رفتن به محتوای اصلی

پادشاه بریتانیا به سرطان مبتلا است؛ کاش شاه فقید ایران هم بیماری آش را اعلام می کرد
05.02.2024 - 20:21

کاخ باکینگهام در بیانیه‌ای اعلام کرد که چارلز سوم، پادشاه بریتانیا، به یک نوع سرطان مبتلا است. 

براساس این بیانیه پادشاه بریتانیا به وظایف مملکتی خود ادامه می‌دهد اما حضور او در مجامع عمومی کمتر می‌شود.

در این بیانیه آمده است هفته پیش که چارلز سوم در بیمارستان برای جراحی بزرگ شدن پروستات خوش‌خیم، بستری شد پزشکان متوجه بیماری دیگری شدند. 

آزمایش‌های بعدی نشان دادند که او به نوعی سرطان مبتلا است. درمان پادشاه بریتانیا آغاز شده است و پزشکان به اوتوصیه کرده‌اند حضورش در مجامع عمومی را به تعویق بیندازد.

کاخ باکینگهام گفته است که «پادشاه به روند درمان خود کاملا خوشبین و بی‌صبرانه منتظر است که هر چه سریع‌تر به وظایف عمومی خود بازگردد.»

در این ارتباط بد نیست مقایسه ای بکنیم با بیماری شاه فبید ایران که حتی شهبانو فرح هم از آن  خبر نداشت ولی کا گ ب و سازمان سیا از ماحرا با خبر بودند .ای کاش محمد رضاشاه پهلوی نیز بیمار ی اش را با مردم در میان می گذاشت تا انقلاب خانمانسوز رخ ندهد. چون در انصورت ،مردم ایران هرگز به خیابان‌ها  نمی آمدند تا شعار بدهند ،،مرگ بر شاه،، چون می دانستند شاه بیمار رفتنی است و نیازی به مرگ بر شاه گفتند نبود و شايد برای سلامتی او دعا نیز می کردند و با دسته های گل به دیدار  شاه می رفتند.

پادشاه ۷۵ ساله بریتانیا امروز، دوشنبه، از اقامتگاه سلطنتی سندرینگهام در نورفک به کاخ باکینگهام در لندن بازگشت. به گفته کاخ باکینگهام، پادشاه روند درمان سرپایی را شروع کرده است.

جزئیات بیشتری درباره پیش‌آگهی و پیشرفت سرطان منتشر نشده است.

او روز یکشنبه در مراسم نیایش در کلیسای سندرینگهام حضور داشت و برای جمعیت دست تکان ‌داد.

ریشی سوناک، نخست‌وزیر بریتانیا، کی‌یر استارمر، رهبر حزب کارگر و لیندزی هویل، رئیس مجلس عوام «آرزوی بهبود سریع برای پادشاه» کرده‌اند.

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

شازده اسدالله میرزا

...جناب افشار درک و فهم ما از حکومت پهلوی و جهان اطرافمان بستگی به پنجره ای داره که از آن برای دیدن دنیای اطرافمان از آن استفاده میکنم خوشبختانه بسیاری ار شخصیت ها چپ ملی امروز از پنجره خانه تیمی چریک های فدایی به بیرون از خانه تیمی نگاه نمی‌کنند جناب افشار خیلی از چپ ها ملی سالهاست کلاشینکف را زمین گذاشته اند و سیانور به زير زبان ندارند حتی نام چریک را حذف نموده اند امروز آنها برای مطاله فقط به نشریات درون گروهی وابسته نیستند آقای افشار امروز چریک فدایی ها از ترس ساواک مسلح به مستراح نمیرند پس انچه شما نوشته ای برای بسیار از آنها ناله های سوزناک یک ۵۷ تی بیش نیست

چ., 07.02.2024 - 20:29 پیوند ثابت
دارنوش افشار

حکومت سلطنتی شاه اساسش بر دروغ و فساد و بی اعتمادی به مردم و تظاهر نژاد برتر و راسیسم بود، سرانجام این شیزوفرنی دو شخصیتی دامن خودش را گرفت و حیثت اش را بر باد داد. دیگر از دروغها و معجزهای امام رضا و دست حضرت عباس کمکی نرسید و آندو گفتند به فلانم دیوس !

