- مهرزاد فتوحی
همزمان با انتشار اخبار اخراج و کنار گذاشتن استادان باسابقه دانشگاههای ایران، خبر تدریس سعید حدادیان، یکی از مداحان مشهور در ایران در رشته کارشناسی ارشد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران واکنش برانگیز شده است.
سعید حدادیان، از مداحان و نوحه خوانان نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی ایران است.
انصاف نیوز امروز گزارش داده بود که دانشگاه تهران در ترم جدید به آقای حدادیان، واحد تخصصی در مقطع کارشناسی ارشد برای تدریس داده و او قرار است درس «تحلیل متون نظم پایداری» را در مقطع کارشناسی ارشد تدریس کند.
«ادبیات پایداری» از حدود شش سال پیش به عنوان یکی از گرایش‌های رشته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی در چند دانشگاه ایران تدریس میشود.
در همین حال عبدالرضا سیف، رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران تدریس آقای حدادیان در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه تهران و برخی دانشگاههای دیگر در ایران را اتفاق جدیدی ندانست.
علی شریفی نخبه را اخراج و یک الاغ را استاد دانشگاه می کنند
بر ا‌ساس گزارش رسانه‌های داخلی ایران، همزمان با اخراج برخی از اساتید دانشگاهها #سعید_حدادیان، مداح بیت رهبری به عنوان استاد ادبیات در #دانشگاه_تهران تدریس خواهد کرد.
گفتە میشود کە دانشگاه تهران در ترم جدید به علی اصغر حدادیان نایینی معروف به سعید حدادیان، واحد تخصصی در مقطع کارشناسی ارشد برای تدریس داده و او قرار است درس "تحلیل متون نظم پایداری" را تدریس کند.
حدادیان از جملە مداحان حکومتی است کە در گذشتە بارها به دلیل حاشیەسازی‌هایش خبر ساز شدە بود. او کە در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۴ از جملە هواداران محمود احمدی‌نژاد بود، بعدها از او روی برگرداند و اسفندیار رحیم‌مشایی مشاور او را "یهودی صفت" خطاب کرد.
حدادیان همچنین در سال ۱۳۹۲ کە تیراندازی محمود کریمی به سرنشینان یک خودرو خبرساز شد، سلاح او را به به "عصای موسی" تشبیه کرد.
در روزهای گذشتە نیز برخی از چهرەهای جنجالی و حامی حکومت از جملە امیرحسین ثابتی، مجری شبکه افق صدا و سیما و سجاد صفار هرندی، فرزند وزیر پیشین ارشاد و عباس موزون، دیگر مجری اصولگرای صدا و سیما به عنوان استاد در دانشگاه شریف انتخاب شدەاند.
انتخاب این چهرەها به عنوان استاد دانشگاه در حالی صورت می‌پذیرد کە در روزهای گذشتە تعداد زیادی از اساتید دانشگاهها حامی جنبش زن، زندگی، آزادی و معترضان به بهانه‌های مختلف اخراج شدەاند.
آقای سیف به خبرگزاری مهر گفت که آقای حدادیان «مدرک دکترا دارد» و از سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۷ به صورت حق التدریسی در دانشکده ادبیات و دیگر دانشکده‌های دانشگاه تهران درس‌های رشته «ادبیات پایداری» را تدریس میکند.
به گفته آقای سیف این مداح معروف و سیاسی از «گروه معارف دانشگاه تهران هم اجازه تدریس دارد.»
آقای حدادیان بیش از دو دهه است که مسئول دفتر ادبیات و هنر نهاد نمایندگی رهبر جمهوری اسلامی در دانشگاه تهران است.
توجه ویژه رهبر جمهوری اسلامی به مداحان سبب افزایش بسیار زیاد تعداد آنان و ایجاد رشته‌های مداحی در دانشگاهها از جمله دانشگاه علمی کاربردی شد.
سعید حدادیان کیست؟
آقای حدادیان از جمله مداحانی بود که واکسن ایرانی «کووایران‌برکت»، نخستین واکسن کرونای تولید ایران را تزریق کرد
علی اصغر حدادیان نائینی، معروف به سعید حدادیان ۱۷ اردیبهشت ۱۳۴۴ در تهران متولد شده است.
