سالام
نوشته ۱۷۰۳۲
مورخه ۲۰.۸.۲۰۲۳ ازجاعل همیشگی است.
حدودیک هفته ایی من چیزی ننوشته ام،
این جاعل شروع به موازی کاری کرده است.
ما درایران این کاررا به نیروهای سایبری منتسب میدانیم.
این بیشرف هرچه می‌نویسد،
دراصل اهداف شومی را دنبال میکند،
این کاررا درایران هم در مورد نشریه
نویدقبلا آزربايجان دراورومیه و وو،،کرده اند.
سالام
حقوق انسانی برای تمام ملل ازابتدایی ترین حق قانونی خدادادی وانسانی ومدنی هرکس،هراتینیک وهر ملتی چه
درداخل کشور یا درجامعه بشری است.
نوع سیستم ها را انسانهای حاکم درجامعه بنا به میل خودتعیین میکنند،
اگراین امیال بصورت علمی ومنطقی و
منطبق باقوانین سازمان حقوق بشری
نباشد،آنرا میتوان به جهل ویا امیال
شخصی انسانها دربرابر جامعه میتوان
بحساب آورد.
این سیستم های شخصی وامیال اشخاص درنهایت به دیکتاتوری وبه
یک بعدنگری تبدیل میگردد.
اگربه سیستم های توتالیتر ودرنهایت به
دیکتاتورها نگاه کنید،
میتوان گفت اکثر تفکر شخصی ویا
نزدیک به امیال شخصی ویاسفارشی واستعمارگران بوده اند،
که همگی درنهایت به عقب ماندگی،دیکتاتوری،انقلاب،شورش
تبدیل شده اند،
حکومت کمونیستی،ملی گرایی کور،
نظامی،اسلامی،وو،،،دراین سبد سیستمی قراردارند،
هرکسی یاهردسته وگروهی ویا باندی
مخالف حقوق اتینیکی وملل درون جامعه باشند،،یا تفکر دیکتاتوری ونژادپرستی دارند،یا تفکرنوچه گری به
استعمارگران برای روی کارآوردن یک سیستم غلط را عمدی ترویج میدهند.
پیشرفت،آزادی،تعامل بادنیا،ارزش گذاری به انسانها،جلوگیری ازدیکتاتوری،
راهکاردارد،وبهترین راه سیستم هایی
باقوانین غیرمتمرکز وفدرال درکشورهای چنداتینیکی میباشد.
اگراین سیستم را درایران اجرا نکنند،
بدانید،که آدرس عوضی میدهند،تا
نوکری به استعمارگران وحکومت کردن خودرا میخواهند،
ایران صدساله دقیقا دراین خط ودرسیاست استعمارگران حرکت میکند،
برای رهایی ازسیستم نوکری و استعماری راه دیگری وجودندارد،
من یک هفته نبوده و شاید چندین ماه
هم نباشم،
ستاره داری،چکش،داس،اسم جعلی،راه عوضی دادن هارا همه فهمیده اند.
قبلا بارها گفته شده: پان ترکهای تجزیه طلب ؛مدافع فدرالیسم مغولی را ،میتوان از 2 نکنه شناخت:
1/ در بحث و خواسته، تهدید به جنگ داخلی میکنند.
2/ اگر فدرالیسم تجزیه طلب شان عملی نشود، تهدید به جدایی میکنند.
این گروه آذری قومی تجزیه طلب را، به حق!، اپوزیسیون ایرانی تاکنون بایکوت کرده و حتی به جلسات بحث دعوت نمیکند و باید با پس گردنی روانه اناتولی و اران نمود.
بخش اعظم تجزیه طلبان قومی، بعد از شکست شعار جدایی طلبی در سطح جهانی، اکنون خواهان خواسته های هویتی در چهارچوب ایران دمکراتیک هستند و در کنار اپوزیسیون ایرانی امید به سرنگونی شیعه لواطی صفوی دارند.
مطرح کردن نام فدرال،رعشه به جان تمامیت خواهان اتنیک حاکم صد سال اخیر میاندازد.
تمامیت خواهان همه چیز خوار ،اگر در آینده به دولت فدرال خود قانع نباشید،ایران متاسفانه بدتر از یوگوسلا وی شده،وبعد از استقلال ملل،وخسارت صد سال همه چیز خواری خود را پرداخت خواهید کرد.
و همین تمامیت خواهی وهمه چیز خواری شما ورفتار وافکار رعشه گونه شما،باعث تقویت مواضع استقلال طلبان ،در مقابل فدرالیسم میشود.
اگر به حق خودت در چهار چوب فدرالیسم قانع نباشی،در جهار چوب استقلال مجبور به پرداخت صد سال خسارت نیز خواهی شد.
از ما گفتن،خواهیم دید
دوستان گرامی، کنگره یا پارلمان یا مجلس به گروهی از برگزیدگان مردم یک سرزمین گفته می شود که به نمایندگی از آن مردم سخن می گویند و تصمیم می گیرند، برای نمونه کنگره آمریکا پارلمان یا مجلسی برپا شده از نمایندگانی است که در انتخابات گوناگون آن نمایندگان برگزیده شده اند تا سخنگو و نماینده رأی دهنده هائی باشند که آن نماینده ها را برگزیده اند.
آیا گروهی با نام خنده دار کنگره ملیت های ایران فدرال پارلمان یا مجلسی است از صدها نماینده که مردم ایران آن نماینده ها را در یک انتخابات آزاد و دموکراتیک برگزیده اند تا سخنگو و نماینده آن مردم باشند؟ سخن از کدام کنگره است و نمایندگان وجود نداشته این کنگره من درآوردی و پارلمان من درآوردی و مجلس من درآوردی کی و کجا و در کدام انتخابات از سوی مردم ایران برگزیده شده اند؟
البته این گروه دون کیشوتی خودش را نماینده مادرزاد ملل به زنجیر کشیده شده ایران از سوی قوم منحوس فارس دانسته و پس از زبان، زبان کردن پیاپی ملل، ملل می کند!
دوستان گرامی، گردانندگان گروهی که نام خنده دار کنگره ملیت های ایران فدرال را بر رویش دارد خوزستان را عربستان و اهواز را الاحواز و خلیج فارس را خلیج عربی می نامند!
اینان اورمیه را ورمی و استان آذربایجان باختری را استان ورمی و کرمانشاه را نیز استان کرماشان می نامند و این دو استان من درآوردی را نیز بخشی از کشوری وجود نداشته و من درآوردی به نام کردستان بزرگ می دانند!
اینان آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل و گیلان و زنجان و قزوین و همدان و تهران و اراک و ساوه و قم را نیز آذربایجان جنوبی می نامند!
پس از همه این پرت و پلاهای خنده دار خواستار دیوارکشی های هیتلری میان مردم ایران بر پایه نژاد و تبار و زبان و رسیدن ایرانیان به یک رژیم ملوک الطوایفی و گذاشتن نام فدرال به این ساختار ملوک الطوایفی هستند!
اینها چکیده هذیان های گروه به اصطلاح کنگره ملیت های ایران فدرال هستند!
فدرالیسم آری، ولی نه برای تجزیه طلبا ن .
خاطرات فدرالیستی از ممالک محروسه کمنت های سایت آنزمان ترک گلوبال.
یک نفر با نام مستعار علی مدام می نوشت که دخترهای آذری نباید با جوانان فارس ازدواج کنند.
دیگری مدام مینوشت اسم خلیج فارس را باید عربی نمود. هیچکدام ار این تئوریسین های دمکرات و مترقی آذزی مانند یونس شاملی و بابک آزاد یکبار به این دیوانگان شبه فاشیست اعتراض ننمودند.
2 نفر دیگر تجزیه طلب آذری مانند امثال لاچین مدام مینوشتند فردوسی ضد زن و راسیست بود و یک زن فاحشه سر داریوش را داخل تشت پلاستیکی برید و برای فلان دیوس فرستاد!
یک ابله دیگری مدام مینوشت نام ایران از 80 سال پیش توسط اسرائیل وارد تاریخ شده.
یک دیوانه یگر مینوشت تخت جمشید را یونانی ها ساختند. یک شاعر و مترجم و مورخ قلابی ارومیه ای مدام ادعا میکرد که سومری ها ترک بودند و زبان آذری همان زبان سومری است !
اینها خاطرات کاربران ایرانی از ممالک محروسه فدرالیستی آذری های ضد ایرانی تجزیه طلب است.
حالا یونس شاملی از بی فرهنگی میگوید .
فرهنگ دیالوگ این است که من در کمال ادب و احترام می گویم که رژیم فدرال - دموکرات بهترین ساختار برای کشورداری در سرتاسر کره زمین است و پیشرفته ترین کشورها در سرتاسر کره زمین نیز با روش فدرال - دموکرات گردانده می شوند، کشورهائی مانند آمریکا و آلمان و استرالیا و چین و روسستان و مکزیک و .....
کشورهای پیشرفته ای مانند ژاپن و انگلستان و فرانسه نیز با آن که نام فدرال بر رویشان نیست اما در میدان کردار این کشورها ساختار فدرال - دموکرات دارند و این چنین نیست که در انگلستان و فرانسه و ژاپن هست و نیست این کشورها در پایتخت و چند شهر بزرگ تلنبار شده و بخش های گوناگون این کشورها با فرمان های دیکته شده از پایتخت گردانده شوند!
از سوی دیگر رژیم فدرال – دموکرات برابر با دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم یک سرزمین و رسیدن به رژیمی ملوک الطوایفی نیست! نمونه می خواهید؟ پنجاه بخش فدرال در آمریکا از دیوارکشی به گرداگرد پنجاه نژاد و تبار و اتنیک و قومیت و ملیت و زبان و ..... برپا نشده اند!
در قسمت پایانی این پادکست، من به پنج معضل و یا پنج گسل اساسی در ایران را که فدرالیسم و دمکراسی میتواند در رفع آن موثر باشد آورده ام. این پنج گسل، یکی مسئله ملیتها یا خلقهای غیرفارس است که در صدسال گذشته مورد تبعیض قرار گرفته اند، یکی مسئله زن و برابری جنسیتی است، دیگری مسئله فقر، کارگران و عدالت اجتماعی است، چهارمی مسئله محیط زیست است و پنجمین گسل استبداد صدساله ایران است که بایستی با فدرالیسم و دمکراسی پاسخ داده شود. چهل مسئله و یا گسل اول بخشهایی از جامعه را دربر میگیرد اما گسل پنجم یعنی حاکمیت استبداد تمامی مردم و تمامی خلقها و از آنجمله خلق فارس نیز شامل میشود.
اما اگر کسی آگاهانه قصد تخریب دارد. برای این مریضی علاج فقط ارتقاع آگاهی است و بس...
تکامنت را دیدیم و حقیقتا متاسف شدم. جز چند نفری که صمیمانه به بحث حول مسئله پرداخته اند، بقیه که گویا مخالفین فدرالیسم و طرفدار استمرار سیاست استعمار داخلی در ایران هستند، ادبیات مورد استفاده شان نشانی از یک فاجعه در یک کشور بشدت عقب مانده و استبداد زده است. ادبیات مخالفین فدرالیسم در این کامنت ها تنها و تنها انگ زدن ، تحریف کردن و حتی تخزیب و حتی تهدید کردن است. این ادبیات آن فاشیسمی است که در صدسال گذشته در ایران حاکم بوده است، پهلوی ها و اینک جمهوری اسلامی. حالا درمیان این کامنت نویسان به اصطلاح مخالف فدرالیسم که بعضی هاشان نیز خودشان را به تبریز منتسب میکنند و برای گمراه کردن خواننده و یا شنونده نشانهء داس و چکش را هم به کامنتشان می افزایند، معلوم نیست کدامشان در عملهء نظام حاکم اند که در قالب مخالف اما برای تخریب کامنت مینویسند. و به احتمالی بعضی از این کامنت نویسها شغل شان همین است. از جمله جناب تبریزی که کارشان در طول سالهای طولانی تخریب و تخطئه بوده است.
ادامه دارد...
فدرالیسمی که ناسیونالیست ها از آن سخن می گویند هیچ پیوندی با یک رژیم فدرال - دموکرات ندارد! فدرالیسم پان های رنگارنگ ناسیونالیستی برابر است با دیوارکشی های هیتلری میان ترک و فارس و کرد و عرب و برپائی یک رژیم بومشاهی! (ملوک الطوایفی)
فرجام چنین فدرالیسمی رسیدن به دریای خونی به نام یوگوسلاوی است و اگر بسیار خوشبین باشیم ساخته شدن سومالی دوم از ایران است!
در هیچ جای جهان یک رژیم فدرال – دموکرات برابر با دیوارکشی میان مردم برای نژاد و تبار و زبان و رنگ پوست و نیاکان و زادگاه نیست!
چنان که فدرالیسم در آمریکا و آلمان و استرالیا و روسستان و چین و مکزیک و فیلیپین و ..... برابر با دیوارکشی های هیتلری میان مردم برای نژاد و تبار و زبان نیست!
هر کس که مغزش با زهر ناسیونالیسم از کار افتاده باشد که هیچ اما کسی که خرد داشته باشد بر آن خواهد بود که فدرالیسم دکانی به نام کنگره به اصطلاح ملیت های ایران فدرال را باید به زباله دانی انداخت و آسوده شد!
بخشی از پان ترک تجزیه طلب را میتوان اکنون رئال پلیتیک/یا واقعگرایی در سیاست/ بشمار آورد چون هر وقت احساس کنند سنبه فشار قوی است وارد اپوزیسیون برانداز ایرانی میشوند و در کنار ایرانیان شعار سرنگونی شیعه صفوی میدهند.
شکست کردهای اقلیم و حمایت نکردن جهان و سازمان ملل و امریکا و اروپا از تجزیه طلبان مناطق گوناگون خاورمیانه موجب شد که پان ترکهای ایرانی نیز دمکرات شوند و به تحریب مبارزات ضد آخوندی نپردازند. اردغان و علی اوف هم حاضر نیستند آخوندها را به خشم آورند و آب پاکی روی دست امثال بابک آزادها ریختند که در این سایت پای هر گونه نمایش 7 نفری 2 آدربایجان در سوئد و دانمارک را به این سایت میکشاند و پرچم عثمانی و علی اوف روسی را با نوستالژی نمایش مید اد.
کیانوش هم که مدتی احساس پان ترکی قائم شهری مازندرانی می نمود، دکان تجزیه طلبان را برای مدتی در این سایت تخته نمود و سراغ اپوزیسیون ایرانی رفت. رضا حسین زاد بلوچ که خواهان کشتار شیعیان ایران توسط پاکستان و عربستان سنی بود نیز توسط شهرام همایون
..... کنید: "..... بحث استقلال بلوچستان ایران و پاکستان در کنگره آمریکا ! ..... کسی که فارسی را زبان رسمی ایران بشناسد طبق اعلامیه حقوق بشر محکوم است! ..... مردم سوسنگرد خواستار بازگرداندن نام عربی خفاجیه به جای سوسنگرد شدند! ..... استان اورمیه بخشی از کردستان بزرگ است! و ....."
روشن نیست نویسندگان این پرت و پلاهای خنده دار که دردها و رنج ها و خواسته های مردم ایران را نمایندگی نمی کنند چگونه نام گروه خودشان را کنگره گذاشته اند؟
مانند بقالی که نام دکان سه متر در چهار مترش را سوپرمارکت گذاشته است این گروه نیز نام دکانش را کنگره ملیت های ایران فدرال گذاشته است و کارش نوشتن هیتلرنامه و نفرت پراکنی ناسیونالیستی میان مردم ایران و ریختن آب به آسیاب رژیم آخوندی است، این گروه بهتر بود نام خودش را دکان چند تن از ناسیونالیست های ایرانی می گذاشت نه کنگره ملیت های ایران فدرال!!! چنان که از دیرباز گفته اند مورچه چیست که کله پاچه اش چه باشد!
..... دکانی باز کرده و نام آن دکان را کنگره ملیت های ایران فدرال گذاشته اند!
بیائید باهم بررسی کنیم که در واژه نامه سیاسی کنگره به چه چیزی گفته می شود و شناسه فدرالیسم چیست؟ کنگره یا پارلمان به گروهی از برگزیدگان مردم یک سرزمین گفته می شود که به نمایندگی از آنها سخن می گویند و تصمیم گیری می کنند، آیا گردانندگان گروه کنگره ملیت های ایران فدرال صدها نماینده ای هستند که مردم ایران آنها را برگزیده اند تا سخنگوی آنها باشند؟
فدرالیسم نیز که ابزاری برای مردم سالاری است به گرداندن بخش های گوناگون یک سرزمین به دست مردم آن سرزمین گفته می شود (مانند آمریکا و آلمان و چین و استرالیا و فیلیپین و مکزیک و .....) آیا دیوارکشی های هیتلری میان ترک و فارس و کرد و عرب و برپائی رژیمی ملوک الطوایفی مانند روزگار فرمانروائی پادشاهان باستانی برابر با فدرالیسم است؟ به چند تیتر از نوشته های تارنمای این گروه نگاه .....
..... آن سوپرمارکت و سوپرمیوه و سوپرگوشت و سوپرنان و ..... شده است کجا؟ فرهنگستان زبان فارسی هم که در سایه آخوندیسم کارش نوشتن زیارتنامه و توضیح المسائل است به جای آن که این پیشه وران را فرابخواند که به جای واژه خنده دار سوپرمارکت واژه فروشگاه را به کار ببرند خاموش مانده است!
دوستان گرامی، چند ناسیونالیست ایرانی که شماره آنها بیشتر از بیست و چند تن نیست گرد هم آمده اند و گروهی را درست کرده اند و در آن گروه گاه از تجزیه ایران به چند کشور سخن می گویند و گاه از دیوارکشی های هیتلری میان کرد و فارس و ترک و عرب با دستاویزهائی مانند حق تعیین سرنوشت و فدرالیسم سخن می رانند اما آن چه شگفت آور است این است که این گروه نامی به روی خودش گذاشته است که صد تریلی هجده چرخ نیز نمی توانند آن را بکشند و آن نام این است: "کنگره ملیت های ایران فدرال!!!" مانند آن بقال که نام دکان سه متر در چهار مترش را سوپرمارکت یا ابربازار گذاشته است این دوستان ناسیونالیست ما هم .....
دوستان گرامی، در زبان های فرنگی مانند زبان انگلیسی "سوپر" به "اَبَر" گفته می شود، مانند سوپرمن یا ابرمرد و سوپرپاور یا ابرقدرت و ..... همچنین در زبان های فرنگی به بازار "مارکت" گفته می شود.
در کشورهائی مانند آمریکا و ژاپن فروشگاه هائی چند اشکوبی ساخته شده اند که هر اشکوب آنها چند هکتار مساحت دارد و کالاهای گوناگون در آنها فروخته می شوند، مانند فروشگاهی پنجاه اشکوبی که مساحت هر اشکوب آن ده هکتار یا صدهزار مترمربع است و مساحت آن روی هم به پنج میلیون مترمربع می رسد که با هزاران کارمند گردانده می شود و ارزش داد و ستد روزانه آن به میلیاردها می رسد، به چنین فروشگاه هائی در زبان های فرنگی سوپرمارکت یا ابربازار گفته می شود.
