رفتن به محتوای اصلی

ناصر سرمدی پارسا کیست؟
05.05.2023 - 04:33

مأموران وزارت اطلاعات در خاطرات سال ۱۳۷۹ هاشمی رفسنجانی، ناصر سرمدی پارسا کیست؟

انتشار خاطرات سال ۱۳۷۹ اکبر هاشمی‌ رفسنجانی از مقام های عالیرتبه حکومت جمهوری اسلامی اطلاعاتی را درباره شماری از مقام های امنیتی وقت آشکار می سازد، از جمله یکی از افرادی که اوائل دهه شصت نقش مهمی در برخورد با فعالان سیاسی و بازجوئی از آنها داشت، کسی که به مقام های مهمی در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی رسید، در پرونده قتل های زنجیره ای حضور تأثیرگذاری داشت، مدتی سفیر شد و حالا نامش به عنوان تحلیلگر سیاسی در رسانه ها دیده می شود.

مأموران وزارت اطلاعات در دفتر هاشمی رفسنجانی

بخش زیادی از خاطرات سال ۱۳۷۹ هاشمی رفسنجانی به ادامه مجادلات پیرامون یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ جمهوری اسلامی یعنی پرونده قتل های زنجیره ای مربوط می شود، قتل های زنجیره ای عنوانی است که در رسانه ها به کشته شدن تعدادی از شخصیت های سیاسی و فرهنگی مخالف حکومت به دست مأموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی داده شد، مسئولان حکومت تنها کشته شدن داریوش فروهر، پروانه اسکندری (فروهر)، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده را به عنوان قتل های زنجیره ای پذیرفتند اما بسیاری از فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تعداد این قتل های حکومتی را بسیار بیشتر از این چهار مورد و در بر گیرنده مرگ مشکوک بسیاری از منتقدان و مخالفان حکومت در داخل و خارج از ایران پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ می دانند.

در خاطرات سال ۱۳۷۹ هاشمی رفسنجانی که به تازگی در روزنامه شرق منتشر شده اشاره های متعددی به ادامه روند پیگیری قضائی قتل های زنجیره ای در قالب برگزاری جلسات میان مقام های ارشد نظام و حضور مأموران امنیتی در دفتر آقای هاشمی رفسنجانی و ارائه گزارش هائی از ابعاد مختلف این پرونده به چشم می خورد، موضوع بازجوئی های پر خشونت و توأم با توهین و تحقیر از متهمان قتل ها و نیز تبعات انتشار فیلم‌ این بازجوئی ها از موارد پرتکرار در این خاطرات است، ازجمله مشخص می شود تعدادی از همین متهمان پس از آزادی با مقام های مختلف عالیرتبه نظام دیدار می کنند و از قصدشان برای شکایت از بازجوهایشان خبر می دهند، به نوشته آقای هاشمی روز دوم خرداد سال ۱۳۷۹ افرادی به اسامی سمیعی، مرتضی قبه‌ اصفهانی، رشدی، صداقت، اکبر خوش کوشک، مجیدی و خانم فهیمه دری که آنها را "..... جمعی از متهمان قتل های زنجیره ای که اخیرا آزاد شده اند ....." معرفی می کند با او دیدار می کنند و شرحی از آزارهای شدید بازجوئی می دهند.​

حدود یک هفته بعد جمع دیگری که آقای هاشمی رفسنجانی آنها را بازجوهای عزل شده معرفی می کند به دیدارش می روند، در خاطرات، اسامی این افراد آقایان ربانی، باقری، جوادی، نیکان و قادری ذکر شده است، اسامی که البته مشخص نیست واقعی یا مستعار هستند، شرح این دیدارها که با ذکر نام و در مواردی مسئولیت این افراد است می تواند اطلاعاتی را درباره تعدادی از مقام های وزارت اطلاعات و مسئولیت های آنها مشخص کند، در خاطرات سال های ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹ از افرادی چون امیر تهرانی، احمد شفیعی، هاشم علوی، حسام الدین آشنا، معین، پاکدامن، رضایی، مشایی، امیرخانی، باقری و حمید سرمدی به عنوان مدیران وزارت اطلاعات که به دیدار رئیس وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام رفتند یاد می شود، از میان این افراد حمید سرمدی نام مهمی است.

