پهلوان لبخندها و پیکارها در کارزارهای زندگی به غارت رفته
«مسیح علینژاد»، صرف نظر از تمام اشکالها و ایرادها و نفرتها و کینه توزیها و بدپوزیها و فحّاشیگریها و تبلیغات عقده ای و انواع و اقسام بدطینتیهای که علیه وی به وفور در شبکه های اجتماعی و مطبوعات رنگارنگ، نوشته و گفته و منتشر میشوند و رگ و ریشه اینهمه نفرت و خصومت، فقط و فقط از حسادت و استیصال و عجز مدّعیان عرصه سیاست در میدان کارزارهای پراکتیک و لفّاظیهای زر مفت زنی حاسدان ریشه میگیرند، و همچنین با اغماظی مستدل و سنجشی و هشداری در خصوص برخی از مواضع و نظراتش باید گفت که «مسیح عزیز»، یکی از ماندگارترین و تاثیرگذارترین و دلیرترین و دوست داشتنی ترین زنان ایران در تاریخ ایران و جهان جاودانه خواهد ماند.
اینکه زنی به تنهایی با تمام حدّاقل امکانهایی که در اختیارش است، سالهای سال است که با تب و تابها و انرژی پر توان و کوششهای خستگی ناپذیر توانسته است تا امروز واتاب دهنده فریادهای سرکوب شده زنان و مادران و دختران و جوانان ایرانی در سطح جهانی و مجامع بین المللی باشد، واقعا تلاشهایش ستودنی و شایان آفرین گفتنهای پیوسته است.
آنانی که چشم دیدن «مسیح علینژاد» را ندارند، صد در صد آرزو میکنند که ایکاش او نیز مثل کثیری از حقیران و بی مایگان عقده ای می آمد و به انواع و اقسام جرّاحیهای زیبایی مشغول میشد و مدام در باره چنان و چنین شدن جسمش، پستهای جنجالی میگذاشت. یا اگر میآمد و درس آشپزی و بچّه داری میداد، خیلی معقولتر و پسندیده تر در نظر حضرات گلادیاتورهای عرصه سیاست جلوه میکرد. یا اگر می آمد از خسن و خسین و خواهران مغاویه، حمایت میکرد و بلندگوی تبلیغاتی آنها میشد، صد در صد جذاب و عشوه ای و تیتیش مامانی به حساب می آمد. یا اگر می آمد برای عره و عوره و شمسی کوره در تشکیلاتهای سیاسی، خوشرقصیهای مقبول میکرد، صد در صد از مبارزترینها با اتیکتهای به به و چهچه ای بدرقه و همراه میشد. ولی «مسیح عزیز» فراتر از این عرصه های حقیران و هیچان است. وی بر«پرنسیپ خویشکاریهای» خودش در «هنگام و زمانه عسرت»، خیلی آگاه است و توانمند و مسئول و دریادل و دلاور و پهلوان. زندگی اش دراز باد و پیکارهای خجسته اش پر دوام!.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان
مسیح علینژاد در مورد اپوزیسیون خارج از ایران ؛ همبستگی یا گسست؟
مسیح علینژاد در کنگره جهانی آزادی در واشینگتن: «ما درتلاشیم تا همه معترضان و فعالان سیاسی که پیشگام جنبشهای مردمی از هنگکنگ تا آفریقا و آمریکای لاتین هستند، با هم متحد شوند
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
مسیح علی نژاد فرزند برومند…
مسیح علی نژاد فرزند برومند زمانه خویش است ویک تنه به جای گاه کنونی دست یافته است زنده وپایدار باشند امید به میدان امدن هزاران نفر چون ایشان به احترام ایشان کلاه از سربرمیدارم وتعظیم میکنم
آن که آفریننده جان و زندگیست، زن است.
درووود!
شاد زیید و دیر زیید!
این هم شعری ازانسانی بیدارفهم در هجو آن احمقی که به توهم چیزدانی، شبانه روز وظیفه و تکلیف خودش میداند برای مطرح شدن مداوم فقط در «چاه زمزم» بشاشد!
