رفتن به محتوای اصلی

● ادبیات

اصغر نصرتی (چهره)
بر این اساس باید دو نکته مهم دیگر بر بخش مضمونی کتاب افزود: بنابراین از این نمایشنامه انتظار فهم تاریخ اسلام نمی‌رود. نکته مهم دیگر، که شاید مهمتر از نکته ی نخست باشد، تاکید ولتر بر تعصب‌گرایی، دغلکاری و حیله‌گری از راه دین به معنای عام است. وگرنه ولتر با آن هوشی که داشت و با آن مشکلات مبرمی که جامعه فرانسه در این ارتباط بدان مبتلا بود، نمی‌بایستی به فکر افشای محمد و دغلکاری های او می‌افتاد. نمی‌توانست از شتر مقابل چشمانش در فرانسه غافل بشود‌ و به کلاغ کیلومترها دورتر از خود بپردازد.
شهر در کتاب‌های پاسکال مرسیه نقشی اساسی دارد. شهر به مثابه نقشه‌ی راه برای رسیدن به قهرمان داستان. مرسیه، سایمون لیلاند قهرمان داستانش را ایستگاه به ایستگاه در متروی قدیمی لندن یا همان‌طور که اهالی شهر آن را با غرور و مهربانی توبه می‌نامند، دنبال می‌کند و ما را کم کم به دنیای او می‌برد. نوجوانی که اکسفورد و زندگی راحت و مرفه آنجا را ترک کرد و به لندن آمد تا به جای نشستن سر کلاس‌های درس و گوش دادن به حرف‌های استاد در مورد شعرا


هدف محمدرضا شاهید در برنامه نامها و یادها بررسی تاریخ و دانسته ها از سوی کسانی است که یا خود نقشی در حوادث و اتفاقات تاریخی ایران داشته اند و یا به واسطه تخصص گفته های آنان می تواند سنجش و قضاوت را برای ما آسان کند. در این قسمت شاهد بخش اول گفتگو با آقای داریوش آشوری خواهیم بود. با ما همراه باشید. منتظر شنیدن نظرات شما در ارتباط با این برنامه هستیم.
کتاب جدید بهمن مقصودلو (نشر حکمت کلمه، تهران) اثر جامعی‌ است که در آن سرگذشت تمامی فیلم‌های ژان رنوار (۱۸۹۴ –۱۹۷۹) شرح داده می‌شود؛ اقتباس‌هایش از زولا، فلوبر، گورکی، رجوعش به انقلاب کبیر فرانسه در «مارسی‌یز»، سرخوردگی‌اش از آن‌چه فرانسهٔ بحران‌زده در آستانه‌ی جنگ بر سر «قاعده بازی» می‌آورد، خروجش از کشور و شکست‌هایش در هالیوود تا بازگشت دوباره‌اش به اروپا. ‌

معرفی کتاب "مهاجرت و قومیت، چشم انداز چندگانگی در سوئد" با حضور دکتر مهرداد درویش پور
زمان: یکشنبه ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۸:۳۰ شب به وقت استکلهم ، زوم
https://us06web.zoom.us/j/83415785889?pwd=R1Avd2psRDVBckE0b2RrUnBkWFZiUT09