برادرحمید

فردی که به نام حمید سرمدی در خاطرات هاشمی رفسنجانی معرفی می شود نزد فعالان سیاسی سال های ابتدائی انقلاب نام آشنایی است، او در زمان وقوع قتل های زنجیره ای معاون امنیت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بود و متهمان قتل های زنجیره ای مدیران تحت امرش بودند، نام اصلی این فرد ناصر سرمدی پارسا است، نام ناصر سرمدی پارسا در خاطرات و گفتگوهای تعدادی از زندانیان سیاسی سال های ابتدائی پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ دیده می شود، "برادرحمید" نامی است که در خاطرات زندان تعدادی از فعالان سیاسی عضو احزاب عموما چپگرای آن مقطع زمانی جمهوری اسلامی به چشم می خورد، تعدادی از اعضای حزب توده، سازمان راه کارگر، سهند و اتحادیه کمونیست های ایران نام برادرحمید را در خاطرات و گفته هایشان مطرح می کنند، فردی که به اعمال خشونت شدید و انجام شکنجه هائی چون شلاق زدن های پیاپی، قپانی کردن دست ها و آویزان کردن طولانی متهمان از دست ها معروف بوده است.

هما کلهری زندانی سیاسی سال های ۱۳۶۱ تا ۱۳۶٤ و از هواداران سازمان راه کارگر در کتابی به نام: "تابوت زندگان" که از خاطرات سال های زندانش نوشته و در سال ۱۳۹۸ منتشر کرده از برادرحمید به عنوان یکی از بازجویانش نام می برد و شرح می دهد در ماه های ابتدائی بازداشتش در زندان معروف به بند سه هزار (که بعدها نام زندان توحید و موزه عبرت فعلی را گرفت) زیر فشار شکنجه دچار سقط جنین می شود، او نوشته است که یک بار در جریان کتک خوردن مفصل از بازجویانش با افتادن چشمبند موفق به دیدن صورت برادرحمید شد، خانم کلهری در گفتگو با رادیو فردا تأیید کرد که تصویر ناصر سرمدی پارسا با چهره ای که از برادرحمید دیده منطبق است، هما کلهری می گوید در آن مقطع زمانی در پائیز و زمستان سال ۱۳۶۱ برادرحمید بازجوی تعداد دیگری از زندانیان هم بود.

هما کلهری پس از انتقال به زندان های اوین و قزلحصار زیر فشار شکنجه معروف به تابوت تبدیل به یکی از توابان شد و مدتی به عنوان مسئول بند فعالیت کرد، شرح این اتفاقات در کتاب تابوت زندگان بیان شده است، خانم کلهری در فیلم مستند: "جائی که خدا نیست!" ساخته مهران تمدن حاضر شده و ضمن بیان خاطراتش از دوران زندان از این که نتوانسته شکنجه معروف به تابوت را تحمل کند و تبدیل به تواب می شود ابراز پشیمانی و تأسف می کند، فیلم: "جائی که خدا نیست!" در دوره هفتاد و سوم جشنواره فیلم برلین در بهمن ماه سال ۱٤۰۱ در بخش فوروم به نمایش درآمد، ناصر یاراحمدی از اعضای رده بالای سازمان راه کارگر و همسر پیشین هما کلهری که شهریور سال ۱۳۶۱ باهم بازداشت شده بودند در گفتگوئی با رضا معینی منتشرشده در وبسایت بیداران از ناصر سرمدی پارسا به عنوان یکی از بازجویان و شکنجه گرانش نام برده و می گوید که زیر فشار شدید شکنجه مجبور به همکاری با مأموران در شناسائی و بازداشت اعضای سازمان راه کارگر شد، او توضیحات مفصلی از شیوه های شکنجه این مأموران و همچنین بازجوئیش داده است:

https://bidaran.info/spip.php?article421

هوشنگ اسدی روزنامه نگار و نویسنده که بیش از ده سال سردبیری ماهنامه بعدها توقیف‌شده: "گزارش فیلم" را برعهده داشت در کتابی به نام: "نامه هائی به شکنجه گرم" که در سال ۱۳۸۹ منتشر شد ناصر سرمدی پارسا را مسئول اصلی شکنجه ها و اعترافات اجباریش می خواند، آقای اسدی در این کتاب شرح به‌ شدت تکان دهنده ای از شکنجه ها می دهد و می نویسد زیر فشار این شکنجه ها مجبور به بیان اعترافات اجباری درباره وجود برنامه ای در حزب توده برای کودتا شده بود، او نوشته که پس از بیست و پنج سال عکسی از ناصر سرمدی پارسا دیده و او را به عنوان شکنجه گر و بازجویش به یاد آورده است:

