رفتن به محتوای اصلی

نه استبداد، اتحاد است و نه کاریزما، آلترناتیو
01.09.2012 - 08:31

این روزها رفتار‌های ارعابی در جامعه سیاسی ایرانيان ساکن خارج از کشور مشهودتر از هر زمانی‌ شده است

بسیار عجیب است که پس از گذشت سی چهار سال از عمر حکومت اسلامی در ایران که همواره از سیاست النصر بالرعب بهره می‌گیرد ،اپوزیسیون ایرانی خارج کشور به جای دوری و شرح خطرات چنین تفکری خوددر دام آن افتاده اند که باید گفت جمهوری اسلامی موفق شده است فرهنگ سیاسی خود را در خارج کشور بسط و رواج دهد.
روند ارعاب دیگران بلافاصله پس از انقلاب در ایران آغاز شد،هر شخص و تفکر و جریانی که دیگران را مخالف خویش میدید بلافاصله به آن جریان یا شخص ،اتهام ضّد انقلاب و مخالفت با خمینی را میزد که اکنون نیز ادامه دارد.

برای استفاده سیاست ایجاد رعب در جهت منکوب کردن دیگران نیاز به ابزار‌هایی‌ می‌باشد که یکی‌ از این ابزارها استفاده از مقبولیت يک کاریزما در جامعه می‌باشد و خمینی در آن دوران به دلیل مقبولیت اش در نزد اکثریت جامعه این ویژگی‌ را داشت که هر کسی‌ بتواند از وی به شکل وسیله ای‌ برای مرعوب کردن مخالفین خود استفاده نماید ،زمانی‌ که چنین فرهنگی‌ حاکم شود حتا پس از گذشت ده‌ها سال و از بین رفتن مقبولیت عنصر کاریزما باز هم اصل کاریزما مورد سو استفاده قرار خواهد گرفت و تداوم خواهد یافت آنچنان که اکنون پس از گذشت دهها سال از آن زمان و از بین رفتن مقبولیت عمومی خمینی ،کماکان افراد و سیاستمداران در داخل کشوراز وی به عنوان ابزاری برای کوبیدن مخالفین استفاده میبرند تا جائیکه حتا با مرگ خمینی از میراث فکری وی برای قتل دگر اندیشان استفاده میشود که قاتلين به عوامل خود سر معروف و مشهور شده اند.

