رفتن به محتوای اصلی

چرا روزنامه نگاران سال 54 افشاگری نکردند؟ کشتار نه نفر بر تپه های اوین..
29.11.2023 - 08:46

 

 سخنان آقای احمد فراستی که دوستان با بی میلی به آن گوش دادند بلکه چیزی به نفع خودشان بیرون بکشند موجب بحث های فراوانی شد. جای تاسف است که فقط من باشم که مبلغ منطقی فکر کردن باشم و دست و پا زدن های ترحم برانگیز مخالفان نظر نگارنده واقعا باعث تاسف بود. خیلی آدم باید مغرض باشد که تصور کند که من دارم برای ساواک آبرو دست و پا میکنم. شکنجه آبرو نیست و در ساواک شکنجه بسیار رخ میداد. من هم آدم ابلهی نیستم که بخواهم تبلیغ ساواک را بکنم. فقط زیر بار این نمیروم که دوغ و دوشاب را کسی به خوردم بدهد و دهه ها به ریشم بخندد. تا دوسال پیش دوغ و دوشاب را بعنوان حقیت پذیرفته بودم تا آنکه سخنان احمد فراستی مرا به فکر واداشت و خودم را ملامت کردم که چرا راحت این روایت را پذیرفتم و سبک سنگین نکردم. اما بپردازیم به این مقوله.