کآتشی زد گفتهاش بر جان من
گفت آمد آن مسیح از پشت کوه
اجنبیها داده اندش این شکوه
گر مرا شک بود در نادانیاش
دُم برای استخوان جنبانیاش
مطمئن گشتم که مزدور کسی است
یا رژیم و یا کس و یا نا کسی است
ما همه دانیم تاریخ مسیح
کز کجا آمد چگونه شد مسیح
او توانا دختری بود از شمال
صاحب احساس و بس پر شور و حال
در نوشتن با کفایت هوشیار
در مقام گفتگو با اقتدار
کس نکندی همچو او جانانه پوست
از وکیل مجلس ار دشمن چه دوست
آنچنان بر مجلسیها شد هوار
کآمدند از دست او در جیغ و جار
هر وکیل الدولهای زو خسته شد
عاقبت راهش به مجلس بسته شد
چون که شد هشتاد و هشت و جنگ شد
شهر تهران از برایش تنگ شد
لاجرم ترک وطن کرد او به قهر
بی پناه آمد به غرب از ده به شهر
لیکن از یاد وطن غافل نشد
سوی خاموشی دلش مایل نشد
از همان لحظه که پاش اینجا رسید
از ندا گفت و ز سهراب شهید
یک به یک نام شهیدان ثبت کرد
نام آن نیکان به نیکی ضبط کرد
هر کجا دربی به رویش باز شد
از قیام سبز گفت و آنچه شد
اندک اندک با لیاقتهای خویش
پله پله رفت بالا بیش و بیش
او به زور بازوی خود شد سدید
تا که خلقی را به سوی خود کشید
همتش همسنگ یک صد پادشاه
جز که احساسش ندارد فر و جاه
لیک ما مردان کم زور و حسود
میزنیمش بی امان اما چه سود
او به هر ضربه، قوی تر میشود
راه خود را میگشاید میرود
عزم او جزم است اندر این نبرد
آتش او نفسرد زین آب سرد
او به نسل تازه جنگی یاد داد
کآتشاش بنیاد خصمان باد داد
گر که ملایان به خونش تشنهاند
بر کمین بنشسته در کف دشنهاند
بهر آن باشد که چون رستم زد او
تیر بر چشمان رویین تن عدو
تیر زد بر چشم آن اسفندیار
کرد دنیا را به چشمش شام تار
او به خوبی پوشش زن را گُزید
پاشنه یْ آشیل ملا را بدید
گر یکی زین کارهایی را که کرد
کرده بودی کافی آمد نزد مرد
گر رژیم و نوچههایش زخمیاند
در پی اِمحاش با بی رحمیاند
خود نشان قدرتش در کارهاست
چون ز سوراخی کشیده مارهاست
میدهم معیار، دستتای عزیز
تا توانی یافت آلوده از تمیز
هر کسی دشنام او گوید بدان
از شمار جاهلان بُد یا بَدان
یک نفر از موی او آید به خشم
شخصی از آواز او گرید به چشم
یک نفر گوید چرا هست او شلوغ؟
شمع او از چه شدستی پر فروغ؟
یک نفر گوید چرا او لاغر است؟
وان دگر غمگین که دستش ساغر است
یک نفر گوید که او صد سال پیش
پیش ملایی بخواند آواز خویش
بس کنیدای لشکر جهل و جمود
دست بردارید از این جنگ و عنود
یک زنی از خطه مازندران
با سلاح عشق و نیروی زبان
اقتداری در کف آورده سترگ
تا به توفیقاش کند کاری یزرگ
گر توانات نیست تا یاری کنی
پس چرا در چشم او خاری کنی
او پی آزادی ایران ماست
او شراری زآتش ایمان ماست
شعلههامان را به دست هم دهیم
تا از این تاریکی شب وا رهیم
کاشکی ف.م. سخن ساکت شود
وآتش این شعله داران نفسرد
علی اصفهانی
کانادا
۱۴ مارچ ۲۰۲۴
راه ازادی:درود برشما اقای…
راه ازادی:
درود برشما اقای توکلی
واژه سلیطه که خانم معصومه قمی معروف به مسیح علینژاد در رابطه. با بانوی ایرانی که در بیمارستان در حال شیر دادن بودند و در این ارتباط کارزاری درست کردند به معنای : بدزبان، پتیاره، زبان دراز، شریر، پرخاشگر، هرزه، سلطه جو
، زبان دراز، زن بد زبان، غرشمال، (البته با عرض پوزش که این کلمات را مجبور شدم بنویسم ) که اصلا در شان بانوان بخصوص بانوان سرزمینمان نیست ، و نکته بعدی طبق گفته خودتون که ایشون را مبارز میدانید ، کسی که مبارز سیاسی هست ، پس در فن بیان و بکار بردن واژه ها و کلمات خیلی باید دقت داشته باشند . حرکت و کاررار ایشون بار دگر از نظر بنده موذیانه و هدفمند ، توهین به شان و منزلت بانوان ایران زمین و این کارزار کاملا هدفمند و در جبهه خودش و طرفدارانش کار کردن بود.