از سوی دیگر هم اکنون در ایران مد شده است که هر بقال و میوه فروش و قصاب و نانوائی که دکانی باز می کند نام دکانش را سوپرمارکت می گذارد! ابربازار یا سوپرمارکت آن چنان که گفته شد کجا و دکانی سه متر در چهار متر که نام .....
سلام شاملی عزیز
اگر نسبت به افکار ملل غیر فارس ،به روز بوده باشین،اکثریت مردم ملل غیر فارس استقلال خواه ودرصدی فدرالیست،واندگی
هم جمهوریخواه حقوق بشری (البته نه جمهوریخواه اپوزیسیون اتنیک فارس)
لطفا با تز فدرالیسم مردم را برای چندمین بار در طول صد سال به سلاخی نبرید
دوست گرامی ما یونس شاملی صد درصد درست می گوید! فارس ها خلق های غیر فارس را استعمار کرده اند! استعمار داخلی!
آقاجان اصلا این فارس های نکبت و حکومت های نکبت فارس ها صدها سال است که خون غیر فارس ها را به شیشه کشیده اند!
مانند حکومت های پادشاهان فارس غزنوی و پادشاهان فارس سلجوقی و پادشاهان فارس خوارزمشاهی و پادشاهان فارس ایلخانی و پادشاهان فارس تیموری و پادشاهان فارس آق قویونلو و پادشاهان فارس قره قویونلو و پادشاهان فارس صفوی و پادشاهان فارس افشاری و پادشاهان فارس قاجار!!!
از اینها گذشته شمر فارس بود و واژه شمر دگرگون شده واژه شهمیر یا شاهمیر است و شهروندان یک شهر فارس نشین به نام شهمیرزاد نوادگان شمر یا شاهمیر هستند!
هیتلر نیز فارس بود چون خودش اعتراف کرده و می گفت که ژرمن یا ژرمان است و ژرمان نیز همان گرمان است و گرمان نیز همان کرمان است، پس هیتلر نیز فارس و کرمانی بود!!! پس لعنت بر فارس و زنده باد ترک و پان ترکیسم! (ببخشید تورکیسم!)
در این نزدیک به بیست سالی که از گشایش این سایت می گذرد بحث جدایی طلبان و فدرالیست ها همواره برقررا بوده. من دیگر زحمت خواندن مقالات اینها را به خودم نمیدهم. اینها حتا یک نفر.. حتا یک نفر را هم نتوانستند با خود همراه و همدرد کنند. یک نفر را نتوانستند «آگاه» کنند. اون یکی میاد میگه سالام! و همه با اسم مستعار! ینی یه چیکه خایه تو اینا پیدا نمیشه. باز دم یونس شاملی گرم که معلوم هست کی هست و چکاره هست. اما این اصرار بی نتیجه در این بیست سال فقط حس ترحم برانگیزی بمن برای شان دست میدهد. موجودات مفلوک و بیچاره ای هستند. التماس به من ظالم نکن جانم! برو تفنگت را بردار حقت را بگیر. غیرت داشته باش.
خدمت اتنیک وقوم حاکم یاد آوری میشود ،داشتن حکومت جمهوری فدرال دمکراتیک ایران ،به نفع شما هم میباشد،که بجای مصرف این همه ،انرژی ،زمان ،ثرمایه، برای نگه داشتن تمامیت خواهی خود ،صرف ساختن دولت فدرال خویش میکنید ،واز این همه بدنام بودن با کلمات تمامیت خواه،نژادپرست ،متوهم ،استعمارگر،شوونیست،جاعل،مهاجرین هندی،کویری،واز دست دهها کلمه دیگر رهایی پیدا میکنید.وشما هم از طرف همسایگان ابدی خود به رسمیت شناخته میشوید ،وبرای حل مشکلات وپیشرفت از طرف دولت مرکزی فدرال پشتیبانی میشوید.
جناب کردی ، اؤلا از انواع واکنشهایت کاملا مشخص میباشد ،در مقابل طرفداران فدرالیسم چقدر کلافه عصبی وبی تعادل هستی.
دوما فعالین دیگر ملل هدف اولشان آگاهی دادن به مردم ملت خویش وهشدار به تمامیت خواهان متوهم ناسیونال فاشیت میباشد.
سوما ،بی محلی یا هر نوع واکنش امثالهم مدارکی است برای آگاهی بیشتر افراد ملل.
چهارما، تک تک شما تمامیت خواهان میدانید با ساختار فدرالیسم تمامی مزایای استعماری واستثماری اسمیله گری استحاله گری جاعلیتی خود بزرگ بینی توهمیگری ومفت خوری خودتان را ازدست میدهید وجوابگوی صد سال تمامیت خواهی خودتان خواهید بود .ودهها دلیل اساسی دیگر....
تا زمانیکه مدعیان فدرالیسم تهدیدی و دروغین؛ مخصوصا پان ترکها ،در بحث از 2 واژه استفاده کنند، باید آنها را با پس گردنی از جلسه بیرون انداخت و نام تجزیه طلب ضد ایرانی بر آنان گذاشت:
1- تهدید به آغاز جنگ داخلی ( سالها از این ابزار استفاده میکردند ولی اکنون بدلیل تجربیات جهانی قدری منطقی شده اند!)
2- تهدید به جدایی و تجزیه طلبی. (یعنی مانند لاتها قبلا میگفتند اگر به آنها فدرالیسم جدایی خواهی داده نشود، از ایران جدا و تجزیه میشوند ! این هم منطق سیاسی پان ترک ضد ایرانیست)
نتیجه.-- از اینکه غالب انجمن ها و سازمانهای ایرانی، سالها حتی از آنان دعوت به جلسه بحث، خود داری میکردند، بسیار کار درستی بود. تلویزیون گوناز نماینده رادیکال این گروه شبه فاشیستی بود.
اگر یک جمله حرف حساب از طرف دشمنان ایران نظیر یونس شاملی و تهچین و ترک اوغلو و سایر دشمنان شنیده باشیم این جملات دشمن ایران جناب جم است که در زیر میاید:
نتیجه اینکه مردم آزربایجان مترصد است در معیت دیگر ملیتهای ایرانی در نبرد رهائی بخش فردا، خود سرنوشت خویش را در دست گیرد. و الا با خواهش و تمنا و با گدائی دمکراسی در نزد گنده لاتهای سیاسی، شوونیستهای نژادپرست و درنده خو که جز خود، دیگر میلیت ها را پشیزی بحساب نمی آورند، کاری عبث و بی نتیجه خواهد بود.
به دیگر سخن از ظالم نمیشود به ظالم شکایت کرد. برای درس آموزی از تجارب تاریخی رویداد هائی مثل: سرکوب نهضت میرزا کوچک خان جنگلی در شمال، سرکوب نهضت
ادامه مطلب
حتا در طول این 44 سال حاضرنبوده اند و حاضر نیستند با آنان بر سر میزی نشسته و مذاکره نمایند دیگر چه انتظاری باید از آنان داشت؟ سالی که نکوست از بهارش پیداست.
نتیجه اینکه مردم آزربایجان مترصد است در معیت دیگر ملیتهای ایرانی در نبرد رهائی بخش فردا، خود سرنوشت خویش را در دست گیرد. و الا با خواهش و تمنا و با گدائی دمکراسی در نزد گنده لاتهای سیاسی، شوونیستهای نژادپرست و درنده خو که جز خود، دیگر میلیت ها را پشیزی بحساب نمی آورند، کاری عبث و بی نتیجه خواهد بود.
به دیگر سخن از ظالم نمیشود به ظالم شکایت کرد. برای درس آموزی از تجارب تاریخی رویداد هائی مثل: سرکوب نهضت میرزا کوچک خان جنگلی در شمال، سرکوب نهضت شیخ محمد خیابانی، سرکوب قیام باقر خان، سرکوب قیام مشروطه ستارخان، همچنین سرکوب دولت ملی زنده یاد پیشه وری در سال 1325 در آزربایجان ... و دیگر نقاط مختلف ایران نمونه های بارزی از این تراژدی تاریخی هستند که در مقابل دیدگانمان قرار دارند.
دنباله مطلب
زیرا ایجاد معیارهای دمکراسی در شرایط جامعه دیکتاتور زده ایران تقریبا غیر ممکن است. ایران در واقع نه فرانسه است، نه سوئیس است ، نه هلند است ، نه آلمان است و نه کانادا. ما در ایران با دیکتاتورهای فالانژ و درنده ای خوئی سرو کار داریم.که به هیچ معیار اخلاقی، انسانی و قانونی پایبند نیستند. ناسیونال شوونیسم افراطی جامعه فارس و پان ایرانیستهای مرکز گرای شاه الهی و شیخ الهی و عوامل مزدورشان نه تنها خواهان استقرار دمکراسی در ایران نیستند، بلکه با تمام توان علیه آن موضع گرفته اند. با توجه به موارد فوق بنظر نمی رسد که در جغرافیای موسوم به ایران چیزی بنام دمکراسی استقرار یابد. استقرار دمکراسی در ایران با منافع کشورهای پشت پرده که لاتهای سیاسی را با نقاب اسلام در راس قدرت نگه داشته اند همخوانی ندارد. به دیگر سخن اینان ملیتهای غیر فارس را که تقریبا هفتاد درصد جمعیت جامعه ایران را تشکیل می دهند اصلا پشیزی بحساب نمی آورند. حتا در طول این 44 سال حاضرنبوده اند و حاضر نیستند با آنان بر
جناب شامیلی ارجمند
با سلام با اینکه ایجاد یک سیستم فرا گیر فدرال ـ دمکراسی برای اداره جغرافیای موسوم به ایران پس از رژیم دیکتاتور ـ مذهبی تهران ضروری بنظر میرسد، اما با توجه به تجربه 100 ساله و سرکوبهای خونین که از طرف امپریالیسم در شکل و شِمای شاه و شیخ و لمپنهای سیاسسی، اوباش و مزدورشان صورت گرفته است، مردم آزربایجان سالهاست به ماهیت ضد خلقی مرکز گرایان و تمامیت خواهان شاه الهی و شیخ الهی بخوبی پی برده اند.