"..... مرا می خواباندید روی تخت، به صورت، می گفتید وضو گرفته اید! می گفتید حکم شرعی تعزیر دارید، می گفتید اسمتان حمید است اما به شما می گویند جلاد! بعد شروع می کردید، یا فاطمه زهرا و می زدید و می زدید و می زدید و هر چه می زدید صدایتان بلندتر می شد، بعد که خسته می شدید ضبط را که من نمی دانستم کجاست روشن می کردید، کربلا، کربلا ما داریم می آییم! ..... جای آن شلاق ها هنوز بعد از بیست و پنج سال زق زق می کند و آن شب که عکستان را دیدم جای شلاق ها آتش گرفت! ....."

کسانی که در خاطرات خود از آن سال ها از برادرحمید صحبت می کنند او را فرد جوانی توصیف می کنند که خود را عضو سپاه پاسداران توصیف و از تبحرش در اعتراف گرفتن از تمام افراد حتی بلندپایگان احزاب مختلف از جمله حزب توده صحبت می کرد! مقام های امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی در سال های اخیر بارها تأیید کرده اند که بازداشت و بازجوئی از اعضای حزب توده توسط نیروهای بخش اطلاعات سپاه پاسداران در اواخر سال ۱۳۶۱ و اوایل سال ۱۳۶۲ انجام شده بود، بر این مبنا ناصر سرمدی پارسا از اعضای بخش اطلاعات سپاه پاسداران بود که با تشکیل وزارت اطلاعات جذب این سازمان امنیتی شد و به تدریج مسئولیت ها و مقام های مهمی را برعهده گرفت.

اختلاف معاون و وزیر

قربانعلی دری نجف آبادی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در مقطع قتل های زنجیره ای در کتاب خاطرات خود با نام: "خاطرات و مبارزات" توضیحاتی درباره چگونگی انتخاب معاونانش از جمله معاونت مهم امنیت داده است، او نوشته است: "..... در زمانی که وزارت را به عهده گرفتم آقای آزاده معاونت امنیتی بود، من ناچار بودم از داخل وزارت اطلاعات و از میان بچه های آن کسی را به عنوان معاون امنیتی انتخاب کنم که حساسترین منصب در وزارت اطلاعات بود، سرانجام آقای سرمدی را که در بخش مربوط به پاکستان و افغانستان بود برای معاونت امنیت انتخاب کردم و آقای خلیل را از سیستان و بلوچستان آورده و به معاونت ضد جاسوسی گماشتم، البته بعدها در میدان عمل مشخص شد که انتخاب آقای سرمدی انتخاب چندان موفقی نبوده است، او نتوانست به معاونت انسجام لازم را بدهد و به خاطر همین تشکیلات با آقای خزاعی (مسئول دفتر وزیر وقت اطلاعات) درگیری داشت ....."

نوشته وزیر وقت اطلاعات جمهوری اسلامی نشان می دهد ناصر سرمدی پارسا انتخاب دلخواه او برای سمت معاونت امنیت نبوده و این دو با یکدیگر اختلاف داشته اند، اختلافی که به نظر می رسد نقش مهمی در افشای قتل های زنجیره ای داشته است، اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز شانزدهم خرداد سال ۱۳۷۷ خود با نام بردن از آقای سرمدی به دیدارش با او و دیگر معاونان وزارت اطلاعات اشاره می کند: "..... آقايان حسام الدین آشنا، امیر تهرانى و حمید سرمدى معاونان وزارت اطلاعات آمدند، گزارش تحليلى از عمليات خرابكارانه اخير منافقين را دادند، نتوانسته اند حركت آنها را پيش بينى و پيشگيرى ‌كنند ....." وبسایت مشرق نیوز (که گفته می شود به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران نزدیک است) سال ۱۳۹۸ در گزارشی تأیید کرد حمید سرمدی نام مستعار ناصر سرمدی پارساست، این وبسایت آقای سرمدی را نزدیک به سعید حجاریان و محمد خاتمی معرفی کرده و نوشته بود که آقای سرمدی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ در ستاد آقای خاتمی فعالیت می کرد.

سعید حجاریان از چهره های سرشناس طیف معروف به اصلاح طلبان در حکومت جمهوری اسلامی است که از او به عنوان یکی از معماران شکل گیری وزارت اطلاعات یاد می شود، آقای حجاریان مشاور محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوریش بود، محمد خاتمی دئر بیست و هشتم دی ۱۳۷۷ پس از افشای قتل های زنجیره ای کمیته ای را مسئول تحقیق و پیگیری این پرونده کرد، بعدها مشخص شد ناصر سرمدی پارسا همراه علی ربیعی (مشاور امنیتی رئیس جمهور) و علی یونسی اعضای این کمیته بودند، علی یونسی رئیس وقت سازمان قضائی نیروهای مسلح که بعدا وزیر اطلاعات شد سال ۱۳۹۸ در گفتگو با روزنامه ایران درباره تشکیل این کمیته چنین گفت: "..... وقتی قصه قتل های زنجیره ای پیش آمد من، آقای سرمدی و آقای علی ربیعی بنا به پیشنهاد رئیس جمهور وقت آقای خاتمی به رهبر معظم انقلاب مبنی بر تشکیل یک هیأت برای بررسی قتل ها مسئول رسیدگی به پرونده شدیم، ما سه نفر همان هفته اول مأموریتمان ماجرا را روشن کردیم و معلوم شد این قتل ها توسط پرسنل وزارت اطلاعات انجام شده بودند! ....."

عضویت ناصر سرمدی در این کمیته و اشاره قربانعلی دری‌ نجف آبادی در کتاب خاطراتش به موفق نبودن انتخاب او می تواند نشان دهنده کشمکش و اختلافی باشد که درباره چگونگی پیگیری پرونده قتل های زنجیره ای میان وزیر وقت اطلاعات و معاونش وجود داشته است، به ویژه آن که گفته شد مأموران مسئول در قتل ها اقدمات خود را با هماهنگی و تأیید آقای دری نجف آبادی انجام داده بودند! قربانعلی دری‌ نجف آبادی در بیست و یکم بهمن ۱۳۷۷ از سمتش کناره گیری کرد، اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز سی و یکم اردیبهشت ۱۳۷۹ خود نوشته است که دری نجف آبادی به دفترش رفته و جریان بازجوئی از او در مورد قتل های زنجیره ای را توضیح داده است، حدود دو ماه بعد از این دیدار آقای هاشمی رفسنجانی خبر داده که علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در دیداری که سران سه قوه هم حاضر بودند از بازجوئی و مواجهه آقای دری انتقاد کرده‌ است.

بر مبنای صحبت های مقام های مسئول مشخص شد متهمان اصلی قتل های زنجیره ای به نام های مصطفی کاظمی (با اسم مستعار موسوی و هاشمی) و مهرداد عالیخانی (با اسم مستعار صادق مهدوی) به ترتیب جانشین معاونت امنیت و مدیرکل اداره چپ نو وزارت اطلاعات بودند، این بخش ها در سلسله مراتب اداری زیر مجموعه معاونت امنیت محسوب می شدند، گزارش های منتشرشده در آن زمان می گفتند این مدیران دستورات و فعالیت هایشان را با وزیر و همین طور معاون پیشین امنیت یعنی سعید امامی (اسلامی) که در زمان قتل ها رئیس گروه مشاوران وزیر بود هماهنگ کرده بودند، بر این مبنا اتهامی متوجه آقای سرمدی پارسا نشد.

برخی پیگیران قتل های زنجیره ای وجود اختلاف میان وزیر اطلاعات و معاونش را در افشای قتل ها مؤثر می دانند، عبدالکریم لاهیجی حقوقدان و فعال حقوق بشر که در زمان وقوع قتل ها از پیگیران جدی این پرونده بود و به اطلاعاتی درباره برخی موارد مطرح شده در بازجوئی متهمان رسیده بود سال ۱۳۷۹ در یک سخنرانی در پاریس به مناسبت دومین سالگرد قتل ها گفته بود: "..... ظاهرا معاون امنیتی وزارت اطلاعات یعنی شخصی به نام سرمدی با این پروژه موافقت نداشته است، حالا در جریان بوده یا نه ما نمی توانیم چیزی به ضرس قاطع بگوئیم ....." فریبرز رئیس دانا اقتصاددان و نویسنده و از اعضای کانون نویسندگان ایران هم که از پیگیران قتل های زنجیره ای بود سال ۱۳۹۶ در گفتگو با وبسایت دماوند گفته بود: "..... در مورد اولین افشاگر قتل ها در داخل دستگاه قدرت گفته های متفاوتی مطرح شده، بعضی می گویند اولین بار در وزارت اطلاعات آقای ربیعی موضوع قتل ها را مطرح کرده، برخی هم می گویند سرمدی یا حجاریان مطرح کرده اند، به هر حال شکافی در داخل وزارت اطلاعات ایجاد شده بود ....."

پرستو فروهر فرزند داریوش و پروانه فروهر از قربانیان قتل های زنجیره ای به رادیو فردا می گوید برای او هیچ گاه چگونگی افشا شدن دست داشتن مأموران حکومت در قتل ها مشخص نشد و او نام فردی به نام سرمدی را در این زمینه به خاطر نمی آورد، خانم فروهر همچنین تأکید می کند یافته های کمیته تحقیق تشکیل شده از سوی محمد خاتمی در اختیار خانواده ها و وکلای قربانیان قرار نگرفت!

معاونی زیر فشار انتقادهای رقیبان

عملکرد اعضای کمیته ای که از سوی محمد خاتمی برای پیگیری قتل های زنجیره ای تشکیل شد از سوی جناح سیاسی مقابل آنها که به اصولگرایان معروف شدند در همان مقطع زمانی و در سال های بعد هدف انتقاد قرار گرفت، در خاطرات سال های ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ اکبر هاشمی رفسنجانی مواردی از گلایه چهره های مختلف سیاسی نزدیک به اصولگرایان نزد او از شیوه عمل این کمیته دیده می شوند، این گلایه ها در زمانی مطرح می شدند که علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی پس از اعلام رسمی دست داشتن مأموران وزارت اطلاعات در قتل مخالفان سیاسی و نویسندگان در نماز جمعه گفته بود که ممکن نیست قتل ها بدون یک سناریوی خارجی باشد! بر این مبنا مقام های مسئول رسیدگی کننده به پرونده از وجود نشانه هائی از دخالت کشورهای خارجی و به ویژه اسرائیل در این اتفاق صحبت می کردند.​

اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز اول تیر ۱۳۷۸ خود نوشته است که جلسه ای با حضور سران سه قوه و مسئولان اطلاعات و محمد نیازی (رئیس وقت سازمان قضائی نیروهای مسلح) در حضور رهبر جمهوری اسلامی تشکیل شده بود که در آن به نوشته آقای رفسنجانی: "..... همه تلاش این بود که قاتلان را و به خصوص سعید امامی را از عوامل شبکه جاسوسان خارجی بشناسیم که دلیلی برای آن ارائه نشد و تحلیل آقای نیازی ضعیف است! ....." دو روز پیش از تشکیل این جلسه روزنامه کیهان خبر مرگ سعید امامی را (که خودکشی عنوان شد!) اعلام کرده بود، همزمان با اوج گیری اختلافات میان مقام های حکومت بر سر این پرونده از یک سو و شرایط حساس پس از اعتراضات معروف به هجدهم تیر از سوی دیگر علی یونسی در دیداری با آقای هاشمی رفسنجانی دربیست و سوم مرداد از مذاکرات طولانیش با رهبر و رئیس جمهور خبر داده و گفته حمید سرمدی را به عنوان معاون حفاظت اطلاعات معرفی کرده است، تصمیمی که ظاهرا با موافقت نهایی مسئولان روبرو نشد.

