رفتن به محتوای اصلی

آقاي رضا پهلوی ،خانم مسیح علی نژاد  دو صد گفته چون...
03.03.2024 - 22:07

آقای رضا پهلوی ،خانم مسیح علی نژاد  دو صد گفته چون...
 اانتخابات دوازدهمین مجلس شوای اسلامی روز گذشته بپایان رسید . 
انتخاباتی که بر کارنامه نزدیک یه نیم قرن عملکرد جمهوری اسلامی و ولی فقیه مستبد ،با عدم شرکت ورای ندادن وبرخی رای سفید دادن .مهر مردودی زد. با پیامی روشن بر آمده از دل که  عدم مشروعیت و مقبولیت یک انتخابات فرمایشی  "تراژیک ،کمدی ." را بنمایش نهاد.
 جنبه تراژیک آن روشن شدن وعینیت یافتن عدم شرکت مردم در این انتخابات فرمایشی  بود !برای شخص خامنه ای و حکومتیان حلقه زده در لباس حامیان حکومت بدور او. 
متاسفانه تراژیک برای ملتی که  ماحصل وبر آمد یک قرن ونیم مبارزه اش برای شکل دادن بیک مجلس ملی در راستای حراست از حقوق ملت !تصویب قوانینی  ناظر بر استقلال ،آزادی ،عدالت و بهروزی مردم! مجلسی شد. در خدمت به غرایز شخصی یک رهبر خود شیفته ومستبد که حکم حکومتی او  فراتر از رای نمایندگان ملت است . مجلسی متشکل از منتخبین رهبر با آرای حداقلی. 
 تراژیک است  از کف دادن آن همه حمایت وسیع  مردمی که  با اخلاص بر دور حکومتی که بشارت آزادی وعدالت میدادگرد آمده بودند، که با  رای  بالای نود درصدی بر مسندی بافته شده از آرزو های یک ملت نشستند .  آن دیروز بود! وامروز  این فلاکت گدائی رای ونهایت بسنده کردن به رای جیره خوران وچپاول گران حکومتی .
امابخش کمدی آن که خنده دار تر از هر نمایشنامه کمدی است .ظاهر شدن تعدادی از همین حکومتیان دزد ،غارتگر ،عناصر ابن الوقت بی مقدار در سیمای نمایندگان  مردم  در مجلس ! بی شرم ترین افراد که همان لیاقت نماینده شدن در مجلس شورای اسلامی ، تصویب لایحه برای حجاب وعفاف ، در خواست از دستگاه قضاء برای گسترش اعدامها را دارند. 
عدم شرکت مردم وندادن رای! حاصل چهل سال مبارزه مردم در اشکال مختلف است .حاصل اعتراضات در طی این چهل سال. از جنش دانشجوئی تا جنبش سبز ! از جنبش سبز تا جنبش مهسا .از کمپین یک میلیون امضا ،تا چهار شنبه های سفید .از آبان نود هشت تا امروز.  از شکنجه وزندان هزاران زن ،مرد مبارز .از اعدام وکشته شدن زیبا ترین فرزندان این آب وخاک ،بدست همین حکومت جبار . از فساد ،اختلاس ،دزدی ، باند بازی ،دسته بندی های گروهی که حاصلی حز فقر فلاکت وتورم برای ملت نداشت ونهایت رسیدن بچنین روزی که هنوز روز های سرنوشت سازش در پیش روست .
 تمامی این ها حاصل مبارزه یک ملت است .ملتی که در جایگاه  چهل سال خود نیاستاد .ببهای سنگین قدم بقدم جلو آمده .در فکر بزیر کشیدن کامل این حکومت جانی با پیامی روشن "زمانتان سر رسیده است نه مشروعیتی و نه وجاهتی. و نه حمایتی مردمی!مستعجل و رفتنی هستید."  مبارزان داخل در تمامی این سال ها بجان کوشیده وبا پایداری ومقاومت خود چنین روزی را برای دیکتاتور رقم زدند. مسلم نقش اساسی وتعین کننده در روز های آتی را نیز خواهند داشت.
 حال همین ملت ،همین رای نداده گان ،رای سفید داده ها، آیا حق ندارند از اپوزیسیون خارج از کشور بپرسند .شما در این چهل سال چه کرده اید ؟
البته کسی منکر نقش آگاهی بخش این اپوزیسیون ،نقش رسانه ای آنها  ،نقش چهره های مطرح وتاثیر گذار آنها  در جنبش داخل کشور وغیر مستقیم شکل دادن به بخشی از جنبش سیاسی واجتماعی داخل کشور نیست . وجود نزدیک به ده میلیون ایرانی تحصیل کرده ،متخصص،وچهره های سرشناس علمی واجتماعی ، هر یک با ویژگی های خود مسلما نقش زیادی در شکل گیری تفکر اعتراضی وآرزومندی  یک زندگی آرام ،شاد،بی دغدغه از نیروهای سرکوب!در دهنیت مردم بخصوص جوان ها داشته است .نقش آقای رضا پهلوی ،نقش خانم مسیح علی نژاد،چهره های مطرح،  جریان ها واحزاب سیاسی ،فعالان خارج کشور  در این بریدن وجلوتر آمدن مردم بی تاثیر نبوده ونیست.
بخش های وسیعی از مردم معترض در داخل کشور ، بخصوص جوان ها بخوبی تاثیر اپوزیسیون خارج ونقش بزرگی را که این اپوزیسیون بازی می کند! میدانند . از این رو می پرسند  ملت  از جائی که چهل سال قبل ایستاده بود! در این محیط خفقان و سرکوب صدها قدم جلوتر آمده است ،جلو آمدنی که بر دامنه اتحاد ملت  می افزایدو آنها  را در مبارزه با آخوند ها و نظامیان متشکل تر و قوی تر می کند .شما آقای رضا پهلوی که پیام شادباش میدهید  ."از مردم بخاطراتحاد کم نطیر شان تجلیل می کنید . و"از اتحادی کم‌نظیر در بایکوت انتخابات سخن می گوئید ." آن را،" بزرگترین نافرمانی مدنی که تاریخ خود را رقم زدند.که نقطه‌ عطفی بود مهم در مسیر و شیوه مبارزه‌‌مان برای بازپس‌گیری ایران؛ باور به اینکه قدرت و تعداد ما بسیار بسیار بیشتر از نیروی سرکوب رژیم است." می دانید !
