رفتن به محتوای اصلی

تداوم جنبش مهسا واپوزیسیون گرفتار در خود .
18.09.2023 - 10:22

 

هدف از این همه اعتراضات ،جمع شدن ها و پرچم بر افراشتن جریان های اپوزیسون خارج از کشورمخالف با جمهوری اسلامی چیست ؟

شاید مهمترین هدفش حمایت از جنبش اعتراضی داخل کشور و رساندن پیام میلیون ها ایرانی رنج دیده ،تحقیرشده، مورد سرکوب قرار گرفته، هزاران مادر وپدر فرزند از کف د اده است !که تظاهرات میلیون ها ایرانی مهاجر در خارج از مرزهای ایران میخواهد در نقش حامیان و رسولان آنهاعمل کند"

پیام درد مندی آنها را بگوش دولت ها ومردم حهان برساند .از طرف دیگر همبستگی خود را با جنبش بزرگ مردم در قالب شعار "زن ،زندگی ،آزادی "اعلام نماید.

نوشتم شاید !کلمه رسائی نیست!

اما از نظر من بیان گر آشفتگی اپوزیسیونی است که چهل سال است بر سر مفاهیم مجرد ،بر سر باورهائی است که زمان بخش زیادی از آنها از غربال خود عبور داده و بخاکستر خاطرات سپرده است سرگرم مجادله است.

اما هیچ قدرتی قادر نیست برذهنی که نمی خواهد تن به حقیقت بدهد و واقعیت را آن گونه که هست بپذیرد.واقع بینانه به آنالیزو تحلیل آن بپردازد و در ترکیبی زیبا ،منطقی،وتاثیر گذار در مبارزه مردم برعلیه حکومت عمل کند وتاثیر بگذارد.

تشکیلات هائی که قبل از هر چیز در راستای اهداف گروهی خود چنان مصرند که مسئله جنبش ،مردم و حتی مبارزه با حکومت نیز تحت تاثیر آنها قرار می گیرد.

از نظرمن متاسفانه عمل کرد امروز اپوزیسیون دقیقا بر چنین راستائی استواراست.نگاه کنید به پراکندگی تظاهرات اپوزیسیون در شهرهای مختلف جهان .

تنها در شهر کلن در هفت نقطه شهر،هفت جریان تظاهرات گوناگون نهادند .مقایسه کنید با تظاهرات فرجناحی برلین در سال قبل! دریائی از انسان متجاوز از صد هزار وهمه هم گام با جنبش درون کشور! با شعار" زن ،زندگی ،آزادی" و تاثیر آن د ر جهان و داخل !

اما امسال ؟ این دولت ها ومردمی که در کشورهای مختلف جهان ناظر براین پراکندگی هستند ، قضاوتشان چه خواهد بود؟ .این مسئولین دولت ها به پیام کدام جریان سیاسی که تنها نمایندگی

گروه ودسته خویش را می کنند باید جواب دهند؟آیا اصولا پیام تجمع تکه تکه شده ایرانیا ن می تواند حامل آن قدرت ،یک پارچگی و وحدت عملی باشد که دولت هارا مجبور به برخوردی مناسب با طیف وسیع و متحد این تظاهرات کنندگان نماید؟

باید دست مریزاد گفت به تئویزه کنندکان این پراکدگی که نه تنها حاضر به برگزاری یک راهپیمائی مشترک نیستند .بلکه چنان انباشته ازکینه ونفرت بهم گردیده اند که جمهوری اسلامی را فراموش کرده و هر کدام دیگری را متهم به عملکرد سکتاریستی و جدا سری می کند .

نتیجه بعد گذشت یکسال و قربانی شدن این همه جان های عزیز ،شکنجه و زندان مبارزان داخل کشور،

دریغ از یک همایش همگانی وجمع شدن زیر یک سقف!در حمایت از جنبش آزادیخواهانه وعدالت جویانه داخل کشور.

چیزی که عیان است .