او مثل بسیاری از مداحان سیاسی امروز از شاگردان منصور ارضی است. خودش می‌گوید که از نوجوانی شعر می‌گفته و با اینکه اصراری به شاعر بودن ندارد اما معتقد است که باید به «ادبیات معاصر ایران کمک کند.»
به گفته خودش نوجوان بوده که با «جهاد سازندگی ستاد پشتیبانی» در جنگ ایران و عراق حضور داشته است.
سعید حدادیان در ۱۹ سالگی ازدواج کرده و دو پسر داشت؛ اما می‌گوید که در شب عملیات مرصاد خواب سه جلد قرآن دیده و بعدا صاحب یک دختر هم میشود.
به گفته خودش، مدتی در برنامه کودک صدا و سیما به عنوان نویسنده و شاعر کار می‌کرده است.
آقای حدادیان «دکترای علوم قرآن و حدیث» دارد و موضوع پایان‌نامه دوران فوق لیسانس او در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، «بررسی تفسیری و تاویلی آیات نازله در شان حضرت سیدالشهدا» (امام سوم شیعیان) بوده است.
عملکرد سیاسی: حضور پررنگ در «خاموش کردن» اعتراضات سال ۸۸
سعید حدادیان، از نوحه خوانان سیاسی است و همچون استادش منصور ارضی، مداح مشهور تهران از منتقدان سرسخت اکبر هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی است.
او از جمله مداحانی بود که از محمود احمدی‌نژاد حمایت کرد اما در دوران دولت دومش علیه محمود احمدی‌نژاد و اسفندیار رحیم‌مشاعی سخنرانی کرد و با شکایت آنها به دادگاه کشیده شد.
درباره رای دادگاه علیه او برخی گزارش‌ها میگویند که او به پرداخت مبلغ ۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شده بود اما خودش در مصاحبه با جام جم این شکایت را «ناجوانمردانه» توصیف کرد و گفت که «زیر سه ماه حبس» گرفته است.
سعید حدادیان نقش پررنگی در سرکوب اعتراضات سال ۸۸ داشته و خودش درباره عاشورای آن سال که به کشته شدن ده‌ها تن انجامید، گفته است که «قضایا را بدون درگیری فیزیکی قابل ملاحظه و صرفا با حضور بچه هیئتی‌ها خاموش کردند.»
در اعتراضات سال ۸۸ ده ها تن از شهروندان کشته شدند و فقط در روز ۶ دی (عاشورا) آن سال چندین نفر از جمله علی موسوی حبیبی، مصطفی کریم بیگی، شهرام فرج زاده، امیرارشد تاج میر، شبنم سهرابی، شاهرخ رحمانی، مهدی فرهادی راد، جهانبخت پازوکی و محمدعلی راسخی نیا با خشونت کشته شدند.
او در انتخابات سال ۱۳۹۶ حامی محمدباقر قالیباف و بعدا ابراهیم رئیسی بود.
در جریان اعتراضات سال گذشته، او یکی از هزار و ۱۷۰ سخنران و مداحی بود که در ایران اعتراضات سراسری را «فتنه آمریکا و مزدورانش» خواندند و «اهانت و تعرض به اماکن مذهبی، جان و مال و ناموس ملت ایران» را قویا محکوم کردند.
آنها بدون اشاره به کشته شدن صدها شهروند ایرانی و بدون درخواست پیگیری مرگ این افراد از قوه قضائیه خواستند تا برای مسببین و عوامل اصلی اشد مجازات و برای «فریب خوردگان» رافت اسلامی درخواست کردند.
مردی که رهبر جمهوری اسلامی را به گریه می‌اندازد
هفت سال پیش، خبرگزاری تسنیم در توضیح این عکس نوشت: «حدادیان هم بعد از اتمام شعر خود به دست بوسی رهبر انقلاب رفت و «آقا» هم دست نوازش بر سر و صورت او کشید»
سعید حدادیان، از نوحه خوانان و مداحان محبوب علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی است.
خودش می‌گوید که سال ۱۳۶۸ اولین بار «خدمت آقا» رسیده و روضه خوانده است؛ «همان سالی که صدام کربلا را زده بود.»
حالا او در مناسبت‌های مهم در حسینیه امام خمینی در تهران به «ذکر مصیبت» می‌پردازد و با نوحه‌خوانی اشک رهبر جمهوری اسلامی را درمی‌آورد.
