رفتن به محتوای اصلی

سرماررا چه کسی میزند؟
10.11.2023 - 17:15

اگرگفته شودآتش بیاراصلی جنگها وآشوب ها وناآرامی ها درخاورمیانه فاشیسم مذهبی حاکم برایران است گزافه گوئی نیست،همچنین اگرگفته شود درجنگی که هم اکنون بین گروههای  واسرائیل جریان دارد وهمه روزها صدا غیرنظامی اعم از زن ومرد وکودک بیگناه را به کام مرگ میکشاند وهزاران نفررا آواره میسازد شده است دستان خون آلود خامنه ای وحاکمیت جمهوری اسلامی دراین جنگ پیدااست بازهم گزافه گوئی نیست، اگرچه همه کشورها وحتی اسرائیل بخاطرمحدود نگاه داشتن جنگ وجلوگیری ازگسترش آن به سایرکشورها فعلا صلاح دیده اند ازعدم وجودمدارکی بردخالت مستقیم ایران درحمله وحشیانه وتروریستی حماس و جهاداسلامی در7 اکتبربه اسرائیل سخن بگویندکه این خودموهبتی است برای مردم ایران و سایرکشورهای خاورمیانه. اما کیست که نداند حماس وحزب الله و جهاداسلامی ودهها گروه تروریستی دیگر توسط جمهوری اسلامی وبا هدف برهم زدن ثبات وامنیت درخاورمیانه، وباج خواهی ازقدرتهای بزرگ بوجودآمده اند، وکیست که نداندجانیان حاکم برایران ازبدوتأسیس حکومت جهل وجنایت خود درایران استراتژی این حکومت را برصدور انقلاب اسلامی(بخوانیدبوجودآوردن وسازماندهی گروههای تروریستی ونیابتی درکشورهای خاورمیانه واقدام به بحران سازی جنگ افروزی درایران ومنطقه) بنانهاده اند.اینکه خمینی دربحبوحه جنگ ویرانگر8ساله ایران وعراق گفت :"جنگ رحمت است"  ودرسایه جنگ فرمان اعدام هزاران دگراندیش ومخالف حکومت اسلامی را صادروهرصدای مخالفی را درگلوخفه کرد، یکی از"رحمت"های جنگ برای خمینی و حکومت اسلامی بود.  اینکه آخوندخاتمی پس ازاخراج ازگردونه قدرت گفت: جناح مقابل برای دولت اوهر9 روزیک بحران درست میکرده اند، شاهدی است براین واقعیت که دوام وبقای حکومت ولایت فقیه درایران با جنگ وستیزوبحران سازی وسرکوب وکشتاروزندان وشکنجه مخالفان ومعترضان عجین شده است.  
علیرغم تبری جوئی خامنه ای ونوکرش آخوندحسن نصرالله درلبنان که بارها اعلام کرده است ازپول وخوراک وپوشاک واسلحه وهرآنچه حزب الله داردتوسط جمهوری اسلامی تأمین میشودورهبران حماس وجهاداسلامی نیزدرهرمناسبتی ازکمکها وپشتیبانی بی دریغ جمهوری اسلامی به"جبهه مقاومت" تشکرکرده اند، اگرکسی بخواهدذره ای دردست داشتن جمهوری اسلامی درحمله داعش واراین دوگروه تروریستی به اسرائیل که موجب حمله متقابل و گسترده ارتش اسرائیل به غزه شد شک کند، همچنین اگرکسی بخواهد دراستفاده حماس و گروههای تروریستی ازمردم غزه بعنوان سپرانسانی واستفاده این گروهها ازاماکن عمومی وبیمارستان ها بعنوان انبارمهمات واسلحه وپایگاه موشک پرانی به سمت اسرائیل شک کند فقط کافی است نگاهی کوتاه به کارنامه سیاه وسیاست های داخلی و خارجی وعملکرد این حکومت درچهاددهه گذشته درخاورمیانه بیفکند تا متوجه شودکه این سیاست ها ازابتدا درجهت برنامه تروریست پروری درخاومیانه وسرکوب وایجاد رعب ووحشت درداخل کشوراتخاذ شده است. درحقیقت ایجاد گروههای شبهه نظامی درکشورهای مختلف خاورمیانه با هدف ترویج تروریسم اسلامی و جنگ افروزی دراین کشورها ازیکطرف وسرکوب وزندان وشکنجه وکشتارمعترضان درداخل کشورفقط درچهارچوب یک استراتژی کلان "حفظ کیان جمهوری اسلامی" قابل تفسیراست.اینکه سران جنایتکارسپاه پاسداران با افتخاراعلام میکنند که : جمهوری اسلامی امروزه کنترل 5 پایتخت را درخاورمیانه دردست دارد به این معنی است حکومت داعشی جمهوری اسلامی با کمک وحمایت روسیه وچین  درعرصه نظامی وموشک سازی به چنان اقتداری رسیده است که هروقت اراده کند میتوانداین منطقه را دچارجنگ ونارآرامی نماید.
حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان خامنه ای پس ازحمله وحشیانه حماس وجهاداسلامی به اسرائیل درحالیکه ازشادی درپوست خود نمی گنجید درجمع دانشجویان بسیجی به تشریح این "پیروزی بزرگ"پرداخت ودرپاسخ به این سئوال که : جمهوری اسلامی چه وقت قراراست وارد غزه شود؟! چنین گفت: باید بپرسید جمهوری اسلامی چه وقت قراراست ازغزه خارج شود؟! حسین شریعتمداری با تکرارآن گفته خمینی که "اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود" به دانشجویان ذوب شده درخامنه ای وعاشقان شهادت یادآورشدکه نیروهای نیابتی ومزدوران جمهوری اسلامی درهمه جای خاورمیانه حضوردارند. اوبه دانشجویان بسیجی چنین میگوید:"ماونیروهای مقاومت که امروزه سراسرجهان اسلام را فرا گرفته است، یک روح واحد هستیم.آنها همان ماهستند وماهمان آنهائیم، که درغزه و لبنان ویمن وعراق وسوریه حضورداریم پس ازصحنه خارج نشده‌ایم که بخواهیم وارد شویم".
با این مقدمه واعتراف وعملکرد جمهوری اسلامی ورهبران گروههای نیابتی این حکومت درکشورهای خاورمیانه  اگرگفته شود سرماردرایران است این هم یک واقعیت است و گزافه گوئی نیست چرا که ماری  بنام خمینی وپیروان تهی مغزاوازروزنخست که حکومت مرگ آفرین خودرا درایران تأسیس کردند نابودی اسرائیل را دردستورکارحکومت نوبنیاد خودقراردادند وازآن زمان است که نام ایران وارد مناقشه تاریخی اعراب و اسرائیل شده است وطنزتاریخ این است که درست درزمانی که کشورهای عربی و سازمان آزادیبخش وفلسطینی ها به این نتیجه رسیده بودند که جنگ وستیزه جوئی راه حل مناقشه بین اعراب و اسرائیل نیست ومیبایستی به گفتگو و راه حل سیاسی روی آورند، درچنان زمانی بود که خمینی وحکومت نوبنیاد اسلامی اش با شعارنابودی اسرائیل وارد معرکه شدند و جان تازه ای به کالبد اسلام سیاسی وبنیادگرائی اسلامی درخاورمیانه دادندوعملا کشورایران را به پایگاه فکری ولوجستیکی تروریسم اسلامی تبدیل کردند.شعارمحواسرائیل ویهودستیزی جمهوری اسلامی تاآنجا پیش رفت که رئیس جمهورونمایندگانش درسازمان ملل ومجامع بین المللی درمقابل چشمان نمایندگان کشورها علناً ازانکارهولوکاست ونابودی اسرائیل سخن گفتند بدون اینکه توبیخ وتنبهی ازجانب سازمان ملل وجامعه جهانی متوجه حکومت تروریست پرورجمهوری اسلامی گردد! بدین ترتیب ماری که درقامت خمینی وجمهوری اسلامی درایران وخاورمیانه متولدشد دیری نپائیدکه بچه مارهائی را با نامهای گوناکنون ولی با هدفی یکسان دردامان جمهوری اسلامی وبا پول مردم ستمدیده ایران پرورش پیدا کردندتا بچه مارها تفکرصدورانقلاب اسلامی خمینی را درکشورهای خاورمیانه محقق سازند بنابراین حمله وحشیانه حماس وجهاداسلامی ومتعاقب آن حمله تمام عیارارتش اسرائیل به غزه برای نابودسازی گروههای تروریستی که تاکنون هزاران غیرنظامی بیگناه را به کام مرگ کشانده است اگرچه آتش بیاران اصلی آن ازیکطرف جمهوری اسلامی وگروههای تروریست نیابتی وازطرف دیگرراست گریان حاکم در دولت اسرائیل اند که به هیچ وجه حاضربه قبول طرح دودولت اسرائیل وفلسطین نیستند میباشند اما درتصویری بزرگتردست قدرتهای جهانی ومنافع آنان بویژه روسیه وپوتین جنایتکاروچین را نبایدفراموش کرد.   