م. روان‌شید
تهران بدون کلاغ‌هایش می‌میرد، قبول داری دوستِ من؟
ها...! ـ
ابوالفضل محققی
چشمانش را که از ورای پنجره های بزرگ اطاق بدور دست خیره شده اند بطرفم بر می گرداند:" هرگز برای شما امکان ندارد که نقش قبیله ونقش ریش سفیدان قبیله را درک کنید!من هرگز قادر نیستم برای شما آن شب آخری که من را از طایفه خود ،از خانواده خود از همسرم] بجه هایم جدا ساخته بیرونم نها دند توصیف کنم تمام دهکده خالی شد از ده بزرگ ما من ماندم با چندحزبی مانند خود!همه رفته بودند. خانه های خالی دهکده ارواح. دلم برای شاگردانم تنگ می شود نام همه آن را خاطرمی آورم.
هی طالب الاَباطیل!
حریفِ بی‌هراس تو منم،
نه دختران شیرخواره‌ای
که به نکاحِ کفتار
نجس کرده‌اید.
به کابل بگو
ما
خویشاوندانِ خانه‌زادِ نور
هنوز هم
سیاه‌پوشِ همان سردارِ سپیده‌دم‌ایم،
هنوز هم
خورشیدخوانِ هزار و یکی ذره‌ایم،
پنج انگشتِ یک دست و
پنج‌شیرِ یک دره‌ایم.
امیر عسگری
سال نو تحصیلی فرا میرسد با مشکلات عدیده معیشتی، تحصیلی و مرگ و میر ناشی از کرونایی که حکومت اسلامی بر مردم تحمیل کرده است. مشکلات عدیده به واسطه سیاستهای دزد سالارانه جمهوری اسلامی دمار از روزگار خانواده ها در آورده و موجب آن شده که بیش از ۵ میلیون دانش آموز از تحصیل باز مانده و خانواده های بیش از ۲ میلیون دانش آموز براساس آمار خود جمهوری اسلامی حتی توان خرید دفتر را نداشته باشند.
ابوالفضل محققی
نمی دانم چه میزان قادر خواهم شد با باز گوئی هفت سال خاطرات وچشم دید های خود در افغانستان بخشی از حوادث وواقعیت ها را باز گو نمایم.
شش سا ل کار درروز نامه "حقیقت انقلاب ثور"ارگان رسمی حزب دمکراتیک خلق افغانستان. این امکان را برایم فراهم آورد که بعنوان خبرنگار داخل مردم بروم،پای صحبت شان بنشینم. با اعضای بالای حزب گفتگو کنم وتا حد ممکن نزدیک بواقعیت بنویسم.
مهرداد درویش پور
زمانی که ابتدا به دعوت ناشر تصمیم گرفتم این کتاب را منتشر کنم، تنها به یک موضوع اندیشیدم: کتاب های دانشگاهی درباره مهاجرت روابط اتنیکی در سوئد از منظر بررسی " ویژگی های فرهنگی" متفاوت مهاجرتباران فراوان است. اما کتاب درسی دانشگاهی به زبان سوئدی که درآن به مهاجرت و نروابط قومی از منظر قدرت و نظریه "میان برشی" (اینترسکشونالیتی) پرداخته باشد، بسیار نادر است. چاپ تآزه کتاب که در آگوست 2021 منتشر شد متشکل از 21 فصل و حدود 500 صفحه است که با همکاری 24 پژوهشگر از دانشگاه های مختلف سوئد تهیه شده است.
نقی گیلانی
یکسالی میشه که با این طرح ها آشنا شدم. همان زمان هم بشدت تکان خوردم و بی پناهی این دختر تا مغز استخوانم نفوذ کرده بود. غرور، خشونت و جنون و سرنوشت غم انگیزی که بر او تحمیل شد، ذهنم رو بخودش مشغول کرده بود. تردید داشتم بتوانم مستقیماً به طرح چهره اش نگاه کنم. تا اینکه دیشب باردیگر بیادش افتادم و رفتم و عکس هایش را از توی اینترنت بیرون کشیدم:
وقتی که درْ را زیر نور لامپ گشود، زنی از تاریکی بیرون پا به روشنایی گذاشت و پرسید :«می‌توانم با شما حرف بزنم؟»
زن را نمی‌شناخت . غروب بود و او خسته بود. تمام روز را در مطب کار کرده بود. مطبی که چند سال پیش فروخته بود ولی همچنان بیماران قدیمی خود را ویزیت می‌کرد ، گاهی هم مراجعین جدید می‌خواستند که او معالجه شان را به عهده بگیرد. اما تا حال پیش نیامده
تقی گیلانی
چندباری که بالاجبار از همان سمتی که "کاشی زای" اطراق میکرد، گذر کرده بودم هیچگاه مشمول آزار احتمالی او نشده بودم. او گاه نگاهی گذرا به عبور و مرور افراد می کرد و گاه روی چهره ای و فردی مکث می کرد؛ چه جوان و چه زن یا مرد. اما علیرغم همه اینها، بخاطر روایت هائی که پیشتر از آن از این و آن شنیده بودم، شش دانگ حواسم را متمرکز میکردم که مبادا به من نزدیک و احیاناً دستی به بدنم بکشد. میدانستم که قدرت مقاومت و جدال ندارم اما، برای فرار خودم را آماده می کردم...
مجمع دیوانگان
سناریوی داستان انگلیسی/آمریکایی بود اما اجرایی تماما ایرانی داشت. نتیجه این محصول مشترک، داغِ کودتایی بود که بر پیکر نحیف جریان دموکراسی‌خواهی ایران زده شد. هرچند کودتای ۲۸مرداد نه نخستین کودتای معاصر ایران بود و نه آخرین آن، اما چرا در زمانه‌ای که بسیاری از مردم حتی نام کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ را هم نشنیده‌اند، ۲۸مرداد هنوز اینقدر خبرساز و حسیاسیت‌برانگیز است؟ به باورم، بخشی از ریشه این مساله را می‌توان در جریان‌شناسی نیروهای درگیر در کودتای ۳۲ جستجو کرد.
ویژه ایران گلوبال
سخنرانی محمدآصف سلطان‌زاده (زاده سال ۱۳۴۳، کابل) نویسنده معاصر اهل افغانستان است. داستان‌های کوتاه او تاکنون سه بار برنده جایزهٔ گلشیری شده‌است. او در سال ۱۳۸۰ به دانمارک مهاجرت کرد. او برنده جایزه ادبی کپنهاگن نیز شده‌است.
م. روان‌شید
گفتاری پیرامون پدیده‌ای به نام احمد شاملو
ویژه ایران گلوبال
مسعود کدخدایی، متولد ۱۳۳۳ است و از سال ۱۳۶۷ در دانمارک زندگی می‌کند. او در سال ۱۳۷۵ تحصیلات خود را در رشته ی کتابداری در این کشور به پایان رساند، و از آن هنگام به عنوان کتابدار و مشاور زبان فارسی برای کتابخانه‌های دانمارک به کار پرداخت.
از مسعود کدخدایی تا کنون کتابهای زیر منتشر شده است:

۱۳۹۳
مسعود بهنود
هنر، در هفته ای که گذشت به همت بی هنران گیج بود، در عذاب کرونا مانده بود، حیران دولت جدید بود، با نگاهی به همسایه همزبان و زنان آن سرزمین و هنرهاشان. هنوز طالبان وارد ارگ نشده دستورشان این بود که فعلا زن ها از خانه بیرون نشوند تا مقررات اعلام شود. هنوز نسیمی نوزیده دبیرستان دخترانه سوره در تهران هم بسته شد، صدای آهو خردمند از طایفه هنر، از آنسوی دنیا بلند شده تا کمپینی برپا دارند با عنوان دختران ایران را از تئاتر حذف نکنید.
منوچهر برومند (م. ب. سها)
سروده ء منوچهر برومند
رضا مقصدی
بگذار بر ما بگذرد این ابرِسنگین
شاید که فردا گل دهد این باغِ غمگین.
دیگر مرا در کوچه، مهتابی نمانده‌ست.
انگار دیگر، جا ن ِ بی‌تابی نمانده‌ست.
شب، در رگم، شب، برسرم ریخت.
م. روان‌شید
دیگر از کدام بغض بگویم، وقتی مرگ، سنگربه‌سنگر دارد آدمی را زشت می‌کند...
آ. ائلیار
نخست اندکی به لغات مشترک اورارتویی-خوری، و اورارتویی ترکی، اشاره میکنیم، آنگاه در ادامه بحث،مختصری هم به گرامر زبان اورارتویی می پردازیم. در قسمت های بعدی نوشته ،" کلمات و جملات و متون" اورارتویی را در ارتباط با ترکی بررسی خواهیم کرد...
منوچهر برومند (م. ب. سها)
بی آبم و لب تشنه و هیچم نفسی نیست

می میرم و جز آب ، مرا ملتمسی نیست
ویژه ایران گلوبال
در سال 1993 این سفر نامه را نوشتم سفر نامه ای که امروزوقتی در لابلای دست نوشته های خود دیدم ومرور کردم یکبار دیگر من را به سال هائی بردکه در روسیه بودم واز نزدیک شاهد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی . درست مانندروزهای ترسیم شده در کتاب "ده روزی که دنیا را تکان داد"این بار باز هم دنیا داشت تکان می خورد! اما بر عکس تکانی نه درجهت پیروزی انقلاب اکتبر یلکه درجهت فروپاشی آن .امری که قبول آن سختم بود وقلبم را به درد می آورد .اما تلاش کردم راوی بی طرف وقایع وصحنه هائی باشم که می دیدم .

منوچهر برومند (م. ب. سها)
آری عقاب سالخوردهء رنجور /پر گشود. / از آسمان ساحت ایران گذر کنان / زی قلهء سپید ِ دماوند
م. روان‌شید
دو شعر برای مادران داغ‌دار ایران
وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان از ثبت سه اثر در فهرست میراث‌های ناملموس فرهنگی جهان درسازمان آموزشی، علمی و فرهنگ سازمان ملل یا یونسکو به نام کشورش خبر داد.
مختار برازش
شعر و آهنگ مختار برازش
منم آن خسته ی بی نام و نشان
منم آن برگ اسیر این خزان
که دلم را طاقتی نیست در این تاریکی
منم آن شمع فروغ بی امان
من در این دشت، در این دشت بزرگ
مسعود آذر
" منه قورشون یوخ سو گره‌کدیر!" من گلوله نه؛ آب می‌خواهم:
مسعود آذر
رضا مقصدی
چه باید گفت با جانان؟
چه باید گفت با باران ِ سیلا سیل؟
چه باید گفت با خَیل ِخراب ِ خانه بر دوشان ِ خوزستان؟
علیرضا نوری‌زاده
این هفته، ۲۸ تیر، نود و چهارمین سالروز تولد سیمین بهبهانی ، نویسنده و شاعر سرشناس ایرانی بود. ستاره‌ای از نسل و زمانه‌ای ماندگار که نه فقط در شعر که در بسیاری از حوزه‌های هنر و ادبیات و روزنامه‌نگاری ، چهره‌های سرشناس بسیاری را در تاریخ معاصر ایران شاهد بود. من اما روایتی شخصی دارم از این نسل پر چهره و ماندگار.
م. روان‌شید
آدمی از ابتدای تولد همیشه و بدون وقفه با دو پدیده‌ی پنهان مواجه می‌شود، با دو باور، با دو تفکرِ همیشگی و خستگی ناپذیر تا دَمِ مرگ: «خیر» و «شر»، یا به زبانِ ساده‌تر: «خدا و شیطان»!
ما نیاز به ۷ سفیر دیگر داریم . سفیران کورش بزرگ بار بزرگی را به دوش خواهند کشید، از این رو نامشان را در پای تندیس فرمان کورش بزرگ خواهیم نوشت تا یادگاری شود برای این پویش افتخار آمیز فرا جناحی، ملی و مهمتر از همه گروهی. کاری که این روز‌ها بسیار نادر است.