حکومت ملّایانِ ایران، جهان حقوق بشری
و
قانونِ طبیعیِ عمل و عکس العمل
بسیاری از بهترین فرزندان سیاسی و شخصّیت های برجستهی کشوری و لشکری ما، در بیرون از کشوَر، بویژه در مملاک اروپایی که دارای پارلمانهای مترقی و حقوق بشری هستند، ترور گردیده اند. اما کوچکترین "عکسل العملی در مقابلِ این عملِ" ضد بشری، از سوی آن دولت های مترقی و امضا کنندگان حقوق بشر، دیده نشده است.
قاتلانِ تروریست ملّایان قرونِ وسطایی، با دستی شسته از خون و به آسودگی تمام، کاردهای خونین را در ساک های مسافرتی خود نهاده، از فرودگاه های همان کشورهای امضا کنندهی حقوقِ بشری، پرواز کرده خود را برای گرفتن جایزه های نقدی میلیاردی و مقام های ارزندهی تجاری و حکومتی رسانده اند و تا هم اکنون شادمانه و آسوده، آنچنان که گاه در مصاحبه های تلویزیونی خود نشان می دهند، با افتخار زندگی می کنند.
چنین برخوردی، از سوی دولت ها و پارلمانهای مدرن امّا" ناحقوق بشریِ" نشان می دهد که آنها "غیرمستقیم شریکِ چنین جنایت هایی" هستند. زیرا فلسفهی انسانی می گوید که:
سکوتِ در برابر جنایتها، شریک شدنِ در آن جنایتهاست.
اکنون به این باید اندیشید، هنگامیکه که حاکمیتِ ملّایانِ جنایتبار در اوجِ قدرت و حکومتِ خود دست به چنین جنایاتی پی در پی زده است، تصور کنید آنگاه که از چهارسوی میدان سیاسی کشور، مورد تهاجم توده ای قرار گیرد و بر اثر آن فشارها مانند گرگی وحشی دیوانه گردد، دست به چه جنایات و ترورهایی خواهد زد!
راهِ پیشگیریِ آن، تنها یک فرمول بسیار طبیعی است وآن دقیقا بکار گیریِ قانونِ علمیِ:
"عکسل العمل در مقابلِ عمل است." حکومتِ ملّایان، چون بارها و بارها دست به چنین عملیاتی در کشورهای دارای پارلمانهای مترقی و حقوق بشریِ اروپایی زده است وبسیاری از بهترین سیاستمداران، نویسندگان و سران اپوزسیون ایران را ترور نموده است، هم اکنون که "تظاهراتهای توده ای بعلاوهی فشار تحریم های اقتصادی آمریکا"، از هر سو آن حکومتِ تمام عیار تروریستی را فرا گرفته و احاطه کرده اند، باید رسما به سران حکومتِ تروریستی اسلامی در ایران، اعلام دارند که ازین پس، حتّا اگر یک تروراز سوی آن حاکمیت، در کشورشان انجام پذیرد، با حکومت اسلامی ایران قطع رابطهی دیپلماتیک کرده، سفرای شان را از کشور اخراج خواهند نمود و پروندهی ضد حقوق بشری اش را به سازمان ملل حواله خواهند کرد.
این خواستی است که از امروز، باید همهی احزاب، سازمانها و شخصیت های سیاسی مستقلِ خارج از کشور، از دولت های هر کشور اروپایی، ضمن در خواست های مکرر کتبی، با تشکیل دادن دمنستراسیونها و تظاهراتهایی بر در پارلمانها و دروازهی وزارت امور خارجهی آن کشورها بعمل آورند.
باشد تا این کبوتران صلح و آزادی، با بالهای زخمیِ خویش، پس از نیم قرن زجر و تبعید، با آرزویی دیرینه، به میهن خویش باز گردند و حد اقل، به این آرمانِ انسانیِ خود برسند.
امید است که نیروهای سیاسی و نمایندگان آنها، این گفتگو را در انتریوها و مصاحبه های خویش از هم اکنون روزانه و پی در پی، پیش کشیده و بطورجدّی مطرح نمایند. چرا که نمونه های چنین تهدید هایی از سوی رژیم ملّایان تروریست، در هر کجا دیده و شنیده می شود.
ازیز دادیار
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید