رفتن به محتوای اصلی

براستی چه نیروهایی شاه را سرنگون کردند؟ انقلابیون یا اطرافیان شاه؟
01.09.2023 - 15:50

تاثیر گذارترین نیروهایی که عامل سرنگونی شاه شدند قبل از انقلاب براحتی در شغل های حساس نظامی ؛ دانشگاهی ؛فرهنگی و مذهبی در حال کار و زندگی و در خفا زمینه ساز انقلاب اسلامی بودند از جانب ساواک هیچ مزاحمتی بدانها نمی شد!

یکم :‌ نیروهای جوان که می خواستند با تعلیمات و اصول مذهب شیعه آشنا شوند ابتدا در تشکیلات سراسری حجتیه که در سال 1334 به ریاست محمد حلبی علیه کمونیستها و بهایی ها  تاسیس شده بود و طرفدار سرنگونی شاه نبودند ابتدا به تبلیغات اسلام جذب می گردیدند و سپس اکثریت همان  جوانها به جریانات انقلابی و سرنگونی شاه گرایش می یافتند!

دوم : دانشکده الهیات تهران که ریاست آن بعد از انقلاب ۵۷ به عهده محمد مفتح بود؛قبل از انقلاب  نیز پایگاه اصلی  دروس اسلامی مرتضی مطهری و محمد مفتح بود! 

مرتضی مطهری قبل از انقلاب به بهانه حج و زیارت قبر زینب در سوریه بطور مخفیانه به ملاقات خمینی در نجف می رفت امّا با حسین نصر ریاست دفتر شهبانو پهلوی نیز در ارتباط تنگا تنگ بود!

مرتضی مطهری و محمد مفتح از سال۱۳۴۸ در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، به تدریس می پرداختند!

مرکز بررسی اسناد تاریخی (historydocuments.ir)

«مطهری برایم مثل برادر بود« حسین نصر 

حسین نصر در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به چالش نظری میان دکتر شریعتی و شهید مطهری خود را طرفدار صد درصدی مطهری دانسته و می‌گوید: «آقای مطهری از دوستان خیلی نزدیک من بود، مثل برادر من بود، خیلی ‌خیلی ما با هم نزدیک بودیم، هیچ تصمیمات مهمی ‌را نمی‌گرفت مگر ما با هم صحبت بکنیم... نه تنها در انجمن فلسفه، قبلاً در دانشگاه تهران، پانزده خرداد که پدید آمد، خیلی چیزهای مختلف.»

روایت تازه حسین نصر: با شاه مذاکره کردم، شریعتی آزاد شد (tarikhirani.ir)

سید حسین نصریکی ازنتیجه های مادری شیخ فضل الله نوری مخالف انقلاب مشروطیت هست: تنی‌چند ازآقایان علمای بنام آن‌زمان درمورد پذیرفتن این‌نوع مشاغل [ریاست دفتر فرح پهلوی] به‌من اصرار می‌کردند!

روایت تازه حسین نصر: با شاه مذاکره کردم، شریعتی آزاد شد - تاریخ ایرانی
تاریخ ایرانی: ماجرای آزادی غیرمنتظره دکتر علی شریعتی از زندان در آخرین روز سال ۱۳۵۳ با گذشت سال‌ها هنوز هم ماجرا...

سوم: در فرماندهی ارتش کسانی مانند ارتشبد حسین فردوست که از دوران کودکی با محمد رضاشاه دوست بود امّا در خفا با طرفداران سرنگونی شاه ارتباط داشت!

چهارم: بازاری ها متحدین تاریخی روحانیون زمینه ساز انقلاب اسلامی بودند! 

پس از بلوای ۱۳۴۲ آقای روغنی که از تاجران صاحب اعتبار تهران  و خانه نامبرده در قیطریه بود ازخمینی درخواست نمود تا به منزل ایشان در قیطریه بیایند و خمینی پیشنهاد وی را پذیرفتند و به خانه وی رفته و چند روز بعد به منزل دیگری نقل مکان کردند و هشت ماه در آنجا اقامت داشتند.

از حبس به حصر؛ ماجرای انتقال امام خمینی از پادگان عشرت آباد به قیطریه در سال 42-مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی (psri.ir)

از حاج طیب رضایی ازعاملین کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ ‏‎ ‎‏پیغامی آورده بودند برای حضرت امام که ما خلاصه مقلد شما هستیم و بودیم.