چ., 07.02.2024 - 15:16 پیوند ثابت
حسن

عنوان مقاله
سرطان شاه انگلیس

بدون شک در همه خانواده های ایرانی این پرسش مطرح می‌شود چرا شاه بیماری خود را مخفی می‌کرد،؟
در گزارشی دیده شد که آن شاه فرنگی از بیمارستانی بیرون آمد وبدون قرق کردن کوچه وبازار سوار اتوموبیلی شد و رفت و انتظاری نداشت محافظان در ماشین راباز کنند.
در خانواده های ایرانی با اشتیاق جشن های در باری اروپا را تماشا می‌کنند ولی با خانواده سلطنتی ایران گروهی سر دشمنی دارند.
دو گروه در ایران مخالف جدی پادشاهی بودند. گروه نخست آخوندها بودند که حکومت رااز آن امام زمان می‌دانستند ولی تا ظهور آن غایب تحمل ایام میکردند و در انتطارفرصت.
گروه دوم کمونیستها بودند که با وعده بهشت در این جهان گروه بزرگی از روشنفکران را برده فکری خود کردند. شاه بین این دو رقیب خطرناک قرار داشت.
لازمه مبارزه با این دو گروه ایران ستیز ایجاد حزبی دربرابر حزب توده و سازمانی دربرابر ارتجاع دینی بود.
کودتای 28 مرداد به این شکاف دامن زد و اکثریت روشنفکران چپ از میدان جدال و گفتگو بیرون شدند.
12 سال مرگ برشاه گفتن چپ و کوشش درراه سرنگونی نظام پادشاهی و ادامه همان راه سیاه از سوی نسل سال‌های سی و چهل بحران سال 57 را بوجود آورد.
در حقیت شاه تنها بود و دور از مردم ایران زندگی می‌کرد. ترس از آینده و نداشتن پشتیبانی ملی اورا منزوی وبدون حامی کرده بود.
چپ با سیاست خود مسول واقعی تخریب ایران است. چپ از شاه جوان یک دیکتاتورساخت واز یک طلبه تاریخی یک جنایتکار واقعی.

س., 06.02.2024 - 11:30 پیوند ثابت
دایی جان ناپلئون

..بر اساس برآورد متخصصين، مصيبت های انسانی، فرهنگی، اخلاقی و حتی باوری ـ مذهبی و همچنين خسارت های اقتصادی آن تا همين مقطع هم از دو فتنهء عظيم و بنيان کن سقوط ساسانيان بدست اعراب و حملهء مغول روی هم نيز بيشتر بوده.
با اينهمه، شما بزرگوران نه تنها کوجکترين نقدی از عملکرد خانمان بربادده خود نکرده، بل که رندانه هنوز هم هر سخن و نوشته خود را با پريدن به نظام شاهنشاهی آغاز ميکنيد تا با بی اخلاقی تمام اين ناراستی را القاء کنيد که بله، آن نظام هم بسان همين رژيم ضدبشری بود و ما بخاطر همين هم انقلاب کرديم.
جناب (فدایی)، به شرافت سوگند اگر من بجای شما بودم، پس از آن آسيبی که زده و کمر ايران و ايرانی را شکستيد، يا ديگر برای هميشه خاموشی گزيده، گوشهء عزلت اختيار کرده و خدای را بياری می طلبيدم که اين مردم هستی از کف داده از گناهانم درگذرند، يا اين که اگر هم قصد جبران و خدمت می داشتم، شرافتمندانه و شجاعانه هر متن و سخن خود را با پوزش از تاريخ ايران و ايرانيان و بويژه از اين ميليون ها دختر و پسر اسير و نوميد و افسرده آغاز ميکردم که خود را نه نسل آريامهری! بل که نسل سوحته می خوانند. چرا که اينان خود نيز به نيکی دانسته و بروشنی هم ميگويند که نابودشدگان و سوخته گان شما و شمايانند آغای ..نگهدار نه محمد رضا شاه پهلوی!
.............نظام شاهنشاهی ايران اگر بسان هلند و نروژ و دانمارک نبود، شما و هم انديشان محترمتان هم نه تنها در آن روزگار، بل که هنوز هم آخر کوچکترين شباهت انديشه ای و شخصيتی به مردمان آن کشور ها نداشتيد و نداريد. بهمان دليل هم نظام شما نه تنها شبيه نظام های آن کشور ها نشد، بل که حتی مترقی ترين مواد قانون ضدبشری آن هم ياسای چنگيز خان مغول را روی سفيد کرد،...........

