رفتن به محتوای اصلی

تاریخچه شکل گیری و پشت پرده سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران
13.02.2024 - 19:33

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

انتشار از:

ایران گلوبال

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

دیدگاه‌ها

دانشجوی اخراجی

تمام جریانات سیاسی ایران ریشه اجتماعی دارند و از 150 سال پیش در شرایط مناسب به سرعت ظاهر میشوند و رشد میکنند. سلطنت طلبان.....و اسلامیست های مرتع چون آشنایی با تحلیل ماتریالیسم دیالکتیکی-تاریخی ندارند از این موضوع و قانون علیت و کاوزال بی اطلاع هستند.
تا زمان حاکمیت یک جمهوری دمکرات سکولار سوسیال فدرال هومان، در ایران مجاهد و ملی و فدایی و توده ای و کمونیست و اسلامی و خلقی اتنیکی وجود خواهد داشت.
با اراده گرایی فاشیستی شاهی و آخوندی نمیتوان مانع رشد و مبارزه جریانات اجتماعی انسان مدار شد.

پ., 15.02.2024 - 22:00 پیوند ثابت
نادری

من دوبار گفتار آقای مورخ را شنیدم. آنچه برداشت من بود با آنچه خوانده ودیده بودم و با اشاره به کتاب های تاریخی چاپ شده منصفانه و منطبق بود.
مخالفان مورخ متاسفانه اشاره ای به تناقضات تاریخی مورخ نکردند که داستان اینگونه بود ونه آنطور که شما تفسیر می‌کنند.
اتهام عامل نظام بودن و دشمنی با مجاهد و فدایی داشتن بدون استدلال خطاست و راه به جایی نمی‌برد. بهتر آن است که خطاهای تاریخی مورخ گرفته شود.
در همان سال 54 55 حزب توده نیز گفتاری تهیه کرد تحت عنوان چریکهای فدایی خلق چه می‌گویند ودر آن مقاله به مشی چریکی حمله کرد و در سال 56 حزب توده کتابچه ای علیه تروتسکی انتشار داد و بنوعی اقدام فدایی رانوعی ضد لنینیستی معرفی کرد.
مخالفت با مشی چریکی در عمل و نظریه هم در همان زمان هم وجود داشت.
عدم حمایت کارتر و اروپا از شاه امکان رشد سرطانی جریانات ارتجاعی اسلامی و چپی را در ایران فراهم آورد و تعداد مجاهدان و فدایی های فعال در سال 57 بسیار بسیار اندک بود.
در کشتار های پس از سال 57 اساسن اشاره‌ای به تیرباران نظامیان نمی‌شود، گویا اعدام فقط برای مخالف باید باشد. هرچند جریان چپ از نظام اسلامی حمایت کرد ولی این خطای تاریخی چپ موجب اعدام هزاران چپی در ایران شد. در همان سال 57 بسیاری به چپ به عواقب دفاع از نظام هشدار دادند ولی چپ گوش های خود را به سخن خیر خواهان بسته بود. چپ درلو دادن و شناسایی مخالفان به پاسدار و کمیته چی همکاری می‌کرد و درانتخابات نظام شرکت می‌کرد تا همین انتخاب رئیسی آخوند. عکس آقای فرخ نگهدار لندن مقابل سفارت آخوندی موجود است.
بایداعتراف کرد که از آغاز جنبش چپ تا شروع جریان چریکی همه برنامه ها و دیدگاه های چپ همه وهمه تا امروز محکوم به شکست بودند .

طنز تلخ تاریخ است که چپ مخالف غرب و لیبرالیسم و مخالفان سرسخت سیاست مداران ملی گرا در ایران، مهمان همین غرب است و سراغی از چین و روسیه وکره شمالی کوبایی سوسیالیستی نمی‌گیرند.
دوستی چپ با مردم ایران همان حکایت خاله خرَسه خودمان است.