آری سرمارتروریسم وجنگ افروزی جمهوری اسلامی وبیت خامنه ای است اماگفتن این واقعیت که سرماردرایران است بدون مخالفت باجنگ و حمله نظامی به ایران میتواند این شبهه را بوجود آوردومشکل زاگرددهنگامیکه پاره ای ازهموطنان ایرانی بواسطه تنفرشدید وبحقی که ازجمهوری اسلامی جنایتکاردارندبرای رهائی ازشّراین جانیان حاکم برایران نسبت به یک حمله نظامی وکشانده شدن جنگ به ایران یک نوع احساس رضایت وهمدلی میکنند.این دسته ازهموطنان گویا تصویری که ازجنگ وحمله نظامی به ایران درذهن خود ترسیم کرده اند این است که اسرائیل ومتحدانش میایند ومقرخامنه ای وسران جمهوری اسلامی وفرماندهان سپاه وارتش ومراکزقدرت نظامی وسیاسی رژیم را نابود میکنند ومیروندودریک وضعیت بی حکومتی ونابودی ارکان قدرت جمهوری اسلامی شرایط برای تشکیل حکومت مطلوب آنان آماده میشود! چنین تفکرساده انگارانه ای ازجنگ وحمله نظامی به ایران ازآنجا سرچشمه میگیرد که این دسته از هموطنان به نتایج ومصیبت ها وویرانی های ناشی ازجنگ واینکه اگر توهم آنان درمورد نابودی سریع حکومت اسلامی محقق نشد فکرنمیکنند بلکه فقط وفقط به برانداری سریع و کسب سریع قدرت با اتکأ به حمله نظامی به ایران می اندیشند! شکل ونحوه براندازی وفردای حمله نظامی و برپاشدن یک جنگ ویرانگر که هزاران هزارغیرنظامی درایران  کشته ومجروح وآواره خواهندشدفکر نمیکنند! دقیقا سرماردرایران است اماگفتن این واقعیت که سرماردرایران است بدون مخالفت با حمله نظامی به ایران ازجانب پاره ای ازهموطنان ایرانی وقتی مشکل زا میگردد که یک نوع احساس رضایت وشادمانی نسبت به حمله احتمالی نظامی به ایران مشاهده میشود. درست است که سرماردرایران است اما پرشس این است که سراین مارراچگونه وچه کسانی باید بزنند؟ همه میدانیم که سرماردرایران است وتاروزی که جمهوری اسلامی درایران حکومت میکند نه مردم ایران ونه کشورهای خاورمیانه روی آرامش نخواهنددید اما سئوال مهم این است که چه کسی وچگونه باید سرماری که بچه هایش هم حالا به مارهای بزرگی  تبدیل شده اند بزند؟
به جرأت وبا اطمینان میتوان گفت که سرمارجمهوری اسلامی رامیبایستی مردم ایران بزنند، گزینه دومی وجودندارد اگرقراراست مردم ایران وخاورمیانه پس اززدن سرماربه آرامش وصلح ووبازسازی ویرانگری های جمهوری اسلامی و نیروهای مخرب نیابتی اش درمنطقه برسند. انقلاب زن زندگی آزادی آوازه اش جهانگیرشد وازپشتیبانی تمامی انسانهای شیفته آزادی وعدالت درسرتاسرجهان برخوردارشده است طلیعه زدن سرماررا توسط مردم ایران نویدداده است.مردم ایران وخاورمیانه که سالهااست نتایج حمله نیروهای خارجی وجنگ را دیده اند بدرستی میدانندجزمرگ وویرانی وآوارگی انسانها چیزدیگری است. افغانستان وعراق وسوریه ولیبی وامروزغزه درمقابل چشم مااست، کسانی که جنگی طلبی خود وحمله نظامی به ایران را با واژه دمکراسی خواهی و رهائی ازشرجمهوری اسلامی پنهان میکنند بایدبدانندکه حاصل حمله نظامی به ایران دمکراسی وآزادی مردم ایران نخواهدبود. مخالفت با جنگ وحمله نظامی به ایران نیست به معنی تأییدادامه حیات حکومت جنایتکاراسلامی نیست آنچنانکه عوامفریبان تشنه کسب سریع قدرت با حمله نظامی خارجی تبلیغ میکنندبلکه منازعه بین دودیدگاهی است که یکی به قدرت مردم برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی وپی ریزی ایرانی دمکراتیک ورفع تمام تبعیض ها باوردارد ودیگری به قدرت حمله نظامی نیروهای خارجی برای برانداختن حکومت جهل وجنایت که درشعار"سرماررابزنید" نمودارد میشود غافل ازاینکه درمحاسبات اسرائیل وقدرتهای خارجی برای حمله به ایران تنهاچیزی که دخیل نیست آرزوی این دسته از ایرانیان شیفته حمله نظامی به ایران اند. شیفتگان کسب سریع قدرت درایران آنهم با توسل به حمله نظامی اسرائیل ونیروهای خارجی دراین میان عِرض خودمیبرند وبرزحمت مردم دربند ودردمندمردم ایران می افزایند.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