س., 06.02.2024 - 05:43 پیوند ثابت
دایی حان ناپلئون

...اين نسل های سوخته، سوخته گان شمايانند آقاو خانم های( چپفارسی)، نه آريامهر!
جناب (!) هر تحليل سياسی، درست بسان تشريح يک بيماری است. بيماری را هم آنگاه ميتوان درست..... تشريح کرد که نخست...... تشخيص....... درستی از.. خود بيماری در دست ...باشد. ..مرادم اين است که مادام که.. ما ...تشخيص درستی از يک ...بيماری ...بدست ندهيم، دارو ها و يا ..حتی... جراحی های ما نه تنها ...آن....... بيماری را درمان نکرده،..... بل.... که به ثشديد ...بيماری در .شخص بيمار نيز .خواهد انجاميد .. ،............
.. .اگر هم در جهان پزشکی تخصص تنها صلاحيت برای تشخيص درست يک بيماری باشد، در جهان سياست اما افزون بر تخصص، فرد تحليلگر، می بايد از شرافت اخلاقی نيز .برخوردار باشد، ور نه تحليل های...... وی در بهترين حالت ....هم نه اينکه دريچه ای بسوی.. روشنايی نگشوده، بل که به تيره گی اوضاع و سيه روزی بيشتر مردمان هم منجر خواهد شد.
اين شرافت اخلاقی هم که از آن سخن بميان آوردم، در مسئوليت پذيری متبلور ميشود. تجلی اين مسئوليت پذيری هم در اقرار به اشتباه و نقد از خود ست که اين، .... همان شرط لازم ـ گر چه ناکافی ـ برای گام نهادن به قلمرو دموکراسی و دموکرات گشتن است.
همچنان که امروزه در کشور های دموکراتيک، چنانچه شاخه بسيار کوچکی از يک حزب سياسی در يک روستا هم در انتخاباتی نسبت به انتخابات پيشين، دو درصد هم آرای کمتری داشته باشد، مسئول آن شاخه حزب، فورآ شرافتمندانه مسئوليت اين افت رای را پذيرفته و درجا هم اسعتعفا ميدهد.
حاصل اين که آقا و خانم(توده ای ) شما و هم انديشان محترمتان در ايران رژيمی را بر سر کار آورده و...... سالها هم به استحکام پايه........... های آن کمک کرده ايد. .......

س., 06.02.2024 - 05:34 پیوند ثابت
تبریزی

نخست آن که من به جای آن که بگویم: "..... امیدوارم سیاست گذاران ما به راه راست هدایت شوند ....." می گویم: "..... امیدوارم سیاست گذاران ما به راه چپ هدایت شوند! ....."

دیگر آن که در این نوشتار آمده است: "..... ای کاش محمدرضاشاه پهلوی نیز بیماریش را با مردم در میان می گذاشت تا انقلاب خانمانسوز رخ ندهد! ....."

پرسش این است که در سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت چه انقلابی در ایران رخ داد که خانمانسوز باشد یا نباشد؟

در سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت هیچ انقلابی در ایران رخ نداد و بازگشت یک کشور به هزار و چهارصد سال پیش و گردانده شدن یک کشور با فرهنگ و روش های زمان برده داری و شترچرانی و جایگزین شدن دوزخ آخوندی به جای زندان آریامهری را نمی توان انقلاب نامید که در این باره نگاه کردن به نوشتاری در لینک زیر سودمند است

https://iranglobal.info/node/184572

 

zendebadcommunism

س., 06.02.2024 - 03:15 پیوند ثابت
ناشناس

عنوان مقاله
پادشاه بریتانیا. . .