نیمه دوم سال ۱۳۷۸ مشخص می شود با تصمیم مسئولان بلندپایه جمهوری اسلامی گروهی برای بررسی چگونگی رسیدگی به پرونده تشکیل شده و یافته های این گروه (بر مبنای خاطرات روز هفدهم بهمن ۱۳۷۸ هاشمی رفسنجانی) در جلسه ای که سران سه قوه با حضور او تشکیل داده اند باعث شده تا ضمن ابراز نارضایتی از بازجوئی ها و نحوه تشکیل پرونده، پرونده از بازجویان گرفته و به گروه دیگری داده شود و از سختگیری ها در مورد متهمان بکاهند، با آن که اعضای این گروه‌ اعلام نمی شوند اما همچنان ناصر سرمدی‌ پارسا به عنوان فرد نزدیک به سعید حجاریان و یک مقام بلندپایه وزارت اطلاعات مورد انتقاد تلویحی و در پرده چهره ها و رسانه های اصولگرا قرار داشت، حتی هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز بیست و یکم تیر ۱۳۷۹ خود نوشته که در دیدار آن روزش با رهبر جمهوری اسلامی آقای خامنه ای نسبت به فردی که از سوی آقای خاتمی برای پیگیری قتل ها تعیین شده ابراز بی اعتمادی می کند، آقای هاشمی رفسنجانی نام این فرد را ننوشته است.

چند هفته قبل از این دیدار در هفدهم اردیبهشت ۱۳۷۹ روزنامه رسالت از خطاکار بودن گروه منتخب محمد خاتمی برای پیگیری قتل های زنجیره ای نوشت و از دخالت حمید سرمدی در این زمینه انتقاد کرد، این نوشته بسیار شبیه مطلب دیگری بود که به فاصله سه ماه بعد در روز چهارشنبه پنجم مرداد ۱۳۷۹ در دو روزنامه جمهوری اسلامی و انتخاب منتشر شد، نویسنده این مطالب امین و بهمن شناسا معرفی شده و در آنها ضمن بی ارتباط دانستن قتل ها با آقای دری نجف آبادی انگشت اتهام به سوی ناصرسرمدی پارسا (البته بدون نام بردن از او) گرفته می شد: "..... اگر قرار شود رسیدگی به پرونده قتل ها بر اساس سلسله مراتب اداری پیگیری شود چه کسانی باید مسئولیت بپذیرند؟ رئیس جمهور، وزیر یا معاونت های ذیربط؟ چگونه می توان پذیرفت که جانشین یک معاونت و چند تن از مدیران تحت امر او درگیر قتل های سیاسی و سازمان یافته باشند ولی آن معاون نه تنها از مصونیت کامل در تحقیقات برخوردار باشد و از هر گونه اتهام ضعف مدیریت مبری دانسته شود بلکه خود در زمره اعضای اصلی کمیته تحقیق ریاست جمهوری قرار گیرد و پیاپی بزرگان کشور و دیگران را متهم سازد؟ ....."

اهمیت این نوشته ها سال ها بعد مشخص شد، زمانی که در سال ۱۳۹۷ حسام الدین آشنا مشاور حسن روحانی رئیس جمهور وقت در توئیتی خبر داد که نویسنده آن مطالب او بوده است! اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که بدانیم آقای آشنا همان زمان از معاونان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و داماد دری نجف آبادی بود! در همان مقطع اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز دهم خرداد ۱۳۷۹ خود نوشته که بازجوهای عزل شده متهمان قتل ها ضمن دفاع از خود و توجیه اقداماتشان نسبت به حسن‌نیت آقای حمید سرمدی اظهار تردید نمودند! ....." حدود دو ماه بعد (هفدهم مرداد ۱۳۷۹) و در همان روزهای انتشار یادداشت های حسام الدین آشنا در روزنامه های انتخاب و جمهوری اسلامی، محمد نیازی رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح در دیدار با اکبر هاشمی رفسنجانی از نحوه برگزاری دادگاه متهمان قتل های زنجیره ای اظهار نگرانی کرده و به نوشته آقای هاشمی از آقایان خاتمی و سرمدی و عباد (نام مستعار علی ربیعی) به خاطر اقدامات مداخله جویانه جناحی در مسأله قتل ها انتقاد می کند، درگیری جناحی در پرونده قتل های زنجیره ای از همان روزهای ابتدائی اعلام رسمی آن وجود داشت.

در خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی در نیمه دوم سال ۱۳۷۹ صحبت از انتشار فیلم های بازجوئی هائی از متهمان قتل های زنجیره ای و انتشار شبنامه هائی علیه مدیران وزارت اطلاعات به میان می آید، یازدهم مهر ۱۳۷۹ گروهی از مدیران وزارت اطلاعات بخشی از فیلم های بازجوئی را برای آقای هاشمی رفسنجانی نمایش می دهند که او در خاطراتش از بد بودن آنها نوشته، به فاصله یک ماه بعد هم جمعی از معاونان وزارت اطلاعات از این که گروه بازجوهای معزول علیه مدیران وزارت شبنامه منتشر می کنند نزد آقای هاشمی شکایت می کنند! در چنین فضائی دادگاه متهمان قتل های زنجیره ای به صورت غیر علنی و بدون حضور خانواده ها و وکلای آنها برگزار و احکامی صادر شد، احکامی که ابتدا شامل حکم اعدام هم بود اما با اعلام نظر خانواده های قربانیان در مخالفت با حکم اعدام در دیوانعالی تبدیل به چند سال حبس شد!

از وزارت به سفارت

اطلاعات رسمی درباره نتیجه انتقاد جناح مقابل اصلاح طلبان از عملکرد ناصر سرمدی پارسا وجود ندارد، بی - بی - سی فارسی در سال ۱۳۹۲ در گزارشی نوشت که عده ای از مسئولان وزارت اطلاعات و از جمله ناصر سرمدی معاون امنیت وزارتخانه به اتهام درز دادن فیلم شکنجه ها مورد بازجوئی قرار گرفتند، موضوع بازجوئی از معاون وزارت اطلاعات این بود که چرا از فیلم شکنجه ها که نسخه ای از آن به رئیس جمهور و نسخه ای دیگر به رئیس قوه قضائیه ارسال شده بود دو نسخه دیگر هم تهیه شده و در اختیار کسانی که نباید به آن دسترسی می داشته اند (از جمله در بازرسی ریاست جمهوری) قرار گرفته است؟ بر اساس برخی گزارش های غیر رسمی پس از این اتفاق آقای سرمدی پارسا وادار به کناره گیری از وزارت اطلاعات می شود! نهم اردیبهشت ۱۳۸۱ خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) گزارش داد که ناصر سرمدی پارسا به عنوان سفیر جمهوری اسلامی در تاجیکستان انتخاب شده و استوارنامه خود را تقدیم وزیر خارجه وقت تاجیکستان کرده است.

در خبر ایرنا از آقای سرمدی پارسا به عنوان یکی از مشاوران رئیس جمهور وقت نام برده شده بود، معرفی این مقام امنیتی به عنوان سفیر در تاجیکستان در حالی انجام شده بود که از انتصاب سفیر قبلی ایران در این کشور تنها حدود هشت ماه می گذشت، یک روز پس از اعلام سفارت سرمدی پارسا در تاجیکستان محمد خاتمی به این کشور سفر کرد، ناصر سرمدی پارسا تا پایان دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و همین طور در یک سال ابتدائی فعالیت محمود احمدی نژاد در تاجیکستان ماند و در جریان سفرهای رؤسای جمهور ایران و تاجیکستان به کشورهای همدیگر در کنار آنها حضور داشت، او چهار سال و سه ماه سفیر ایران در تاجیکستان بود.

تا اواخر دهه نود اثر چندانی از نام آقای سرمدی‌ پارسا در رسانه های ایران وجود نداشت، با این همه جستجو در سامانه های ثبت شرکت ها نشان می دهد او دوازدهم بهمن ۱۳۹۵ به عنوان نایب رئیس هیأت مدیره شرکت هلدینگ توسعه سورینت قشم انتخاب شده و چند ماه بعد از آن خارج شده است، هلدینگ توسعه سورینت قشم از شرکت های متعلق به بابک زنجانی سرمایه دار معروف بود که در ابتدای کار دولت حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ بازداشت شد، گفته شد در ازای بدهی های آقای زنجانی برخی اموال او از جمله شرکت سورینت در اختیار دولت جمهوری اسلامی و وزارت نفت قرار گرفت، با این همه مناقشه طولانی درباره پس گرفتن بخشی از انتقال سرمایه بابک زنجانی به تاجیکستان که گفته شد بالغ بر دومیلیارد یورو است در سال های گذشته ایجاد شده بود، سرانجام این مناقشه و دلایل عضویت کوتاه مدت سرمدی پارسا در هلدینگ سورینت قشم نامشخص است، از میانه سال ۱۳۹٤ نام ناصر سرمدی پارسا در شرکتی به نام پتروپاز هم به عنوان مدیرعامل دیده می شود.