بر همین اساس است که ارعاب واستبداد با کاریزما متولد میشوند اما با مرگ کاریزما نمی میرند و همچنان به حیات خویش ادامه می دهند لذا کاریزما سازی در هر شکل آن امری به نهایت خطرناک محسوب میشود که میتواند دهها سال و حتا قرنها جامعه ای‌ را گرفتار رعب و وحشت و استبداد نماید.
بر میگردیم به فضای کاریزماپرور سیاسی ایرانیان خارج از کشور و فضایی که اکنون در حال پرورش کاریزمایی هستند که که آنرا بعنوان غلط مصطلح به نام آلترناتيو رواج داده وميدهند.
توگويي فرهنگ اسطوره سازی ایرانیان در خارج کشور تابعی‌ از فرهنگ جمهوری اسلامی ایران شده و چنین پدیده ای‌ را رقم زده است.
به طور مثال هر کس ،طرح یا عقیده ای‌ را مطرح می‌کند که مورد قبول دیگران نباشد بلافاصله مخالفین ،متهم به اخلال در امر ایجاد اتحادکاریزماتيک مبتني بر فردگرايي میشوند .
آنجا که بحث در مورد نحوه مبارزه تبدیل به بحث طرفداری از این آن شود اصل موضوع یعنی‌ لزوم اتحاد و مبارزه علیه رژیم اسلامی مورد غفلت قرار ميگيرد .
اینجا این سوال پیش میاید ؛آیا عناصر کاریزما واقعا یک رای در جامعه دارند؟آیا تعریف و تمجید از یک فرد در حد اسطوره يا با دفاع و تعریف اختصاصی از وی و يا با دفاع ضمنی‌ و عمومی‌ از وی و هردو با محور قرار دادن فردیت و فرد گرایی و اختصاص یک بحث اساسی‌ به بحث در مورد یک فرد و مواضع وی دلیل بر آن نیست که حقی‌ بیشتر از دیگران برای یک فرد قائل هستیم؟ .آیا خمینی در ایران پس از انقلاب فقط یک رای داشت که به صندوق می انداخت و منتظر نتیجه ای‌ می‌ماند که باید توسط مردم رقم بخورد؟هیچکس نمی‌تواند ادعا کند که افراد کاریزماتیک ،تنها یک رای دارند.
 زمانی‌ افراد صاحب یک رای و حق مساوی هستند که شرایط برابری داشته باشند هم در استفاده از امکانات موجود و هم در خلق شرایط برای آنها. 
اینکه همه تریبونها و افراد در تبلیغ يک فرد بکوشند و وی را تنها فرد صاحب سخن و تنها رجل سیاسی کشور عنوان و در وصف سر و تن وروح و روان وی سخن گویند این یعنی‌ کاریزما سازی و این یعنی‌ خلق شرایط نابرابر و این یعنی‌ استفاده نابرابر از امکانات ، این یعنی‌ فزش قزمز پهن کردن زير پاي يک شخص ،همان کاری که سی چهار سال پیش در داخل کشور اتفاق افتاد تا گرفتار این نابرابری و استبداد و رعب و وحشت گردیم، اکنون نیز همان سبک و سياق در خارج کشور در جریان است و باید اعلام خطر نمود که به کجا چنین شتابان ؟
اکنون رعب و وحشت همه اپوزیسیون خارج از کشور را فرا گرفته است تا مبادا کسی‌ در انتقاد از کاریزمای مدّ نظر ومطزح موجود، سخنی بگویند حتا کار تابدانجا پیش میرود که تلوزیونی، برنامه متفکری که سال‌هاست برنامه اجرا می‌کند را برای چند هفته قطع می‌کند و یا سایتها مبادرت به سانسور دگر اندیشان مینمایند و این یعنی‌ فاجعه ،حذف و سانسور و ارعاب دگر اندیشان در خارج کشور فاجعه ای‌ است که باید جدی گرفته شود.
با تداوم چنین روندی نه جمهوری اسلامی از این جامعه اپوزیسیون مرعوب کاریزما زده ،آسیبی خواهد دید و نه اتحاد به شکل واقعی‌ و عملی‌ شکل خواهد گرفت.

باید پذیرفت که جامعه ایرانیان خارج از کشور قرنها از جامعه پویا و مبارز درون مرز عقب مانده است.مبارزین داخل کشور متحد و یکپارچه از هر فرصتی برای ضربه زدن به استبداد دینی استفاده کرده و میکنند بدون آنکه جریانی یا شخصی دیگران را به دلیل اختلاف عقیده متهم به ایجاد تفرقه وموافقت یا مخالفت با این وآن نماید چیزی که عکس آنرا در خارج کشور شاهد هستیم که به جای ضربه زدن به رژیم، در حال هل دادن وکنار زدن دیگران هستند که جا بیشتر برای خودشان باز شود و در اینراه همدیگر را متهم به مخالفت یا موافقت با این کاریزما و آن کاریزما و این شورا و آن کنگره مینمایند .

و مهمتر از همه این که، جمعی‌ از جامعه اپوزیسیون خارج کشور در تلاش برای ساختن آلترناتیو راه را به اشتباه میروند وبه جای آلترناتیو در حال ساخت کاریزما هستند، آلترناتیو سازی را نباید با کاریزما سازی اشتباه گرفت که امیدواریم در بحثی‌ جداگانه به آن بپردازیم اما بايد يادآوري کرد که "سیاست النصر بالرعب "استبداد می آفریند نه اتحاد ،کاریزما ميسازد نه آلترناتیو، مستبد ميسازد نه مصلح .

 

انتشار از: امین موحدی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.