ناهید پرشون:
فیلم پسر ملا(Son of the mullah) که از روحالله زم ساختم الان روی پردههای سینما است و همه شگفتزده اند از این همه شجاعت، پشتکاروتلاش او. اما همین مصداقی بارها به من گفت «روحالله زم فاضلاب جمهوری اسلامی» بارها مانع شد تا این فیلم رابسازم وحتی توی چشمهایم نگاه میکرد
می گفت «من از این علی جوانمردی متنفرم» .از نزدیک دیدم چگونه هر کسی که مردم عادی را متحد وجهان را آگاه میکند او با نفرت وکینهای عجیب از آنها میگوید.
شاید بد نباشه که مستند بعدی من در مورد این زبان
ضد انسانی و سرشار از تحقیر ایرج مصداقیها نسبت به مسیحعلینژادها باشه تا امثال اوخودشان را درآینه این مستند ببینند و بفهمند چقدر حقیر و بخیل بودن در برابر نسلی که توانسته مردم عادی را علیه دیکتاتوری متحد کند.. اکثرفیلمهای من در مورد ایران است. در مورد زنان و چالشها و رنجهایشان. زنانی که هر روز هر لحظه با یک فرهنگ مردسالار میجنگند.
ما تنها در یک جبهه نمیجنگیم بلکه مجبور هستیم در دهها جبهه نابرابر مبارزه کنیم. یکی از آنها ایستادن مقابل این افراد فسیل از نسل سرخورده پیشین است. نسلی ضد زن، فاشیست، لمپن. از ایرج مصداقیها سخن میگویم که در طول همین انقلاب زن زندگی به جای پروموت کردن رهبر برگزیده خودش پهلوی، به جای مبارزه با حکومت و سپاه و قاتلان مردم، دست کم بالای سی چهل ویدیو ساخته در مبارزه با زنان، با مسیح علینژاد و با ما میجنگد.
مسیح علینژاد را زمانی شناختم که وقتی خامنهای به عنوان رهبر نشست جلوی دوربین و دستور داد جلوی دخترانیکه نافرمانی مدنی میکنند بایستید به زنان گفت خامنهای قاتل هرگز رهبر ما نیست، بلکه «رهبر منم، رهبر تویی، فریادکن آزادی». این زمان این شعار مسیح رو دختران و زنان خطاب به خامنهای فریاد زدند و احساس قدرت کردند. حالا چرایک عدهای در خارج کشور نسبت به این شعار احساس خطر کردند و مدام با ادبیات خود جمهوری اسلامی به مسیح حمله میکنند که ما فقط یک رهبر داریم و بقیه زنان که دنیا را نسبت به شجاعت زنان آگاه کردند بروند بمیرند! شرم برشما که هر روز به صورت کسی شلیک میکنی که در این همه حملههای فجیع تو حتی یک بار تمرکزش از مبارزه باجمهوری اسلامی را از دست نداد تا همسطح تو شود و به کلمات مسموم تو جواب دهد.
ایرج مصداقی نماد یک منفور شکست خورده است. کسی که از زنان و از قدرت گرفتن زنان میترسد. او بهترین مهره ایدهال رژیم است در نفرت پراکنی، زدن مخالفان حکومت و در ایجاد تفرقه. خود مسیح با بیتوجهی به این نفرتپراکنیها دارد میگوید برای ایرج مصداقیها ارزشی قایل نباشید، آنها برخلاف بسیاری ار همنسلهای خودشانکه در صدد ساختن ایران و سرنگونی رژیم شیاد هستند، در بخل و حسادت خود غرقاند، شب و روزش شده زدن زنی که فقط جمهوری اسلامی را میزند و پشیزی به مصداقیهای بیمصرف وهتاک نمیپردازد، نفرتش را از زنان هم درک میکنم، چرا که دست پرورده همان آدمهای آورنده تاریکی و تباهی به میهن است، نسل جوان ایرج مصداقیها را نمیشناسند، که چگونه در آغوش مجاهدین خلق بود، چگونه به آغوش انقلاب اسلامی پرید و حالا هم به آغوش پسر شاه. ولی نمیداند که راه جا گرفتن در آغوش این و آن زدن نسل جوانی نیست که قوی تر از نسل گذشته توانستند جمهوری اسلامی را خسته کنند. همین حملهها را به روحالله زم کرد و هزینه اعدامش را با اعتمادی وسیعی که امثال مصداقیهابه وجود آوردند برای حکومت کم کردند.
