جناب ناظر / مطالبی که در بخش تریبون ازاد از سوی صاحبان اکانت در سایت منتشر می شود به دلیل جنگ اسرائیل و غزه سرعت گرفته است . مطلب جناب شاملی چند روز است که به بخش سیاسی منتقل شده است .
جناب توکلی عزیز، آیا گردانندگان سایت ایران گلوبال، از کامنتهای انتقادی وحشت دارند؟ به محض اینکه کامنتی در خصوص مطلب "مسیر دموکراتیزاسیون آقای شاملی" به سایت مذبور ارسال شد، ویدئوی جناب شاملی بسرعت از صفحه مذبور حدف شد. تا مبادا کامنت فرستاده شده در صفحه ایرانگلوبال ظاهر گردد؟ در ذهن هر خواننده اینک این سووال مطرح میشود؛ که آیا این است ادعای ایرانگلوبال در خصوص دموکراسی وعده داده شده دراین سایت؟! در صورتیکه ویده ئوی ذکر شده چنان با زرنگی در لابلاب بلبشوری سایت شلم شوربا، گم و گور شد که برای یافتن آن یک اکیپ تجسسی لازم است. یک نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که سایت ایرانگلوبال خیلی وقت است که در نظر خوانندگان از حالت یک سایت تحلیلی به یک بولتن خبری تنزل یافته است، که البته خبر های مندرج در آن خبرهاییست که تقرییبا در همه مدیای اینترنتی قابل رویت است و هیچگونه تازگی ندارد. آیا چنین سیاستی از نوع مدل پشت پرده ایست، که بتدریج در اینجا از طرف کسانی اعمال میشه؟!
جناب شاملی با سلام
چنانکه در گفتارهای قبلی نیز بدان اشاره کرده بودم با قدردانی از تلاشهای جنابعالی برای برقراری دمکراسی در جغرافیای موسوم به ایران، توجه به یک نکته حائز اهمیت است که با تمام تلاش و صمیمیت شما برای برقراری دمکراسی در ممالک محروسه ایران، قابل ذکر است؛ هرگاه با پتک نیز بر سر این دیکتاتورها بکوبی نمی توانی میخ دموکراسی را بر کله بوتن آرمه شده ی این نطفه های"ماهاراجا" فرو کنی. بقول یکی از دوستان: اینان چنین فرهنگی ندارند. اغلب بصورت گروههای پراکنده، در گوشه کنار بیابانهای مرکزی با رقصاندن مار و میمون، شعبده بازی و رمالی و دریوزه گی مشغول بوده اند. در زمان کودتای رضا پالانی اگر چه بعضی از اینان بدست انگلیس به پستهای دولتی گمارده شدند، با تمام این، نتوانستند هویت سرگردان و کولیوار خود را با جامعه مدرن و مدنی شهری انطباق دهند. بقول آن دوستمان؛ شما از یک قبیله سرگران چه انتظاری دارید؟ انتظار دمکراسی؟ انتظار منطق و انسانیت؟
قبیله ای که نسل اندر نسل برای نجات از تظلم فئودالهای هندی مدام در بیابانهای اطراف کوههای پامیر به سرگردانی و در یوزگی مشغول بودند بعدها با آشنائی با زبان دری افغانی به ایران کوچیده، به همت سالاطین و پادشاهان تورک به اینان پناه داده شد، قومی که در بیابانهای 40 درجه کویر لوت در عمرش کلمه دمکراسی حتا بگوشش نخورده است، از چنین عناصری انتظار دمکراسی داری؟ آیا لحن صحبت کردن "ناصر آروغی دوشابعلی" برایمان کافی نیست؟ که ما باچه موجودات خیره سر، نیمه وحشی،عقب افتاده و دیکتاتوری مواجه هستیم!؟ آیا هیتلر، صدام،خمینی، پینوشه،استالین، موسولینی، قذافی..و امثالهم با حرف مجاب شدند؟ بقول زنده یاد گاندی: تاریخ به انسانها می آموزد، که تاریخ به انسانها چیزی نمی آموزد.
پان ترک تجزیه طلب سالها در این سایت در مخالفت با تمامیت عرضی ارزی ایران کوشش نمود، قلم زد، فیلم و مصاحبه و پرچم نشان داد، به جعل تاریخ و مفاهیم سیاسی اجتماعی پرداخت،یا در راه تخریب مشاهیر فرهنگی سیاسی تاریخی مبارزاتی ایران و خلقهای ساکن ایران کوشش نمود،
ولی بعد از شکست رفراندوم اقلیم کردستان و شکست سپارتیسم در اسپانیا و آشنا شدن با مواضع سازمان وملل و کشورهای لیبرال غرب و امریکا، اکنون عقب نشینی نموده و خواهان خواسته های معمولی دمکراتیک در چهارچوب ایران متحد است، و دست از تند روی و زیاده خواهی برداشته و متوجه شده فقط در چهارچوب یکپارچگی ایران میتواند دنبال هویت طلبی قومی/خلقی باشد.
