رفتن به محتوای اصلی

اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و ...(بخش دوازدهم)
23.07.2012 - 11:31

اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و ....      ( بخش دوازدهم )

 

جنبش سبز ؛ نیزه ملت برای سرنگونی

دستاورد ها : اصلاح طلبیِ " انقلابی " ؛ جمهوری ایرانی و سکولاریسم

 

در مورد دستاوردهای جنبش اعتراضی 22 خرداد تاکنون فعالین سیاسی و مخالفین رژیم به موارد زیادی از جمله سیاسی تر شدن جامعه ایرانی ؛ پایان بخشیدن به مشروعیت تام و تمام  استبداد دینی ؛ ایجاد بحران گسترده اعتماد نسبت به رژیم در میان مردم ؛ تشدید تضاد و کشمکش در میان سران نظام ؛ پایان ترس از سرکوب در بین مردم و ...... اشاره شده است . اما در این مقاله من میخواهم به 3 دستاورد بسیار مهم و ارزنده دیگر این رستاخیز ملی که کمتر مورد عنایت قرار گرفته است اشاره کنم :

 

الف ــ تولد راهبردِ  اصلاح طلبی " انقلابی "

بعد از اثبات بن بست سیاسی و شکست اصلاح طلبی حکومتی و نا کار آمدی این راهبرد ( در حالی که اصلاح طلبان دو قوه مجریه و مقننه را در اختیار داشتند ) در دوران 8 ساله ریاست جمهوری محمد خاتمی ؛ در اواخر آن دوران جوانه های نوعی از اصلاح طلبی متفاوت با گذشته شکوفه زد که تئوریسین اصلی جریان اصلاح طلبی ؛ سعید حجاریان ــ با طرح شعار " اصلاحات مرد ؛ زنده باد اصلاحات " آن را پیش بینی کرده بود ــ ؛ شکوفه های این نوع اصلاح طلبی که در پروسه قیام و اعتراضات مردم ــ بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88 ــ در میان جوانان و دانشجویان به بار نشست ؛ بر خلاف راهبرد اصلاح طلبی حکومتی که مردم وسیله فشار از پائین برای چانه زنی در بالا بودند ــ و به نیروی مردم به عنوان اساس و پایه هر تغییری در ساخت سیاسی کشور ایمان نداشت ــ  تلاش برای حضور مستقیم و مستقل مردم در صحنه مبارزات و جدالهای سیاسی بعنوان تنها ضامن موفقیت جنبش ؛ وجه همت قرار گرفت .

ویژه گیهای فرهنگی و سیاسی این گفتمان ــ اصلاح انقلابی ــ که در جریان جنبش اعتراضی بعد از انتخابات ریاست جمهوری نمود بیرونی یافتند ؛ عبارت از جمهوری خواهی ؛ عرفی گرائی ؛ جدائی دین از دولت ؛ حقوق شهروندی و دمکراسی خواهی بودند . نیروهای پیش برنده این راهبرد عمدتا"  روشنفکران ؛ دانشجویان ؛ زنان و مردان جوان و مدرن جامعه مدنی بودند که تلاش داشتند این راهکار را به شیوه ای مسالمت آمیز و مدنی برای سرنگونی رژیم بکار ببندند .

بدین ترتیب در پروسه قیام اعتراضی مردم همانگونه که شاهد بودیم ؛ بر خلاف راهبرد اصلاح طلبان حکومتی جامعه مدنی و زنان و مردان آزادیخواه کشور ؛ به محور اصلی تحول خواهی سیاسی در ایران تبدیل شدند و بدین ترتیب با محور قرار گرفتن مردم به عنوان پایه و اساس هر تغییر ؛ هم راه هر سازش و زد و بندی در بالا بسته شد و هم دیگر صورت مسئله مورد ادعای اصلاح طلبان حکومتی یعنی  " آیا رژیم ظرفیت اصلاح دارد یا نه " ؟! موضوعیت خود را از دست داد و بیک موضوع فرعی تبدیل گردید ؛ بعد از آن سئوال اصلی مردم و جوانان کشور ما این بود که " این رژیم را چگونه می توان و باید سرنگون کرد " ؟