حال پیام این اپوزیسیون تکه تکه و رنگارنگ به مبارزان داخل کشورچه می تواند باشد؟: "نگاه نکنید به اختلافات ما و تظاهرات جدا جدایمان !به مریضی مزمن خاص سازمان های خارج کشور! شما آنجا بدون آن که از عقیده یک دیگر سوال کنیدیک پارچه عمل نمائید" داخل کشوری هاهم خواهندگفت" خیلی ممنون ،که ما رامتوجه این مهم کردید!"و گرنه ما هم مثل شما می خواستیم هر جریان و گروهی مستقل و جدا گانه عمل کنیم و مانع از رشد وتاثیر گذاری دیگر جریان ها در صف مستقل خود و قدرت گیری آن ها گردیم ! ها ،ها خوب شد که مرقوم فرمودید."

یا این که به مبارزان داخل کشور خواهید گفت:" مواظب باشید که در یک صف با دیگر جریان های خارج کشورمخالف جمهوری اسلامی هم

گام نشوید! که مورد سوءاستفاده قرار گرفته و نیروی شما به اهداف آنها وقدرت گرفتنشان منجر خواهد شد!" با ز مبارزان داخل خواهند گفت: "چشم چنان خواهیم کرد که شما فرمودید . هرکس که بخواهد بمیدان آمده شعار بدهد! سوال خواهیم که بکدام جریان سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی تعلق داری؟ اگر مثل ما نبود بجریا ن دیگر تعلق داشت بیرونش خواهیم کرد!

اما چطور؟

وقتی همه ما می گوئیم مرگ بر جمهوری اسلامی و در مقابل نیروی سرکوب و گلوله می ایستیم چگونه این تفکیک در میدان را انجام دهیم ؟ ای رهبران پر مدعا که نقستان از جای گرم بر میخیزد و هرگز درمقابل هجوم گسترده نیروی سرکوب و گلوله باران نبودید! آیا نباید در جدی بودن شما در مبارزه با جمهوری اسلامی شک کرد؟

شما که در وسط چنین مبارزه جانانه همراه با بیم جان! دنبال تفکیک نیروها و شکاف انداختن درمبارزه یکپارچه داخل کشورهستید.چگونه بر ایمان و پایبندی شما بر منافع مردم مقدم بر منافع گروهیتان باور کنیم ؟ لطفا دست از سرما بردارید !از طلا گشتن توسط شما پشیمان گشته ایم . بگذارید همان مس باشیم.

واقعا چه باید گفت ؟

چه باید نتیجه گیری کرد ؟ از عمل کرد یک ساله اپوزیسیون در رابطه با رسیدن به یک وحدت عمل مشترک و نتیجه تاثیر گذار آن چه در خارح و چه در داخل.

نتیجه عملی و رهنمود عملی و حاصل عملکرد یکساله اپوزیسیون ابتری که ما باشیم! براستی برای داخل کشور چه بود؟ وچیست؟ انتظار آن ها از ما ؟ انتظار ما از آن ها ؟

"چون نیک نظر کرد پر خویش بر آن دید !

گفتا ز که نالیم که از ماست برما ست" ابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

دارا گلستان

عنوان مقاله
آقای محققی

نوشته های شما را میخوانم، گرفتاری شدید ایده آلیسم شما را درک میکنم!

اشکی که چشم افروختی،

صبری که خرمن سوختی

عقلی که که راه آموختی در نیم شب گمراه شد.

اما،

حکایت شما حکایت شیخی است که با چراغ " همی گشت گرد شهر...."

چ., 20.09.2023 - 04:51 پیوند ثابت
فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
عقاید فلفلی و عادتهای نکبتی

درود بر ابوالفضل گرامی!

نیازی به تکرار هزار بار گفته شده ها نیست که زبانم چل گیسو شد از بس مو در آورد!

نمیدانم غذاهای هندی را تا به حال خورده ای یا نه؟. مهم نیست کدام نوع غذا را بخوری، مهم اینه که هر نوعی را که بخواهی امتحان کنی، فقط آتش فلفل است که  زبانت را به سقفت میچسباند!. وقتی گرایشهایی  و احزابی و گروههایی و سازمانهایی و فرقه هایی، شبانه روز فلفل عقاید و مذاهب و ایدئولوژیهای خودشان را نشخوار کنند، آیا تصوّر میکنی میتوان به مخرج مشترکی رسید که هر کس به سهم خودش و در حدّ توان خودش کاری را به عهده بگیرد برای کاری کارستان کردن از بهر وطن و مردمش؟. همانطور که بارها از زوایای مختلف گفته ام و نوشته ام در ژرفای تاریک تمام اینهمه کشمکشهای خونین و مالین و نفرت آلود و عقده ای از دامنه حکومتگران فقاهتی بگیر تا بیا به مدّعیان جورواجور آلترناتیوی حکومت فقاهتی، فقط یک چیز است که به شدّت «فعّال مایشاء» است و همگان نیز با شدّت تمام، منکر آنند البته!. آنهم «حسادت». تاریخ تمام بدبختیهای قهقرائی ایران از سائقه حسادت برخاست و ریز و درشت این ملّت را به خاک سیاه نشاند تا همین امروز.