 خود بعنوان رهبر بخشی از اپوزرسیون خارج از کشور در رابطه با امر اتحاد ها چه کردید؟ مگر نه که ایفای نقش تلطیف کننده ووحدت بخش یکی از مهم ترین ویژگی های یک رهبر است ؟ مگر نه که سعه صدر و صبوری در کار مبارزه برای رسیدن به هدفی مشترک از ویژگی های یک رهبر بحساب می آید؟ مگر نه این  که در کنارپاسخگوئی به اعتماد آن دسته از مردمی که هواداری شما می کنند وامید به شما می بندند !صلابت و ایستادگی شما را در برابر کسانی مانع از نزدیکی شما بدیگر نیرو های اپوزیسیون می شوند را نیز طلب می کنند؟ امری که جنم واتوریته شما بر ای هدایت حداقل نیرو های طرفدار شما  ممکن می سازد . 
روشنتر بنویسم آن بخش از سلطنت طلبانی که دماغ بالا می گیرند و هیچ نیروئی را در شان خود وایستادن در کنارخود  نمی دانند ! آیاغمخوار ملت و ومبارز در جهت رهائی این ملت هستند؟ اگر عشقی به این سرزمبن ومردم آن عمیقا در قلب خود دارند . قبول می کنند که هیج چیز بالا تر از منافع آن مردم در یک مبارزه سیاسی نیست؟باید که نقش شما در رابطه با نزدیکی بدیگر نیرو های اپوزیسیون وهمکاری مشترک را بپذیرند. 
  برای من بعنوان یک کوشنده، یک مبارز سیاسی پیر شده !هیچ چیز جز رستگاری ،آزادی وعدالت مردم برایم اولویت ندارد . مبارزه بخاطر منافع مردم که عنوان بر دار نیست !که چون مدالی بر سینه آویخت . بگذار مردم خود مدال بر سینه مبارزان خود بزنند.مردم خود در جریان مبارزه رهبران خود را انتخاب می کنند وبعد از پیروزی نیز  دریک انتخابات آزاد نوع رهبری را که باز حاصل تجربه مبارزه ودیدن عملی، عمل کرد رهبران جنبش است !انتخاب می کنند.
شما که خاطر، جمعی با شماست بیشتر از هر کس مسئولید! وبیشتر از هر کس باید تلاش گر پاکیزه کردن راه پر شده از غبار، غبار بر انگیزان باشید ! 
این قدرت شما خواهد بود که بتوانید مدیریت کنید تنش بوجود آمده ببن نیرو های اپوزیسیون حداقل آن بخش از نیرو ها را که هم راستا با شما حداقل در این مرحله از جنبش فکر می کنند.
 کسانی که روزی در اوج جنبش مهسا در زیر یک سقف گرد آمدید ومنشور مهسا را نوشتید .غلط بود یا درست مسئله امروز نیست .مسئله آن ظرفیت وپتانسیلی بود که در آن جمع وجود داشت که اجازه می داد گرد هم بیائید وبا محور قرار دادن امر جنبش و خواست مردم تصمیم گیری کنید ..
متاسفانه باز بهر دلیل آن تفاهم به یک پیوند محکم ، جاندار بدل نگردید .حال هر کدام از طرفین حدیث خود می گویند . برخوردی مخرب وضربه زننده  در این مقطع حساس زمانی.امروز در این بزنگاه که مردم دارند پای در میدان مبارزه ای می گذارند که خامنه ای با صف آرائی جدید خود با سیمائی کاملا روشن وتهدید کننده بمیدان در آمده ومقابل مردم بجان آمده از گرانی ،تورم ، عدم آزادی ،نبود عدالت .ایستاده ! آیا شکل  دادن و حضور یک اپوزیسیون قوی در داخل وخارج مهم ترین وظیفه هر نیروی خدمتگزار  مردم نیست؟
 آیا برخورد درست به مسائل پیش آمده،تحلیل درست  و واقع بینانه و یافتن آن عناصر منفی که  مانع از تغقل در برخورد! وبر خورد انتقادی نسبت به آنچه که اتفاق افتاد میگردد ؟ با هدف پاسخگوئی به نیاز امروز و ایجاد یک تعادل فکری وعملی  وظیفه شما وهریک از شرکت کنندگان در آن جمع نمی باشد. آیا حس مسئولیت و تعهد در برابریک ملت شما واین جمع را وادار نمی سازد که از مشاوره وهم فکری ایرانیان دلسور و در عین حال با تجربه که چیزی جز سعادت این مردم را طلب نمی کنند بهره بگیرید . مجددا برای قرار گرفتن دقیق تر در کنار هم جهت خلق موقعیت بهتر وتاثیر گذاری که باعث امیدواری هر چه بیشتر مبارزه داخل کشور گردد !یک کنفرانس ، یک گرد هم آئی وسیع در شکل مجازی را  سازمان دهید  کدورت ها از دل بزدائید ویک روزنه امید بگشائید ؟ مردم صد ها قدم از جائی که بودند جلو تر آمدند. شما . دیگر نیروهای اپوزیسیون هم لااقل قدمی برداریر که دوصد گفته چون نیم کردار" رفتار" نیست! ... ادامه داردابوالفضل محققی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