 

ب ــ جمهوری ایرانی :

برای اولین بار در جریان تظاهرات گسترده 13 آیان 88 ؛ مردم و جوانان با فریاد کردن شعار " استقلال ؛ آزادی ؛ جمهوری ایرانی " خواستار تحقق " جمهوری ایرانی " ــ نوعی از جمهوری که اتفاقا" با مقتضیات فرهنگی و قومی کشورِ کثیر المله ای مانند ایران سازگار بود ــ در کشور شدند . این شعار علیرغم مخالفت آشکار آقایان موسوی و کروبی و دیگر اصلاح طلبان بزودی به فریادی همه گیر در میان ایرانیان در داخل و خارج کشور تبدیل گردید .

روشن است که نظام جمهوری ؛ سابقه ای در تاریخ کشور ما نداشته و " جمهوری ایرانی " درخواستی مردم معترض نیز ؛ ناظر بر نوع حکومتی نیست که در برهه ای از تاریخ ایران در کشور ما وجود داشته است . در تاریخ کشور ما جزء در مقطع کوتاهی که " میرزا کوچک خان جنگلی " معروف به " سردارِ جنگل " موفق به اعلام جمهوری در شهر رشت گردید ــ و چندان هم دوام پیدا نکرد ــ در هیچ برهه دیگری از تاریخ ؛ مردم ایران شاهد نوعی از حکومت که بتوان با اغماض هم بر آن عنوان " جمهوری " نهاد ؛ نبوده اند .

در دوره سی و چند ساله نظام جمهوری اسلامی در کشور نیز نه تنها ؛ هیچوقت یک نظام جمهوری واقعی بر قرار نبوده بلکه حاکمان دینی در این مدت هم ؛ از ابراز هر گونه مخالفتی با استقرار یک جمهوری واقعی و بر قراری حاکمیت مردمی کوتاهی نکرده اند و برای جلوگیری از استقرار آن ؛ از انجام هر گونه کار شکنی ابائی نداشته اند .

خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی در کتاب صحیفه امام ــ جلد هفتم صفحه 456 ــ هم نظر خود را در مورد جمهوریت این چنین بیان داشته است : اگر شما دیدید این جمعیت هائی که الان مشغول فعالیت هستند . جمهوری میگویند ؛ جمهوری دمکراتیک ؛ جمهوری ؛ جمهوری دمکراتیک اسلامی و ... اگر اینها جمهوری گفتند . این همان معنائی است که دشمن های ما میخواهند . دشمن های ما از جمهوری نمی ترسند ؛ از اسلام می ترسند ؛ از جمهوری صدمه ندیده اند ؛ از اسلام صدمه دیده اند .

علیرغم این ؛ شعار " جمهوری ایرانی " پدیده ای چندان خلق الساعه و بدون پیشینه نیز نبود . علاوه بر خاطرات و آشنائی های ذهنی بجا مانده از سالهای اول انقلاب ــ دورانی که سازمانهای سیاسی سنتی ؛ در طلب نوعی جمهوری بعد از سرنگونی استبداد سلطنتی بودند ــ این خواست ؛ واکنش آگاهانه مردم و جوانان کشور به پایمال شدن " هویت ایرانی " شان در زیر نعلین استبداد دینی در بیش از سی سال حاکمیت نظام دینی در کشور بوده است .

بعبارتی رسیدن مردم و حوانان کشور باین دستاورد با ارزش و به این شعار و مطالبه ؛ محصول و نتیجه طبیعی طی شدن پروسه ای طولانی ؛ سخت و رنج بار از تحقیر ملی ؛ فرهنگی و تاریخی مردم ایران توسط آخوندها و حاکمان دینی بود که سرکوبگری و خشونت مضاعف و ددمنشانه مزدوران رژیم ــ در جریان قیام اعتراضی مردم بعد از 22 خرداد ــ باعث شد ؛ این تحول کمی به نقطه عطف کیفیِ رنسانسی در فکر و اندشه جوانان میهن تبدیل  شود . شعار جمهوری ایرانی نمود بیرونی این رنسانس فکری بود .