پ., 15.02.2024 - 20:56 پیوند ثابت
ناظر

با درود بمحضر بانوی گرامی اشرف دهقانی اسطوره مبارزه و مقاومت، و با یاد خاطره تابناک قهرمانان سرافراز خلق؛ بهروز دهقانی، بیژن جزنی، حسن ضیا ظریفی، علی اکبر صفائی فراهانی، امیر پرویز پویان، مسعود احمد زاده، حمید اشرف، علیرضا نابدل، مرضیه احمدی اسکویی ... و دیگر همرزمان بخون خفته که احیانا اسمشان ازخاطر قلم افتاده، یادشان گرامی باد.
لازم به ذکر است که این انسانهای آزاده و شریف، که جان گرانبهای خویش را در راه خوشبختی و بهروزی مردم خویش در مبارزات بی امان در برابر دژخیمان خون آشام ساواک و ارتجاع ستم شاهی، فدا نمودند، یادشان در قلب میلیونها انسان آزاده زنده است.
آری این جوانان قهرمان با تئوری مبارزه مسلحانه با الهام از پیام "ماهی سیاه کوچولو" زنده یاد صمد بهرنگی که خود نماد مبارزه، برعلیه رژیم ستم شاهی بود، و براستی این جوانان قهرمان درمعیت خلقهای بجان آمده با همت و مبارزات بی امان خویش، اسکلت رژیم مستبد شاه الهی را بر زمین کوبیده به زباله دان تاریخ سپردند.
بدون شک درفردای آزادی میهن از دست استبداد آخوندی، تندیس این قهرمانان در شهرهای ایران بر پا خواهد شد.
در خاتمه لازم بذکر است که یاوه گویان ساواک، مزدوران شاه الهی و شیخ الهی مطمئن باشند که خاطره این عزیران که همچون رعدی در آسمان ظلمت زده ایران با غرش برق آسا بر بنیان دودمان ستم شاهی فرود آمده بر حاکمیت ننگین آن نقطه پایان گذاشتند، در قلب میلیونها انسان آزاده گرامی خواهد بود.
با سروده ای از جناب معصومی خاطره شان را گرامی میداریم:
شب است و چهره ی میهن سیاهه / نشستن در سیاهی ها گناهه
تفنگم را بده تا ره به جویم / که هر که عاشقه پایش به راهه ..
گرامی باد خاطره تابناک شان!

پ., 15.02.2024 - 19:13 پیوند ثابت
زندانی دهه 60

براساس آرشیو اسناد اپوزیسیون ایران بین سالهای ۶۷-۵۸ هزاران انسان صادق و شریف وابسته به گروه های چپ و مدعی چپ به شرح زیر بدست جنایتکاران جمهوری اسلامی قتل عام شدند. (آمار حداقلی است که میتواند توسط دوستان تکمیل شود ).
سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان (کومله کمونیست) ۲۷۰۰ نفر
سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر ۶۵۰- ۶۰۰ نفر
سازمان فدائیان (اقلیت ) ۶۵۰-۶۰۰ نفر
سازمان راه کارگر ۲۵۰-۲۰۰ نفر
اتحادیه کمونیستهای ایران ۲۵۰-۲۰۰ نفر
سازمان رزمندگان طبقه کارگر؛ چریکهای فدایی خلق ؛ سهند؛ توفان؛ حزب رنجبران و... ۳۵۰-۳۰۰ نفر
اکثریت+16 اذر+حزب توده ۲۵۰-۲۰۰ نفر (عمدتا کشتار سال ۶۷)
یادشان عزیز و گرامی. نه می بخشیم - نه فراموش می کنیم - به امید فر ا رسیدن روز دادخواهی

چ., 14.02.2024 - 19:22 پیوند ثابت
Esed Sadiq

این آقا تاریخ چی نمونه بارز جامعه درهم _ برهم است که آخوند های جنایتکار مسبب این آشفته بازار است و همین افراد بشکل دلقک وار وارد میدان آشفته شده اند و رژیم مافوق استفاده را از این دلقک بازی میبرد و به حیات ننگین آخوند ها ادامه میدهد .

چ., 14.02.2024 - 14:38 پیوند ثابت
فرامرز حیدریان

درووود!

صحبتهایی برای آدمهایی که معنای مسئولیّت و وجدان فردی را میفهمند!

یکی از  عواقب حکومت آخوندشاهی این است که آدمهایی را که تعلیم داد و تربیت کرد و تحویل جامعه داد، لام تا کام از هیچ چیز آگاه نبودند و در سطحیاتی سرسام آور غوطه ورشان کرد. کاری کردند که هر کسی به خودش اجازه بدهد در نهایت بلاهت و غرّه بودن در باره هر چیزی «قضاوت» و اظهار لحیه بی جا کند بدون آنکه از موضوع، کوچکترین شناختی داشته باشد. معمولا نیز دستپخت حکومت آخوندی، طوری ساخته و پرداخته شده است که با شاقول مقاصد و اهداف حکومتگران همتراز است و همسو.  