نظرات رسیده

Pandora Noury

جناب محققی گرامی ضمن ارادتی که برای صداقتان به شما دارم و البته در برابر وضع اسفناک میهنمان کلافگی و استیصال شما را نه تنها درک میکنم بلکه خود را در آن شریک میدانم ولی باید خدمت شما عرض کنم که مخاطب قرار دادن مداوم رضا پهلوی برون رفت از بن بست کنونی برایم حیرت آور بنظر میرسد. گویی که نجات ما یک تنه بر دوش اوست !

دو حالت دارد:

- یا هنوز جمهوری خواه با گرایش چپ هستید که در این پیام های پیاپی به رضا پهلوی تناقضی میبینم چون میبایست نخست به گروه فکری خود بپردازید و در راه انسجام فکری ، سازمانی و مسئولیت پذیریش کوشش کنید. اگر هم تلاش هایتان تا کنون ناموفق بوده تا زمانی که همین گرایش را دارید منطق حکم میکند کماکان اقدامات خود را ادامه دهید .

- یا به این نتیجه رسیده اید که امیدی به این گروه فکری نیست و دست به دامن رضا پهلوی شده اید . در حالت دوم بجای توقع از راه دور به کمکش بشتابید تا بتواند رسالتی که برایش تصور میکنید را در شرایط مناسب تر انجام دهد.

در خاتمه بنظر میرسد در پیام های قبلی مخاطب شما رضا پهلوی و جمهوری خواهان مجهول الهویه بود و در پیام اخیر مخاطب رضا پهلوی و معصومه علی نژاد

این نوع پیام دادن از فرد با تجربه ای در عرصه سیاسی چون شما حیرت آور است !