فرامرز

عنوان مقاله
سرمار

.
اگر گروهی در انتظار گسترش جنگ هستند باید بدانند سرنوشت غزه درانتظار مردم ایران است.
نگاهی به سرنوشت مردم غزه کافی است تابدانیم نه مار بلکه اژدهای خون‌آشام یهود هدفی جز نابودی نوع بشر در سر ندارد. هدف شعار سرمار در ایران است نه حکومت بلکه نابودی ایران و تجزیه آنرا درسپهر خود دارد.
آیا کسانیکه شعار سرما را می‌دهند، می‌توانند دولتی منسجم که بتواند تمامیت ارضی ایران و امنیت را تضمین کند،روی کار آورند؟ پس از زدن سر مار سرنوشت ایران چه میشود؟ فکر می‌کنید پای شما به ایران خواهد رسید؟
شاید سرمار را زدن کاری چندان سختی نباشد اما چه نیرویی می‌تواند از هرج ومرج و سرازیر شدن گروه‌های کرد و عرب تجزیه طلب جلوگیری کند؟
سرمار را با کدام نیروی نظامی ایرانی میخواهید بزنید؟
اگر چشم شمابه غرب است ،غرب برای منافع خود می‌جنگد ونه برای رفاه آزادی مردم ایران.
هدف بهتر شدن وضع زندگی مردم است ولی با جنگ وخونریزی وجنگ داخلی به این هدف نخواهید رسید؟
بدون شک اگر دولت‌های یهودی پس از جنگ دوم تن به حقوق مردم عر ب میدادند ،ما امروز نه نظام اسلامی در ایران داشتیم ونه از حماس خبری بود. دولت یهود جهان را برای هدف دینی خود به نابودی می‌کشاند.
نگاهی به برنامه‌ریزی درازمدت دولت یهود بما می‌گوید از اورشلیم تا میان رودان از آن قوم یهود است.
دولت یهود ایران قدرتمند و مستقل و واحد را نمی خواهد بلکه از ایران هفت کشور درست کرده اند.
فقط با نیروی مردمی وبرنامه روشن می‌توان به پیروزی رسید.از بیگانه نباید انتظار داشت ،آنها استعمارگراند .
وسعدی فرماید
سکندر که باشرقیان حرب داشت
در خیمه درغرب داشت.

ی., 12.11.2023 - 18:58 پیوند ثابت
شازده اسدالله میرزا

دِستِ رژیمِ شیعی در این بازی به روشنی خوانده شده است. اینکه اوباشانِ حاکم بر غزه از جنگ علیهِ بیمارستان ها.. دم میزنند نیز در این جنگ.. یک بازیِ سوخته است زیرا همه میدانند که سیاستِ اصلیِ اوباشانِ مسلمان پنهان شدن در ساختمانهایِ مسکونی.. مدارس و بیمارستانها بوده و همچنان هست تا در زمانِ حمله به پایکاه هایشان در اَمان بمانند. دوره بازیهایِ طفلانِ مُسلِم به پایان رسیده و اسرائیل نیز در حالِ پرداختنِ بهایِ گزافِ آفریدنِ حماس برایِ بر هم زدنِ اتحادِ آنچه که مردمِ فلسطین نامیده میشوند میباشد

ی., 12.11.2023 - 04:03 پیوند ثابت
فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
آرزوی پنهانی!