مبارزات مردم آزربایجان هم اکنون از حالت قشر روشن فکری حزبی و تشکیلاتی فراتر رفته در ادبیات داستانی مانند شعر، رمان و موسقی ریشه دوانده، در رگ فکری جامعه اجین شده است.
مردم آزربایجان در مقابل ناسیونال شوونیسم مرکز گرایان پان ایرانیست که به بهانه شعار ارتجاعی تمامیت ارضی شمشیر دامکولس دیکتاتوری شاه الهی و شیخ الهی را بالای سر میلیتهای غیر فارس ایران آویزان کرده اند، خود را برای یک نبرد رهائی بخش گریز ناپذیر می بینند.
زیرا ایجاد معیارهای دمکراسی در شرایط جامعه دیکتاتور زده
در کشورهای فدرال (اتحادیه)، از یک سو، باید حق استانها (واحدهای عضو) برای تعیین سرنوشت دموکراتیک و تضمین نمایندگی متوازن در نظر گرفته شود. از سوی دیگر، در سطح فدرال (کشور)، شهروندان از نظر دموکراتیک برابری طلب هستند "با وزن رای برابر". تطبیق هر دو دشوار است: اگر هر شهروندی با وزن یکسان (هر نفرد، یک رای) در زمان اخذ تصمیمات کشوری در نظر گرفته نشود، خطر «کسری دموکراتیک کلی: پان دموکراسی» وجود دارد. از سوی دیگر، وزن برابر برای هر شهروند در کشور این خطر را به همراه دارد که استانهای (واحدهای) کوچکتر می توانند توسط قدرت رای مردم استانهای (واحدهای) بزرگتر به دیوار "فشرده شوند; به اتفاق آرا "کسری فدرال" ایجاد میشود. بنابراین، یک کسری منجر به پان دموکراسی می شود، و دیگری به اکثریت های فدراتیو
شعار های فریبنده چپ و راست و فدرالیسم امروز کمکی نه به مردم ایران بلکه به مردم جهان و خودی نخواهد کرد.
انچه مردم ایران به ان نیاز دارند نه دیوار وپاسگاه مرزی بلکه ایجاد رفاه واسایش و امنیت از یک سو و باز سازی محیط زیست از سوی دگر است.
از ابهای زیرزمینی چیزی باقی نمانده است و خشکسالی ایران وجهان را تهدید میکند.ادامه این روند موجب خواهد شد ملیونها ایرانی از تشنگی و گرسنگی بمیرند ویا به دیگر کشور های همسایه روی بیاورند که ورود انها به دیگر کشور ها بسیار بعید نظر میرسد.
تجربه تاریخی نشان میدهد که هر چه نان خور کمتر باشد بنفع کشور های قدرتمند است.هجوم هزاران نفر از مردم افریقا
به اروپا باید سرمشقی برای مردم ایران و ان گروه قدرت پرست باشد که اینده مردم ایران را قربانی اهداف واهی خود
دینی و مسلکی میکنند.
بیسوادی و ناآگاهی سیاسی شدیدا گریبان روشنفکر بیسواد و قلابی قومی و مرکزگرا را نیز گرفته.
نگاه کنید به برداشت 3 گروه از این مدعیان هویت طلبی در باره فدرالیسم و خودمختاری و استقلال و خود گردانی و تجزیه طلبی: گروه شاه اللهی/ گروه مذهبی دینی/ گروه تجزیه طلب ضد ایرانی/
حماقت و غرض ورزی عمدی این 3 گروه اینست که مفهوم و معنی فدرالیسم را که واژه ای شناخته شده و علمی است، جعل و تحریف و تخریب نموده اند.
شاید بتوان گفت لیبرالهای غربی و مارکسیستها بهترین و عملی ترین تعریف را از فدرالیسم و آزادی های قومی در چهارچوب ایرانزمین نموده اند.
مرحوم پدر بزرگ میگفت: در اوایل انقلاب سعی کرد سفری به کردستان آزاد شده بنماید،با اینکه وی یگ چپ ایرانی شناخته شده بود؛ حزب دمکرات در مرز ورود به این استان، ایستگاه کنترل گذاشته بود و از ورود غیر کردها ممانعت میکرد یا چندین ساعت آنها را بازداشت می نمود. از آن لحظه وی متوجه شد که شعار "آزادی برای ایران، خودمختاری برای کردستان!) یک فریب و خیانت به مردم ایران است. و ...
خدمت شما عرض شود با اینکه ساختار فدرال دمکراتیک که بی بدیل ترین نوع مدیریت جامعه ایران و جامعه جهانی میباشد وشخص بنده هم یکی از فداییان فدرالیسم مردم سالار میباشم،و۳۰ سال بیشتر است که آنرا در صحبتهای دوستانه ودر دهها سایت بصورت کامنت نویس و با سرودن شعر در وصف فدرالیزم تبلیغ میکنم ،وواقعا بی بدیلترین نوع ساختار میباشد،ودارای مزایای بیشمار اساسی نسبت به هر گونه ساختار مرکز گرایی وحتی نسبت به جمهوری تضمین شده،وباز دارای مزایای بیشمار نسبت به هر گونه استقلال طلبی یا تجزیه میباشد،ولی روز به روز به طرفداران استقلال طلبان ،به علت انعطاف ناپذیر بودن اتنیک حاکم چه در داخل وچه در خارج افزوده میشود.ومیگویند چندین بار آزموده شده را آزمودن اشتباه مطلق است.و تمام دلایل عدم موفقیت فدرالیسم شوروی،یوگوسلاوی،چکوسلاواکی،...را تشریح میکنند ،و میگویند با فدرالیسم مردم را به سلاخی نبرید که در صورت اجرایی شدن باز به علت تمامیت خواهی اتنیک فارس مثل تمامیت خواهی اتنیک روس وصرب با شکست مواجه خواهد شد.
خدمت فدرالیستها عرض شود ،برای مردمان ملل غیر فارس آدرس غلط ندهید،کارنامه ۱۰۰ سال استبداد اتنیک حاکم چنان سیاه وحشتناک میباشد که محال ومحال است ساختار فدرالیزم را قبول کنند ودر طی این صد سال تمام خودگردانیهای محدود ترکها کردها لرها عربها بلوچها گیلکها را به خاک خون کشیده اند،واذربایجان در این صدو بیست سال چند بار برای ساختار و مدیریت فدرالی مملکت به پا خواسته ،یک بار با انقلاب مشروطیت با قانون انجمن ایالتی ولایتی،یک بار برای خودگردانی با رهبریت خیابانی ،یک بار برای خود گردانی به رهبریت پیشه فری،یک بار برای خودگردانی به رهبریت شریعتمداری ولی همه اینها با شکست مواجه شده وروز به روز تمامیت خواهی بیشتر شده واستبدادیتر شده...وبرای دیگر ملل کرد عرب لر قشقایی بلوچ ترکمن وگیلک هم همینطور...
بنابر این تکرار تاریخ با این همه تجربه اشتباه محض و اشتباه کامل ودادن آدرس غلط میباشد.
واز طرفی اپوزیسیون اتنیک حاکم بسیار بسیار مستبدتر از گذشته گان خود هستند.
سلام و عرض ادب خدمت فدرالیستها عدالت طلب ودمکوراسی خواه
عزیزان میدانید ، در بین این همه مدل وساختارهای مدیریت ،مدل وساختار فدرال دمکراتیک بهترین و کاملترین مدل ساختاری برای کشورهای رنگین کمان یا همان کثیرالملل ،کثیرالزبان،کثیرالمذهب،کثیرالفرهنگ،کثیرالمنافع ،کثیرال اب هوا ،کثیرالمنابع،کثیرواهداف ..ساختار فدرال دمکراتیک میباشد.
وباز همه میدانیم ساختار فدرال دمکراتیک بهترین نوع ساختار برای مدیریت جهانی از طریق سازمان ملل میباشد.
وباز تنها سیستم وساختار ی میباشد که برای همیشه مانع ظهور هر نوع استبداد میگردد.وباز همه میدانیم بی رقیب ترین نوع مدیریت وکشوردارژ میباشد که عدالت و برابری ملل در کنار هم را تضمین میکند،وباز همه میدانیم تنها سیاستی است که تمام ملل با این ساختار تمام حق و حقوق همدیگر را به رسمیت میشاسد ودهها دلیل اساسی دیگر..و
باز میدانیم در دمکراسی ترین نوع جمهوری‌خواهان گاهبگاه باز استبداد هایی در شرایطی، ظهور وحشتناکی دارند،ولی در ساختار فدرالی محال مطلق است.
دیدگاه‌ها
جعل وموازی کاری
سالام
نوشته ۱۷۰۳۲
مورخه ۲۰.۸.۲۰۲۳ ازجاعل همیشگی است.
حدودیک هفته ایی من چیزی ننوشته ام،
این جاعل شروع به موازی کاری کرده است.
ما درایران این کاررا به نیروهای سایبری منتسب میدانیم.