وظیفه همه ماست مقابل تفکرات زن ستیزانه و جوانستیزانه برخی از این افراد بخیل از همنسلهای خودمان بایستیم وشرمسارشان کنیم، چرا که حمله دیروز آنها به روحالله زم و حمله امروزش به مسیح علینژاد، حمله به روایتگری درست ازقیام مردم است علیه دیکتاتوری رژیمی که به خون این جوانان تشنه است. به نسل جوان بیاموزیم که هرگز مقابل لمپنها و زن ستیزان سکوت نکنند و کم نیارند.
زن زندگی آزادی
سیمین اسکویی
خانم پرشون از آنجاییکه مستند شما را دیده ام باید بگویم که هیچ کس به خوبی شما نمیتوانست "فاضلاب رژیم" بودن و یا در فاضلاب رژیم شنا کردن افراد را به نمایش بگذارد که شمابامستند "پسر ملا" انجام دادید. روح الله زم قربانی ساده انگاری و بلند پروازی و جاه طلبی خود شد. من این تلاش و هدف شماها برای قهرمان سازی و رهبر جنبش مبارزاتی سازی او را نمیفهمم. هر کسی این فیلم را ببیند به شخصیت این "آقازاده" ( زم به زبان خودش در فیلم میگوید من یک آقازاده ام) بهتر پیمیبرد. اما شما آیا لحظه ای فکر کردید که شما با حضورتان در آن خانه و آن شرایط محدود زندگی او بافریب و وسوسه اینکه دارم ازت مستند میسازم جاه طلبی به عیان مشهود او را شعله ور کردید و او را به دهان اژدها هل دادید؟ شما او را در شرایطی قرار دادید که با ارتباطاتش که اطلاعاتیهای رژیم بودند فعالتر شود که در مستند شما ثابت کند چه نقش کلیدی و حائز اهمیتی دارد!
ایرجمصداقی بی ایراد نیست. او حتما پاسخگوی "اتهامات" شما خواهد شد. او با تاریخچه مبارزاتی خود نیازی به دفاع از من و امثال من را ندارد. ولی شما که در هر مستندی نانی از برادر مبارز و اعدام شده خود به تنور میچسبانید شدیدا زیر سوال هستید. و خواهشا مبارزات زنان ایران را در حداقل صد سال اخیر را به خودتان نچسبانید و آن را لکه دار نفرمایید. نان شیرین مستند سازی به حرمت برادر شهیدتان نوش جانتون ولی آلوده به لجن نکنید. متاسفم که از صف دادخواهان بیرون زدید و سمت دیگری را آگاهانه برگزیدید. مجموعه ای از سوالهای بیجواب در مورد مستند شما مطرح است. ولی از آنجاییکه علی جوانمردی یکی دیگر از ستاره های مستندتان را با خود روی صحنه آوردید امیدوارم مثل او از جواب دادن فرار نکنید و عادت به دروغکویی بیشتر در شما تقویت نشود. در خاتمه اضافه کنم برای خانواده و دخترهای بیگناه آقای زم واقعا احساس ترحم و تاسف قلبی دارم که باید تا آخر عمر باچنین ترومایی(قتل حکومتی پدر) دست و پنجه نرمکنند.
.
هوشنگ اسدی
سیمین جان
شاید اشتباه کنم، نتیجه گیری ها، تردیدهای شما با بعضاً پرسش ها را . من برای خودم اینجا لیست کردم تا ببینم آیا درست فهمیده ام (به مضمون توجه داشتم )
شاید اشتباه کنم، نتیجه گیری ها، تردیدهای شما با بعضاً پرسش ها را . من برای خودم اینجا لیست کردم تا ببینم آیا درست فهمیده ام (به مضمون توجه داشتم )
🔸۱- ناهید هر بار از اعدام برادرش در هر جایی اسم می برد ، نوعی نان به تنور داغ چسباندن است . خوب با این ادعا دادخواهان فعلی که در هر جا و مکانی از جنایات نکبت اسلامی می گویند و یا می نویسند ، باید تعطیل کنند ،چون فرصت طلبی برای بیزنس است . البته ناهید قبل از اینکه مستند ساز شود ، اسم پسرش را رستم گذاشته بود همان نام برادر اعدام شده خودش. احتمالا مورد تردید است که کاسه ای زیر نیم کاسه ای بوده است .
🔸۲- ناهید مشوق زم شده بود، تا زم خودشیفته و ساده لو دن کیشوت بودن خود را بیازماید. البته میدانیم که آسیاب بادی در مقابل نداشته است بلکه رژیمی تا دندان مسلح در مقابلش ایستاده و آماده قتل ....
🔸-ناهید عملا بنوعی، همکار اطلاعاتی رژیم در آمد که آنها در کمک رسانی عملی به سوژه این مستند (یا همان اعدام زم) شتاب کرده اند.