بدون ارزش گذاری خاص در مورد این دو فرد شما چه ربطی بین رضا پهلوی و خانم علی نژاد پیدا کرده اید که این دو را مخاطب قرار داده اید ؟

س., 05.03.2024 - 08:46 پیوند ثابت
ع.ب تورک اوغلی

عنوان مقاله
دلقک بازی بس است

سالام
بیش از150 ساله کشورهای استعماری مسیحی غربی با پلانهای مختلف مردم مارا به بازی گرفته اند.
انگلیس دراصل ازسال 1700 میلادی ودرپس انقلاب صنعتی با بهترین روش وراه ها باهمکاری جمعی
کشورهای غربی ومسیحی دنیا را بدون اینکه از نیروی نظامی وهزینه های کلان استفاده و خرج کند.
با روشهای ساده تاراج میکند.
این چپاول وتاراح خیلی ساده و بادست خودمردم مناطق با نوچگی به آنها وشریک شدن درتاراج
داشته های مناطق انجام میشود.
تئوریسین های شان دراندیشکده های علمی با تولیدفکرآنچنان مشغول کارهستند،که بفکرجن هم نمی رسد.
تولید فکر درخدمت تولید سرمایه وصنعت باعث شد,امپراطوری عثمانی بدون خون ریزی بنفع غرب مات شود.
ناسیونالیسم
تولید فکر باعث شد,دولت قاجار به روشهای خیلی ساده ومحلی سرنگون شود.
تولیدکمونیسم بتوسط غرب باعث شد،جغرافیای تحت سلطه کمونیسم لاقل صدسال از رقابت صنعتی باغرب غقب به افتد.
تولید فکرباعث شد.فرانسه همدست انگلیس باانتقال هندی ها 30 درصدجمعیت آفریقارا هندی تبار
کرده وآنهارا درمقابل سیاهپوستان قراردهد.
که بدین وسیله آفریقا راویران وتاراج کرد.
درایران ودرمنطقه هم کمپانی هندشرقی سازمان ماسونی را ایجادکرد. پارسیان هندی را درمناطقی ازایران اسکان داد وحکومت راتجویل آنها بتوسط رضاپالانی داد.
حال صدساله پلان های مختلف را باهمیاری هم اجرامیکنند،تا آنهابچاپندواینها حکومت کنند.
شاه وشیخ وتفکرات دیگرهم مارا سرگزم کرده و ازخودتئوری ول میکنیم.
درهمین 45 سال شیخ حکومت کرده واحزاب دروغین ومنحرف و مشکلات جهان حل کن وتئوری
سازهم مارا ازاین شاخ به آن شاخ میکنند.
مسیج علی نژادوشاهچه وکوروشچه وفردوسی شیخ ابوالقاسمی هاهم برای خودمیترا و مزدک و
مهرگان وزرتشت ییمبری و وو...هم مارا سرگرم میدان تئوریسین های

غرب مسیحی وبازی های آنها نگه میدارند.
تغذیه فکرازآنها وصوت زنها پان فارسیسم وباستانگراهای ساخت غرب و دوندگان هم ماهستیم.
راستی ما هالو هستیم ؟یاهالوها هم با هالوبودن ما هالوگری میکنند؟
آقایانی که هنوزنفهمیده اند,دربازی باخته و بازیچه بوده اند،لاقل کناربروید,
میدانم که کنارنمی روید,چون دانسته دراین میدان بازی میکنید.
س., 05.03.2024 - 05:26 پیوند ثابت
غریب آشنا

ببینید کسی که پروژه! اش اصلاً پروژه ی ملّی نیست مثل آقای مهتدی و اساساً ملّت! ایران رو به رسمیت نمی شناسه، ما با این اصلاً نباید! نزدیک! بشیم یعنی

د., 04.03.2024 - 21:19 پیوند ثابت
فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
فرق بین رجل سیاسی و انسان کنشگر

درووود بر ابوالفضل عزیز!

اندکی بحث برای بیخوابیهای شبانه و کابوسهای روزانه!