هشتم دی ماه سال گذشته، در حالیکه در برخی شهرهای ایران، گروهی از مردم مراسم چهلمین روز کشته شدن عزیزانشان را تحت تدابیر امنیتی برگزار می‌کردند، آقای حدادیان در مراسم عزاداری «حضرت فاطمه» دختر پیامبر اسلام نوحه خوانی کرد و رهبر جمهوری اسلامی گریست.
خود او درباره محبوبیتش نزد علی خامنه‌ای، سه سال پیش در مصاحبه با جام جم گفت که یکباردر حضور آقای خامنه‌ای «یک مثنوی» سروده خود را خوانده و «آقا چند مرتبه از این شعر تعریف کرده» و در نهایت هم دست در جیب برده و یک انگشتر کف دست او گذاشته، که مدت‌ها دلش نمی‌آمده انگشتر را دست کند.
سفر به سوریه و عکس‌های او و پسرش در جمع «مدافعان حرم»
سعید حدادیان در لباس نظامی در سوریه، عکس مربوط به سفر او در جمع «مدافعان حرم» در سال ۱۳۹۴ است. خودش بعدا در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم گفت که راضی به پخش عکس‌هایشان نبوده است.
در سال ۱۳۹۴ عکس‌هایی از سفر سعید حدادیان و پسرش، محمد حسین حدادیان در جمع مدافعان حرم در سوریه منتشر و خبرساز شد.
او خودش بعدا در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم گفت که از پخش عکس‌هایش خجالت کشیده و افزود که « به جان بچه هایم و به خاک پای رزمندگان» راضی نبوده که عکس‌ها پخش شود.
او در این مصاحبه گفته بود که فقط ۴، ۵ روز به سوریه رفته و «بچه‌های مدافع حرم» از دیدنش بال درآورده‌اند و به او می‌گفتند که «به آقا سلام برساند.»
حتی برخی رسانه‌ها به اشتباه خبر کشته شدن او را در جنگ سوریه اعلام کرده بودند.
واکنش‌ها: «مداحان می‌مانند و استادان می روند»
انتشار خبر تدریس آقای سعید حدادیان در دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی ارشد در حالی خبر ساز شده است که طی روزهای گذشته خبر اخراج ده‌ها استاد صاحب نام دانشگاههای ایران، موجی از نگرانی درباره کیفیت آموزش ایجاد کرده است.
کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران نیز هفته گذشته با صدور بیانیه‌ای، در مورد «مداخله مخرب» نهادهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی هشدار داد و محمدرضا عارف، معاون اول پیشین ريیس جمهوری ایران که ریاست کانون صنفی استادان دانشگاهی را برعهده داشت، در اعتراض به «روند حاکم بر هیاتهای جذب در دانشگاهها» از سمت خود در هیات جذب دانشگاه شریف استعفا کرد.
استعفای آقای عارف در پی اخراج علی شریفی زارچی از دانشگاه شریف بود.
علی شریفی زارچی، عضو هیات علمی بیوانفورماتیک و هوش مصنوعی دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف، در جریان اعتراضاتی که از شهریور ۱۴۰۱ شروع شده، از منتقدان سیاست‌های حاکم بر ایران و تداوم فشارهای امنیتی بر دانشجویان و دانشگاهها بوده است.
یک روز پیش از انتشار خبر تدریس آقای سعید حدادیان آقای شریفی زارچی از انتخابش به عنوان «رئیس کمیته علمی بین‌المللی المپیاد جهانی کامپیوتر» خبر داد.
این کمیته بالاترین مرجع علمی المپیاد جهانی کامپیوتر است.
شاید به دلیل همزمانی این اخبار است که کاربران شبکه های اجتماعی در واکنش به تدریس آقای حدادیان گفتند که «مداحان می‌مانند و استادان می‌روند.»
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
انتشار از:
دیدگاه‌ها
In reply to به فعله گی گماردن رویاتگران و تزریق کنندگان علم الهی! by فرامرز حیدریان
چه فرقی میکند،کی باشد؟
سالام.
چه فرقی میکند،کی دراین مکان رئیس باشد؟
مگراین دانشگاه تولید فکری داشته است؟
آموزگارباشد،بهارباشد،فروغی باشد.