دلیل این که دوستان باور نمی کنند که کشتار تپه های اوین دروغ باشد باز میگردد به ساختار ذهنی خودشان در مورد کار و فعالیت گروهی. نگاه شان به ساواک نگاهی سازمانی و چریکی است. خیال میکنند که چون در سیاهکل رفقا برای خلاصی رفیق شان از پاسگاه اقدام کردند پس ساواکی ها هم برای انتقام رفیق شان نه نفر را به رگبار بسته اند. رفقا در نگاه به ساواک برای تحلیل بهتر باید از این ذهنیت بیرون بیایند. ساواک یک دستگاه دولتی بود نه یک جمع گانگستری یا جمع درویشان یا سازمان تروریستی و چریکی که بخاطر رفیق کشته شده شان بخواهند انتقام بگیرند و این تکه را رفقا نمیگیرند چون به ساواک به چشم تیم چریکی مثل خودشان نگاه میکنند. رفقا لازم است که از این چارچوب ذهنی بیرون بیایند  و از بیرون به صحنه نگاه کنند. ساواک یک دستگاه مسئول دولتی است و کارهایش باید قانونی باشد. یک ساواکی حتا اگر از قتل همکارش بدست چریک ها هرقدر هم تشنه انتقام باشد حتما میداند که اگر کشتار بر تپه های اوین صورت بگیرد و گندش در بیاید اینها به جرم قتل عمد اگر اعدام نشوند حتما به زندان های طولانی مدت محکوم خواهند شد. چه کسی حاضر است چنین ریسکی بکند و زندگی خود و خانواده اش را بر باد بدهد؟ اگر شما بودید میکردید؟ با شناختی که امروز از شاه پیدا کرده اید تصور می کنید اگر گزارشی از این قضیه جلوی شاه میگذاشتند چه عکس العملی نشان میداد؟ اگر فکر می کنید که شاه که به آنها کارت صدآفرین میداد با شما حرفی ندارم و تربیت کسی را که نمیخواهد بفهمد چون گردکان بر گنبد است. و غیر ممکن است که ساواکی ها از این اخلاق شاه بیخبر بوده باشند. شما عضو ساواک باشید آیا حاضرید برای همکاری که در راه انجام وظیفه کشته شده دست به آدم کشی بزنید؟ چرا؟ چرا مرتکب قتل عمد شوید و خطر اعدام و زندان را بجان در حالیکه هیچ مسئولیت قانونی در این مورد ندارید؟ آنهم در شرایطی که دارید همه خانه های تیمی را از دم تار و مار می کنید و از کشته پشته ساخته و پیروز صحنه هستید؟ اگر انتقامی میخواهید بگیرید خب به هنگام حمله به خانه تیمی آنها را به قتل میرسانید و دلتان را خنک می کنید چرا بلاهت روی تپه های اوین را مرتکب شوید؟ اگر شما یک ساواکی بودید اینطور عاقلانه فکر نمی کردید؟ مشکل اینجاست که شما توانایی تجسم یک ساواکی بودن را ندارید و ضعف ذهنیت شما ذهنیت رفیقانه و چریکی و دراماتیک است و مطمئنم بسیار علاقمند به فیلم قیصر هم هستید!
حال فرض شما که بر اساس اعترافات تهرانی بر تپه های اوین کشتار صورت گرفته  بررسی کنیم. فرض کنیم که همه آنچه فراستی می گوید صحنه سازی باشد. یعنی ممکن است چریک های زندانی روی تپه های اوین تیرباران شده باشند، تیر خلاص به آنها زده باشند، بعد در خیابان جلوی مردم و دوربین تلویزیون صحنه سازی کرده باشند (حال جسد تیرباران شده و تیر خلاص خورده چگونه میتواند از جلوی مردم شاهد از ون بیرون بپرد و فرار کند و شرح آنرا مردم شاهد در مصاحبه با تلویزیون بگویند توضیحش با شما).  بعد اجساد را برده باشند بیمارستان ارتش (مجروح را به بیمارستان میبرند و جسد را به پزشکی قانونی میبرند نه بیمارستان بماند) بعد پزشک هایی که گزارش فیک داده اند و پزشکی قانونی که گزارشش موجود است و همه اینها پرونده سازی کرده باشند و  فرض کنیم ساواک صحنه سازی و پرونده سازی کرده باشد. آبا شما دوستانی که مخالف نظر من هستید به این فکر کرده اید که چرا در جریان محاکمه تهرانی کسی را از پزشکی قانونی یا بیمارستان ارتش نیاوردند که شهادت بدهد که اعترافات تهرانی حقیقت دارد؟  و مثلا... شاهدان در دادگاه شهادت بدهند که ساواک کارمندان پزشکی قانونی و پلیس راهنمایی و سربازان را با تهدید به نوشتن گزارش فیک وادار کرده؟ چرا هیچ شاهدی در دادگاه حاضر نشد که به صحت اعترافات تهرانی شهادت بدهد؟ ینی آن همه حقوقدان و قاضی امثال شیرین عبادی انقلابی کسی به ذهنش نرسید که اینجای کار میلنگه؟ کسانی دکتر حقوق مثل دکتر سنجابی و سایر دوستان جبهه ملی؟ بخاطر داشته باشیم که قبلا نوشته ام که صرف اعتراف به قتل توسط متهم اثبات جرم نیست. محاکمه کنندگان خیلی راحت میتوانستند دهها شاهد از پزشکی قانونی که حالا انقلابی شده و نیز پلیس راهنمایی و بیمارستان شاهد بیاورند که شهادت بدهند که اجساد تیر خلاص خورده و آنچه تلویزیون گزارش کرده  و گزارش های ما همه فیک بوده و ساواک ما را به این کار مجبور کرد. چرا در این سالها در شرایطی که حتا از بی اهمیت ترین مسائل مربوط به رژیم سابق گزارش و خاطره تعریف شده چرا حتا یک نفر از اینها از پلیس راهنمایی، مردمی که شاهد بودند، پزشکی قانونی نیامد در دادگاه شهادت بدهد یا بعد ها خاطره تعریف کند؟ قضیه خیلی ساده برای این است که بیرون کشیدن حقیقت به نفع هیچ کس بجز ساواک و محمدرضاشاه تمام نمیشود. کسانی که اعترافات تهرانی را باور کردند چگونه به تاول های ذهنشان بگویند که تمام این مدت گول خورده اند و ساده لوحانه آنچه دادگاه به خوردشان داده با کمال میل بلعیده اند. و حالا به آنها بگویی که آنچه بلعیده ای نجاست بوده.. خب طبیعی است که پذیرش آن سخت است. اما از نظر دور نداشته باشید که شما دارید به حقیقت خیانت می کنید. ساواک کسی را ماچ نمی کرد و شکنجه میکرد. اما یک داستان را ساخته و پرداخته باشند و طی دهه ها شما به آن باور داشته باشید و حالا به شما بگویند که بازی خورده اید همانقدر تغییر ذهنیت در این مورد سخت است که یک مسلمان را بخواهید مسیحی کنید. اما ضرر اصلی روشن شدن حقیقت را اول از همه رژیم اشغالگر اسلامی و به دنبالش حزب توده، چریک های فدایی، سازمان مجاهدین، جبهه ملی و سایر داستان سرایان و دروغ گویان تاریخ ضرر می کنند. گزارش های تلویزیونی مسلما در آرشیو تلویزیون و نیز گزارش های پزشکی قانونی و پلیس راهنمایی در دسترس هست. هیچکس صدای رگبارها و شلیک های تیر خلاص را از فاصله چند کیلومتری نشنید؟ حتا زندانیان سیاسی زندان اوین که صدای گلوله بیخ گوش شان بود یا نگهبانان؟ مگه ممکنه؟ مگه میشه؟  خاطرات مردمان شاهد. و من یکی که آن زمان دقیقا آن گزارشهای تلویزیونی را دیدم و در روزنامه ها خواندم. و هیچ کس نه خبرنگاران روزنامه های وقت و نه مخالفان رژیم که گناه نکرده برای رژیم شاه میتراشیدند نگفتند که این گزارش ها پیرامون کشته شدن آن نه نفر در حال فرار فیک بوده. آیا در روزنامه ها هم کسی اسلحه بیخ گوش هیات نویسندگان و سردبیری روزنامه ها گذاشته بود که گزارش فیک بنویسند؟ ینی یک نفر هم از آن روزنامه نگاران چپی و انقلابی نبود که در همان سال 1354 به خودش زحمت بدهد و دروغ ساواک را برملا کند و بین مردم پخش کند؟ من مطمئنم اگر ساواک چنین بلاهتی و جنایتی را مرتکب میشد حتما خبرنگاران مغرض این روزنامه ها آنرا ده برابر میکردند و در شبنامه ها مینوشتند و یا خبرش به ارگان ملکه الیزابت بی بی سی عزیز میرسید و عفو بین الملل غوغا بپا میکرد. آخه بابا.. رفیق، عزیز، نازنین، ... التماس یک جو تفکر! ساواک میگوید که این نه نفر روز روشن در مقابل چشم مردمان فرار کرده و از پشت تیر خورده اند. و حتا یک نفر در آن جو هیات تحریریه انقلابی نباشد که بگوید این قضیه فرار از ون  رخ نداده و ساواک دروغ میگوید. 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