امام خمینی (س) - اقامت در جاده قدیم شمیران و انتقال از آنجا به قیطریه (imam-khomeini.ir)

امام خمینی (س) - اقامت در جاده قدیم شمیران و انتقال از آنجا به قیطریه
کتاب - امام خمینی و هیات های دینی مبارز - اقامت در جاده قدیم شمیران و انتقال از آنجا به قیطریه

در پایان باید نتیجه گرفت که عوامل داخلی سرنگونی شاه از پیرامون خود شاه بودند نه خارج!

ماهی ازسر گنده گردد، نی ز دم، فتنه از عمامه خیزد، نی ز خم 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

معمای شاه

عنوان مقاله
بحث شیرین شاه رفت

آیا ناصر مستشار و محسن کردی یک نفر هستند ؟ چون نگاه و تحلیل ایندو به حوادث تاریخ ایرانزمین با ابزار فرد شناسی انجام میگرد. این سبک و متد جدیدی است که اخیرا از طرف یعضی از محققین بکار برده میشود مخصوصا مشروطه خواهان. مثلا چون فرح پهلوی در پاریس یک دوست چپ داشت و پسرخاله اش رئیس تلویزیون شد پس بقول داکتر حسین نصر نفوذ چپها در دربار موجب سقوط سلطنت شد و 40 میلیون ایرانی فلک زده هیچ نقشی در چوش آمدن قابلمه نداشتند. یا داستان شاه به فرنگیها گفته بود چشم آبی. یا چای خوردن سران کلوپ گوادالوپ و ورق زدن برگ تاریخ.
خود همین تحلیل و تحلیل گران محصول حاکمیت فرهنگسازی شاه و هویدا و خفقان ساواک بود.

ش., 02.09.2023 - 11:16 پیوند ثابت
بیژن رستاک

عنوان مقاله
براستی چه نیروهایی شاه را سرنگون کردند؟ انقلابیون یا اطرافیان شاه؟

بدید من تمام افرادیکه از رژیم شاه نا راضی بودند دستی به چرخ انقلاب زدند.
سرلشگری که مورد عتاب شاه قرارگرفته بود تا دانشجویی که چند کتاب خوانده بود تا نویسنده ایکه توهین های ساواکی ها را شنیده بود تا تاجریکه جنس فاسد وارد کرده بود و نمیتوانست از گمرک ترخیصش کند.
خلاصه هرکسیکه از آن ریم دلچرکین بود تا دید سروصدایی درآمده و ساواک و پلیس هم برخورد ترسناکی نمیکنند دستی به چرخ انقلاب زد تا عقده خالی کرده باشد.
بعد که آتش بالاگرفت و همه ی آنها دیدند که لشگر عظیمی ملاها بمیدان آوردند و بازی را ازآن خود کردند.
درحالیکه آغازگران ماجرا اصلا قصد سرنگونی شاه را نداشتند ولی خمینی میخواست.
البته این حکایت درون مرزش بود ولی بازی گردان اصلی بدید من همان گوادلپی ها بودند که آنها هم بنابرسفارش هفت خوهران نظریاتشان شکل گرفت. چون شاه بقول معروف دیگر آن شاه دهه 1940 نبود و توهم زده بود که راستی راستی قدرتی بهم زده و سخن از قیمت بالاتر نفت میکرد.

ش., 02.09.2023 - 06:35 پیوند ثابت
فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
خوبترین خوبانی که رکابدار گیوتینداران شدند.

درود بر آقای مستشار!

موجز و اصل مطلب.

بی گمان خوانندگان همچون من، انتظار داشتند که شما دقیقا توضیح دهید و رویدادها را طوری بازشکافی کنید که بفهمیم بالاخره چه کسانی انقلاب کردند؟.... نامیدن چند شخص با اعتقادات و بینش اسلامی؛ آنهم نوع شیعه گری، چیزی را ثابت نمیکند آقای مستشار. میدانید چرا؟. اسلامیّت، چهل و چهار سال پیش به ایران نیومد که حاکم مطلق بشود. تاریخ اسلام در ایران، بیش از هزار و دویست سالی میشود که در تمام سوراخ سنبه های جامعه ایرانی، حضور و نفوذ داشته و همچنان دارد. تفاوت مسلمانان دیروزی قبل از فاجعه 1357 با مسلمانان پس از فاجعه در این است که دیروزیهای قبل از حتّا مشروطه، فهم و شعورشان بر اعتقاداتشان میچربید و میدانستند که اسلام، زیرمجموعه فرهنگ ایران است؛ نه متعیّن کننده فرهنگ ایران و هویّت ایرانی.  قدما وقتی از اسلام سخن میگفتند یا بر آن میشدند که مثلا تاریخی در باره اسلام بنویسند، آنقدر شعور داشتند که بدانند از کجا شروع کنند و به کجا ختم کنند مطلب خودشان. را. امّا آنانی که بعد از انقلاب به حاکمیّت غاصبی خودشان مسلط اقتلویی شدند تا همین امروز، لام تا کام نمیدانستند، ایران و فرهنگ یعنی چه؛ بلکه فقط «المغازی و غارتگری و غنیمت گرفتن و کشتار و خونریزی» را میفهمیدند و هنوزم میفهمند.

