رفتن به محتوای اصلی

آقای کرمی گرامی! مجموعه

آقای کرمی گرامی! مجموعه
ناشناس

آقای کرمی گرامی! مجموعه مقالات شما، در ترک ستیزی شما هیچ شکی باقی نمی گذارند. اینکه چرا برداشت من از آخرین جمله مقاله شما برداشتی کلیشه ایست؟ فقط خودتان می دانید. اگر شما مقاله ای می نوشتید و در آن به مسائل ترکها و "ترک تباران" می پرداختید و به آنها می تاختید و مثل همیشه آنها را از سرزمین ایران به کوههای آلتایی می فرستادید، من هیچ کامنتی بر مقاله تان نمی نوشتم، زیرا شما از بس این کار را تکرار کرده اید که دیگر جایی برای تعجب و یا کامنت باقی نمانده است. ولی در پایان یک مقاله علمی، پریدن ناگهانی به شاخه ای که هیچ ربطی به موضوع ندارد، هیچ شباهتی به تحقیق علمی و یا "در خدمت سیاست بودن" "دانش و علم و آینده نگران زبردست"! هم ندارد. پریدن ناگهانی به این شاخه، تنها می تواند نشان از یک هیستریِ ستیزِ با "ترک تباران" داشته باشد. این برداشت من است و من هم برداشت خودم را نوشته ام که طبیعتا چگونگی

چگونگی برداشت دیگران را تعیین و تبیین نمی کند و جلو کسی را نمی گیرد که برداشت خود را داشته باشد. من با بیان برداشتم از جمله ی شما، برداشت خودم را به هیچ کسی تحمیل نکرده ام. ♦♦ ترک تهران توسط محمدعلیشاه قاجار و یا ترک چندین باره ایران توسط محمدرضا شاه پهلوی یک عمل سیاسی توسط اشخاص خاصی بود و ربط دادن آن به "تبارشان" به ذهنی خلاق! و هیستری "تبار ستیزانه" نیاز دارد که آنرا در زبان سیاسی "نژادستیزی" و "فاشیزم" می نامند. ♦♦ آقای کرمی! "به شما پیشنهاد می کنم برای احترام به ارزشهای انسانی و معنی و مفهوم بخشیدن به زندگی شخصی" و انسانی "خود هم که باشد، به یک پاک سازی و نوآوری فرهنگی و جهان بینی جدید به خود کمی زحمت دهید". از اینکه این بخش را از نوشته شما به عاریت گرفتم، پوزش می طلبم.