محسن کردی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

محسن کردی

In reply to by دارا گلستان

عنوان مقاله
آقای دارا گلستان گرامی

 ممنونم از توضیح تان. متاسفانه رادیکال هایی که نمیتوانند با گذشته شان تسویه حساب کنند یا تحلیل درستی از شرایط ندارند و بر ایدئولوژی «حرف مرد یکیست» که ریشه در هزاره های ایرانی دارد برای شان سخت است که بپذیرند راهی را اشتباه رفته اند. اصولا برای ایرانی جماعت اعتراف به اشتباه یکی از مشکل ترین کنش هاست. دلیل آن نه این که تواضع نداشته باشند بلکه یک دلیل فرهنگی است و آن جنبه نداشتن اطرافیان یا طرف مقابل است. کافیست یکی در فامیل یا جمع دوستان یا گروه سیاسی به اشتباهی اقرار کند. از فردا روز چنانچه نظری بر خلاف نظر دیگران بدهد کبابش می کنند که: تو همان نبودی که فلان اشتباه را کردی حالا دوباره آمدی فلان موضع را داری؟ در همین سالها مگر کم شاهد بودیم که افراد بخاطر مواضع گذشته شان زیر ضرب گرفته و لعن و نفرین شده اند؟ این سخاوت و انسان منشی کم دیده میشود که پس از یک اعتراف پرونده گذشته کسی را پاک کنیم. نمونه بسیار بزرگ و بسیار کارآ برای راندن مخالف سیاسی را در سازمان مجاهدین در طی سالها شاهد بودیم و هنوز هم ادامه دارد.  اگر یک مجاهد سابق از سازمان انتقاد کند میشود «بریده مزدور». و بریدن نزد ایرانیان نسل ما یک گناه نابخشودنی بود. من نزد سلطنت طلبان یکی از منفورترین ها هستم چرا که پرویز ثابتی را به تمامی تایید نمی کنم و به کارکرد ساواک ایراداتی را وارد میدانم یا ایراداتی را به محمدرضاشاه وارد میدانم. برای سلطنت طلبان تایید بی چون و چرای آن دوران نشان پختگی و ایران دوستی است  و برای جمهوریخواه چه ملی چه چپ و چه مذهبی رد کردن آن دوران و بعد خفه شدن برای همیشه نشان صداقت است. سالها دقت میکردم نیروهای چپ وقتی از «حق مردم» دم میزدند در واقع از حق خودشان حرف میزدند. گرفتاری را داریم. 

ی., 03.12.2023 - 10:50 پیوند ثابت
دارا گلستان

عنوان مقاله
آقای کردی

آقای کردی عزیز، من یک توضیح کوتاه به شما بدهکارم،

هیچوقت به لحاظ تفکر اکثریتی نبودم و همیشه بهمین منظور فرد نا محبوبی بودم و سالهای زیادی است که هیچ تماسی (بیش از شاید دقیقا نمیدانم ) ۱۵سال باشد که  با آنها ندارم و  اصولا از "سیاست" خصوصا از نوع جهان سومی و سو سیالیستی آن شدیدا بیزارم. به اعتقاد من "جنبش فدایی" بعد از بهمن سال ۱۳۵۷ جوان مرگ شد و درگذشت.