🔸من در مورد جوانمردی و زم چیز جدیدی برای گفتن ندارم . از آنجائیکه به آنها باور نداشته ام، اخبار آنها را تعقیب نمی کردم. من با قضیه جنگ رسانایی رژیم و استفاده از فیک نیوز بخوبی آشنا هستم و می دانستم که رژیم بشدت تلاش می کرده است و همچنان تلاش می کند که اخبار جعلی را از طریق آنها و دیگران منتشر کند. طبعا اعتماد من به خروجی اخبار آنها همیشه ضعیف بوده است ، اما آنها را آدمهای رژیم نمی دانستم.
باید اشاره کنم که من هنوز کار علمی تحقیقاتی ندیدیم، چند در صد اخبار «اخبار فاضلابی » بوده است ، و تا چه حد بقیه اخبار صحیح بود .
من با انتقاد ایرج نکته بین در رابطه با زم و جوانمردی همراه بودم، اگر چه همیشه آرزو می کردم ادبیات ایرج در طرح انتقاد، در بین جبهه براندازان به گونه ای دیگری می بود .
🔸 ما با هم مستند را دیده بودیم و اینکه جوانمردی موقعیت زیادی در کمک به به این مستند داشته است را متوجه شدیم . اینکه او در سن معرفی تا چه حد لازم بود و یا نبود و آیا اینکه ناهید بیش از حد بهایی داده بود خوب موضوع کار او است نه من بیننده. متاسفانه جو سیاسی سمی و تخریب بین اپوزیسیون ایران عملا به این مستند راه یافته است ، اگرچه خیلی چیزها می توانست عادی باشد. .
🔸 اما در مورد نحوه اتهام زنی ایرج (انتقاد موضوع دیگری است ) و شیوه برخورد او من قبلتر در یک پیش درآمد نظرم را گفته بودم که از صفحه خودم برداشتم دیگر دیدم عملا زدوخورد مجازی به اوج رسیده بود .
ایرج هم اعلام کرد به کشف « آخرین توطئه مسیح و ناهید علیه رضا پهلوی » نائل آمد، که مشتاقم بدانم چیست که آخری هم است! البته من ارتباط آن را به عنوان جوابیه احتمالی ایرج به ناهید فعلا نمی فهمم .
امیدوارم دوستان از هر دو طرف فتیله شعله را پایین بکشند که همه این عزیزان در جبهه براندازان زحمت می کشند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
دیدگاهها
افتخار میکنید که: نرگسِ…
افتخار میکنید که: نرگسِ محمّدی جایزهٔ نوبِلِ سیاسی (چیزی شبیهِ دُکترایِ افتخاریِ آخوندِ ۶ کلاس سوادی از پوتین) گرفته است.
آیا میفهمید که چقدر خاک بر سر هستید؟
آیا فکر میکنید که با این همه خاک بر سَری ایران را آزاد خواهید کرد؟
شماها همگی زنده به گورهایِ صادق هدایت هستید.
رهبر محبوب خلق با نوبل امد
بوی گل نرگس و یاسمن آید
عطر گل محمدی از وطن آید
جان ز تن بردگان و فرارفتگان سوی به وطن آیند
رهبر محبوب خلق با مدال نوبل آمد
پهلوی چو بیرون رود ملا چپول مجاهد به در آیند
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
بگذرد این روزگار تلخ تر از تلخ
بار دگر ماست خیار با عرق آید
بگذرد این روزگار تلخ تر از تلخ
بار دگر روزگار چون شکر آید
…هر چه ملا و چپول ومجاهد ز بند حبس در آید
مهر فساد اختلاف اختلاس و ستم دگر به چیز نیاید
چشم پهلوی ها زمان ز حلقه در آید
رهبر محبوب گلوبالیست ها از سفر آید
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
…
…
چند کامنت کوتاه:
بر اساس شناخت و برخی تجارب و اخباری که دارم ایرج مصداقی کماکان …. و آینده در مورد ایشان قضاوت خواهد کرد /
متاسفانه اکثر افرادی که در طی چند سال اخیر در سوسیال مدیا به ناگهان مطرح شدند مهره های سابق و لاحق جمهوری اسلامی هستند که فضا را آلوده و مشغول تخریب هستند و پیشنهاد میکنم که وقتتان را صرف اینها نکنید / علیرغم برخی اختلافات سیاسی که با شما دارم و اینکه علیرغم اختلافی که با برخی از عملکرد های شما در شیوه فعالیتهایتان دارم، اما آنچه در طی یکسال گذشته با شما شخصا از نزدیک تجربه کردم، این است که شما دارای اخلاق سیاسی قابل احترامی هستید
/ در پایان فکر میکنم همه ما همچنان که جریانهای انحرافی و مخرب در اپوزیسیون را باید نقد کنیم، اما همچنان باید تمرکز مان روی زن زندگی آزادی باشد ✌️
..
