رفتن به محتوای اصلی

ادبیات یک دگماتیست: سخنی در پیرامون مقاله «مشت دندان شکن ... تف کف کرده
18.09.2011 - 12:50

اخیراً در ایران گلوبال مقاله ای تحت عنوان «مشت دندان شکن کامرون و تف کف کرده

سارکوزی بر دهان یاوه گویان جمهوری اسلامی و بر صورت اپوزیسیون مزدور ایران» از ا. م. شیری، انتشار یافت. ایران گلوبال با این هدف به انتشار نوشته پرداخت که خوانندگان به نقد و بررسی آن بپردازند. ولی کسی در این باره چیزی ننوشت و نوشته بعد از مدتی از سایت برداشته شد. 

*

از مشکلات این نوشته نخست « ادبیات نوشتاری» آن بود که نویسنده بدون توجه به « حرمت کلام» هرچه بر زبانش جاری بوده به خواننده هدیه کرده بود. چرا ؟ چون ایشان برای حل مسایل سیاسی نیازی به « گفت و گو» و «فرهنگ دیالوگ» احساس نمیکند. «اعتقاد» دارد - البته نمیاندیشد، فقط ایمان دارد- که مسایل سیاسی را باید ، به اصطلاح خودش در « دادگاههای خلقی و انقلابی» از طریق احکام قاطع ، مثل زبان نوشته اش- مثلاً "برٌا" حل و فصل کرد. نمونه این دادگاهها در تاریخ -دادگاههای استالینی و پولپوتی- هستند که میشناسیم.

از دیدگاه نظری ، « اعتقادات » جاری ایشان در مقاله ، و متد برخوردش به مسایل ، در دایره « چپ کلاسیک دگماتیست» جای میگیرد. غیر از خودش و هم "مسلکانش" چیزی به نام اپوزیسیون نمیشناسد و دیگران را مثل دیکتاتوری حاکم "اپوزیسیون مزدور"و "خودباختگان نمک پرورده امپریالیسم "مینامد. چرا ؟ چون ایشان «اعتقاد» دارد - البته نمیاندیشد، فقط ایمان دارد- که حقیقت مطلق است ، و تنها اوست که مالک آن است. حقیقت نسبی، کثیر الجوانب و حرکه، و کشف الجمع، برایش بیمعنی ست.

نقل قول:«با خودباختگان نمک پرورده امپریالیسم، که شرف و حیثت خود را به ثمن بخس فروخته اند، دیگر نمی توان بزبان آدمی صحبت کرد. باید تمام اظهارات و لاطائلات آنها را ریز به ریز جمع و مستند کرد و بموقع خود، به دادگاههای خلق تحویل داد...»

جا دارد که ایده لوژی مسلط بر گفتار را "باور" یک چپ پول پوتیست ،یا «چپ فاشیست» بنامم.

چپ فاشیست از دنیای "چپ دموکرات " و دموکراتیسم بیخبر است. و او را «مزدور امپریالیسم» مینامد. و در «باید»ش امر میکند که «باید با صدای رسا، با تمام توش و توان، آنها را بهمراه اربابانشان، ... افشاء و در انظار عموم رسوا و سکه یک پول کرد».

*

نویسنده چه میگوید؟ میگوید مخالف رژیم ایران و « امپریالیسم»، و حمله به لیبی ست. مخالف حمله غولهای جهانی به ایران است. سیاست حمایت از حمله به ایران را که از طرف برخی جریانها در اپوزیسیون پیشنهاد میشود نادرست میداند.

سئوال اینجاست آیا نویسنده محترم نمیتوانست این دو کلمه را متین و محترمانه مطرح کند؛ که میتوان با آن موافق یا مخالف بود؟ نه نمیتوانست! اعتقاد و ایده لوژی به شخص حکم میکند که مخالف خود را با همان شیوه هایی که دیکتاتوری حاکم مخالفانش از سر راه بر میدارد ، به لجن کشیده و در «دادگاههای خلقی» - به قول نویسنده- نابود کند.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ناشناس

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!