من نمیدانم اینانی که از سر حماقت به خودشان جرات داده اند، نامهای «مورّخ، پژوهشگر، استاد، صاحب نظر» و امثالهم بر پیشانیشان و بازوهایشان بچسبانند، چه کسانی هستند و در خدمت چه گرایشهایی یا مطیع و تسلیم چه نیّتهایی هستند. اشخاصی که می آیند با استفاده از امکانهای شبکه های اجتماعی که بی در و پیکری آنها، اظهر من الشّمس است در باره موضوعاتی لنترانی می کنند که راهشگای هیچ چیزی نیست سوای رسوایی بلاهت و جهالت خودشان. پرسش این است که حضرات، چه منظورهای شخصی/جمعی/فرقه ای/حکومتی و امثالهم دارند؟. تمام اینگونه مدّعیان بی مایه فقط بر تاریکی و لت و پار کردن ردّپاهای تاریخ ایران و مسائل آن با حماقتهای خودخواسته یا تکالیف و وظایف بر دوش گذاشته شده از طرف مغرضین و مقتدرین و خاصمان ایران و فرهنگش، واقعا به دنبال چه چیزهایی هستند؟.

کسی که خودش را «مورّخ» مینامد، حدّاقل باید بداند «تاریخ و فلسفه و دانش تاریخی» یعنی چه؟. منظور از تاریخ و پرداختن به آن چیست؟. چرا انسانها تمایل دارند که تاریخ هر چیزی را بدانند و بفهمند؟. هدف از تاریخپژوهی چیست و با کاویدن در تاریکی و معمّایی بودن تاریخ، کدام مقاصد و نیّات و اهداف را دنبال میکنیم و قصد داریم که چه چیزی را از تاریخ استخراج کنیم و بفهمیم و کدامین درسها را از رویدادهای تاریخی برای ساختن اکنون و آینده بیاموزیم؟.
کسی که می آید در باره مثلا «سازمان چریکهای فدائی خلق»، ادّعاهایی را میکند، حدّاقل اگر شعور داشته باشد، باید بلافاصله از خودش سئوال کند که من در باره این سازمان، کدام اطّلاعات موثّق و بدون مشاجره و صد در صد قطعی را دارم؟. آیا تک تک زندگینامه و آثار آنانی که این سازمان را پی ریزی کردند، در دسترس هستند یا نیستند؟. اگر هستند، آیا آنها را دقیق مطالعه کرده ام یا نکرده ام؟. دیگر اینکه، نه تنها در تاریخ ایران، بلکه در تاریخ تمام کشورهای دنیا، هیچ ارگان امنیّتی و اطّلاعاتی نمی آید «آرشیو اسناد و مدارک» را به همین آسانی در اختیار پژوهشگران بگذارند. حتّا آرشیو اسناد به قول معروف «سوخته» نیز پر از دستکاریهاست که کار پژوهشگر را دو چندان میکند. هنوز که هنوز است هیچگونه اسناد دست اول از «ساواک» در اختیار هیچ پژوهشگری قرار نگرفته است که ما بخواهیم بدانیم، واکنش حکومت وقت در قبال سازمان چریکهای فدائی خلق، چگونه بوده است؟. بعدشم که اسناد به چنگ حکومت آخوندی افتادند، دیگه کار تحقیق، دو چندان پیچیده شد و استخوانشکن؛ زیرا حکومت آخوندی، آنطور که دلش میخواهد میتواند اسناد و مدارک را در سمت و سوی منافع و اقتدار و قدرت خودش، از بین ببرد یا دستکاری و تحریف و تقلیب کند. نمونه اش کتاب سازمان چریکهای فدائی خلق ایران و همچنین کتابهایی دیگری که حکومت آخوندشاهی تا کنون نشر داده اند. دیگر اینکه فرض کنیم تاریخ سازمان چریکهای فدائی خلق را بخواهیم از زبان اعضا و بازماندگان آنها نیز بررسی کنیم، باز با مشکلی دیگر رویاروییم. اینکه نویسندگان خاطرات تا چه اندازه ای در گفتن خاطرات خودشان صمیمی بوده اند و بی ریا و بدون تظاهر. بعدش باید حواس خود را جمع کرد که آنچه به نام خاطرات، منتشر میشود تا چه اندازه ای شخص روایت کننده، خودش بی واسطه، رویدادها را تجربه کرده است و چقدر از آنها را از دوستان و رفقایش «شنیده» است. بعدش باید بر این مسئله توقّف کرد و اندیشید که شنیده ها تا چه اندازه با حقیقت میتوانند همخوانی داشته باشند و زاده تخیّل و رقابت و حسادت و اختلافات عقیدتی و امثالهم نبوده اند. بعدش گرفتیم که نویسنده خاطرات بی میانجی و یکراست با رویدادی در ارتباط بوده است، از کجا میتوان اطمینان حاصل کرد که آنچه روایت میکند با حقیقت، اینهمانی دارد و دروغگویی نیست به دلایل شخصی و غیره و ذالک؟. حتّا بسیاری از اعضاء سازمان و آنانی که در ارتباط با آن بوده اند، از بسیاری چیزها واقعا اطّلاعی نداشته اند و فقط چیزهایی را شنیده