مجددا درود بر آقای ستوده گرامی!

موجز و مختصر در خصوص نیروهای مخالف حکومت فقاهتی!

من در طول دو دهه گذشته از زوایای مختلف در باره چند و چون نیروهای مخالف سیستم فقاهتی – چه آنانی که بیرون از مرزها هستند، چه آنانی که درون مرزها  هستند- بحث کرده ام و مخصوصا بر علل ناکامیابی آنها انگشت تاکید و کاملا شفّاف گذاشته ام. گفته ام که ریشه عدم همگرایی  و گریز از همعزمی و همبستگی آنها در کجاست و حتّا استدلال آورده ام که چگونه و بر شالوده کدام پرنسیپها میتوان بر «اختلاف عقاید» چیره شد؛ نه از بهر نابودی همدیگر؛ بلکه از بهر انگیخته شدن برای پرداختن به معضلات ایران و مسائل کشورداری بدون آنکه گرایشی از دامنه دولت متکثّر گزینشی حذف و سر به نیست شود.

متاسفانه به دلیل فقدان «ایده و فلسفه کشورداری که بر شالوده پرنسیپهای فرهنگ و تاریخ و مردم ایران باشد»، معضل «حکومت و دولت» در تاریخ ایران از عهد کهن تا همین امروز با بدترین بن بستهای فلاکت آور روبرو بوده است و جُکّام نیز به قدری مستبد و حریص قدرت بوده اند که مردم به هیچ طریقی و به هیچ زبانی و به هیچ روشی نمیتوانسته اند بر اراده استبدادی و سوائق افسار گسیخته آنها چیره شوند؛ در نتیجه شعار «حال که کاوه ای پیدا نمیشود، پس ایکاش اسکندری پیدا میشد» به آرزوی پنهانی مردم ایران تبدیل شده است. یعنی اینکه قدرتهای حاکم بر ایران – مهم نیست چه عقایدی داشته اند و دارند – به اندازه ای در بلاهتها و حماقتها و قدرتپرستیهای خود، خیره سر و خشکیده مغز و جاه طلب و رذل بوده اند و هستند و به جنون مالیخولیائی مبتلا که مردم را آدم نمیشمارند و عین «خامنه ای» حتّا آشکارا بر صغیر بودن آنها تاکید مبرم میکنند. نتیجه این میشود که مردم نیز وقتی میبینند مخالفین سیستم وقت به هیچ طریقی «همبسته نمیشوند از بهر اقدامی بایسته و گارگشا»؛ آنگاه تنها راه آزادی خود را برای رها شدن از چنگال شرّ حکّام خونریز و بی لیاقت در گرو نیرویی میدانند که بیرون از مرزهاست بدون محاسبه کردن عواقب حملاتی که از طرف نیرویی بیگانه صورت گیرد. اصل برای مردم، رها شدن از شرّ مستبدین وقت است. متاسفانه تاریخ گذشته ایران نیز آرزوی پنهانی مردم را تا امروز زنده نگه داشته است. مثلا اگر نگاهی به دوران ساسانیان و جنبشهای اصلاحی که در تحت سیطره شاهان ساسانی شکل گرفتند؛ ولی با خاک یکسان شدند و مصلحین نیز قتل عام، آنگاه دقیق تر میتوان احساس آرزوی مردم را فهمید و دریافت. تراژدی قضیه در این است که در تمام حملاتی که برای ساقط شدن حُکّام بی لیاقت و فرّ صورت گرفته است همواره نقش و ردّ پای ایرانیان وجود داشته است. خواه ایرانیانی که در سیستم وقت، نفوذ داشته اند، خواه ایرانیانی که تبعیدی بوده اند و خاصم حکومت وقت.
به همین دلیلی نیز تاریخ ایران از عصر سقوط ساسانیان تا همین امروز ، تاریخ حملات ایلغارها و مهاجمان و غارتگران و استعمارگران بوده است برای چیره شدن بر خصم خونریز و جاه طلب و فرهنگ ستیز حاکم؛ زیرا حُکّام ایرانی «شعور و فهم و درایت و هنر کشورداری» را اصلا و ابد نیاموخته اند و نمیدانند و اگر احیانا در میان اینهمه آمدنها و رفتنها، «متفکّران و مسئولان استخوانداری » نیز بوده اند که خواسته اند اصلاحاتی کنند و راه منطقی و صحیح کشورداری را به حُکّام بیاموزند، متاسفانه در رقابتهای حسادتی از پا درآمده و به قتل رسیده اند تا امکانهای یکدست شدن حکومت غارت و ستم و بیداد بر جامعه ایرانی دوام ابدی داشته باشد.
