..گوشه ای از..خاطرات شنیدنی دوران جوانی (ماو رفقامون) همراه با.بسیار..رویاهای نرسیدنی.....آرزوهای نشدنی و شعارهای خیلی خیلی...ماندنی..
۱...ازهاری بیچاره...ای سگ چارستاره باز هم بگو نواره
.نوار که پا نداره...دیدی سید علی دست نداره رفسنجانی ریش نداره...این خره دم نداره...آخوند شرف نداره... گوساله عقل نداره شیرعلی تخم نداره...
۲....ما میگیم شیخ نمیخوام آخوند و ملا نمیخوایم.. بجاش آبدارچی بیت عوض میشه... ما میگیم مرگ بر خامنه ای لعنت بر خمینی.. پالون شیخ عوض می‌شه...نه میر میخوایم نه رهبر نه توله های اکبر.نه شیخ میخوایم نه شالاتان نه رییس جمهور.منتخب..نه جایزه بگیران از فرنگ..
...نصرُ من‌الله و فتح قریب ...مرگ بر این سلطنت پر فریب.. زیر بار ستم شاهی نمیکنیم زندگی جان فدا میکنیم در ره آوارگی
سرنگون میکنیم سلطنت پهلوی ..بعد از مرگ شاه و
نظام شاهنشاهی.. فرار میکنم سوی آوارگی و پناهنده گی... ۳....سلطنت عامل هر اختلاس ..جمهوری اسلامی..مظهر عدل و داد است....فقط به ما نداده

والله بابام جان دروغ جرا...‌...پنداری همین پارسال بود
.......بوی گل سوسن و یاسمن اومد
بوی ملا چپی و مجاهد سوی وطن آمد اون رهبر هندی زاده با ارفرانس اختصاصی آمد
:شیخ فضل الله نوری از قبر درآمد کیانوری با شازده قاجار ز روسیه به درآمد
محصول سیب (نوفل وشاتو) نوبرانه صادراتی به وطن اومد
... .دیو چو بیرون کنی.. فرشته با آش رشته نذری به در آید
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
بگذرد این روزگارتلخ تر از عرق سگی
بار دگر آبجو تگری با ویسگی جانی واکر از فرنگ آید
بگذرد این روزگار تلخ تر از عن
بار دگر روزگار چون عسل آید
هر چه ..........و مجاهد بود ز اوین بدر آید
اختلاص دزدی و ستم دگر به آخر آید
چشم یزید زمان کور شد و شمر با عینگ ری بن اصل به درآید
رهبر خلقی.. با هیچ و خدعه کننان از سفر آمد
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
فرشته چو بیرون رود دیو در آمد
بگذرد این روزگار،تلخ تر از زهر
بار دگر عرق شمس با ماست خیار آید