رفتن به محتوای اصلی

چرا ج.ا ,ترورهاي خارج از کشور را متوقف کرده است؟
08.07.2012 - 19:22

به نظر ميرسد وزارت اطلاعات ج.ا از تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۲ يعني پس از ماجرای ترور میکونوس در آلمان،بعد از آنکه دريافت ترورهاي مخالفين در خارج از کشور نه تنها هيچ ضرورتي ندارد بلکه منجر به وخيم تر شدن چهره عمومي رژيم در سطح بين المللي نيز شده است ،انها را به ناگزير متوقف کرده است. گو اينکه به اين نتيجه رسيده است که ترورهاي سالهاي پيشين نيز به علت عدم تجربه و درک درست نيروهاي انقلابي ار موقعيت و وضعيت اپوزيسيون ،اشتباهات فاحش استراژيک بوده است و پيشتر از آنکه به ايجاد تزلزل در جبهه اپوزيسيون بيانجامد بلکه بر عکس همه پيش بيني هاي خام و باطلشان منجر به نوعي اتحاد و همبستگي نيز ميشده است ،چرا که معتقدم نيروهاي جوان ناپخته انقلابي ديروزي پس از چند دهه کسب تجارب خونين،اينک در کسوت حکمرانان و تئوري پردازان ميانسال امروزي ج.ا دريافته اند که با توجه به پراکندگي_فکري و جغرافيائي_نيروهاي مخالف در خارج از کشور و عدم وجود تشکيلات منسجم و قوي که بتواند به عنوان آلترناتيو جدي مطرح براي جمهوري اسلامي در نظر گرفته شود،استفاده از گزينه ترور براي نابودي مخالفين ،صرفنظر از هزينه هاي سنگين سياسي ان در سطح بين المللي براي رژيم،نه تنها هيچ دستاوردي براي رژيم ملايان نداشته بلکه چه بسا برعکس ميتواند به عنوان کاتاليزوري در جهت اتحاد و نزديکي نيروهاي مخالف رژيم به همديگر باشد،امري که به هيچ عنوان خوشايند رژيم ولايت فقيه نبوده و نيست. فرضا براي مثال اگر رژيم بخواهد يکي از مخالفان خود بنام رضا پهلوي را ترور کند،در وهله اول به منافع حاصل از اين ترور و عواقب احتمالي آن مي انديشد،بي گمان بعد از آناليزهاي مختلف از ابعاد متفاوت،نهايتا به اين نتيجه ميرسد که:يک رضا پهلوي مرده بيشتر از يک رضا پهلوي زنده ميتواند برايش مضر و خطرناک باشد چرا که بر اين باورم که وجود فيزيکي رضا پهلوي،خود به خودي خود به علت آنکه ناخوداگاه ياداور و تداعي بخش احتناق دوران رژيم استبدادي محمدرضاي فقيد مستبد ميباشد و به صدها دليل ديگر که در اين نوشتار کوتاه نمي گنجد،بيشتر از آنکه موجبات اتحاد نيروهاي مخالفش باشد بلکه برعکس عملا به صورت ملموسي تبديل به يکي از عمده ترين موانع اصلي اتحاد نيروهاي دمکرات اپوزيسيون گرديده است و به تبع آن يکي از دلايل تداوم عمر ننگين اشان نيز شده است. از سوي ديگر در صورت چنين ترور احتمالي،به رسم عادت ديرينه مرده پرستي ايرانيان هزاران تن به صورت بالقوه آماده اند تا زير تابوت رضا پهلوي جمع شوند و به نوحه سرائي و قهرمان سازي بپردازند و بدين سان يک رضا پهلوي مرده،خاصيت بيشتري نسبت به يک رضا پهلوي زنده بي خاصيت پيدا ميکند تا جائي که حتي ميتواند به پيکر بي رمق اپوزسيون مفلوک جاني تازه ببخشد.اين مثال ميتواند براي اشخاص بسيار ديگر نيز صادق باشد. ماجراي ضرب و شتم اخير خانم عذرا بنی‌صدر در ۲۶ نوامبر 2011 و تعرض به خانه بنی‌صدر در شب (۳۱ دسامبر/ ۱۰ دی) و زیر و رو کردن چند اتاق ايشان، ميتواند به عنوان پيام روشن وزارت اطلاعات به فعالان سياسي خارج از کشور باشد که حکايت از اشراف اطلاعاتي رژيم به جزئي ترين فعاليتهاي آنان ميباشد موضوع زماني جالب ميشود که خود آقاي بني صدر در گفتگو با دویچه وله اذعان ميکند که افراد ناشناسی در شب سال نوی میلادی، با استفاده از نردباني که حتي خود بني صدر با وجود آنکه خانه متعلق به خودش است از وجودش بي اطلاع بوده،با شکستن شيشه پنجره وارد اتاق کارشان شده اند و اسنادي را سرقت کرده اند.بنا بر گفته بني صدر مهاجمان از جهتی آمده‌اند که دوربین هاي مدار بسته دید نداشته اند.همه شواهد و قرائن نشان ميدهد که رژيم ميتوانسته و ميتواند بني صدر را اگر اراده کند به راحتي ترور کند ولي بنا بر دلايلي که پيشتر آوردم رژيم بيست سال است که گزينه ترور را کنار گذاشته است ولي همچنان به جمع آوري اطلاعات از مخالفين خود با شدت و حدت ادامه ميدهد. واقعيت اينست که هيچ آرايش و نظم سياسي خاصي در بين مخالفان ج.ا مشاهده نمي شودو يا به ديگر سخن هر کس از باب مخالفت با رژيم ساز خود را مي زند،يکي طرفدار رنگ سبز است،يکي طرفدار رنگ آبي است،يکي پرچم شير و خورشيد علم ميکند،ديگري پرچم داس و چکش،يکي طرفدار براندازي است،يکي طرفدار اصلاحات تدريجي و…بدين منوال طبيعي است در چنين فضاي بلبشويي چند رسانه شارلاتان لوس آنجلسي نيز در غياب احزاب مردمي و فقدان تشکيلات منسجم،فضا را مناسب براي سودجوئي تشخيص داده و به خود جرات مي دهند تا با به بازي گرفتن احساسات پاک آزادي خواهانه مردمي،صرفا در جهت منافع شخصي و مادي خود اپوزيسيون نمائي کنند و به اصطلاح از آب گل و آلود ماهي بگيرند،موضوعي که با فلسفه وجودي يک رسانه در تضاد کامل است،آنها ميتواند صداي يک حزب و يا گروه خاص باشند اما به خودي خود نمي توانند به عنوان آلترناتيو يک رژيم مطرح باشند. آري در چنين اوضاع و احوال قاريشميشي که اپوزيسيون خارج از کشور عقيم و به کبريت بي خطري بيش شبيه نيست؛حاکميت رندانه و با آسوده خاطر بودن از مخالفين خود در خارج از کشور ،دوز سرکوب را در داخل کشور به صورت محسوسي در جهت ايجاد رعب و وحشت و کنترل نارضايتي هاي عمومي،افزايش داده است چرا که به درستي تشخيص داده است که همين سهرابها و نداها و عباديها و…وديگر شهروندان ناراضي و منتقد رژيم هستند که مي توانند بنيان ظلم و ستم دستگاه قشري گراي آخوندي را درهم بپيچند و با اعتراضات مدني خود سرنوشت خود را خيابانهاي ايران رقم بزنند. فضائل عزيزان azizanpress@gmail.com

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.