در انگلیس از دولت ناراضی میشوند ولی کاری با پادشاه ندارند.

اگر دولت زمان آن شاه فقید استقلال بیشتری در امور کشوری از پادشاه میداشت، نارضایتی به سمت دولت نه به سمت پادشاه هدایت میگردید.

متاسفانه طرفداران خاندان پهلوی، در صدی بعلت نفرت از حکومت جور و ستم آخوندها و درصدی هم بعلت وابستگی قدیمی، چنان بت وار و با تعصب از سلطنت دفاع و به منتقدین آن میتازند، که عملاً صحه بر همان نقد منتقدان میگذارند که معتقد هستند، هیچ فردی نباید بر خود مردم ارجعیت داشته باشد.

شاید لازم است که ایران یکبار دمکراسی را تجربه کند تا روزی شاید از دایره باطل نجات یابد.

پایدار ایران و ایرانیان

ارادتمند

بهمن

س., 06.02.2024 - 02:16 پیوند ثابت
دایی جان ناپلئون

یك قرن انتظار برای افشای اسرار قتل آخرین تزار روس یك قرن از قتل تزار نیكلای دوم حاكم روسیه و خانواده اش توسط انقلابیون كمونیست میگذرد و با این وجود پرونده این قتل هنوز بسته ..نشده و اسرار آن بطور كامل افشا
نشده است.
قتل«نیكلای آلكساندرویچ رومانوف» و خانواده اش شب 17 جولای ..1918 در زیرزمین خانه ای در شهر.. یكاترینبورگ كه هم اینك مركز.. استان سوردلوفسك در منطقه.. اورال است، رخ داد.
نیكلای در هنگام دستگیری توسط انقلابیون در پتروگراد (سن پترزبورگ كنونی) داوطلبانه از سلطنت كناره گیری كرده بود اما به دستور دولت موقت بازداشت شد..............،........................
وی از روز 22 ماه مارس تا 14 ماه اوت سال 1917 در كاخ الكساندروف درسن پترزبورگ نگهداری می شد و پس از این تاریخ به همراه خانواده به یكاترینبورگ انتقال یافت.
تزار سرنگون شده روس قصد داشت به انگلیس سفر كند و برای این منظور از پادشاه انگلیس كه از بستگانش بود درخواست اجازه برای سفر كرد اما درخواست وی هرگز پذیرفته نشد.
پس از آن، با تصمیم دولت موقت، نیكلای و اعضای خانواده اش برای گذراندن دوران تبعید به اورال منتقل شدند.
تداركات قتل نیكلای رومانوف و خانواده اش
براساس اطلاعات انتشار یافته،..«نیكلای رومانف» آخرین تزار.. از خاندان رومانف ها با 300
سال سابقه حكومت در روسیه، پس از سرنگونی توسط بلشویك ها در انقلاب كمونیستی به رهبری «ولادیمیر ایلیچ لنین» در اكتبر 1917، در سال 1918همراه همسر،..
چهار دختر و یك پسرش پس از تحمل یك دوره زندان و زندگی اردوگاهی با اعمال شاقه و در سن 50 سالگی به دستور لنین در شهر یكاترینبورگ تیرباران شدند.................................
این قتل سر زده رخ داد و نیكلای انتظار نداشت

س., 06.02.2024 - 01:26 پیوند ثابت
نظرات رسیده

احمد مطیعی: نوشتید ،شاه بیماریش را با ملت در میان نگذاشت خوب مردم از کجا فهمیدند که شاهنشاه بیمار و رفتنی ست و از طرف مردم حمایتی اتفاق نیافتاد و تا سرنگونی سلطنت پیش رفتند اگر بیماریش را علنی میکرد چه چیزی تغییر میکرد؟ خشم مردم تبدیل به مهر و محبت میشد؟ عجب روزگار ی شد در قد و قواره طنز تلخ هم نمی‌شود خندید امیدوارم سیاست گذاران ما به راه راست هدایت شوند و تاریخ را همانگونه بخوانند که نوشته شده است و با آیا و اگر گذشته را داوری نکنند

د., 05.02.2024 - 22:09 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.