از آغاز انقلاب مشروطه تا همین امروز، بیش از یک قرن سپری شده است. در فاصله این یک قرن، جامعه ایرانی فقط در «وضعیّت انقلابی» بوده است. انقلاب مشروطه. انقلاب سفید محمّد رضا شاه. ماجرای مصدّق. ماجرای پانزده خرداد. قیام مسلحانه سازمانهای چریکی. انقلاب اسلامی تا همین الان که هر رویدادی را در چهل سال اخیر علیه سیستم آخوندشاهی، گاهی برچسب انقلاب زده اند؛ از جمله انقلاب مهسا. اگر «انقلاب سفید محمّد رضا شاه» را استثناء فرض بگیریم، باید گفت که «تخم لق انقلاب» تا امروز برای ملّت ایران فقط یک نتیجه داشته است؛ آنهم سر بریدن یکدیگر تحت انواع و اقسام اتّهامات و برچسبها و کینه توزیها و رقابتها و حسادتها و بلاهتها و آرمانها و ایدئولوژیها و اعتقادات رهایبخش و امثالهم. ملّت ایران در طول یک قرن تمام هنوز که هنوز است نتوانسته است از تونل مرگبار «انقلاب و انقلابیگری» راهی به بیرون بجوید. علّتش نیز این است که هنوز تسلیحات انقلابیگری در ذهنیّت و رفتار و بینشش موج میزنند و سلطه آمری دارند. نمونه اش شعارهای «مرگ بر ایکس ...... مرگ بر ایگرگ ..... مرگ بر ......».

برای برونرفت از این وضعیّت هولناک انقلابیگری لازم است که انسان از داخل گرد و غبارهای حاکم بر جامعه که ناشی از کشمکشهای به غایت ابلهانه و مملوّ از حماقتهای توصیف نشدنی گرایشهای مختلف است، بیرون برود و در باره اینکه چگونه میتوان جامعه ای را که به مرض «انقلاب و انقلابیگری» مبتلاست، اندیشید و مداوا کرد؛ آنهم در کوتاهترین فرصت عاجل که نتیجه بخش باشد؟.

کنشگران گرایشهای سیاسی و هواداران و پشتیبانان آنان صرف نظر از اعتقاداتشان هنوز نیاموخته اند که انسان را در «دایره انسان بودن با تمام فضیلتها و معایب و استعدادها و خطاها و بلاهتهایش در نظر بگیرند. هنوز که هنوز است ذهنیّت ایرانی جماعت در «چنبره هولناک و بختک فاجعه بار دوالیستی مانویّت و زرتشتیگری» اسیر و ذلیل و خوار و زار و بازیچه است؛ یعنی دوالیسم: «خیر مطلق/شرّ مطلق». هنوز ایرانی جماعت نمیتواند «طیفی/انتقادی/به آرایی» بیندیشد. هنوز درگیر یا خوب خوب است. یا بد بد است. هنوز نمیتواند در موقعیّت بیندیشد و مناسب با موقعیّت و وضعیّت، تصمیم عقلانی و نظر دقیق اتّخاذ کند در سمت و سوی آفرینش فضای معتدل و آرامبخش برای زندگی و باهمزیستی خردمندانه.
«مسیح علی نژاد و شاهزاده رضا پهلوی» و دیگرانی که چه نامدار باشند، چه نباشند. چه فعّال و کنشگر باشند. چه نباشند. در درجه اول، انسانند با تمام خصوصیاتی که انسانها از زادروز تا مرگروزشان دارند. اگر از میان انسانها در مقایسه با همنوعانشان، افرادی پیدا میشوند که «دیگرسان» هستند، مسئله برمیگردد به وضعیّت تربیتی و آموزشی و فروزه های شخصی و هوش و دانش و آگاهی و نیروی تمییز و تشخیص و دوستان و خانواده و اشخاص تاثیر گذار و دیگر دلایل ظریف و مویگونه. «مسیح علی نژاد»، رجل سیاسی در معنای کلاسیک نیست. همینطور شاهزاده رضا پهلوی، رجل سیاسی نیست. دیگرانی که همچون اینها هستند، رجل سیاسی نیستند؛ بلکه اشخاصی هستند که نسبت به تاریخ و فرهنگ و مردم و میهن خود در درجه های متفاوت، احساس خاصّی دارند که تلاش میکنند با رفتارها و گفتارها و واکنشهای خودشان، آیینه ای باشند برای واتاب احساس درون خودشان نسبت به مسائل و وقایع و رویدادها.
انتظاری که عدّه ای از اینها دارند که مثلا بیایند و نقش «رجال سیاسی» را ایفا کنند و کاری ریشه ای را در کمترین فرصت اجرا کنند، انتظاری کاملا بیهوده است و آنانی که ریسمانهای امید خود را به اینگونه کنشگران آویخته اند، سخت در خطا هستند؛ زیرا تفاوتهای ماهوی انسان حسّاس را با انسان متخصّص و کاردان در مسائل کلیدی نمیدانند و نمیشناسند.
ایران در وضعیّت فعلی اش به «رجال سیاسی» همچون «قوام السلطنه، محمّد علی فروغی، علی اکبر داور، شاهپور بختیار، خلیل ملکی» و امثال اینها محتاج است. نقش انسانهایی مثل «مسیح علی نژاد و شاهزاده رضا پهلوی» و دیگرانی همچون اینان فقط میتواند به حیث آژیرهای هشداردهی و بیدارباشی و غافل نشدن و هوشیاری و آماده بودن برای کاری کارستان کردن باشند.
ابوالفضل عزیز!. دخیل بستن تو و هزاران یا شاید هم میلیونها نفر دیگر به افراد و کنشگران معروف و مشهور و محبوب و همچنین دل نهادن در گرو مثلا اقدامات سازمانها و گروهها و احزاب و تشکیلاتی که تا امروز نتوانسته اند از میان خودشان «یک شخصیّت مستقل اندیش و رادمنش» بپرورانند، امیدی عبث و بی پایه است.
اگر به محتوای حرفهای آقای «ابوالفضل عبدی» در همین کامنتها خوب تدقیق شوی، آنگاه میتوانی تصوّری روشن از آنچه من بیش از سی سال آزگار است از ابعاد مختلف در باره آشکار کردن رمز و راز دوام سیطره آخوندشاهی در چهره های مختلفش از فریبولوژی خاتمی گرفته تا بخیه به آب زدنهای اصلاح طلبان و ماجرای میر حسین موسوی و نقش خلقیات ایرانیان به طور کلّی و غیره و ذالک، مدام گفته ام و نوشته ام و تجزیه و تحلیل کرده ام، بهتر و ژرفتر پی خواهی برد.
برای آنکه بتوان جامعه ای را از قعر ذلالتها و فلاکتها بیرون کشید و مردمش را به جایگاهی نشانید که لیاقتش را دارند، باید هنر کشف کردن «سوائق و غرائز» خود را ریشه ای آموخت و هیچگاه به دنبال «صد در صدها» نرفت که در هیچ کجای عالم وجود ندارند؛ سوای دنیای فانتزی آدمهای وامانده و چکنم؟ چکنم؟؛ بلکه باید یاد گرفت که چگونه میتوان پله پله از امکانهای دم دست برای آفرینش زمینه های خیز بلند مدد گرفت. راه این نیست که حسّاسیّت وجدانی ما به قدری تحت فشارمان بگذارد که دست به هر اقدامی بزنیم برای رها شدن از درد بدون درمان شدن!.
مسئله «ایران و مردم و حکومت و دولت»، مسئله ایست که در بیرون از کشمکشهای سخیف عقیدتی و حقارتهای ذاتی و بی مایگی کنشگران طاق و جفت سازمانها و گرایشها و گروهها و احزاب و تشکیلات باید به چند و چونشان پرداخت و ریشه ای شالوده های نوزایی و نو اندیشی را پی ریخت. تا جامعه ای در روح و روان و مغزش، «تحوّلی نسبت به زندگی و جهانبینی اش» رخ ندهد، هیچ اتّفاق ثمربخشی نه در دامنه حکومتهای غاصب حاکم بر جامعه رخ خواهد داد، نه در وضعیّت مردم اجتماع.
تغییر در هر چیزی به سازمایه «متغیّر» منوط است؛ نه به شرایط و اوضاع و احوال حاضر و آماده که بیش از چهار دهه تمام است که تمام شرط و شروطها، مدام دم دست بوده اند و هنوزم هستند؛ ولی هیچ تغییری تا کنون نه در دامنه حکومت، نه در دامنه اجتماع، ایجاد نشده است.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان

د., 04.03.2024 - 14:17 پیوند ثابت
نظرات رسیده

صرافی اریا:

 شما بفرمائید که مسیح علی نژاد یا اسماعلیون چه کاره هستند که مثل شواری نگهبان رژیم دیگران را رعد صلاحیت کنند؟ آیا عبدالله متهتدی که تحمل گفتگو با اعضای گروه خودش را ندارد و با اسلحه مسائل خودش را حل فصل میکند یک فرد دمکراتیک است؟ آیا مسیح علی نژاد که از ارسال ویدیو های زنان یا مادران داغ دیده که براش میفرستن و ایشان بفروش می رساند میتواند یک فرد دمکراتیک باشد؟ آیا با خودتان فکر کردید چی شده که این همه فعالان سیاسی که بیشتر از مسیح علی نژاد فعالیت داشتند و زندانی سیاسی بودند هیچ تریبونی ندارند اما دو تلوزیون صدای آمریکا انترنشال در اختیار اش قرار می‌دهند و حمایت پرمود میکنند چرا ؟ این همه حمایت از مسیح علی نژاد و دعوت با سیاسمدارن غربی یک پروژه و سیاست غربی هاست در مقابل رضا پهلوی برای گمراه کردن و سرگرمی مردم در حفظ رژیم جنایت کار آخوندها..جون بخوبی میدانند که امثال مسیحی علی نژاد یا آقای اسماعیلون هیچ جایگاهی در بین مردم ایران ندارند و تنها کسی که حداقل وزنه سیاسی و کمی بیشتر از دیگران محبوبیت دارد رضا پهلوی است.. برای همین امثال مسیحی علی نژاد را علم میکنند. التماس تفکر 