ش., 02.12.2023 - 23:54 پیوند ثابت
محسن کردی

In reply to by لاچین

عنوان مقاله
کشتار بر تپه های اوین

من از کجا بدانم که لاچین چه کسی هست و نیازی ندارم احترام کسی که توهین میکند را نگه دارم. اگر جایی رجز خوانده ام فتیله پیچ کردم یک اصطلاح در کشتی هست من نمیدانم کجتش توهین آمیز و برخورنده است. اما تو هربار و هرکجا که من کامنتی گذاشته ام یا حرف زده ام بحثی را مطرح نکرده ای و آمدی مسخرگی و لودگی کرده ای پهلوان پنبه و گروهبان و من اهمیت ندادم. اما هنگامی که ماهها مسخرگی کردی و هنر دیگری نداشتی لازم دیدم آنچه حق تو بود را کف دستت بگذارم. کامنتهای تو که چیزی برای بحث نداری و فقط بخاطر نفرت از فارس زبانان کامنت میگذاری و  فقط ماهها لودگی میکنی مصداق خرمگس معرکه است و بس! من اگر بودم نو را برای همیشه بلاک میکردم. سایتهای اخبار روز و ایران امروز و گویا اجازه لودگی به کسانی مثل تو را نمیدهند. اگرنه هرگاه حرف منطقی داشتی در قدیم محترمانه پاسخ داده ام. ولی تو وقتی کم آوردی متوصل به متلک شدی و ول نکردی نا من مجبور شدم با کلمات رکیک پاسخ ات را بدهم. بابد از لودگی هایت عده ای که تورا میشناسند باهم به ریش من میخندیدید. وقتی آس فخش رکیک را برایت رو کردم دیگر شرم حضور نزد دوستانت باعث شد نتوانی به همان میزان پاسخ بدهی و قریاد واشریعتا و وا توهینایت بلند شد. اگر نزد دوستانت نان لاچین ناشناس بود با کینه و نفرتی که از فارسها داری بسیار بدتر واسخ مرا میدادی. با من ناجوانمردانه مصاف کردی و من هزینه آبرو دادم نا با فحش های رکیک ام دهان لوده گو و بی مصرف تو را ببندم. تو مشکل و عقده روانی داری و عقده هایت را با فرغون کامنتهای نجس ات به اینجا میاوری و بر خوانندگان خالی میکنی.  من جلوی تو را با دادن هزینه گرفتم که امروز مودبلنه حرف میزنی و کفشهایزمن و کیانوش را لیس میزنی. 

ش., 02.12.2023 - 18:38 پیوند ثابت
محسن کردی

In reply to by لاچین

عنوان مقاله
کشتار بر تپه های اوین

من از کجا بدانم که لاچین چه کسی هست و نیازی ندارم احترام کسی که توهین میکند را نگه دارم. اگر جایی رجز خوانده ام فتیله پیچ کردم یک اصطلاح در کشتی هست من نمیدانم کجتش توهین آمیز و برخورنده است. اما تو هربار و هرکجا که من کامنتی گذاشته ام یا حرف زده ام بحثی را مطرح نکرده ای و آمدی مسخرگی و لودگی کرده ای پهلوان پنبه و گروهبان و من اهمیت ندادم. اما هنگامی که ماهها مسخرگی کردی و هنر دیگری نداشتی لازم دیدم آنچه حق تو بود را کف دستت بگذارم. کامنتهای تو که چیزی برای بحث نداری و فقط بخاطر نفرت از فارس زبانان کامنت میگذاری و  فقط ماهها لودگی میکنی مصداق خرمگس معرکه است و بس! من اگر بودم نو را برای همیشه بلاک میکردم. سایتهای اخبار روز و ایران امروز و گویا اجازه لودگی به کسانی مثل تو را نمیدهند. اگرنه هرگاه حرف منطقی داشتی در قدیم محترمانه پاسخ داده ام. ولی تو وقتی کم آوردی متوصل به متلک شدی و ول نکردی نا من مجبور شدم با کلمات رکیک پاسخ ات را بدهم. بابد از لودگی هایت عده ای که تورا میشناسند باهم به ریش من میخندیدید. وقتی آس فخش رکیک را برایت رو کردم دیگر شرم حضور نزد دوستانت باعث شد نتوانی به همان میزان پاسخ بدهی و قریاد واشریعتا و وا توهینایت بلند شد. اگر نزد دوستانت نان لاچین ناشناس بود با کینه و نفرتی که از فارسها داری بسیار بدتر واسخ مرا میدادی. با من ناجوانمردانه مصاف کردی و من هزینه آبرو دادم نا با فحش های رکیک ام دهان لوده گو و بی مصرف تو را ببندم. تو مشکل و عقده روانی داری و عقده هایت را با فرغون کامنتهای نجس ات به اینجا میاوری و بر خوانندگان خالی میکنی.  من جلوی تو را با دادن هزینه گرفتم که امروز مودبلنه حرف میزنی و کفشهایزمن و کیانوش را لیس میزنی. 

ش., 02.12.2023 - 13:33 پیوند ثابت
کیانوش توکلی

دوستان محسن کردی و لاچین گرامی : لطفا از هر دو شما می خواهم درگیری شخصی را کنار بگذارید و بدون فحش و کلمات تحریک کننده به کامنت های محتوایی بسنده کنید . در همین جا از لاچین می خواهم یک امیل به بنده بزند .

