دنيا قرار داده شده لذا شكنجه بى شك بخشى جدايى ناپذير از اين سيستم تار عنكبوتى است ،شرط مجتهد بودن وزير اطلاعات براى يافتن راحل آسمانى براى شكنجه كه خود مقامات از آن به تعذير ياد مى كنند شايد زياد بيراهه نباشد .
در كنار شكنجه زندانيان و فعالين سياسى و صنفى حكومت افكار عمومى جامعه را نيز به زير تيغ جراحى روح مى برد مثلا ارتقا شغلى سعيد مرتضوى و بر مسند وزارت دادگسترى نشستن پورمحمدى ،و٠٠٠ نمونه هاى آشكارى است .
"وقتى جنايت بعد وسيعى پيدا كند از نظرها پنهان مى ماند ،هنگاميكه رنج ها تحمل ناپذير شود آدمى ديگر فرياد ها را نمى شنود ،انسانى را كتك مى زنند و كسى كه اين صحنه را مى بيند از هوش ميرود البته اين كاملا طبيعى است اما هنگاميكه فجايع همچون سيل جارى شود ،ديگر هيچكس به اعتراض فرياد بر نمى آورد "
"برتولت برشت"
در ميان مقامات جمهورى اسلامى شايد بتوان گفت كه ديدگاه آيت الله منتظرى در مورد شكنجه از سايرين انسانى تر است وى در برابر اصرار آيت الله مشكينى كه تلاش مى كرد با لطايف الحيل و پيچيدگى هاى خاص آخوندى شكنجه را قانونى جلوه دهد اظهار داشت :"اگر گناهكارى آزاد شود ،بهتر از اين است كه بيگناهى گرفتار شود".
مى توان گفت امروزه بسيارى از كشورهاى پيشرفته از روشهاى علمى استفاده مى كنند تا واقعيت را كشف كنند و بيشترين نتيجه را مى گيرند ،اما در ايران بازجويان بيشتر بر روى مسائل شخصى و خانوادگى و اخلاقى كار مى كنند تا نتيجه دلخواه خود را بگيرند ,ممكن است در بسيارى ديگر از كشورهاى جهان شكنجه وجود داشته باشد ،اما بزرگترين ضربه اى كه بر جامعه ايران وارد است ،سانسور شديد مطبوعات و نبود آزادى مطبوعات است براى همين در صورت و به هنگام اعمال شكنجه برروى زندانيان مطبوعات قادر به افشاى آن نيستند ،اتفاقى كه در آمريكا افتاد و مطبوعات آمريكا بدليل اقتدار و بدون كمترين احساس خطر گوانتاناما را به يك بحران تبديل كردند .
ايرانيان بايد در يك اقدام غافلگير كننده روز ٢٦ ژوئن كه روز جهانى منع شكنجه و مجازات هاى بى رحمانه نامگذارى شده با يك اعتصاب سراسرى شخص ديكتاتور را رسوا كنند .

هيراد رستمى

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.