د., 04.03.2024 - 06:56 پیوند ثابت
نظرات رسیده

Muhammadi Sahrali

اگر رضا پهلوی واقعاً خواهان مدارا و همگرایی برای سرنگونی نظام منحوس اسلامی بود ،پیمانشرا نمشکست و هواداران هارش به مهتدی و مسیح و.. ناجوانمردانه حمله نمی‌کردند.گویا برای سرکار گذاشتن شازده ،گویا بخشی از سپاه جنایتکار بهش پیام همکاری فرستاده است.بن سبطی سخنگوی فارسی زبان اسراییلی در رابطه با ملاقات وی با نتانیاهو در ابدار خانه ،دفتر نتانیاهو گفت:"اسراییل دقیقا میداند شازده هیچ شانسی برای گرفت ن قدرت در ایران را ندارد".تاریخ هرگز به عقب نخواهد برگشت.خود شازده بسیار واقع بین بود ،ولی اطرافیانش یا نافشون به وزارت اطلاعات وصله یا بسیار متوهم هستند.

د., 04.03.2024 - 06:55 پیوند ثابت
نظرات رسیده

Siavash Niaparast

اتفاقا رضا پهلوي گامهايي برداشته ،يك روز به مكه ميرود و حاجي ميشود روز دگر با ملايان و بعضي از فرماندهان سپاه خوش وبش ميكند هر روز موضع سياسي خود رو تغيير ميدهد (يك روز جمهوريخواه ميشود وبعد كه ثابتي ها به او هشدار ميدهند بي سر وصدا شاه ميشود )دیگر باید چکارکند !!!!

ی., 03.03.2024 - 23:13 پیوند ثابت
نظرات رسیده

Abolfazl Abdi

اقای محققی گرامی ، چه غم انگیز است که شما همچنان برای تفییر و تحولات اساسی در ایران ، چشم امید به اپوزیسیون ، ان هم بخش خارج کشورش و بویژه به رضا و مسیح دارید ۔

متنی را که چندان بی ارتباط به این موضوع نیست و در صفحه ی اقای پورمندی به عنوان کامنت و طرح سوال ، نوشته ام : اینجا هم به اشتراک میگذارم ۔