زنجانی شبیری باشد،حدادعادل باشد،
حدادیان باشد؟
وقتی کشوری در این صدسال تولیدی
نداشته ،رئیس آن کی باشد مگرفرقی میکند؟
ماهرچه داریم،کپی پنجاه،۷۰،صدسال غرب میباشد
یکی بفرماید،کدام مهندس و دانشمند
ما ازابتدایی ترین ماشین حساب مهندسی سی،چهل وو،،،سال سردرمی آورد؟
حتی بکاربردن با آن مشکل دارد چه برسد ،به ساختنش.
کپی کردن بهترین کار ورعصرکنونی است.
متاسفانه آنراهم بلدنیستند.
فقط دریک چیز وآنهم عمومی جهانی
تولید دارند،که آنهم دراصل جعلی وتزریقی وکپی است.
شعرگویی،است.
اگرباورنمیکنید،از محققین این گروه بپرسید.
من یکی به آقای حدادیان تبریک میگویم، به تمام فرهنگستان وادیبان
پان فارس هم تبریک میگویم،
چون صدساله فرهنگ وادبیات وهویت
ملل را آنها شخم زده وحال نوبت این
زبان دری است که توسط حدادیان
باید شخم زده شود.
به فعله گی گماردن رویاتگران و تزریق کنندگان علم الهی!
درووود!
اصل مطلب با حواشی لازم.
کلمه دانشگاه، همانطور که از ریخت کلمه میتوان تمییز و تشخیص داد به معنای 1- محلّی که دانش آموخته میشود. 2- محلّی که دانش، کاویده میشود 3- محلّی که دانش آموخته/فارغ التّحصیل شده از آن به دانشگرایی مُجهّز است و بر شالوده استعداد و دلبستگی خودش میتواند به فراتر کاویدن در رشته مورد علاقه اش همّت کند. حقیقت این است که در ایران از روز برپایی «دانشگاه»، کلیدی ترین هدف دانشگاه در تاریخ معاصر ایران، هیچ جایی نداشت؛ آنهم «دانشکاوی و انگیزاندن دانشجویان به فراتر کاوی و استقلال فکر و متفکّر شدن در رشته دلخواه خود». ناگفته نگذارم که تحصیلات دانشگاهی در رشته های علوم طبیعی و ریاضی و مهندسی، رشته هایی هستند که نمیتوان به چند و چون آنها انگولکهای عقیدتی کرد؛ زیرا دو ضربدر دو در تمام کشورها و تحت تمام حکومتها از دمکراسی گرفته تا اوج اختناقات استالینی و فقاهتی، همچنان معادل چهار است.
بعد از فاجعه 1357، بزرگترین خاصم عقیدتی و ایدئولوژیکی قدرتمداران فقاهتی، «دانشگاه» بود؛ زیرا در روند فعالیتهای عقیدتی حاکمین، اختلالات نامتعارف با عقاید اسلامی؛ آنهم نوع بسیار مزخرف و کثیف و پوسیده و افتضاح شیعه گیری داشت. اینکه از دیر باز تا امروز، آخوندها و تابعین آنها بر تنها چیزی که تمرکز کرده اند، «علم الهی» است، مسئله ای است کاملا محرّز و آشکار و خواهی نخواهی هر چیزی را که در تضاد و تنش و سنجش و لغو و ابطال علم الهی گام بردارد، به حیث انحراف و بدعت و خصومت و غیره و ذالک برچسب میزنند و از در مخالفت و نابودی آن برمی آیند. به همین دلیل نیز بود که بعد از تسخیر و غارت قدرت به «انقلاب فرهنگی و بستن دانشگاهها» اقدام کردند تحت اقدامات الهی یکی از شارلاتانترین و بی وجدانترین رتوشگران اسلامیّت به نام آقای دبّاغ/سروش. «علم الهی» به هیچ وجه من الوجوه، «علم به معنای ساینس/ ویسنشاف/. اپیستومولوژی» و امثالهم نیست؛ بلکه دقیقا هیچ سنخیّتی نیز با چنین معادل و معناهایی ندارد اصلا و ابدا. علم الهی، دایره کمال و تمام اراده الهیست که فقط باید آن را «روایت و تزریق» کرد؛ زیرا الله، جامع علوم است. به همین سبب است که هر گونه اختراع و اکتشافی که در سراسر دنیا اتّفاق بیفتند، بلافاصله متشرّعین میگویند که در «قرآن الله» از آن، ذکر شده است و فلان و بیسار. علم الهی، علمی نیست که بر شالوده جستجو و آزمون و خطا و تامّلات و مقایسه ها و سنجشگریها، نم نم کاویده شود و صحت و سقم آن، مدام با تجرببات تازه به تازه به محک زده شود و به بازاندیشی و تصحیح و بهبودی آن همّت کرد، خیر. به هیچ وجه. علم الهی، آکبند است و نمیتواند کاهش یا افزایش یاب؛، زیرا برای آنکه بتوان بر علمی اندوخت یا خطاهای آن را کاست، بی برو برگرد باید به نیروی تخیّل از بره اندیشیدن مجهّز بود که فقط مختص انسان است. امّا الله، «عقل کلّ» است و هرگز نمیتواند بیندیشد؛ زیرا برای اندیشیدن باید نیروی تصوّر و تخیّل داشته باشد که الله فاقد آنست. در نتیجه، علم الهی، علم ثبات ازلی و ابدیست و فقط باید آن را به ذهنیّت و روح و روان مردم، تزریق و تحمیل و اماله کرد تا تابع همیشگی الله و متولیانش بمانند.