 

عوامل مؤثر در ابراز شعار " جمهوری ایرانی :

1 ــ همانطور که در بالا نوشته ام ؛ شعار "جمهوری ایرانی " در واقع ؛ واکنش آگاهانه مردم و جوانان ایران به پایمال شدن " هویت ایرانی " شان در زیر نعلین استبداد دینی در بیش از 30 سال حاکمیت دینی در کشور بود . و دینامیزم و معین عمل این رنسانس فکریِ بزرگ  جنایات و سرکوب لجام گسیخته مزدوران رژیم در جریان قیام اعتراضی مردم بود

از ویژه گیهای بارز این رنسانس فکری می توان ؛ گرایش به نهادینه شدن تساوی زن و مرد ؛ همبستگی شهروندی با حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی ؛ حس شهروندی ؛ تساهل و مدارا در برابر عقاید مخالف و ضرورت توسعه کثرت گرائی در جامعه و .... را بر شمرد . اما در واقع مهمترین دستاورد این رنسانس بزرگ ؛ تلاش برای احیاء ارزش های ملی و پی جوئی هویت ایرانی بود .

 از آنجا که شعار " جمهوری ایرانی " در واقع واکنش آگاهانه مردم در مقابل نظام دینی حاکم بر کشور بود ؛ از دیگر ویژه گی های مهم آن تأکید بر نفی آمیختگی قدرت حکومتی با دین است . یعنی مردم با ابراز این شعار نشان میدادند که ساخت سیاسی موجود را قبول ندارند و بدنبال جمهوری عاری از رنگ و بوی دینی و ایدئولوژیک هستند . یعنی مردم با این شعار به استقرار یک نظام دمکراتیک و سکولار تأکید داشتند .

2 ــ عامل مؤثر دیگر در ابراز این شعار ؛ بی اعتباری خط اصلاح طلبی در نظام دینی و سرخوردگی و نا امیدی مردم ؛ جوانان و دانشجویان از اصلاح طلبان در ایجاد تغییر در کشور بود . مردم دیگر دریافتند که تکرار مطالبات در چارچوب اصلاحات ثمره ای ندارد و تنها با عبور از کل نظام دینی و سرنگونی این رژیم جنایت پیشه است که می توان به چشم انداز روشنی برای آینده کشور دست یافت . بهمین دلیل ؛ مردم معترض در واقع با شعار " جمهوری ایرانی " بدیل و جایگزین خود را برای حکومت آینده کشور معرفی می نمودند .

یعنی مردم با این شعار ؛ آگاهی تاریخی و فرهنگی خود یا بعبارتی " هویت ایرانی " خود را به آگاهی سیاسی تبدیل کردند . یعنی در این شعار نوعی نگاه و اتکاء به هویت ایرانی نهفته است . بعبارتی مردم بر اساس درک ملی و تاریخی خود با فریاد کردن این شعار ؛ جمهوری را مطالبه کرده اند که خاص ایران بوده و ریشه در زبان و فرهنگ ایرانی داشته باشد و بتواند پاسخگوی نیازهای مربوط به آزادی گفتار ؛ نوشتار ؛ مذهب ؛ برخورداری از نهادهای فدرال برای پاسخگوئی به اقلیت های قومی و دینی و ... در ملتی کثیر المله با اقلیتهای گوناگون مذهبی و قومی باشد .

به عبارتی مردم گفتند ؛ اگر جمهوری اسلامی مطابق با قوانین نوشته شده در قانون اساسی و هزاران قانون نا نوشته دیگر جمهوری مسلمانان و امت اسلامی است . مطمئنا" جمهوری ایرانی ؛ جمهوری تمام ایرانیان و ملت ایران است .