..
در نقد….
در نقد….
اینکه ناهید از جیبش به من پول میداد تا به فلان دختر فراری در ترکیه کمک کنم و این بارها تکرار شد .
-🔸"ناهید با همکاری رژیم این فیلم ساخته است چون هلیکوپتر رژیم و ..."
ایرج یا نمی داند یا اینکه برای حمله متقابل به ناهید با شیوه همیشگی باید چکش در دست بگیرد . متاسفانه ایرج در طرح موضوعات و انتقادات همه چیز را سیاه می بیند ،انگار رژیم جمهوری اسلامی مقابلش است .او این برداشت را به خواننده /بیننده منتقد منقل می کند که فقط خود او مبارزه واقعی را می بیند ، بقیه الفبای مبارزه را نمی فهمند . اینکه ناهید دنبال پول است، خوب گرامی ، یک مستند ساز باید به نون روی سفره اش هم فکر کند، اتفاقا می بایست ، مثبت می گفت که چقدر خوب است او به عنوان یک زن به بیزنس هم توجه دارد ، این لیاقت است نه نقطه ضعف. ایرج خودش با صحنه سازی آشنا است ، پدیده نوری هم اوج کار نمایشی ایرج بود ، خوب یک مستند ساز فیلم هم حق دارد که از اطراف حادثه ماتریال جمع کند و در فیلم توضیح می دهد که او از طرف رژیم اسیر است ، هر بیننده آماتوری می فهمد که صحنه های فیلم ساختگی رژیم است که استفاده می شود.
به عنوان مثال وقتی قتلی میشود و پلیس یک صحنه سازی برای تحقیقات قتل انجام میدهد، یک مستند ساز به عنوان بخشی از کار، می تواند و حق دارد از آن ماتریال استفاده کند ، این به معنی همکاری مستندساز با پلیس یا قاتل نیست.
در مورد جوانمردی و زم ایرج بسیار درست نظر میدهد، اما اینکه رژیم صرفا با دادگاه نمایشی خود یک محارب را به قتل رسانده است کافی نیست ، یک نوع ساده سازی عمدی را ایرج طرح می کند .
آیا نمی توانست ببیند کشاندن رژیم بخاطر اطلاعات درونی که زم از خود رژیم داشت ، و احتمالا چهره های از درون رژیم ، خود را در تهدید می دیدند ، زم را به قتلگاه کشاندند تا سر به نیستش کنند.
🔸من بعد از ۲۳ دقیقه فیلم ادیت شده ایرانگلوبال از مصاحبه ایرج ، حرفهایی مشابه ای که ایرج به عنوان نمونه فاضلابی طرح می کند، او نثار ناهید کرد . او نشان داد که ادبیات لوپنیسم سیاسی مورد اعتراض ناهید چقدر عادی شده است.
توهم گرایی ایرج به اوج می رسد که توطئه مسیح با دست ناهید علیه رضا پهلوی گفته میشود بدون استاد و فاکت مورد اعتماد .
او توهم لجوجانه ای را نشان می دهد که دیوی را افشا می کند .توهم یک دن کیشوت در زدن یک دشمن تازه ساخته شده .
🔸 این توهم را او به اوج رساند زمانیکه قصد ناهید را زدن نیما برای تهیه مستند حمید نوری و سوژه اصلی او (ایرج مصداقی ) دانست .
🔸مسخره کردن ها و علیه ناهید و مسیح ، آشکارا سکسیزم ضد زن او را نشان می دهد که ناهید در این مورد او را درست دید ، اینکه ناهید فقط در شکل یک زن جلوه می کند ، نه چیز دیگر (نقل به مضمون) . اینحا انکار هویت یک زن با نام و نشان از طرف ایرج چه معنی می تواند بدهد؟ نمایش یک مرد ماچو با نگرش مردسالارانه دانسته ندانسته که نمی تواند نفس انتقادات یک زن قوی را بر تابد .
راستش بیست دقیقه پایانی را بسختی گوش دادم ....
نکته پایانی اینکه او گفت که ناهید را فقط یک بار در چند سال پیش دیده است ، نمیدانم منظورش نشست در جایی بود و یا فراموشی به سراغ ایرج گرامی آمد . من خود در خیابان دادگاه بارها شاهد بودم که ناهید مثل من و بقیه، دور و بر ایرج بود ، حتی با تلفن ناهید ،ایرج و سیامک با مسیح مصاحبه داشته اند ، چطور ایرج او را ندیده است ، معمای «سختی » برایم است .
در پایان متاسفم که چنین فضایی پیش آمد که دوستان جبهه براندازی اینگونه همدیگر را می کوبند .
ایکاش ناهید آن مقاله را نمی نوشت .
-
افزودن دیدگاه جدید