اند. همچنین باید دید مناسبات سازمان چریکهای فدائی خلق با سازمانهای دیگر مثل سازمان مجاهدین خلق و سازمان وحدت کمونیستی در آن مقطع تاریخی، چگونه بوده است؟. آنچه مثلا از اینهمه کند و کاوها به دست آید، فقط یک سوّم چهره سازمان را به صوررت رنگ پریده شاید بتواند نشان دهد. دو سوم آن، همچنان در تاریکی میماند. اینطور نیست که هر ننه من غریبی از گوشه و کنار دنیا برخیزد و ادّعای «مورّخ و پژوهشگر» کند و بیاید هر چه دلش میخواهد لیچار بگوید و فانتزی ببافد و قیافه حقّ به جانب بگیرد. چیزی را که انسان به تن خویش، جستجو نکرده و در باره اش، هیچ آگاهی متّقن ندارد، نیک است اگر ارزنی شعور داریم، سکوت کنیم و کار را به آنانی واگذاریم که واقعا و اصالتا و وجودا «مورّخ مسئول و با وجدان پژوهشی و هنر بی غرض و مرض» هستند؛ نه کسانی که از سر شکم سیری و هوچیگری برای گرد و خاک تولید کردن و آلوده کردن فضای «تحقیق و پرسشگری» به اراجیفگویی در باره ساززمان چریکهای فدایی خلق زر زیادی بزنند.
نمیتوان همینطور از روی بخار معده آمد و در باره «سازمانی» نظر داد که پسزمینه های فکری و اقدامی آنها بر شالوده «دلایل فرهنگی و وضعیّت اجتماعی و سیستم سیاسی کشورداری و سیاستهای حکومت دوران و فضای فرهنگی حاکم بر کشورهای جهانی» شکل گرفته و اقداماتی را انجام داده اند و نقشی در تحوّلات میهنی ایفا کرده اند؛ ولو پیامد اقداماتشان هم برای خودشان هم برای ملّت ایران، مصایب و فلاکتهایی را به بار آورده باشند. اصالت تحقیق بی طرف و بی مرض و غرض که تازه در حدّ «تقریب و احتمال و شاید و به گمانم» میتوانم دور بزند، به این بازبسته است که «پژوهشگر، مورّخ»، بتواند آرمانها و ایده آلها و آرزوها و خواستها و نیازها و گرایشها و حسرتها و تلاطمات روحی و روانی کنشگران «سازمان چریکهای فدایی خلق» را از لحظه زایش سازمان تا شاخه شاخه شدنهای منشعب از آن در پروسه ای «موازی و انتقادی و بسیار ژرفاندیشانه» نسبت به رویدادهای ایران و نقش تحوّلات درونسازمانی با استدلالهای متّقن و ژرفمایه عبارتبندی کند. محکوم و تمسخر و هو کردن و بی مقدار جلوه دادن، عین آب خوردنه و کار هوچیگران بی مایه است، ولی با مسئولیّت و کنجکاوی و وجدان پژوهشی اقدام کردن و تشنه شناخت بودن، به شعور و فهم و فرزانگی و بیدارفهمی و آگاهی و تفکّر عمیق منوط است که پهلوان میدانش در ایران ما فعلا قحطه و نایاب.
تا امروز هیچکس نتوانسته است در باره «سازمان چریکهای فدائی خلق از لحظه زایش تا انشعابات متنوّعش و بقایایش»، کوچکترین پژوهش ارزشمندی را تحویل جامعه ایرانیان داده باشد. تنها استثنایی که من تا کنون دیده ام و اگر حافظه ام خطا نکند، پژوهش آقای «وهاب زاده» باید باشد. امیدوارم اشتباه نکنم در ذکر نامش. وی کتابش را به زبان انگلیسی نوشته و تلاش کرده است که چشم اندازی پانورامایی از شکلگیری سازمان و تحوّلات آن ارائه دهد. من در باره محتویّات کتابش قضاوت ارزشی فعلا نمیکنم. فقط تاکید میکنم که زحمت کشیده و کار مثبتی را اجرا کرده است.
در خاتمه تاکید کنم. حضرت آقایی که با آن ادا و اطوار و اداعایش آمده و خودش را مورّخ خود پنداشته اتیکت زده و امثال ایشون به وفور میتوان در بسیاری از دامنه های مربوط به مسائل اجتماعی و فرهنگی و کشورداری در شبکه های اینترتی و اجتماعی همچون مور و ملخ در چهره های مختلف و فریبنده و مردم گول زنک پیدا میشوند، هرگز و هیچگاه، نه سر پیاز هستند نه ته پیاز؛ بلکه فقط علّافانی هستند که دنبال کار تجاری و کسب مخارج نان شب در حال بیل زدن هستند و برایشان فرقی نمیکند که کاخ جمشید را ویران کنند یا مسجد محلّ را. مهم برای اینگونه اشخاص، درآمدیه که از این کار، حاصل میشه. نتایجش برایشان مهم نیست؛ چون معنای مسئولیّت و وجدان فردی را نمیفهمند. فعلا تا همینجا بسه.
شاد زیید و دیر زیید!
فرامرز حیدریان
چ., 14.02.2024 - 11:15 پیوند ثابت
رسول جرجیس