نا امیدی از علی اووف و اردغان و نظربایف و نوادگان چنگیز و تیمور نیز در این واقعگرایی آنان ،بی تاثیر نبود. سمبه وحدت کلی ایرانیان؛ چه چپ و چه راست و چه ملی و چه قومی و چه دینی، نیز به آنها فهماند که: این تو بمیری دیگر از آن توبیمیری ها نیست ! و خشک شدن دریاچه رضائیه و کم شیرشدن گاوهای دشت علمدار تقصیر فارسها و کسروی و بهرنگی نیست.
----- منظور: حال ایکاش آنهایی که قبلا خواهان جدایی آذزبادگان بودند اکنون علت تغییر موضع سیاسی خود را هم در این سایت منتشر میکردند تا درسی باشد برای سایر تجزیه طلبان و شعار ممالک محروسه ایلخانی زمان قاجار و قزلباش و آل سلجوق و قره قوزولو و آل قوزولو و فلان و بهمان و کذا و کذا..
بعضی از این متفکران جدایی طلب، مانند آن بودای سوئدی که بارها با افتخار پرچم ترکیه را در دوربین ژورنالیستی اش نشان میداد، حتی خواهان الحاق آذزبادگان شیعه به ترکیه سنی عثمانی بودند و هستند.
یا هول والله قوت الله بالله علی العظیم!
پیشتهاد درستی است از این به بعد مطالبی که دوستان در بخش تربیون ازاد می گذارند : پس از 12 ساعت جا به جا خواهد شدو به بخش های سیاسی ؛ جهان ؛ دیدنیها و شنیدنیها و گوناگون منتقل خواهد شد و تنها مقالاتی در بخش تربیون آزاد می ماند که به موضوعهای اساسی می پردازد
"…. یه پیشنهاد که در گرو تصمیم خودته. ببین میتونی یه بخشی در سایت درست کنی که عنوانش" دیدگاه" باشه. چونکه بخش تریبون آزاد، خیلی شلوغه به نظر من. یعنی اینطور باشه که مقالات بخش دیدگاه به موضوعهای اساسی بپردازند و کمتر آلوده، اخبار روز باشند.... "
دیدگاهها
جناب ناظر / مطالبی که در…
جناب ناظر / مطالبی که در بخش تریبون ازاد از سوی صاحبان اکانت در سایت منتشر می شود به دلیل جنگ اسرائیل و غزه سرعت گرفته است . مطلب جناب شاملی چند روز است که به بخش سیاسی منتقل شده است .
محضر جناب آقای توکلی
جناب توکلی عزیز، آیا گردانندگان سایت ایران گلوبال، از کامنتهای انتقادی وحشت دارند؟ به محض اینکه کامنتی در خصوص مطلب "مسیر دموکراتیزاسیون آقای شاملی" به سایت مذبور ارسال شد، ویدئوی جناب شاملی بسرعت از صفحه مذبور حدف شد. تا مبادا کامنت فرستاده شده در صفحه ایرانگلوبال ظاهر گردد؟ در ذهن هر خواننده اینک این سووال مطرح میشود؛ که آیا این است ادعای ایرانگلوبال در خصوص دموکراسی وعده داده شده دراین سایت؟! در صورتیکه ویده ئوی ذکر شده چنان با زرنگی در لابلاب بلبشوری سایت شلم شوربا، گم و گور شد که برای یافتن آن یک اکیپ تجسسی لازم است. یک نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که سایت ایرانگلوبال خیلی وقت است که در نظر خوانندگان از حالت یک سایت تحلیلی به یک بولتن خبری تنزل یافته است، که البته خبر های مندرج در آن خبرهاییست که تقرییبا در همه مدیای اینترنتی قابل رویت است و هیچگونه تازگی ندارد. آیا چنین سیاستی از نوع مدل پشت پرده ایست، که بتدریج در اینجا از طرف کسانی اعمال میشه؟!