ش., 02.12.2023 - 07:56 پیوند ثابت
لاچین

عنوان مقاله
چرا روزنامه نگاران سال 54 افشاگری نکردند؟ کشتار نه نفر بر تپه های اوین

ســـالام دوســلار...
آقای محسن کردی.. این توهمات و خیالات شما ست که فکر میکنی من با چندین اسم کامنت میگذارم. بنده از دو کامپیوتر خانگی و سر کاری خیلی سال هاست که در این سایت با اسم مستعار « لاچین » کامنت میگذارم. گرداننده گان ایران گلوبال با پی گیری IP Address می توانند این موضوع را پی گیری بکنند. در این چندین سال , کارکنان محترم ایران گلوبال ثابت کرده اند که از یک روش دموکراتیکی و با گرداننده گی (( عفت کلام )), این سایت را مدیریّت میکنند. ولی ادبیات لمپنی شما با همان زبان چاله میدانی به ارزش واقعی این سایت خیلی زیان و ضرر میرساند. کسی که در کامنت مینویسد که همه را ( فیتیله پیچ ) میخواهد بکند, خطاب ( .......... ) به این شحص توهین نیست ولی استفاده از کلماتی همچون ( گه زیادی نخور, جاکش, نفهم, بیشعور و .........) نشانگر تندرستی روانی و رفتار اجتماعی یک شخص را کاملآ نشان میدهد.
در ضمن , عشق و علاقه یک شخص به سرزمین مادری و زبان مادری هیچ وقت از گناهان کبیره نبوده و نحواهد بود. این شما ها هستید که ایران را دانسته و یا دانسته به سوق (( تجزیه )) پیش می برید. در ضمن در طول تاریخ ( طلاق های سیاسی ) همیشه بوده و خواهد بود. در آینده نه چندان دور , خود روسیه هم به 14-15 جمهوری های مستقل تقسیم خواهد شد.
https://www.youtube.com/watch?v=T42rcI6Ekxs
دوستان اگر وقت کردید به فحش های مودبانه ..................بار دیگر گوش بکنید. سیز ساغ , من سلامت

ش., 02.12.2023 - 06:50 پیوند ثابت
محسن کردی

عنوان مقاله
چرا سال54 روزنامه نگاران افشاگری نکردند

من اونجا که هدفم کسی دیگری بود متوجه شدم که نوشته ام به بچه های اکثریت توهین غیر مستقیم کرد و عذرخواهی کردم و از کیانوش خواستم کامنت مرا حذف کند. 

دارا گلستان عزیز، بله نام من محسن کردی است. در پالتاک هم نام مثل بقیه نام مستعار داشتم : مهرایران mehreiran و با دوستان فدایی هم از همونجا حشر و نشر داشتیم. من سال 64 از ایران خارج شدم و از طریق سازمان ملل بعنوان یک نظامی که کشورش در حال جنگ هست به سوئد آمدم و از کسی کمک نگرفتم. از همان آغاز هم از 35 سال قبل در کیهان لندن و سپس در روزنامه نیمروز با نام واقعی محسن کردی به نوشتن پرداختم و در  روزنامه نیمروز لندن ستون خودم را داشتم. ممنون که دوستان فدایی به هم میهنان مان خدمت کردند. ما هم خدمت کردیم. منتی بر هم نداشته باشیم و ترازو بر نداریم که سلطنت طلبها بیشتر به پناهنده ها کمک کردند یا چپ ها. ولی حالا که بحث رو پیش کشیدید چپ ها به همین راحتی کسی رو تایید نمی کردند اما هرکس در خانه مشروطه خواهان رو میزد با یک برگه تاییدیده بیرون میرفت و کشور میزبان که میدید طرف از خودشان است خیلی زود کار پناهندگی شان جواب میگرفت. در شرایطی که کیس چپی و مجاهد به چند سال میکشید کیس های سلطنت طلبی ظرف چند ماه اقامت میگرفتند. بهرحال موضوع بحث ما چیز دیگریست و از دیدار دوباره شما خوشوقتم. نام شما برایم آشنا بود ولی منشاء آنرا نمیدانستم. 

جمعه, 01.12.2023 - 11:21 پیوند ثابت
محسن کردی

عنوان مقاله
چرا سال54 روزنامه نگاران افشاگری نکردند

 به به... آقا لاچین شاغلام و چیزای دیگه.... مشتاق دیدار، پارسال دشمن امروز متلک پران. دلمون براتون تنگ شده بود قربان! دیدی چه خوب زدم به هدف؟ دیدی چه خوب شناختمت؟ مشکل شما همینه عزیز.. شما حرفی برای گفتن نداری و میایی میگی مثلا پهلوان پنبه یا گروهبان.. هزینه ای هم بابتش نمیدی. یعنی میایی یک نفر که با اسم و رسم واقعی خودش حضور داره رو بهش توهین میکنی. یعنی نشستی در سنگر نام مستعار و به یک بی دفاع در کمال نامردی، ناجوانمردی توهین میکنی.  آنوقت توقع هم داری که با نام مستعار بدون دادن هزینه با دست آویز آزادی بیان کیانوش اجازه بده اینجا و توهنی کنی و  چیزی نشنوی؟  من حتا هنگامی که به تو فحش میدهم هزینه میدم چون به من میگن بد ننویس اما تو را چه کسی میشناسه؟  من وقتی به نام مستعار تو - لاچین -  متقابلا در مقابل توهین ات بهت توهین میکنم  هم بهت بر میخوره و رنج میبری. پس درک داری که توهین کردن آزار دهنده و نوعی شکنجه است  با این وجود بازهم دست بر نمیداری. میدانی چرا؟ چون در ذات نهایت حرامزادگی، پست فطرتی، قسی القبی یک آدم روانی رو داری. این رفتار میتونه از طرف کسی باشه که فقط مشکل و عقده اش در زندگی اش دشمنی با فارس زبان هاست.  تو یک ترک جدایی طلب شوونیست هستی که از فارس زبان جماعت نفرت داری.  براای این که شناخته نشی نزد اهل سیاست که تو را خوب می شناسئد با نام واقعی خودت نمیایی که چهره کریه ات رو همه بشناسند.  حالا هم باز نتونستی جلوی خودت رو بگیری اومدی نوشتی گاوچران که من هرچه لیاقتت هست بهت دادم جاکش پست فطرت! هرکس که  تو را می شناسه و به تو بابت این رفتار تذکر نمیده یک جاکشی هست مثل خودت. و تو مازوخیست عاشق فحش های من هستی جاکش. خوب جایی اومدی. 