اینگونه احساس و اعتقاد مردم در جامعیّت وجودی از مخالفین سر سخت گرفته تا آنانی که خسته و بیزار شده اند از مناسبات امریّه ای حُکّام وقت، تا امروز نتوانسته اند متاسفانه بر رفتار و گفتار و موضعگیریهای آنانی که خود را «آلترناتیو/ اپوزیسیون/ بدیل مناسب» حکومت فقاهتی میدانند، کوچکترین تاثیری را داشته باشد؛ زیرا اگر خطر چنین احساسی برای مخالفان حکومت فقاهتی ملموس و محرّز بود، آنگاه حکومت فقاهتی هیچگاه نمیتوانست چهار دهه تمام دوام آورد و با بی شرمی مطلق به هر جنایتی و تبهکاری اقدام کند و همچنان فعّال مایشا بماند و نه تنها برای مردم ایران، خط و نشون بکشد، بلکه برای تمام کشورهای منطقه و حتّا قدرتهای جهانی. مُشکل همانطور که گفتم، در داخل ایران نیست؛ بلکه در بیرون مرزهاست. خامنه ای آنقدرها احمق نیست که به خودش تحمیل کرده باشد تحت شرایط فعلی میتوان به دوام حکومت آخوندی امیدوار بود. او میداند که دوران اسلامیّت و حکومت آخوندی برای همیشه و ابد در قلبها و ذهنیّت مردم ایران سپری شده است و فقط اسکلتی پوسیده از آنها باقیمانده است. وحشت خامنه ای بیش از هر چیز دیگر، «باهمایی و همبستگی گرایشهایی» است که بخواهند به نام «ایران و ایرانیان» در کوتاهترین فرصت ممکن، اقتدار حکومت ولایی را تا زمانی که زنده است ساقط کنند و او شاهد ذلالت و حقارت و پَستی خودش باشد؛ زیرا آنگاه رویای خودش را از دست خواهد داد که ادّعا میکند به «حمهوری اسلامی به یُمن الهی، قرنهای قرن در ایران دوام خواهد آورد». خامنه ای آنقدر متکبّر و جاه طلب و قدرتپرست است که حاضر نیست سقوط خودش را با چشمان خودش ببیند؛ به همین دلیل نیز برای دوام اقتدار استبدادی خودش تا لحظه مرگ به هر جنایت و تبهکاری و معامله ای با قدرتهای منطقه ای و جهانی و امتیاز دهیهای داخلی به ارگانها و سازمانهای سرکوبگر سیستم کاست اخانید به بهای نابودی و نیست شدن ایرانیان و ایران تن در خواهد داد.
آن ماری که باید سرش کوبیده و قطع شود، مار قدرتپرستی و سمتگیری حکومتخواهی تک تک مخالفان حکومت فقاهتی است که هزاران سر مورچه گونه دارند و در ادّعاهایشان اژدهاوش عرض وجود میکنند، امّا تا امروز نتوانسته اند نیرویی را در همبستگی با یکدیگر بیافرینند که بتواند در مقابل اژدهای فقاهتی قد علم کند و تا زمانی که «گرایشها و نیروهای مخالف سیستم فقاهتی به همبستگی بر شالوده پرنسیپهای فرهنگ ایرانی» ترغیب نشوند و تمایلی نشان ندهند و سفت و سخت به پرنسیپهای فرهنگ ایرانی وفادار نمانند و از بهر حفظ و گسترش و دوام آنها اقدام نکنند، روند فلاکتهای ایران و ایرانیان در چهره های دیگر پایدار خواهد ماند.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان

ش., 11.11.2023 - 14:13 پیوند ثابت
بهروز ستوده

پاسخ :