این بیشرف هرچه می‌نویسد،
دراصل اهداف شومی را دنبال میکند،
این کاررا درایران هم در مورد نشریه
نویدقبلا آزربايجان دراورومیه و وو،،کرده اند.
In reply to کدام کنگره؟ by تبریزی
تمام کسانیکه به حقوق ملل می تازند،خادم یادرخط خادمان
سالام
حقوق انسانی برای تمام ملل ازابتدایی ترین حق قانونی خدادادی وانسانی ومدنی هرکس،هراتینیک وهر ملتی چه
درداخل کشور یا درجامعه بشری است.
نوع سیستم ها را انسانهای حاکم درجامعه بنا به میل خودتعیین میکنند،
اگراین امیال بصورت علمی ومنطقی و
منطبق باقوانین سازمان حقوق بشری
نباشد،آنرا میتوان به جهل ویا امیال
شخصی انسانها دربرابر جامعه میتوان
بحساب آورد.
این سیستم های شخصی وامیال اشخاص درنهایت به دیکتاتوری وبه
یک بعدنگری تبدیل میگردد.
اگربه سیستم های توتالیتر ودرنهایت به
دیکتاتورها نگاه کنید،
میتوان گفت اکثر تفکر شخصی ویا
نزدیک به امیال شخصی ویاسفارشی واستعمارگران بوده اند،
که همگی درنهایت به عقب ماندگی،دیکتاتوری،انقلاب،شورش
تبدیل شده اند،
حکومت کمونیستی،ملی گرایی کور،
نظامی،اسلامی،وو،،،دراین سبد سیستمی قراردارند،
هرکسی یاهردسته وگروهی ویا باندی
مخالف حقوق اتینیکی وملل درون جامعه باشند،،یا تفکر دیکتاتوری ونژادپرستی دارند،یا تفکرنوچه گری به
استعمارگران برای روی کارآوردن یک سیستم غلط را عمدی ترویج میدهند.
پیشرفت،آزادی،تعامل بادنیا،ارزش گذاری به انسانها،جلوگیری ازدیکتاتوری،
راهکاردارد،وبهترین راه سیستم هایی
باقوانین غیرمتمرکز وفدرال درکشورهای چنداتینیکی میباشد.
اگراین سیستم را درایران اجرا نکنند،
بدانید،که آدرس عوضی میدهند،تا
نوکری به استعمارگران وحکومت کردن خودرا میخواهند،
ایران صدساله دقیقا دراین خط ودرسیاست استعمارگران حرکت میکند،
برای رهایی ازسیستم نوکری و استعماری راه دیگری وجودندارد،
من یک هفته نبوده و شاید چندین ماه
هم نباشم،
ستاره داری،چکش،داس،اسم جعلی،راه عوضی دادن هارا همه فهمیده اند.
مرکز گرایی دمکراتیک.
قبلا بارها گفته شده: پان ترکهای تجزیه طلب ؛مدافع فدرالیسم مغولی را ،میتوان از 2 نکنه شناخت:
1/ در بحث و خواسته، تهدید به جنگ داخلی میکنند.
2/ اگر فدرالیسم تجزیه طلب شان عملی نشود، تهدید به جدایی میکنند.
این گروه آذری قومی تجزیه طلب را، به حق!، اپوزیسیون ایرانی تاکنون بایکوت کرده و حتی به جلسات بحث دعوت نمیکند و باید با پس گردنی روانه اناتولی و اران نمود.
بخش اعظم تجزیه طلبان قومی، بعد از شکست شعار جدایی طلبی در سطح جهانی، اکنون خواهان خواسته های هویتی در چهارچوب ایران دمکراتیک هستند و در کنار اپوزیسیون ایرانی امید به سرنگونی شیعه لواطی صفوی دارند.
مطرح کردن
مطرح کردن نام فدرال،رعشه به جان تمامیت خواهان اتنیک حاکم صد سال اخیر میاندازد.
تمامیت خواهان همه چیز خوار ،اگر در آینده به دولت فدرال خود قانع نباشید،ایران متاسفانه بدتر از یوگوسلا وی شده،وبعد از استقلال ملل،وخسارت صد سال همه چیز خواری خود را پرداخت خواهید کرد.
و همین تمامیت خواهی وهمه چیز خواری شما ورفتار وافکار رعشه گونه شما،باعث تقویت مواضع استقلال طلبان ،در مقابل فدرالیسم میشود.
اگر به حق خودت در چهار چوب فدرالیسم قانع نباشی،در جهار چوب استقلال مجبور به پرداخت صد سال خسارت نیز خواهی شد.
از ما گفتن،خواهیم دید
کدام کنگره؟
دوستان گرامی، کنگره یا پارلمان یا مجلس به گروهی از برگزیدگان مردم یک سرزمین گفته می شود که به نمایندگی از آن مردم سخن می گویند و تصمیم می گیرند، برای نمونه کنگره آمریکا پارلمان یا مجلسی برپا شده از نمایندگانی است که در انتخابات گوناگون آن نمایندگان برگزیده شده اند تا سخنگو و نماینده رأی دهنده هائی باشند که آن نماینده ها را برگزیده اند.
آیا گروهی با نام خنده دار کنگره ملیت های ایران فدرال پارلمان یا مجلسی است از صدها نماینده که مردم ایران آن نماینده ها را در یک انتخابات آزاد و دموکراتیک برگزیده اند تا سخنگو و نماینده آن مردم باشند؟ سخن از کدام کنگره است و نمایندگان وجود نداشته این کنگره من درآوردی و پارلمان من درآوردی و مجلس من درآوردی کی و کجا و در کدام انتخابات از سوی مردم ایران برگزیده شده اند؟
البته این گروه دون کیشوتی خودش را نماینده مادرزاد ملل به زنجیر کشیده شده ایران از سوی قوم منحوس فارس دانسته و پس از زبان، زبان کردن پیاپی ملل، ملل می کند!
چکیده هذیان های گروه به اصطلاح کنگره ملیت های ایران فدرال!
دوستان گرامی، گردانندگان گروهی که نام خنده دار کنگره ملیت های ایران فدرال را بر رویش دارد خوزستان را عربستان و اهواز را الاحواز و خلیج فارس را خلیج عربی می نامند!
اینان اورمیه را ورمی و استان آذربایجان باختری را استان ورمی و کرمانشاه را نیز استان کرماشان می نامند و این دو استان من درآوردی را نیز بخشی از کشوری وجود نداشته و من درآوردی به نام کردستان بزرگ می دانند!
اینان آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل و گیلان و زنجان و قزوین و همدان و تهران و اراک و ساوه و قم را نیز آذربایجان جنوبی می نامند!
پس از همه این پرت و پلاهای خنده دار خواستار دیوارکشی های هیتلری میان مردم ایران بر پایه نژاد و تبار و زبان و رسیدن ایرانیان به یک رژیم ملوک الطوایفی و گذاشتن نام فدرال به این ساختار ملوک الطوایفی هستند!
اینها چکیده هذیان های گروه به اصطلاح کنگره ملیت های ایران فدرال هستند!
ما هم هوادار سرسخت و بی چون…
ما هم هوادار سرسخت و بی چون و چرای باشگاه تاج تهران هستم!
فرهنگ شعار این است که ما در کمال ادب و احترام می گویم تاج تهران سرور کاسه لیساست
فدرالیسم آری، ولی نه برای…
فدرالیسم آری، ولی نه برای تجزیه طلبا ن .
خاطرات فدرالیستی از ممالک محروسه کمنت های سایت آنزمان ترک گلوبال.
یک نفر با نام مستعار علی مدام می نوشت که دخترهای آذری نباید با جوانان فارس ازدواج کنند.
دیگری مدام مینوشت اسم خلیج فارس را باید عربی نمود. هیچکدام ار این تئوریسین های دمکرات و مترقی آذزی مانند یونس شاملی و بابک آزاد یکبار به این دیوانگان شبه فاشیست اعتراض ننمودند.
2 نفر دیگر تجزیه طلب آذری مانند امثال لاچین مدام مینوشتند فردوسی ضد زن و راسیست بود و یک زن فاحشه سر داریوش را داخل تشت پلاستیکی برید و برای فلان دیوس فرستاد!
یک ابله دیگری مدام مینوشت نام ایران از 80 سال پیش توسط اسرائیل وارد تاریخ شده.
یک دیوانه یگر مینوشت تخت جمشید را یونانی ها ساختند. یک شاعر و مترجم و مورخ قلابی ارومیه ای مدام ادعا میکرد که سومری ها ترک بودند و زبان آذری همان زبان سومری است !
اینها خاطرات کاربران ایرانی از ممالک محروسه فدرالیستی آذری های ضد ایرانی تجزیه طلب است.
حالا یونس شاملی از بی فرهنگی میگوید .
من هوادار سرسخت و بی چون و چرای فدرالیسم هستم!
فرهنگ دیالوگ این است که من در کمال ادب و احترام می گویم که رژیم فدرال - دموکرات بهترین ساختار برای کشورداری در سرتاسر کره زمین است و پیشرفته ترین کشورها در سرتاسر کره زمین نیز با روش فدرال - دموکرات گردانده می شوند، کشورهائی مانند آمریکا و آلمان و استرالیا و چین و روسستان و مکزیک و .....
کشورهای پیشرفته ای مانند ژاپن و انگلستان و فرانسه نیز با آن که نام فدرال بر رویشان نیست اما در میدان کردار این کشورها ساختار فدرال - دموکرات دارند و این چنین نیست که در انگلستان و فرانسه و ژاپن هست و نیست این کشورها در پایتخت و چند شهر بزرگ تلنبار شده و بخش های گوناگون این کشورها با فرمان های دیکته شده از پایتخت گردانده شوند!