همچنین مردم ایران گفتند اگر در جمهوری اسلامی ایمان به اسلام  و  ولایت فقیه شرط ضروری برخورداری از حق و حقوق شهروندی است ( اگر در ایران حق و حقوقی واقعاً برای مردم وجود داشته باشد ) ؛ در " جمهوری ایرانی " تنها و تنها ایرانی بودن شرط ضروری شهروند بودن و برخورداری از تمام حقوق برابر شهروندی است . و .....

و در آخر اینکه ؛ شعار " جمهوری ایرانی " فرایند باز اندیشی جمعیت کثیری از مردم و جوانان ایران به سرنوشت خود در نظام جمهوری اسلامی است . یعنی باز بینی نوعی نگاه به هویتی که در اثر جباریت حکام دینی به فراموشی رفته بود . خلاصه اینکه مردم با این شعار هم نفرت خود را از استبداد دینی حاکم بر کشور اعلام کردند و هم گفتند خواهان حکومتی هستند که منافع ملی را در سر لوحه اهداف خود قرار دهد .

 

ج ــ اجتماعی شدن شعار سکولاریسم :

در استبداد دینی حاکم بر کشور ما بر خلاف دیکتاتوریهای کلاسیک و رایج در کشورهای استبدادی ؛ مردم ما در واقع در چنگال بی رحم دو استبداد اسیر هستند . یعنی در ایران ؛ خامنه ای به عنوان ولی فقیه ؛ حاکم مستبدی  است که فرامین خدای دیکتاتوری ( خدائی را که آخوندها به مردم معرفی می کنند ) را نیز اعمال می کند . یعنی مردم ایران علاوه بر تحمل ظلم و ستم های خامنه ای و دستگاه سرکوبگرش ؛ مداوما" در معرض تعرضات خدای مستبدی ( خدای ولی فقیه و آخوندها ) قرار دارند که بی هیچ رحمت و بخشایشی ؛ بی رحمانه فرمان سنگسار ؛ چشم از حدقه در آوردن ؛ دست و پا بریدن و مجازات های قرون وسطائی دیگر صادر می کند .

در حالیکه در کشورهای استبدادی دیگر ؛ مثلا" مصر ؛ یمن ؛ تونس و .... جرائمی مانند بد حجابی ؛ احکام جنسیتی و یا خلاف شرع یا سایر احکام قرون وسطائی دیگر وجود ندارد . نظم و قانون حاکم بر کشور ما بر خلاف این کشورها ؛ تنها نظم و قانونی نیست که اراده شخصی دیکتاتوری ستمگر بر کشور حاکم کرده باشد ؛ بلکه آنچه این دیکتاتوری را برای مردم ایران غیر قابل تحمل کرده است ؛ ماهیت شرعی این ستم و سرکوب ها هم هست .

مردمی با ویژه گی های فرهنگی و تاریخ طولانیِ روشنفکری در زندگی تحت حاکمیت چنین استبدادی ؛ بعد از تحمل درد و رنج بسیار سرانجام در پروسه جنبش به تجربه ؛ راه رهائی خود را در حکومتی غیر دینی یافتند و با فریاد کردن شعارها علیه " ولی فقیه " به عنوان سمبل و نماینده اصلی حکومت دینی مخالفت خود را با حکومت دینی ابراز داشتند . شعارهائی مانند " مبارک و بن علی      نوبت سید علی " و یا " مرگ بر دیکتاتور " .

بدین ترتیب بحث جدائی دین از دولت و شعار حکومتی سکولار که تا پیش از آن تنها در میان محافل روشنفکری و یا جریانات سیاسی سابقه دار در گردش بود به یمن پایداری و مقاومت جوانان دلیر کشورمان در جریان قیام اعتراضی 22 خرداد 88 و بعد از آن ؛ به مطالبه ای جدی و ضروری برای مردم معترض تبدیل شد . یعنی خواست جدائی دین از حکومت و دولت به خواستی اجتماعی و به مطالبه اکثریت مردم تبدیل گردید . ..... ادامه دارد

 

محمود خادمی ــ 23.07.2012

arezo1953@yahoo.de     

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.