جمعه, 01.12.2023 - 11:08 پیوند ثابت
دارا گلستان

عنوان مقاله
آقای کردی اگر واقعا این نام شما باشد!!!

اتاق پالتاک اگر بوده باشی حتما با نام من آشنایی !

وقتی که شما و مانند شما ها در جلوی دیوار پناهندگی صف کشیده بودید و ....

خیلی از ما اکثریتی ها برای نجات امثال شما ها تلاش میکردیم. اتاق اکثریت تا جایی که من بیاد دارم حتی آقای سکویی را وادار میکرد که بداند" شرط حضور ادب است"

جمعه, 01.12.2023 - 03:40 پیوند ثابت
لاچین

عنوان مقاله
چرا روزنامه نگاران سال 54 افشاگری نکردند؟ کشتار نه نفر بر تپه های اوین..

ســـالام دوســـلار...
خیلی جالب است که آقای محسن کردی با این ادبیات لمپنی می تواند به دیگران توهین و فحش بدهد و ایران گلوبال آن را درج بکند تنها به این خاطر که اسم شخصیش را می نویسد ولی بنده به خاطر اینکه ایشان را ( پهلوان پنبه ) با سم مستعار « لاچین » خطاب میکنم آن هم به دلیل اینکه خودشان چند سال پیش در این سایت نوشتند که همه را ( فیتیله پیچ ) میخواهند بکنند , کامنت من حذف می شود.. باز هم نظری به ادبیات لمپنی ایشان توجه بکنیم.
....................................

عنوان مقاله گاو نر...
گاوچران پدر نفهمت بود که مخبطی مثل تو را تحویل جامعه داد که بر این عقیده ای که چون همه اشتباه کردند و یک گهی خوردند تو هم باید بخوری. ادب داشته باش جاکش! بیشعور اگر عقل ات ضعیف هست که تجزیه و تحلیل کنی یا نتیجه تحلیل من خبط عقل تو امثال تو را اثبات میکند بهتره که گه زیادی نخوری. اگه حرف نزنی کسی نمیگه لالی. گه میخوری اینجا متلک مینویسی جاکش.
.............................................................

جمعه, 01.12.2023 - 01:03 پیوند ثابت
محسن کردی

عنوان مقاله
چرا روزنامه نگاران سال 54 افشاگری نکردند

 ایراداتی که به نحوه گرفتن مصاحبه میشود را ناوارد میدانم. حبیب لاجوردی پروژه تاریخ شفاهی ایران را با دهها فرد سرشناس مصاحبه کرد و هیچکس.. هیچکس معترض نشد که چرا نظرات مخالف در آن گنجانده نشد یا بجای تعریف خاطرات و تفسیرهای مصاحبه شونده نظرات مخالفان او را نیز بلافاصله انشتار دهند. با هرکس مصاحبه میشود و خاطره برای شنیدن خاطرات او و نظرات او پیرامون مسائل است نه دیگری. پرویز ثابتی هم مستثنا نیست. این که مصاحبه را خود ثابتی کارگردانی کرده بود بازهم ایراد واردی نیست برعکس کار خوبی کرد چرا که مصاحبه کننده به اندازه ثابتی به زیر و بم کار آگاه نیست از کجا بداند چه سوالاتی را باید بپرسد. همه کسانی که من دیدم در این مورد مقاله نوشتند بخصوص رفقای چپ  که از ثابتی ایراد گرفتند از نوشته ها و ایرادات شان  مشخص است که  توقع داشتند  ثابتی بازجویی شود نه مصاحبه.  ثاببتی میگوید که بیست سال پیش خاطراتش را نوشته بوده.  اما من ترجیح میدادم که خاطرات او در زمان حیات داریوش همایون و اردشیر زاهدی و نهاوندی پخش میشد. ثابتی همچنین در مورد شایعه کشتار بر تپه های اوین سکوت کرد که بنظر من باید در این مورد سخن میگفت و این جای سوال است که چرا در این مورد حرفی نزد در حالی که یک مقوله بسیار مورد بحث جامعه سیاسی ایران است. البته سکوت او دال بر تایید شایعه نیست اما .. حتا اگر روایت ساواک در مورد فرار را بپذیریم و همه چیز واقعا در خیابان رخ داده باشد هنوز این شبهه میتواند وجود داشته باشد که آیا نمیشد یکی از این نه نفر مثلا کشته نمیشد و زخمی میشد؟ آیا خشم ماموران ساواک به تلافی ترور هموندان شان آنها را وادار کرده  که برای جلوگیری از فرار زندنیان به قصد کشت شلیک کرده باشند؟  چرا ثابتی در این مورد حرفی نزد؟ 