اقای ...... گرامی سلام ، امیدوارم سازهای مخالف یا متفاوتی که من گاهی به بهانه ی برخی نوشته های شما سر میدهم ؛ سبب هیچگونه برداشت غلط و نا مربوطی نشه ۔
صرفا قصدم این است که دریچه ی متفاوتی را که خودم می بینم ؛ گوشزد کنم بلکه کسانی باشند در بین مخاطبان شما که مشابه من از این دریچه هم به تحولات احتمالی در ایران توجه کنند و نکات مبهم و کور تغییر و تحولات ایران را برای من هم بشکافند ۔
برخی از روشنفکران مشکل اصلی را معضلات اپوزیسیون میدانند ، و بهتره بگم اکثر تحلیلگران نگاهشان عمدتا متوجه حکومت است و انچه در بالا اتفاق می افتد ۔
به همین دلیل موضوعاتی که کی رای داد و کی رای نداد و چند درصد در این انتخابات شرکت کردند یا نکردند و اینکه چه سناریویی برای بعد از مرگ خامنه ای متصور است و .... موضوع و دغدغه ی اصلی و پارامتر های مهم اساس تغییرات سیاسی و اجتماعی معرفی میشوند ۔
من در این یادداشت می خواهم پیشنهاد کنم وقت بگذارید و چند تا از ویدیوهایی را که از زندگی بخشی از مردم ایران ( انها که در شیک ترین و گران ترین مراکز خرید دارند تفریح و خرید میکنند ؛ مراکزی که مشابه انها را به سختی میشود در ثروتمند ترین شهرهای اروپا و امریکا یافت ) ؛ ظبط شده است با دقت تماشا کنید ۔
سپس درک و فهم و اینده نگری خویش را از چند و چون تغییر و تحولات پیش رو ، دوباره از نو تدوین کنید مبتنی بر اینکه بخش بزرگی از مردم ایران همین گروه هستند که به پشتوانه ی شرایطی که در این نیم قرن ، جمهوری اسلامی فراهم کرده به چنین ثروت های نجومی رسیده اند ۔
بخشی از مردم البته که زیر خط فقرند و بخش دیگری در این میانه به هر دری میزنند تا نیمی از میانگین استاندارد زندگی کردن شان را در دهه های اخیر ، با چنگ و دندان حفظ کنند ۔
نکته ی تازه ی من (تازه از دید خودم ) که فکر میکنم در اکثر تحلیل ها از جمله از نگاه شما مغفول مانده است ؛ توجه به همین قشر بزرگ (یا بهتره بگیم طبقه ) ثروتمندان است که که من از زبان چند نفرشان شخصا شنیده ام که در ایران بیشتر از هر جای دنیا به راحتی درامد کسب میکنند و امریکا و اروپا و کانادا را فقط به این دلیل سفر میکنند که برخی تفریحاتی که نیاز دارند ، در ایران به راحتی در دسترسشان نیست ۔
با کمال تاسف و مقداری نومیدانه ، باید گفت تا زمانیکه شرایط به گونه ایست که این بخش بزرگ مردم ایران در پول و رفاه و بی تفاوتی غلت میزنند و عشق و حال میکنند ، به انواع تدبیر و ترفند ، مستقیم و غیر مستقیم به عنوان پایه های بقای این سیستم نقش بازی میکنند و اصلا مهم نیست این نوبت در انتخابات نمایشی و مهندسی شده سی درصد شرکت کرده باشند یا پنج درصد شرکت کرده باشند اما چهل یا پنجاه درصد اعلام شود ۔
اصلا مهم نیست خامنه ای خودش رهبر بعدی را انتخاب کند یا خبرگانش و دیگر هسته های نظامی و مافیایی اطرافیانش ۔
با توجه به تجربه ی ادامه نیافتن جنبش مهسا و کمرنگ تر شدن احتمال شکل گیری قیام و رفتار انقلابی و مردود شمردن این روش های تغییر چه از نگاه بخش غالب جوانان و چه از جانب بخش بزرگی از اپوزیسیون داخل و خارج ، به نظر میرسد ؛ ضرب المثل آش همین آش و کاسه همین کاسه ، لا اقل برای چندین سال دیگه در مورد اوضاع اجتماعی سیاسی ایران صادق باشد ۔
بسیار مشتاقم که افرادی روشن بین ، دلایل و مستنداتی را توضیح دهند که این تصویر تیره و یاس بر انگیز را منتفی بدانند ۔
ی., 03.03.2024 - 23:12 پیوند ثابت
نظرات رسیده

Changiz A-Vandchali

تیتر شما در مورد مسیح علی‌نژاد که حرف میزند و عمل نمیکند درست نیست ولی در مورد آقای رضا پهلوی درست است. حتی شورای همبستگی و منشور مهسا با تلاش مسیح پیوند خورد. الان بیشتر کانال خبری از ایران با مسیح در ارتباطند. چند بار طرح ترورش را ریخته اند. فشارهای هوادارن رضا پهلوی علیه مسیح و تخریبش همراه با سایبر اطلاعاتی بیش از حد است. بارها به تجربه خودم در دفاع از مسیح، نرگس محمدی و اسماعیلیون شدید ترین تهمت را میشنویم. خیلی ها دچار خودسانسوری شده‌اند و در دفاع از چهره های اپوزیسیون در مقابله با تخریب هواداران سلطنت، با قاطعیت عمل نمی کنند.

برای سلطنت طلبان معیار خوب و یا بد بودن در حمایت از آقای رضا پهلوی است و گرنه شروع به تخریب می کنند.

زمانی با منشور مهسا به شکل گیری شورای همبستگی و سازماندهی امیدوار بودم. ولی با شناخت آقای پهلوی که فقط حرف میزند و غیبت های کبری دارد و عمل نمیکند و عملا مشاورانش که شدیداً اقتدارگرا هستند و کارشان تخریب اپوزیسیون مخالف نظری هستند واگذار کرده، هیچ امیدی ندارم.

سپاس از تلاشت

ی., 03.03.2024 - 23:11 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.