وقتی از میدان هیاهوها و گرد و خاک راه اندازیهای گرایشها به گوشه ای اتراق میکنی و بر آن میشوی که در آرامش به اندیشیدن در باره اینهمه ذلالتهای قرن به قرن کوششها کنی، لحظه به لحظه مات و مبهوت میمانی که چرا آنچه اینقدر «پیش پا افتاده» است در ذهنیّت ایرانیان مدّعی کنشگری به پیچیده ترین معضل کائناتی تبدیل میشود و هیچ راه حلّی ندارد. کنشگران ایرانی، هنوز درک فلسفی و اجتماعی و تئوریک از مفاهیمی به نام «فرمانروایی/دولت متکثّر/قانون/حقوق/قوای سه گانه/ اقتصاد/رایزنی/حاکمیّت/آزادی/کرامت بشری» اصلا و ابدا ندارند البته با این ادّعای بی شرمانه که عالم ترین خبرگان و داناترین و با سوادترین و با تجربه ترین فونکسیرنها هستند که تمام رگ و ریشه مفاهیم و دروس فوق را فوت آبند و اتّفاقا استاد ممتاز و کرسی دار بی بدیل تک تک آنها نیز هستند!. حالا بیا و به حضرات تفهیم کن که چرا برغم اینهمه دانش علّامه ای و تمامدانی و استادی، نمیتوانید دور یک میز بنشینید و احوال همدیگر را بپرسید؛ گور بابای ملّت و مشکلاتش!.
نه ابوالفضل گرامی!. بی مایه فطیره. اینها هیچکدامشان غم ایران و مردمش را ندارند. تمام اینهمه کشمکش بر سر حکومت دلخواه و قدرت مطلق و امتیاز نجومیه؛ ولاغیر. آخوندها نیز دقیقا این مسئله حضرات را خوب و عالی میدانند. من قشنگ یادمه در همان سال اول فاجعه 1357، یعنی اوایل سال 1358، «رفسنجانی» در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «دیگی که برای ما نجوشد، صد بهتر که کله سگ در آن بجوشد». همین حرف را قیاس بگیر و برو سراغ تمام مدّعیانی که در هر نقطه از شهرهای جهان با صد تا پرچم و بیرق و پلاکارد و شعار و رنگ آمیزیهای دلخوشکونکی در صد نقطه مختلف گرد می آیند و عقاید فلفلی خود را با ذوق و شوق، تکرار و تکرار و تکرار میکنند و بیگانگان را هاج و واج شعبده بازیهای خود.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان
د., 18.09.2023 - 11:17 پیوند ثابت
نظرات رسیده

Maryam Salehi

نه در غربت دلم شاد و نه رویی در وطن دارم.

در چنین روزی مرا تحمل در خانه ماندن نبود،به خیابان آمدم و به چند جا از ۹ جای محل تظاهرات در کلن با اختلاف زمانی متفاوت و کوتاه،سر زدم.جمعیت حدودا زیر پانصد نفر بود.در راه با یک دختر و چند پسر جوان که تازه هفت ماه بود به آلمان آمده بودند،آشنا شدم.از شهری دیگر برای تظاهرات به کلن آمده بودند،متعجب و افسرده.دختر جوان تعریف می کرد که؛وقتی ما تظاهرات چند صد هزار نفری خارج از کشور را می دیدیم،اشگ شوق می ریختیم که تنها نیستیم،که شماها پشتیبان ما و صدای ما هستید!و حال با دیدن چنین گسستی، عطای این اپوزیسیون را به لغایش بخشیدند.اگر نوشم نه ای،نیشم چرایی؟!😢

و من با دلی پر خون و بغضی در گلو،به خانه برگشتم.😢😣

آزادی ایرانم آرزوست.🌻

د., 18.09.2023 - 10:34 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.