پ., 30.11.2023 - 11:44 پیوند ثابت
محسن کردی

عنوان مقاله
کامنت آخر منو ندید بگیرید

 کیانوش در کامنت قبلی من توهین من غیر مستقیم به دوستان فدایی وصل شد منظوری نداشتم از این بابت عذر میخوام مقصود من فقط همان شاغلام بود لطفا کامنت قبلی من رو پاک کن. 

چ., 29.11.2023 - 21:07 پیوند ثابت
محسن کردی

عنوان مقاله
دست به مهره بازیه

ببین عزیز.. انصاف داشته باش دیگه.. اینجا خانواده نشسته خو.. زشته! اول باید اعتراض میکردی به اون جاکش که به من گفت گاوچران و چون او شروع کرد دست به مهره بازیه و من خارش را از پایش بیرون کشیدم. منو که میشناسی.. حالا درسته اون بچه پرروی وقیح اسم مستعار داره اما هم کیانوش میدونه کیه و هم رفقا و همپالکی هاش و فحش های دبش من جای خوبی میشنه.  اصن میدونی چرا این بابا اینجوریه رفیق؟ این تنش میخاره. و تنی که خارش میکنه خودش با گاوچران خواندن من سفارش میکنه

بیست سال پیش  برنانامه پالتاک که مثل کلابهاوس بود یک دکتر سکویی بود که همه رفقا ایشون رو میشناسن و ارادت خاصی به ایشون دارن. یه مردکه ی الدنگ فحاش که فحش های مودبانه رکیک دبشی میده که تو گیپ ها و ایموجی ها ملت ازش استفاده میکنن. من اصلا عارم میومد با این ادم دهن به دهن بشم و سایه منو با تیر میزد. اما عجیب بود در حالیکه اتاق بچه های فدایی و غیره مثلا 70 نفر مشتری داشت، اتاق این آدم سر به دویست نفر میزد و گاه یک اتاق اضافه میزدند چون پالتاک اتاقهای بیش از دویست کاربر نمیشد داشت. و وقتی اتاق رو باز میکرد یه دفه میدیدم اتاق بچه های فدایی از 70 نفر رسید به 15 نفر یا هفت نفر!! ای بابا.. اینا کجا غیب شون زد. دقیا اینا موقعی غیب شون میزد که دکتر سکویی اتاقشو باز میکرد. کاشف بعمل آمد که رفقا از اتاق خودشون جیم میشن برن اتاق سکویی فحش بخورن هاهاها. دلیلش میدونی چی بود؟ رفقا از انقلابشون پشیمون بودن و سکویی اینها رو زیر و رو میکرد با فحشهاش و اینا کیفور میشدن. رفقا از خودشون بخاطرانقلاب شون نفرت داشتن و اینجور آدما مثلا با تیغ روی دست شون رو میخراشند. فحش های سکویی همان کار تیغ را میکرد و اینا کیفور میشدن. برای اینه این جاکش از من طلب فحش میکنه

چ., 29.11.2023 - 20:45 پیوند ثابت
صبا

عنوان مقاله
ویرایشگر مخبط

جناب توکلی ! چرا پارتی بازی میکنی ؟
کلمه " الدنگ" را در کمنت، نقطه چین کردی، ولی کلمه "گه خوری " محسن کردی را ، در کمنت منتشر می نمایی!؟

چ., 29.11.2023 - 17:27 پیوند ثابت
حیدربابا

عنوان مقاله
آب را

............
آب را از سرچشمه زلالش بنوش !
" پس چه ایسن" ........................... همان "رلاتویسم " لاتین است؛ که حداقل 200 سال در فرهنگ غرب وجود دارد و به معنی "نسبی کردن" در منطق و آیین رتوریک یا سخنوری است.
مثلا کسی میگوید: ساواک 300 نفر را زیر شکنجه کشت، امثال تو پاسخ میدهند، حکومت آخوندی 3000 نفر را زیر شکنجه کشت ! و نتیجه میگیرد که: باید به نظام سلطنتی بازگشت !

چ., 29.11.2023 - 17:20 پیوند ثابت
محسن کردی

عنوان مقاله
چرا روزنامه نگاران

 من از شما معذرت میخوام در پایان پاسخم شما را با شاغلام در پیام قبلی اشتباه گرفتم. شرمنده. 

