رفتن به محتوای اصلی

آقای بابک بخت آور، من پدر شما

آقای بابک بخت آور، من پدر شما
ناشناس

آقای بابک بخت آور، من پدر شما را تا حدی می شناختم و اگر برای شما مسئله نباشد با جزییات تا زمانی که من ایران بودم و ایشان به قسمت برق در جاده سردرود نرفته بودند می نویسم. اما این مختصر را می نویسم تا شما بدانید که من ایشان را خوب می شناختم. ایشان در یک شرکت خانه سازی کار می کردند، اواخر زمان شاه یکی از بچه ها که با پدر شما همکار بودند، آدرس ایشان را بمن داد که روی ایشان کار می کند. بعداز انقلاب من چند بار باماشین کمپرسی بعنوان کمک راننده بآنجا رفتم و با پدر شما صحبت کردم، بعدا توسط بخش محلات سازمان به محله عباسی وصل شد. پس از مدتی ایشان بازداشت شد و حدود دو هفته در بازداشتگاه بود، بعداز آزادی خیلی عوض شده بود. به صلاح دید سازمان و دوستمان، دوستان سعی کردند از ایشان فاصله بگیرند. من هم دورا دور تا به قسمت برق برود اطلاع داشتم.

آقای بخت آور شما با آنکه به سخنرانی پدرتان افتخار می کنید، ولی مفهوم سخنرانی را درک نکردهاید، زیرا ایشان از ممالک محروسه، از کثرالمله بودن ایران، از حکومت ملی، از شخصیت والی و آگاه آقای پیشه وری، از آقای فرویدن ابراهیمی، از ستارخان، از انجمن غیبی و .... صحبت می کند. از اهمیت زبان ترکی که باید در مقابل آسمیله کنندگان حفظ کنیم صحبت می کند. از اینکه چرا بجای زبان مادری بعضیها به بچه ها فارسی یاد می دهند. پس شما بآن سخنرانی دوباره با دقت گوش کنید و با سخنان آقای مددی مقایسه کنید و ببینید چقدر شبهه همند؟ مواضع آقای مددی در مورد ایران، حکومت ملی، پیشه وری را با مواضع پدرتان قیاس کنید؟
آقای بخت آور، باید شاگرد از استاد جلو بزند، تا دنیا بجلو رود! اینکه جوانها از ما ها بیشتر بدانند و مارا نقد کنند، من از صمیم قلب خوشحال می شوم. از کم آگاهی و بی تربیتی آزرده می شوم. نقد آن است که عمل طرف را تجزیه و تحلیل کنند و ضررش را متذکر شوند و یا نوشته اش را پاراگراف به پاراگراف نقد کنند و اشتباه بودن آنرا بطرف و به افکار عمومی بیان کنند و....
اما بی تربیتی آن است که بدون دلیل و مدرک فحش دهند، تحقیر کنند و اتهام بزنند. متاسفانه شما شق دوم را بر گزیده ای، بدون اینکه مرا بشناسی بمن تهمت عقب ماندگی، عدم درک مسائل را می زنی! منی که روزی چندین ساعت با مسائل روز سروکار دارم. همیشه با کتاب هستم و از مسائل تحلیل خودم را می دهم. برای نمونه تحلیل مرا در مورد انتخاب 88 به اسم آیا ایران منتظر حوادث ناگوار است را نگاه کنید. فالانژ به کسی می گویند که نه باعلم و منطق و دلیل کار دارد، بلکه از چماق، قدرت بازو، تهمت و فحش و تحقیر استفاده می کند. من به شخصه