جناب حیدریان گرامی
با تشکر از توجه شما به نوشته اینجانب با شما موافقم که سیاست عرصه شعر و سور رئالیسم نیست بلکه عرصه قدرت و تصرف قدرت است ‌و با علم به اینکه کسان و جریانهائی در اپوزیسیون ایران برای کسب قدرت بیراهه امید به حمله نظامی قدرتهای خارجی دل بسته اند من این مقاله را نوشتم.
واما ایرادی که به استفاده از واژه گنگ مردم گرفته اید ودر فرهنگ اپوزیسیون بجا و بی جا زیاد از آن استفاده میشود ‌باید عرض کنم مردمی که مراد من است توده ناراضی و جان به لب رسیده ای است که هرازچندی برای مطالبات خود و تغییر مناسبات موجود قیام میکند و سرکوب و کشتار میشود تا جنبش بعدی. و این دایره قیام و سرکوب در فقدان بک آلترناتیو کارآمد ومورد اعتماد مردم ادامه خواهد یافت. بهرحال نیروها وکسانی که در پی کسب قدرت اند باید بطور شفاف برای مردم روشن کنند با چه قدرتی میخواهند جمهوری اسلامی را سرنگون سازند همچنین باید از هم اکنون برای مردم روشن کنند که دراین مسیر متحدانشان چه نیروهائی هستند ؟ مگر اینکه یک تنه و به کمک قدرتهای خارجی خواسته باشند به اهداف خود برسند
ش., 11.11.2023 - 12:14 پیوند ثابت
فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
تصویر مار و واقعیّت مار؟

درود بر آقای ستوده گرامی!

شرحی مختصر از بهر اندکی اندیشیدن و عمیق تر نگریستن.

عَلَم شدن اصطلاح «سر مار را زدن» و کاربرد وفور آن در شبکه های اجتماعی و مطبوعات، خلط مبحث و انحراف از موضوع مسئله و تیره و تار کردن اصل قضیه است. این اصطلاح، بیشتر جنبه سوررئالیستی دارد و اساسا با واقعیّت مکانیسم قدرت در قلمرو ایران و میزان نفوذ اهرمهای قدرت کاست اخانید در منطقه خاورمیانه و سپس مناسبات حکومت فقاهتی با قدرتمندان موثر و نقشگزار کشورهای دیگر در قاره های اروپا و آسیا و آمریکا همخوانی ندارد و کلّا به کژفهمی مسئله شدّت میدهد به جای آنکه اصل قضیه را در مرکز تفکّر و راهیابی از بهر حلّ مُعضل مدد کند. حکومت آخوندی از برآیندهای ناگهانی فاجعه 1357 نیست؛ بلکه در سال 1357 از دهانه معضلات نهفته در اعماق تاریخ و فرهنگ و اجتماع هزاره ای ایرانیان  همچون آتشفشان پدیدار شد و بر سرنوشت ایران و ساکنانش تا امروز حاکم اقتلویی ماند. در باره چرایی بروز و تجزیه و تحلیل علل دوام کاست آخوندها نباید شبانه روز به توصیف و تشریح دامنه هایی اکتفا کرد  که اظهر من الشّمس هستند و رسواگر رفتارها و کردارها و گفتارهای زمامداران و ارگانها و سازمانها و موسسات دستگاه آخوندی؛ بلکه باید تا میتوان از سطح مسائل پیرامونی فاصله گرفت و علّت وجودی حکومت فقاهتی را در ریشه های تاریخی و فرهنگی و مناسبات اجتماعی ساکنان ایران ردیابی کرد.