غالب اینگونه کلیپ گذاران در یوتوپ برای درآمد مجازی است.
اینها تربیت شدگان فرهنگ دروغ سازی آخوندی هستند که هیچ ارتباطی با واقعیت و حقیقت و سند و مدرک درست ندارند.
اینها حداقل حدود 5-7 نفر هستند که در یوتوپ و فضای مجازی کلیپ تاریخ و بیوگرافی و فلسفه وسیاست میسازند ؛ غالبا شارلاتهایی که به افراد و جریانات بیدفاع میپردازند و هدفشان اینست که از طریق :طیف غیرسیاسی یا بی خط یا اسلامی یا سلطنت طلب یا مجاهد و فدایی ستیز وکمونیست ستیز، آمار بینندگان را بالا ببرند تا درآمد یوتوپی داشته باشند.
من تاکنون دهها بار خواستم کلیپ های گوناگون آنها راببینم و بعد از 2 دقیقه متوجه شدم که اولا سوادش را ندارند و دوما حرفهایی را تکرار میکنند که از 50 سال پیش تریبونهای تبلیغاتی شاه وشیخ بشکل دروغ پراکنی جهت مغزشویی و جعل تاریخ و واقعیات اشاعه میدهند.
مدیریت سایت باید سعی کند نگذارد اینجا پاتوق درج کلیپ های اینگونه شارلاتهایی بشود که فقط دنبال درآمد یوتوپی اند و از طریق بینندگان نا آگاه و تکرار پخش کینه و انتقام 2 فرهنگ شکست خورده شاهی -آخوندی، دنبال ریوانجیسم و مرکانتلیسم هستند.
ادمین هایی: سلطنت طلب، چپ ستیز و مجاهد ستیز فعال در این سایت ، نقش مهمی در حمایت از اینگونه فرصت طلبان و تکثیر کلیپ های زرد، در این رسانه دارند.

س., 13.02.2024 - 20:44 پیوند ثابت
کیانوش توکلی

 

پاسخ هاي من به سؤالات تاريخي و داستان چريك هاي فدايي، ناسيوناليسم ايراني در نزد انان، ذهنيات چپ ايران در ان روز ها ، ماجراي حزب توده و اشغال سفارت أمريكا با نگاه سه سال پيش

 

س., 13.02.2024 - 19:40 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.