از سوی دیگر رژیم فدرال – دموکرات برابر با دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم یک سرزمین و رسیدن به رژیمی ملوک الطوایفی نیست! نمونه می خواهید؟ پنجاه بخش فدرال در آمریکا از دیوارکشی به گرداگرد پنجاه نژاد و تبار و اتنیک و قومیت و ملیت و زبان و ..... برپا نشده اند!
اگر فرهنگ دیالوگ وجود میداشت - 2
در قسمت پایانی این پادکست، من به پنج معضل و یا پنج گسل اساسی در ایران را که فدرالیسم و دمکراسی میتواند در رفع آن موثر باشد آورده ام. این پنج گسل، یکی مسئله ملیتها یا خلقهای غیرفارس است که در صدسال گذشته مورد تبعیض قرار گرفته اند، یکی مسئله زن و برابری جنسیتی است، دیگری مسئله فقر، کارگران و عدالت اجتماعی است، چهارمی مسئله محیط زیست است و پنجمین گسل استبداد صدساله ایران است که بایستی با فدرالیسم و دمکراسی پاسخ داده شود. چهل مسئله و یا گسل اول بخشهایی از جامعه را دربر میگیرد اما گسل پنجم یعنی حاکمیت استبداد تمامی مردم و تمامی خلقها و از آنجمله خلق فارس نیز شامل میشود.
اما اگر کسی آگاهانه قصد تخریب دارد. برای این مریضی علاج فقط ارتقاع آگاهی است و بس...
اگر فرهنگ دیالوق وجود میداشت
تکامنت را دیدیم و حقیقتا متاسف شدم. جز چند نفری که صمیمانه به بحث حول مسئله پرداخته اند، بقیه که گویا مخالفین فدرالیسم و طرفدار استمرار سیاست استعمار داخلی در ایران هستند، ادبیات مورد استفاده شان نشانی از یک فاجعه در یک کشور بشدت عقب مانده و استبداد زده است. ادبیات مخالفین فدرالیسم در این کامنت ها تنها و تنها انگ زدن ، تحریف کردن و حتی تخزیب و حتی تهدید کردن است. این ادبیات آن فاشیسمی است که در صدسال گذشته در ایران حاکم بوده است، پهلوی ها و اینک جمهوری اسلامی. حالا درمیان این کامنت نویسان به اصطلاح مخالف فدرالیسم که بعضی هاشان نیز خودشان را به تبریز منتسب میکنند و برای گمراه کردن خواننده و یا شنونده نشانهء داس و چکش را هم به کامنتشان می افزایند، معلوم نیست کدامشان در عملهء نظام حاکم اند که در قالب مخالف اما برای تخریب کامنت مینویسند. و به احتمالی بعضی از این کامنت نویسها شغل شان همین است. از جمله جناب تبریزی که کارشان در طول سالهای طولانی تخریب و تخطئه بوده است.
ادامه دارد...
والا باباجان دروغ چرا تا قبر آآآآ
برای من و همولایتی هام ..دنیا یک طرف قرار داره و مملکت فدرالیسم غیاث آباد قم با آن همه مردم غیور رشید و ناموس پرست یک طرف
چنین فدرالیسمی جایش در زباله دانی است!
فدرالیسمی که ناسیونالیست ها از آن سخن می گویند هیچ پیوندی با یک رژیم فدرال - دموکرات ندارد! فدرالیسم پان های رنگارنگ ناسیونالیستی برابر است با دیوارکشی های هیتلری میان ترک و فارس و کرد و عرب و برپائی یک رژیم بومشاهی! (ملوک الطوایفی)
فرجام چنین فدرالیسمی رسیدن به دریای خونی به نام یوگوسلاوی است و اگر بسیار خوشبین باشیم ساخته شدن سومالی دوم از ایران است!
در هیچ جای جهان یک رژیم فدرال – دموکرات برابر با دیوارکشی میان مردم برای نژاد و تبار و زبان و رنگ پوست و نیاکان و زادگاه نیست!
چنان که فدرالیسم در آمریکا و آلمان و استرالیا و روسستان و چین و مکزیک و فیلیپین و ..... برابر با دیوارکشی های هیتلری میان مردم برای نژاد و تبار و زبان نیست!
هر کس که مغزش با زهر ناسیونالیسم از کار افتاده باشد که هیچ اما کسی که خرد داشته باشد بر آن خواهد بود که فدرالیسم دکانی به نام کنگره به اصطلاح ملیت های ایران فدرال را باید به زباله دانی انداخت و آسوده شد!
بخشی از پان ترک تجزیه طلب را…
بخشی از پان ترک تجزیه طلب را میتوان اکنون رئال پلیتیک/یا واقعگرایی در سیاست/ بشمار آورد چون هر وقت احساس کنند سنبه فشار قوی است وارد اپوزیسیون برانداز ایرانی میشوند و در کنار ایرانیان شعار سرنگونی شیعه صفوی میدهند.
شکست کردهای اقلیم و حمایت نکردن جهان و سازمان ملل و امریکا و اروپا از تجزیه طلبان مناطق گوناگون خاورمیانه موجب شد که پان ترکهای ایرانی نیز دمکرات شوند و به تحریب مبارزات ضد آخوندی نپردازند. اردغان و علی اوف هم حاضر نیستند آخوندها را به خشم آورند و آب پاکی روی دست امثال بابک آزادها ریختند که در این سایت پای هر گونه نمایش 7 نفری 2 آدربایجان در سوئد و دانمارک را به این سایت میکشاند و پرچم عثمانی و علی اوف روسی را با نوستالژی نمایش مید اد.
کیانوش هم که مدتی احساس پان ترکی قائم شهری مازندرانی می نمود، دکان تجزیه طلبان را برای مدتی در این سایت تخته نمود و سراغ اپوزیسیون ایرانی رفت. رضا حسین زاد بلوچ که خواهان کشتار شیعیان ایران توسط پاکستان و عربستان سنی بود نیز توسط شهرام همایون
..... دنباله
..... کنید: "..... بحث استقلال بلوچستان ایران و پاکستان در کنگره آمریکا ! ..... کسی که فارسی را زبان رسمی ایران بشناسد طبق اعلامیه حقوق بشر محکوم است! ..... مردم سوسنگرد خواستار بازگرداندن نام عربی خفاجیه به جای سوسنگرد شدند! ..... استان اورمیه بخشی از کردستان بزرگ است! و ....."
روشن نیست نویسندگان این پرت و پلاهای خنده دار که دردها و رنج ها و خواسته های مردم ایران را نمایندگی نمی کنند چگونه نام گروه خودشان را کنگره گذاشته اند؟
مانند بقالی که نام دکان سه متر در چهار مترش را سوپرمارکت گذاشته است این گروه نیز نام دکانش را کنگره ملیت های ایران فدرال گذاشته است و کارش نوشتن هیتلرنامه و نفرت پراکنی ناسیونالیستی میان مردم ایران و ریختن آب به آسیاب رژیم آخوندی است، این گروه بهتر بود نام خودش را دکان چند تن از ناسیونالیست های ایرانی می گذاشت نه کنگره ملیت های ایران فدرال!!! چنان که از دیرباز گفته اند مورچه چیست که کله پاچه اش چه باشد!
..... دنباله
..... دکانی باز کرده و نام آن دکان را کنگره ملیت های ایران فدرال گذاشته اند!
بیائید باهم بررسی کنیم که در واژه نامه سیاسی کنگره به چه چیزی گفته می شود و شناسه فدرالیسم چیست؟ کنگره یا پارلمان به گروهی از برگزیدگان مردم یک سرزمین گفته می شود که به نمایندگی از آنها سخن می گویند و تصمیم گیری می کنند، آیا گردانندگان گروه کنگره ملیت های ایران فدرال صدها نماینده ای هستند که مردم ایران آنها را برگزیده اند تا سخنگوی آنها باشند؟
فدرالیسم نیز که ابزاری برای مردم سالاری است به گرداندن بخش های گوناگون یک سرزمین به دست مردم آن سرزمین گفته می شود (مانند آمریکا و آلمان و چین و استرالیا و فیلیپین و مکزیک و .....) آیا دیوارکشی های هیتلری میان ترک و فارس و کرد و عرب و برپائی رژیمی ملوک الطوایفی مانند روزگار فرمانروائی پادشاهان باستانی برابر با فدرالیسم است؟ به چند تیتر از نوشته های تارنمای این گروه نگاه .....
..... دنباله
..... آن سوپرمارکت و سوپرمیوه و سوپرگوشت و سوپرنان و ..... شده است کجا؟ فرهنگستان زبان فارسی هم که در سایه آخوندیسم کارش نوشتن زیارتنامه و توضیح المسائل است به جای آن که این پیشه وران را فرابخواند که به جای واژه خنده دار سوپرمارکت واژه فروشگاه را به کار ببرند خاموش مانده است!
دوستان گرامی، چند ناسیونالیست ایرانی که شماره آنها بیشتر از بیست و چند تن نیست گرد هم آمده اند و گروهی را درست کرده اند و در آن گروه گاه از تجزیه ایران به چند کشور سخن می گویند و گاه از دیوارکشی های هیتلری میان کرد و فارس و ترک و عرب با دستاویزهائی مانند حق تعیین سرنوشت و فدرالیسم سخن می رانند اما آن چه شگفت آور است این است که این گروه نامی به روی خودش گذاشته است که صد تریلی هجده چرخ نیز نمی توانند آن را بکشند و آن نام این است: "کنگره ملیت های ایران فدرال!!!" مانند آن بقال که نام دکان سه متر در چهار مترش را سوپرمارکت یا ابربازار گذاشته است این دوستان ناسیونالیست ما هم .....