آنانی که آخوند جماعت را بر اریکه قدرت رساندند، نه نوه های «شیخ فضل الله نوری» بودند، نه «هفت پشت نوه های محمد ابن عبدالله». انقلاب را کسانی پایه ریزی و اجرا کردند که هیچ شناختی؛ ولو همچون شناخت بچه های دبستانی از «تاریخ و فرهنگ و جامعیّت وجودی مردم ایران» نداشتند و آنها را به سوی کشتارگاه الهی با صلوم و صلوات، کشان کشان بدرقه و تسلیم قصّابان آخوندی کردند و پا به فرار گذاشتند یا معتکف خانقاه کی بود؟ کی بود؟ من نبودم شدند!.
خودمان را اصلا فریب ندهیم که عواقب فریب، دهها حکومت گیوتینی دیگر را بر حلقوم آیندگان نیز حاکم مطلق خواهد کرد. اگر حافظه من به خطا نرود، زنده یاد «احسان یارشاطر» نقل به معنا البته، در یکی از مصاحبه هایش گفته بود: « تا پیش از واقعه 28 مرداد، بزرگان فرهنگی ایران، هر کسی را که میدیدند، چیزی میداند و میفهمد و استعدادکی دارد، زیر بال و پر او را میگرفتند و کمکش میکردند و میدانستند که نقش ارزشمندی را برای میهن، ایفا خواهد کرد و هر کسی نیز که واقعا خردلی شعور و دانشی داشت، عشق به میهن و خدمت به مردم در وجودش شعله ور بود. امّا بعد از واقعه 28 مرداد، به کسی که با خاندان پهلوی به طور کلّی، خصومت و دشمنی و کینه توزی میکرد، به او «روشنفکر!؟» میگفتند و هندونه زیر بغلش میگذاشتند و از او ابزاری برای اهداف حزبی و سازمانی و فرقه ای و غیره و ذالک میساختند».
بله آقای مستشار!. انقلاب را کسانی برپا کردند که به توهم «روشنفکری» مبتلا بودند و خود را کسی میدانستند که راه را از چاه، خیلی عالی تشخیص میدهد. روشنفکرانی که یه نفرشان شعور نداشت بر سر «جلال آل احمد» فریاد بزند که «ای احمق بی شعور!. وزیر فرهنگ یک مملکت باید شخصی مثل «پرویز ناتل خانلری» باشد؛ نه جانور احمتقتر از خودت مثل «حدّاد عادل» که دست چپ و راستش را هم نمیداند و کلمه فرهنگ را نمیتواند اصلا هیجی کند.
نه آقای مستشار!، دنبال مقصّران خصوصی نگردید که اصل قضیه را در پرده بگذارید یا مخدوش کنید. فقط دقیق، رویدادهای همین هفتاد سال اخیر ایران را زیر ذرّه بین بگذارید و ببینید واقعا چه کسانی انقلاب را پایه ریزی و وقوعش را با شوق و ذوق استقبال کردند. یه نگاهی سرسری به کارنامه استادان و نویسندگان و مترجمان و هایاهوی کنان و سازمانها و حزبها و گروهها و گرایشها و تاجران و مهندسان و غیره و ذالک آن دوره بیفکنید تا بفهمی نفهمی یه فضایی پانورامایی از اهرمهای ایجاد کننده «انقلاب هولناک و نابودگر ایران و ایرانی و فرهنگ» به دست آورید. انقلاب، محصول کرد و کار نظری و پراکتیکی «خوبترین خوبان» ایران بود که استخراجگر بلاهتهای قرن به قرن شدند و جاهلترین خونریزان تاریخ بشر را بر سرنوشت ایران و مردمش تا امروز، حاکم بلامنازع کردند و همچنان به همّت «خوبترین خوبان»، هنوزم محکوم اراده و تیغ خونریز حاکمان فقاهتی نگه داشته اند.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان

جمعه, 01.09.2023 - 18:07 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.