جناب احمد پناهنده سلام بر شما

شما به گفته خودتان دیروز مجاهد و ..... بوده اید و امروز سلطنت طلب این به خودتون مربوطه است منهم روزگاری چریک فدایی بودم ولی امروز طوری دیگری دنیا را می بنیم و فکر می کنم خیلی از انسان های نسل انقلاب عوض شده اند ده اند. اگر دیگران باز هم مثل امروز من فکر نکنند، شایسته سرزنش و توهین نیستند.

سئوال اقای بهروز خلیق کاملا روشن است قتل آن 9 نفر در روی تپه های اوین جنایت محسوب می شود یا نه! ؟ و شما ظاهرا مقاله تان در پاسخ به ایشان است ولی جز حرف های تکراری که جمع بند ان چنین است:

سلطنت پهلوی خوب بود همه کارهایش درست بود بر عکس مخالفین شاه همه تروریست و جنایت کار بودند و مرگ بر کسانی که مثل من شاه پرست نشده اند. اصولا هیج جنایتی در زمان شاه انجام نگرفته است و همه چیز گل و بلبل بوده است پس ا

ایا می شود با قتل و جنایت برخورد دوگانه داشت لطفا به این در و ان در نزنید، صاف و پوست کنده پاسخ دهید ! بنده در مورد قتل پنجه شاهی توسط احمد غلامیان که اتفاقا بدست مزدوران رزیم اخوندی کشته شد، چشم بر حقیقت نبستم ولی شما حاضر نیستید جنایتی که خود تهرانی و ارش (1)به ان اعتراف کرده ا ند ؛را محکوم کنید

(1)

در تابستان سال 1359 در زندان قصر بودم و آرش و تهرانی دو نفری که به اتهام قتل 9 زندانی(بیژن جزنی و یارانش) دستگیر شده بودند ؛ درست روبروی سلول من و یکی از دوستانم بوده اند .من و دوستم از دریچه سلولم و با نگاه خشماگین به انها می نگریستیم ... . جالب بود تهرانی که روحیه خوبی داشت و اصلن از مرگ نمی ترسید و آرش چند روز قبل از اعدام حسابی ترسیده بود و رنگ و رویش مثل گچ سفید شده بود و هر دو به جنایت خود اعتراف داشتند ؛ تهرانی به مسسئولین زندان (که انها هم از بچه های مذهبی زندان شاه بودند ) گفته بود :" من از صورت بچه های فدایی خجالت می کشم و از انجا که چند روزی زنده نیستم لطفا به انها بگوئید زمانی که ما هوا خوری داریم جلو دریچه سلول نیانید..."

این برخورد تهرانی برایم جدا درس اموز بود و من دیگر جلوی پنجره سلول نمی رفتم و چند شب بعد خلخالی و قظب زاده با دارا و دسته شان برای اعدام ان دو امده بودند و قطب زاده مخالف اعدام ان دو بود و می گفت این ها بدرد ما در اینده می خوردند و خلخالی زورش زیاد بود و ان دو اعدام نفر را اعدام کرد ...