دکانی به نام کنگره ملیت های ایران فدرال!
دوستان گرامی، در زبان های فرنگی مانند زبان انگلیسی "سوپر" به "اَبَر" گفته می شود، مانند سوپرمن یا ابرمرد و سوپرپاور یا ابرقدرت و ..... همچنین در زبان های فرنگی به بازار "مارکت" گفته می شود.
در کشورهائی مانند آمریکا و ژاپن فروشگاه هائی چند اشکوبی ساخته شده اند که هر اشکوب آنها چند هکتار مساحت دارد و کالاهای گوناگون در آنها فروخته می شوند، مانند فروشگاهی پنجاه اشکوبی که مساحت هر اشکوب آن ده هکتار یا صدهزار مترمربع است و مساحت آن روی هم به پنج میلیون مترمربع می رسد که با هزاران کارمند گردانده می شود و ارزش داد و ستد روزانه آن به میلیاردها می رسد، به چنین فروشگاه هائی در زبان های فرنگی سوپرمارکت یا ابربازار گفته می شود.
از سوی دیگر هم اکنون در ایران مد شده است که هر بقال و میوه فروش و قصاب و نانوائی که دکانی باز می کند نام دکانش را سوپرمارکت می گذارد! ابربازار یا سوپرمارکت آن چنان که گفته شد کجا و دکانی سه متر در چهار متر که نام .....
اگر
سلام شاملی عزیز
اگر نسبت به افکار ملل غیر فارس ،به روز بوده باشین،اکثریت مردم ملل غیر فارس استقلال خواه ودرصدی فدرالیست،واندگی
هم جمهوریخواه حقوق بشری (البته نه جمهوریخواه اپوزیسیون اتنیک فارس)
لطفا با تز فدرالیسم مردم را برای چندمین بار در طول صد سال به سلاخی نبرید
لعنت بر فارس و زنده باد ترک و پان ترکیسم!
دوست گرامی ما یونس شاملی صد درصد درست می گوید! فارس ها خلق های غیر فارس را استعمار کرده اند! استعمار داخلی!
آقاجان اصلا این فارس های نکبت و حکومت های نکبت فارس ها صدها سال است که خون غیر فارس ها را به شیشه کشیده اند!
مانند حکومت های پادشاهان فارس غزنوی و پادشاهان فارس سلجوقی و پادشاهان فارس خوارزمشاهی و پادشاهان فارس ایلخانی و پادشاهان فارس تیموری و پادشاهان فارس آق قویونلو و پادشاهان فارس قره قویونلو و پادشاهان فارس صفوی و پادشاهان فارس افشاری و پادشاهان فارس قاجار!!!
از اینها گذشته شمر فارس بود و واژه شمر دگرگون شده واژه شهمیر یا شاهمیر است و شهروندان یک شهر فارس نشین به نام شهمیرزاد نوادگان شمر یا شاهمیر هستند!
هیتلر نیز فارس بود چون خودش اعتراف کرده و می گفت که ژرمن یا ژرمان است و ژرمان نیز همان گرمان است و گرمان نیز همان کرمان است، پس هیتلر نیز فارس و کرمانی بود!!! پس لعنت بر فارس و زنده باد ترک و پان ترکیسم! (ببخشید تورکیسم!)
تجزیه طلبان فدرالیستها
سایت خودتان را باز کنید
یاد اوری
خدمت اتنیک وقوم حاکم یاد آوری میشود ،داشتن حکومت جمهوری فدرال دمکراتیک ایران ،به نفع شما هم میباشد،که بجای مصرف این همه ،انرژی ،زمان ،ثرمایه، برای نگه داشتن تمامیت خواهی خود ،صرف ساختن دولت فدرال خویش میکنید ،واز این همه بدنام بودن با کلمات تمامیت خواه،نژادپرست ،متوهم ،استعمارگر،شوونیست،جاعل،مهاجرین هندی،کویری،واز دست دهها کلمه دیگر رهایی پیدا میکنید.وشما هم از طرف همسایگان ابدی خود به رسمیت شناخته میشوید ،وبرای حل مشکلات وپیشرفت از طرف دولت مرکزی فدرال پشتیبانی میشوید.
عرض شود
جناب کردی ، اؤلا از انواع واکنشهایت کاملا مشخص میباشد ،در مقابل طرفداران فدرالیسم چقدر کلافه عصبی وبی تعادل هستی.
دوما فعالین دیگر ملل هدف اولشان آگاهی دادن به مردم ملت خویش وهشدار به تمامیت خواهان متوهم ناسیونال فاشیت میباشد.
سوما ،بی محلی یا هر نوع واکنش امثالهم مدارکی است برای آگاهی بیشتر افراد ملل.
چهارما، تک تک شما تمامیت خواهان میدانید با ساختار فدرالیسم تمامی مزایای استعماری واستثماری اسمیله گری استحاله گری جاعلیتی خود بزرگ بینی توهمیگری ومفت خوری خودتان را ازدست میدهید وجوابگوی صد سال تمامیت خواهی خودتان خواهید بود .ودهها دلیل اساسی دیگر....
تا زمانیکه مدعیان فدرالیسم…
تا زمانیکه مدعیان فدرالیسم تهدیدی و دروغین؛ مخصوصا پان ترکها ،در بحث از 2 واژه استفاده کنند، باید آنها را با پس گردنی از جلسه بیرون انداخت و نام تجزیه طلب ضد ایرانی بر آنان گذاشت:
1- تهدید به آغاز جنگ داخلی ( سالها از این ابزار استفاده میکردند ولی اکنون بدلیل تجربیات جهانی قدری منطقی شده اند!)
2- تهدید به جدایی و تجزیه طلبی. (یعنی مانند لاتها قبلا میگفتند اگر به آنها فدرالیسم جدایی خواهی داده نشود، از ایران جدا و تجزیه میشوند ! این هم منطق سیاسی پان ترک ضد ایرانیست)
نتیجه.-- از اینکه غالب انجمن ها و سازمانهای ایرانی، سالها حتی از آنان دعوت به جلسه بحث، خود داری میکردند، بسیار کار درستی بود. تلویزیون گوناز نماینده رادیکال این گروه شبه فاشیستی بود.
دشمنان ایران و بیکاران و حرافان و
گوش ما بدهکار نیست وقتت را تلف نکن
نتیجه اینکه مردم آزربایجان مترصد است در معیت دیگر ملیتهای ایرانی در نبرد رهائی بخش فردا، خود سرنوشت خویش را در دست گیرد. و الا با خواهش و تمنا و با گدائی دمکراسی در نزد گنده لاتهای سیاسی، شوونیستهای نژادپرست و درنده خو که جز خود، دیگر میلیت ها را پشیزی بحساب نمی آورند، کاری عبث و بی نتیجه خواهد بود.
به دیگر سخن از ظالم نمیشود به ظالم شکایت کرد. برای درس آموزی از تجارب تاریخی رویداد هائی مثل: سرکوب نهضت میرزا کوچک خان جنگلی در شمال، سرکوب نهضت
جناب شامیلی عزیز
ادامه مطلب
حتا در طول این 44 سال حاضرنبوده اند و حاضر نیستند با آنان بر سر میزی نشسته و مذاکره نمایند دیگر چه انتظاری باید از آنان داشت؟ سالی که نکوست از بهارش پیداست.
نتیجه اینکه مردم آزربایجان مترصد است در معیت دیگر ملیتهای ایرانی در نبرد رهائی بخش فردا، خود سرنوشت خویش را در دست گیرد. و الا با خواهش و تمنا و با گدائی دمکراسی در نزد گنده لاتهای سیاسی، شوونیستهای نژادپرست و درنده خو که جز خود، دیگر میلیت ها را پشیزی بحساب نمی آورند، کاری عبث و بی نتیجه خواهد بود.
به دیگر سخن از ظالم نمیشود به ظالم شکایت کرد. برای درس آموزی از تجارب تاریخی رویداد هائی مثل: سرکوب نهضت میرزا کوچک خان جنگلی در شمال، سرکوب نهضت شیخ محمد خیابانی، سرکوب قیام باقر خان، سرکوب قیام مشروطه ستارخان، همچنین سرکوب دولت ملی زنده یاد پیشه وری در سال 1325 در آزربایجان ... و دیگر نقاط مختلف ایران نمونه های بارزی از این تراژدی تاریخی هستند که در مقابل دیدگانمان قرار دارند.
جناب شامیلی ارجمند
دنباله مطلب
زیرا ایجاد معیارهای دمکراسی در شرایط جامعه دیکتاتور زده ایران تقریبا غیر ممکن است. ایران در واقع نه فرانسه است، نه سوئیس است ، نه هلند است ، نه آلمان است و نه کانادا. ما در ایران با دیکتاتورهای فالانژ و درنده ای خوئی سرو کار داریم.که به هیچ معیار اخلاقی، انسانی و قانونی پایبند نیستند. ناسیونال شوونیسم افراطی جامعه فارس و پان ایرانیستهای مرکز گرای شاه الهی و شیخ الهی و عوامل مزدورشان نه تنها خواهان استقرار دمکراسی در ایران نیستند، بلکه با تمام توان علیه آن موضع گرفته اند. با توجه به موارد فوق بنظر نمی رسد که در جغرافیای موسوم به ایران چیزی بنام دمکراسی استقرار یابد. استقرار دمکراسی در ایران با منافع کشورهای پشت پرده که لاتهای سیاسی را با نقاب اسلام در راس قدرت نگه داشته اند همخوانی ندارد. به دیگر سخن اینان ملیتهای غیر فارس را که تقریبا هفتاد درصد جمعیت جامعه ایران را تشکیل می دهند اصلا پشیزی بحساب نمی آورند. حتا در طول این 44 سال حاضرنبوده اند و حاضر نیستند با آنان بر
محضر جناب یونس شاملی
جناب شامیلی ارجمند
با سلام با اینکه ایجاد یک سیستم فرا گیر فدرال ـ دمکراسی برای اداره جغرافیای موسوم به ایران پس از رژیم دیکتاتور ـ مذهبی تهران ضروری بنظر میرسد، اما با توجه به تجربه 100 ساله و سرکوبهای خونین که از طرف امپریالیسم در شکل و شِمای شاه و شیخ و لمپنهای سیاسسی، اوباش و مزدورشان صورت گرفته است، مردم آزربایجان سالهاست به ماهیت ضد خلقی مرکز گرایان و تمامیت خواهان شاه الهی و شیخ الهی بخوبی پی برده اند.