تحلیلگر سیاسی!

از اواخر دهه نود نام ناصر سرمدی پارسا در چند رسانه نزدیک به اصلاح طلبان به عنوان نویسنده یادداشت ها و تحلیل های سیاسی دیده می شود، از جمله در وبسایت مشق نو که در سه سال اخیر نوشته های افرادی چون سعید حجاریان و علیرضا علوی تبار در آن منتشر می شوند، یکی از تازه ترین مطالب منتشرشده از ناصر سرمدی پارسا در رسانه های ایران یادداشتی است که روز سی و یکم فرودین ۱٤۰۲ از او در روزنامه اعتماد و در نقد خاطرات سال ۱۳۷۹ اکبر هاشمی رفسنجانی منتشر شده است، او در این یادداشت به شکل تلویحی از این که رویکرد آقای هاشمی رفسنجانی در مجموع نسبت به عملکرد دولت محمد خاتمی منفی و منتقدانه بوده گلایه می کند.

بخش قابل توجه این یادداشت اما جائی است که آقای سرمدی پارسا از لزوم ارزیابی و نقد عملکرد مسئولان حکومت جمهوری اسلامی (حتی خودش) نوشته است: "..... امروز با گذشت بيش از چهار دهه از عمر انقلاب و جمهوری اسلامی ارزيابی و نقد رويكردها و عملكرد اين پديده و رهبرانش امری ممدوح به نظر می رسد، اصولا همه شخصيت ها و نهادهای نظام از حضرت امام تا رهبری و همه چهره های مؤثر در اداره كشور طی اين سال ها امروز شايسته نقد منصفانه هستند، حتی عملكرد امثال من نيز به سهم و قدر ايفای نقش بايد در معرض قضاوت و نقد سالم قرار بگيرد!!! ....." روزنامه اعتماد البته توضیحی به مخاطبانش نداده که نویسنده این یادداشت چه مقام و مسئولیت هائی در نظام جمهوری اسلامی داشته که عملکرد خودش را نیز واجد نقد می داند، با این همه این پرسش می تواند مطرح شود که این نقد منصفانه آیا می تواند مواردی از کارنامه ناصر سرمدی پارسا را به خصوص در موضوع نقض حقوق بشر نیز در بر بگیرد؟

منبع این نوشتار: رادیو فردا

★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★★

nasersarmadi-780-1nasersarmadi-780-2nasersarmadi-780-3homakalhori-780hushangasadi-780

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تبریزی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

محسن کردی

عنوان مقاله
ناصر سرمدی کیست

مطابق اخبار رسیده با توجه به گندی که بخاطر شناسایی آقای ناصر سرمد بالا آمده و برای جلوگیری از درز نکردن اطلاعات بیشتر از طریق شناسایی همکاران و دوستان صمیمی ایشان، اتاق فکر نظام الهی اسلامی در صدد اجرای « پروژه خوراندن واجبی دوم» برآمده و از این رو نامبرده چند روزی است غیب و به زیر پتو پناه برده است. با این حال با پیش بینی های لازم همانگونه که در بخش خبری پیشین آمد با توجه به سوابق قبلی رژیم در زیر آب کردن سر عزیز دردانه هایی مانند احمد خمینی، منتظری و رفسنجانی، درگاه باریتعالی مقدمات استقبال از آقای سرمد را بهرحال فراهم آورده است. 

پایان خبر 

ش., 06.05.2023 - 05:32 پیوند ثابت
محسن کردی

عنوان مقاله
ناصر سرمدی پارسا کیست؟

 

 از دفتر باریتعالی

به آقای سعید امامی داغت اضافاته 

 

 طی این حکم جنابعالی به ریاست هیات مستقبلین آقای « ناصر سرمد» در فرودگاه بین المللی « جهنم ایر پورت»  گیت مخصوص سران نظام منصوب میشوید.  خواهشمند است پس از ورود بلافاصله نامبرده  منطقه آخوند نشین  «درک اسفل السالفین» منتقل و با ماگما و وکتیل گدازه و بنزین پذیرایی شوند. 

  امضا معاونت امور سوخت و سوز جهنم: آیت الله روح الله الموسوی الخمینی

جمعه, 05.05.2023 - 18:06 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.