محضر جناب شاملی
جناب شاملی با سلام
چنانکه در گفتارهای قبلی نیز بدان اشاره کرده بودم با قدردانی از تلاشهای جنابعالی برای برقراری دمکراسی در جغرافیای موسوم به ایران، توجه به یک نکته حائز اهمیت است که با تمام تلاش و صمیمیت شما برای برقراری دمکراسی در ممالک محروسه ایران، قابل ذکر است؛ هرگاه با پتک نیز بر سر این دیکتاتورها بکوبی نمی توانی میخ دموکراسی را بر کله بوتن آرمه شده ی این نطفه های"ماهاراجا" فرو کنی. بقول یکی از دوستان: اینان چنین فرهنگی ندارند. اغلب بصورت گروههای پراکنده، در گوشه کنار بیابانهای مرکزی با رقصاندن مار و میمون، شعبده بازی و رمالی و دریوزه گی مشغول بوده اند. در زمان کودتای رضا پالانی اگر چه بعضی از اینان بدست انگلیس به پستهای دولتی گمارده شدند، با تمام این، نتوانستند هویت سرگردان و کولیوار خود را با جامعه مدرن و مدنی شهری انطباق دهند. بقول آن دوستمان؛ شما از یک قبیله سرگران چه انتظاری دارید؟ انتظار دمکراسی؟ انتظار منطق و انسانیت؟
قبیله ای که نسل اندر نسل برای نجات از تظلم فئودالهای هندی مدام در بیابانهای اطراف کوههای پامیر به سرگردانی و در یوزگی مشغول بودند بعدها با آشنائی با زبان دری افغانی به ایران کوچیده، به همت سالاطین و پادشاهان تورک به اینان پناه داده شد، قومی که در بیابانهای 40 درجه کویر لوت در عمرش کلمه دمکراسی حتا بگوشش نخورده است، از چنین عناصری انتظار دمکراسی داری؟ آیا لحن صحبت کردن "ناصر آروغی دوشابعلی" برایمان کافی نیست؟ که ما باچه موجودات خیره سر، نیمه وحشی،عقب افتاده و دیکتاتوری مواجه هستیم!؟ آیا هیتلر، صدام،خمینی، پینوشه،استالین، موسولینی، قذافی..و امثالهم با حرف مجاب شدند؟ بقول زنده یاد گاندی: تاریخ به انسانها می آموزد، که تاریخ به انسانها چیزی نمی آموزد.
فدرالیسم یا سپاراتیسم
پان ترک تجزیه طلب سالها در این سایت در مخالفت با تمامیت عرضی ارزی ایران کوشش نمود، قلم زد، فیلم و مصاحبه و پرچم نشان داد، به جعل تاریخ و مفاهیم سیاسی اجتماعی پرداخت،یا در راه تخریب مشاهیر فرهنگی سیاسی تاریخی مبارزاتی ایران و خلقهای ساکن ایران کوشش نمود،
ولی بعد از شکست رفراندوم اقلیم کردستان و شکست سپارتیسم در اسپانیا و آشنا شدن با مواضع سازمان وملل و کشورهای لیبرال غرب و امریکا، اکنون عقب نشینی نموده و خواهان خواسته های معمولی دمکراتیک در چهارچوب ایران متحد است، و دست از تند روی و زیاده خواهی برداشته و متوجه شده فقط در چهارچوب یکپارچگی ایران میتواند دنبال هویت طلبی قومی/خلقی باشد.
نا امیدی از علی اووف و اردغان و نظربایف و نوادگان چنگیز و تیمور نیز در این واقعگرایی آنان ،بی تاثیر نبود. سمبه وحدت کلی ایرانیان؛ چه چپ و چه راست و چه ملی و چه قومی و چه دینی، نیز به آنها فهماند که: این تو بمیری دیگر از آن توبیمیری ها نیست ! و خشک شدن دریاچه رضائیه و کم شیرشدن گاوهای دشت علمدار تقصیر فارسها و کسروی و بهرنگی نیست.
----- منظور: حال ایکاش آنهایی که قبلا خواهان جدایی آذزبادگان بودند اکنون علت تغییر موضع سیاسی خود را هم در این سایت منتشر میکردند تا درسی باشد برای سایر تجزیه طلبان و شعار ممالک محروسه ایلخانی زمان قاجار و قزلباش و آل سلجوق و قره قوزولو و آل قوزولو و فلان و بهمان و کذا و کذا..
بعضی از این متفکران جدایی طلب، مانند آن بودای سوئدی که بارها با افتخار پرچم ترکیه را در دوربین ژورنالیستی اش نشان میداد، حتی خواهان الحاق آذزبادگان شیعه به ترکیه سنی عثمانی بودند و هستند.
یا هول والله قوت الله بالله علی العظیم!
پاسخ به یک پیشنهاد:پیشتهاد…
پاسخ به یک پیشنهاد:
پیشتهاد درستی است از این به بعد مطالبی که دوستان در بخش تربیون ازاد می گذارند : پس از 12 ساعت جا به جا خواهد شدو به بخش های سیاسی ؛ جهان ؛ دیدنیها و شنیدنیها و گوناگون منتقل خواهد شد و تنها مقالاتی در بخش تربیون آزاد می ماند که به موضوعهای اساسی می پردازد
يكي از دوستان پيشنهاد كرد: "…
يكي از دوستان پيشنهاد كرد:
"…. یه پیشنهاد که در گرو تصمیم خودته. ببین میتونی یه بخشی در سایت درست کنی که عنوانش" دیدگاه" باشه. چونکه بخش تریبون آزاد، خیلی شلوغه به نظر من. یعنی اینطور باشه که مقالات بخش دیدگاه به موضوعهای اساسی بپردازند و کمتر آلوده، اخبار روز باشند.... "
افزودن دیدگاه جدید