مبارزات مردم آزربایجان هم اکنون از حالت قشر روشن فکری حزبی و تشکیلاتی فراتر رفته در ادبیات داستانی مانند شعر، رمان و موسقی ریشه دوانده، در رگ فکری جامعه اجین شده است.
مردم آزربایجان در مقابل ناسیونال شوونیسم مرکز گرایان پان ایرانیست که به بهانه شعار ارتجاعی تمامیت ارضی شمشیر دامکولس دیکتاتوری شاه الهی و شیخ الهی را بالای سر میلیتهای غیر فارس ایران آویزان کرده اند، خود را برای یک نبرد رهائی بخش گریز ناپذیر می بینند.
زیرا ایجاد معیارهای دمکراسی در شرایط جامعه دیکتاتور زده
سالام در کشورهای فدرال …
سالام
در کشورهای فدرال (اتحادیه)، از یک سو، باید حق استانها (واحدهای عضو) برای تعیین سرنوشت دموکراتیک و تضمین نمایندگی متوازن در نظر گرفته شود. از سوی دیگر، در سطح فدرال (کشور)، شهروندان از نظر دموکراتیک برابری طلب هستند "با وزن رای برابر". تطبیق هر دو دشوار است: اگر هر شهروندی با وزن یکسان (هر نفرد، یک رای) در زمان اخذ تصمیمات کشوری در نظر گرفته نشود، خطر «کسری دموکراتیک کلی: پان دموکراسی» وجود دارد. از سوی دیگر، وزن برابر برای هر شهروند در کشور این خطر را به همراه دارد که استانهای (واحدهای) کوچکتر می توانند توسط قدرت رای مردم استانهای (واحدهای) بزرگتر به دیوار "فشرده شوند; به اتفاق آرا "کسری فدرال" ایجاد میشود. بنابراین، یک کسری منجر به پان دموکراسی می شود، و دیگری به اکثریت های فدراتیو
محیط زیست
شعار های فریبنده چپ و راست و فدرالیسم امروز کمکی نه به مردم ایران بلکه به مردم جهان و خودی نخواهد کرد.
انچه مردم ایران به ان نیاز دارند نه دیوار وپاسگاه مرزی بلکه ایجاد رفاه واسایش و امنیت از یک سو و باز سازی محیط زیست از سوی دگر است.
از ابهای زیرزمینی چیزی باقی نمانده است و خشکسالی ایران وجهان را تهدید میکند.ادامه این روند موجب خواهد شد ملیونها ایرانی از تشنگی و گرسنگی بمیرند ویا به دیگر کشور های همسایه روی بیاورند که ورود انها به دیگر کشور ها بسیار بعید نظر میرسد.
تجربه تاریخی نشان میدهد که هر چه نان خور کمتر باشد بنفع کشور های قدرتمند است.هجوم هزاران نفر از مردم افریقا
به اروپا باید سرمشقی برای مردم ایران و ان گروه قدرت پرست باشد که اینده مردم ایران را قربانی اهداف واهی خود
دینی و مسلکی میکنند.
بیسوادی و ناآگاهی سیاسی…
بیسوادی و ناآگاهی سیاسی شدیدا گریبان روشنفکر بیسواد و قلابی قومی و مرکزگرا را نیز گرفته.
نگاه کنید به برداشت 3 گروه از این مدعیان هویت طلبی در باره فدرالیسم و خودمختاری و استقلال و خود گردانی و تجزیه طلبی: گروه شاه اللهی/ گروه مذهبی دینی/ گروه تجزیه طلب ضد ایرانی/
حماقت و غرض ورزی عمدی این 3 گروه اینست که مفهوم و معنی فدرالیسم را که واژه ای شناخته شده و علمی است، جعل و تحریف و تخریب نموده اند.
شاید بتوان گفت لیبرالهای غربی و مارکسیستها بهترین و عملی ترین تعریف را از فدرالیسم و آزادی های قومی در چهارچوب ایرانزمین نموده اند.
مرحوم پدر بزرگ میگفت: در اوایل انقلاب سعی کرد سفری به کردستان آزاد شده بنماید،با اینکه وی یگ چپ ایرانی شناخته شده بود؛ حزب دمکرات در مرز ورود به این استان، ایستگاه کنترل گذاشته بود و از ورود غیر کردها ممانعت میکرد یا چندین ساعت آنها را بازداشت می نمود. از آن لحظه وی متوجه شد که شعار "آزادی برای ایران، خودمختاری برای کردستان!) یک فریب و خیانت به مردم ایران است. و ...
نظر
خدمت شما عرض شود با اینکه ساختار فدرال دمکراتیک که بی بدیل ترین نوع مدیریت جامعه ایران و جامعه جهانی میباشد وشخص بنده هم یکی از فداییان فدرالیسم مردم سالار میباشم،و۳۰ سال بیشتر است که آنرا در صحبتهای دوستانه ودر دهها سایت بصورت کامنت نویس و با سرودن شعر در وصف فدرالیزم تبلیغ میکنم ،وواقعا بی بدیلترین نوع ساختار میباشد،ودارای مزایای بیشمار اساسی نسبت به هر گونه ساختار مرکز گرایی وحتی نسبت به جمهوری تضمین شده،وباز دارای مزایای بیشمار نسبت به هر گونه استقلال طلبی یا تجزیه میباشد،ولی روز به روز به طرفداران استقلال طلبان ،به علت انعطاف ناپذیر بودن اتنیک حاکم چه در داخل وچه در خارج افزوده میشود.ومیگویند چندین بار آزموده شده را آزمودن اشتباه مطلق است.و تمام دلایل عدم موفقیت فدرالیسم شوروی،یوگوسلاوی،چکوسلاواکی،...را تشریح میکنند ،و میگویند با فدرالیسم مردم را به سلاخی نبرید که در صورت اجرایی شدن باز به علت تمامیت خواهی اتنیک فارس مثل تمامیت خواهی اتنیک روس وصرب با شکست مواجه خواهد شد.
نظر
خدمت فدرالیستها عرض شود ،برای مردمان ملل غیر فارس آدرس غلط ندهید،کارنامه ۱۰۰ سال استبداد اتنیک حاکم چنان سیاه وحشتناک میباشد که محال ومحال است ساختار فدرالیزم را قبول کنند ودر طی این صد سال تمام خودگردانیهای محدود ترکها کردها لرها عربها بلوچها گیلکها را به خاک خون کشیده اند،واذربایجان در این صدو بیست سال چند بار برای ساختار و مدیریت فدرالی مملکت به پا خواسته ،یک بار با انقلاب مشروطیت با قانون انجمن ایالتی ولایتی،یک بار برای خودگردانی با رهبریت خیابانی ،یک بار برای خود گردانی به رهبریت پیشه فری،یک بار برای خودگردانی به رهبریت شریعتمداری ولی همه اینها با شکست مواجه شده وروز به روز تمامیت خواهی بیشتر شده واستبدادیتر شده...وبرای دیگر ملل کرد عرب لر قشقایی بلوچ ترکمن وگیلک هم همینطور...
بنابر این تکرار تاریخ با این همه تجربه اشتباه محض و اشتباه کامل ودادن آدرس غلط میباشد.
واز طرفی اپوزیسیون اتنیک حاکم بسیار بسیار مستبدتر از گذشته گان خود هستند.
وحتما میدانید
سلام و عرض ادب خدمت فدرالیستها عدالت طلب ودمکوراسی خواه
عزیزان میدانید ، در بین این همه مدل وساختارهای مدیریت ،مدل وساختار فدرال دمکراتیک بهترین و کاملترین مدل ساختاری برای کشورهای رنگین کمان یا همان کثیرالملل ،کثیرالزبان،کثیرالمذهب،کثیرالفرهنگ،کثیرالمنافع ،کثیرال اب هوا ،کثیرالمنابع،کثیرواهداف ..ساختار فدرال دمکراتیک میباشد.
وباز همه میدانیم ساختار فدرال دمکراتیک بهترین نوع ساختار برای مدیریت جهانی از طریق سازمان ملل میباشد.
وباز تنها سیستم وساختار ی میباشد که برای همیشه مانع ظهور هر نوع استبداد میگردد.وباز همه میدانیم بی رقیب ترین نوع مدیریت وکشوردارژ میباشد که عدالت و برابری ملل در کنار هم را تضمین میکند،وباز همه میدانیم تنها سیاستی است که تمام ملل با این ساختار تمام حق و حقوق همدیگر را به رسمیت میشاسد ودهها دلیل اساسی دیگر..و
باز میدانیم در دمکراسی ترین نوع جمهوری‌خواهان گاهبگاه باز استبداد هایی در شرایطی، ظهور وحشتناکی دارند،ولی در ساختار فدرالی محال مطلق است.
افزودن دیدگاه جدید