در جایی که علم الهی، هیچ سنخیّتی با ساینس /ویسنشافت/اپیستمولوژی و امثالهم ندارد، نباید از به کار گماردن فعله گانی مثل آقای حدادیان شاخ دار آورد!، زیرا قرار نیست که ایشان در جستجوی دانش و پژوهش و هنر و فکر و ایده و و آموزاندن دانش و امثالهم باشند. اصلا و ابدا. قرار حکومت الهی این است که از انسانها، تابعین مومن به اوامر الهی و مقلّد شرایع فقها و مراجع تربیت شود. اصلا کلمه «تربیت» به معنای مومن و خادم و سرسپرده الله بار آوردن. حکومتگران اسلامی در به کار گماردن انسانهایی مثل آقای حدّدایان، هیچ خطایی نمیکنند؛ بلکه دقیقا همان اهدافی را دنبال میکنند و منظور نظر خودشان دارند که الله در قرآن، تثبیت کرده است.
خطا را فقط آنانی میکنند که نه اسلامیّت را میشناسند. نه واقعیّت هولناک بیش از چهل و چهار ساله و ریش سفید شده حکومت فقاهتی را. نه راه و چاه برونرفت از این بن بست هولناک فرهنگی را. حکومتگران با توجّه به ذهنیّت عقیدتی و مذهبی و شیعه گری و بویژه قدرتپرستی و امتیازخواهی سرسام آورشان، کار خطا نمیکنند و کاملا با رضایت خاطر به آنچه اعتقاد دارند، عمل میکنند؛ ولو تمام ابناء بشر به آنها بخندند یا آنها را در مجامع جهانی هو کنند یا شبانه روز، تحقیر و بد و یراه بگویند به آنها. اصل برای مومنان به الله، رضایت الهیست. دانش و شناخت و جستجو و کاوش و ایده و فکر، بدعت هستند که ذاتا ضدّ اسلامیّت محسوب میشوند.
به کسانی که از به فعله گی گماردن آقای حدّادیان و امثال او در دانشگاههای ایران که بیش از چهار دهه است اصلا «دانشگاه» نیستند و همان حوزه به حساب میایند، در عذابند و ناراحت و سر از کار آخوندها در نمیآورند، پیشنهاد میکنم، یک بار دیگر برای شناخت اسلامیّت در ابعاد عقیدتی اش، حتما همّت کنند تا بفهمند که با چه هیولای هزار سری رویارویند که عطش قدرت طلبی اش به بلعیدن هر چیزی اقدام میکند که در دسترش باشد.
خطاکاران حقیقی و پرت افتاده از زیر و بم مناسبات کندوی فقاهتی آنانی هستند که خودشان را کنشگر و اپوزیسیون فقاهتی میدانند و جنّم و شجاعت اینکه نمایندگانشان فقط یک روز، دور هم جمع شوند و به سلامتی همدیگر شرابی مرد افکن را بنوشند تا امروز نداشته اند و شواهد نیز نشان میدهد که حضرات مدّعو، «پهلوانان هفتخوان مجهولات کشور آرایی» نیستند؛ بلکه کلکلکلکلکلکل کنهای قهّاری هستند. همین.
شاد زیید و دیر زیید!
فرامرز حیدریان
افزودن دیدگاه جدید