بحث از اینکه مردم ایران هستند که میتوانند حکومت فقاهتی را خلع و عزل کنند، مبحثیست که بیش از چهار دهه در زبان و قلم انواع و اقسام مخالفین حکومت فقاهتی جاری و ساریست و بالطّبع نیز هر کسی کلمه «مردم» را بدانسان که دوست میدارد، تعبیر و برداشت میکند. حتّا آخوندها نیز مدام صحبت از «مردم» میکنند، ولی هر بچّه دبستانی میداند که کلمه «مردم» از لحاظ دستور زبانی، جزو «مبهمات» است و از سه نفر الی بینهایت را مشمول میشود. بنابر این بحث از مردم کردن در حوزه «سیاست»، خلط مبحث است و کژروی و خشت بر آب زدن و مدام همچون شتر عصّارخانه به گرد کلاف مسائل وطنی چرخیدن. برای اینکه بتوان درک درست و تقریبا دقیق و محاسبه پذیر از مشکل داشت، نباید تمام هنر و استعداد خود را بر شناخت و برآورد و ارزیابی امکانها و توانمندیها و تجهیزات و کلّا وضعیّت لژیستیکی طرف مقابل گذاشت؛ بلکه بیش از هر چیز بر «وضعیّت و میزان آمادگی» آنانی تمرکز کرد که در صف مخالف حُکّام ایستاده اند.
اگر بخواهیم «مردم» را معنا کنیم و تعریفی که شایسته کاربردی داشته باشد و آنها را در اقدام برای رویارویی با حُکّام تا حدّ وزنه ای کلیدی ارتقا دهیم، آنگاه نیک است با درایت و ژرفبینی از خود بپرسیم «مردمی» که ما میخواهیم آنها را پایه و اصل تحوّل بشماریم در چه وضعیّت هوشیاری و بیداری و درایت و پیگیری استقامتی هستند. با زیر ذرّه بین گذاشتن جمعیّت ایران و برآوردهای آماری و در نظر گرفتن و کم و کسر انواع و اقسام ضعفها و کمداشتها و میزان ارقامی خردسالان و بیماران و کهنسالان و علیلان و امکانها و درجات و غیره و ذالک از هر لحاظ که لازم باشد، میتوانیم شاید به حدّاقلی بیست میلیونی دست یابیم که بیشتر از هر چیز جنبه آماری و کمیّتی دارند و از چند و چون «کیفیّت رفتاری آنها»، هیچ دانش قطعی وجود ندارد. حضور میلیونی انسانها در جامعه همواره با خطرات غافلگیر کننده از تمام ابعاد ممکن و محتمل همراه است و هیچ تضمینی وجود ندارد که نشان دهد و اثبات کند حضور میلیونی میتواند به گونه ریشه ای چیزی را ساقط کند که قطع شدنش از دوامش بیشتر بهره آور و نتیجه بخش است.
حکومت کاست آخوندها در تحت شرایط فعلی جامعه و همچنین حسب پیامدهای بیش از چهار دهه حکومت فاجعه بار و مملوّ از غارتگریها و آسیبها و خونریزیها و کشتارها و ستمهای بیشمار و آزار و اذیّتهای جنون آمیز و نابودی هر چیزی که خردلی از زندگی نشانه ای داشته است به هیچ دژ مردمی که مخالف سر سخت آن باشد، چه در داخل ایران، چه در خارج از ایران متّکی نیست؛ بلکه از یک طرف به کمّیت آماری از افراد مسلّح همان مردمی اتّکا دارد که مدام به نام آنها؛ ولی علیه آنهاست و از طرف دیگر به قدرتهایی اتّکا دارد که شرط غارت منابع طبیعی و انسانی خاورمیانه را در گرو تضمینات لازم برای بقاء حکومت خودش مشروط میداند.
بنابر این بحث از ساقط کردن حکومت کاست اخانید و خلع و عزل فونکسیونرهای آن باید در گرهگاههایی تمرکز کند که تکیه گاههای حکومت به شمار می آیند؛ نه تمرکز بر حول و حوش پایه ها و ستونها و اهرمهایی که نقطه مقابل حکومت هستند. مردم مخالف زمانی میتوانند معادله زور آزماییهای اقتداری و تکبّر تسلیحی حُکّام قدرتپرست الهی را خنثی کنند که نیروهای مخالف سیستم – خواه در خارج از ایران باشند، خواه در داخل ایران – هیچگاه اقدامات مردم را در هر برهه غافلگیر کننده – خواه آگاهانه باشد، خواه ناگهانی و آذرخشی - که پدیدار شود تعبیر و تفسیر فرقه ای و گروهی و سازمانی و حزبی و عقیدتی و امثالهم و همچنین مصادره به مطلوب نکنند؛ بلکه در همآوازی با مردم تا آخرین لحظه فقط جنبه همپیمایی را ایفا کنند؛ یعنی کاری که تا امروز فقط با شکست روبرو شده است؛ زیرا هر نحله ای خودش را جانشین به حقّ حکومت فقاهتی میداند بدون آنکه برای شعور و فهم و حقّ گزینش مردمی که مدام مرغ سفره عزا و عروسی هستند، پشیزی ارزش قائل باشد. آقای ستوده گرامی!، آن ماری که باید سرش کوبیده شود در داخل ایران نیست؛ بلکه در بیرون مرزهای ایران و پراکنده در سراسر جهان است که امکان حکومت اژدهای فقاهتی را در طول بیش از چهار دهه با توفیقات الهی تامین و تضمین کرده است. راز دوام حکومت آخوندی در بیرون مرزهاست؛ نه داخل مرزهای ایران.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان
جمعه, 10.11.2023 - 19:08 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.