چ., 29.11.2023 - 15:05 پیوند ثابت
محسن کردی

عنوان مقاله
مغالطه پس چه ایسم

شاغلام! متد شما متد «پس چه ایسم» در فلسفه است. این لینک یوتوب را کلیک کن یا در یوتوب جستجو کن «پس چه ایسم». کمی متودولوژی مباحثه و منطق یاد بگیر بچه جان. https://www.youtube.com/watch?v=Wb-o6KQOeKw

چ., 29.11.2023 - 15:01 پیوند ثابت
محسن کردی

عنوان مقاله
من بیدارم

 من اگر بخواهم به سبک شما پاسخ بدهم پاسخم این است: امروز در شهر ما در اپسالای سوئد خیلی برف آمد. شما اگر بیدار هستی موارد ایرادی که من مطرح کردم را پاسخ بده. آن کسی خواب است که من دارم دلیل منطقی میارم که چرا کشته شدن 9 نفر بر تپه های اوین نمیتونه واقعیت داشته باشه و او جای پاسخ به حرف من میگه ما در تبریز شلوغ کردیم رادیو گفت بیگانگان بودند. 

اما چون مطرح کردی برات میگم و موضوع را باز میکنم. میخواهی نتیجه بگیری که همانطور که ساواک به رادیو دستور داد بگویند بیگانگان بودند حتما به روزنامه ها هم دستور داده بنویسند که اینها در حال فرار کشته شدند. خب من این فرض رو هم مطرح کردم و در عین حال مطرح کردم اگر چنین چیزی بوده چرا این روزنامه نگاران و هیات تحریریه در این مورد حرفی نزدند که ساواک به ما گفته فقط همین را بنویسید؟ چرا همان زمان خبرش نپیچید که قضیه چیز دیگری بوده؟ چرا همانطور که برای غرق شدن صمد حرف در آوردند حتا زمزمه ای نپیچید که اینها جای دیگری کشته شده اند؟ امروز کیانوش توکلی میگه ما در آن زمان شک داشتیم. کدام شک کیانوش؟ چه کسی در میان چریک ها چنین شکی را مطرح کرد؟ اگر نشستین هرکس یک حدسی زده حرف مفت این که نشد شک! قضیه آنقدر واضح بود و شواهد آنقدر معلوم که جای شک نبود. من دارم میگم چرا کسی بجز تهرانی در این مورد شهادت نداد؟ حالا کی خوابه؟ جواب نداری مگه مجبوری نظر بدی؟ 

چ., 29.11.2023 - 14:57 پیوند ثابت
محسن کردی

عنوان مقاله
گاو نر

 گاوچران پدر نفهمت بود که مخبطی مثل تو را تحویل جامعه داد که بر این عقیده ای که چون همه اشتباه کردند و یک گهی خوردند تو هم باید بخوری. ادب داشته باش جاکش! بیشعور اگر عقل ات ضعیف هست که تجزیه و تحلیل کنی یا نتیجه تحلیل من خبط عقل تو امثال تو را اثبات میکند بهتره که گه زیادی نخوری. اگه حرف نزنی کسی نمیگه لالی. گه میخوری اینجا متلک مینویسی جاکش. 

چ., 29.11.2023 - 14:49 پیوند ثابت
Esed Sadiq

عنوان مقاله
چرا روزنامه نگاران سال 54 افشاگری نکردند

یکی اگر بخواب واقعی رفته باشد با یک تکان دادن بیدار میشود ولی اگر خودش را به خواب رفتگی بزند هر چه تکان دهی بیدار نمیشود بعضی ها مثل محسن کردی هر چه دلیل و برهان بیاوری باز هم دنبال ساواکی ها و سلطنت است آقای کردی عصر قیام ٢٩ بهمن ١٣٥٦ تبریز رادیو سراسری گفت که یک عده اجنبی در تبریز اغتشاش کرده اند و فردای همان روز روزنامه ها همین جمله را که اجنبی ها از خارج مرزها آمدند و در تبریز اغتشاش کردند نوشتند خوب این اتفاق جلو چشم همه در روز روشن اتفاق افتاد و شرکت کنندگان کسی دیگری جز ما آذربایجانی ها نبود حتی ما جوانان آن دوره بعد ها که همدیگر را میدیدیم به شوخی میگفتیم اجنبی چطوری . واقعا دروغ به این بزرگی را ساواک به رادیو - تلویزیون و روزنامه ها دیکته میکند ولی کشتن ٩ نفر در تپه های اوین را دیکته نمیکند !!

چ., 29.11.2023 - 12:39 پیوند ثابت
غلام

عنوان مقاله
شیر گاو نر

..... ! در زمان آن...... ،رسانه آزاد وجود داشت؟ بارها نشنیدی که ساواک خبر دروغ را؛ برای نشر به روزنامه ها میداد.؟
همه دارند میگویند گاو نر است . توی گاوچران باز هم اصرار به دوشیدن ورزا داری !

چ., 29.11.2023 - 09:11 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.