دوستان ، موضوع اختلاف و يا…
دوستان ، موضوع اختلاف و يا اختلافات با خانم علينژاد ربط چنداني به كلمات چون سليطه و... ندارد، اختلافات بر مي گردد به شوراي همبستگي مهسا و چرايي و چگونگي از هم پاچيدگي ان ، چون تشكيل شوراي مهسا يكي از ارزوهاي من و هزاران نفر از فعالین سیاسی در خارج از کشور بود و بسيار در اين راه كوشش كرده ام و از تك تك ان هشت نفر دفاع كردم و اكنون هم پس از شکست شورای مهسا از تك تك ان شخصيت ها دفاع مي كنم ، چه شخص شاهزاده باشد و چه گلشبفته و ديگران همه اين ها سرمايه هاي جنبش زن ، زندگي ازادي است و هر گز در جهت خراب كردن چهره فعالين اين جنبش عمل نكرده ام و هر كسي فعاليت و خروجي شبكه هاي اجتماعي و شبكه ايرانگوبال را دنبال كرده باشد به روشني متوجه مي شود كه اينجانب ، از همه ان كساني است كه در اين جنبش پاك شركت كرده اند ؛ در حد خود حمايت كرده ام .دوستان بجاي خراب كردن همديگر ؛ بيائييم ، راه و روش نقد را در پيش بگيريم؛ مسيح علينژاد يك زن مبارز است ؛ مثل بقيه مردان و زنان مبارز ايران كه از جنبش زن زندگي ازادي دفاع كرد ؛ خلاصه همديگر را خراب نكنيم ،بجاي ان بدون توهين يكديگر را نقد كنيم
بابك :
بابك :
" مبارزه" است در حقیقت نتنها به هدف کمکی نمیکند که به بقای حکومت کمک میکند. هدف باید مشخص باشد و مبارزه باید در چهارچوب هدف قرار گیرد. اینکه شاهزاده محبوب تر از مسیح است یا خیر جامعه تصمیم میگیرد. قسمتی از محبوبیت او به دلیل پسر شاه و شهبانو بودن است اما قسمت بزرگتر اینمحبوبیت، دلیلش در سوی درست تاریخ ایستادن است در حالیکه دیگران دو دهه در عالم اصلاح طلبان و نه اصلاح طلبی جامعه را حیران کردند. صراحت کلام خانم علینژاد، جسارت ، معرکه گیری ، زن بودن، و.. برد محدود خودش را دارد ولی جامعه ای که مار گزیده شده (منظور ۲۰ ملیونی که به خاتمی رای دادند و سپس او را روباه مکار و فریبا خواندند ) این سوی صحیح تاریخ را فراموش نکردند. این افراد به اصطلاح "مبارز" میدانند که بردشان محدود است و از ترفند قدیمی سیاسی ترور شخصیت یا همان پایین کشیدن lobster ها استفاده میکنند و مخاطبین به درستی میبینند و تشخیص میدهند. این ابتذال سیاسی و گل آلود کردن آب هدف را به حاشیه میبرد، و ساده ترین تعریف ابتدایی
" مبارزه" را به ابهام میبرد و جا چند صبای دیگر همان بانوانی که ایشون نام برد، و برای کردیت بردن نعل وارونه زد، را در زندان نگه میدارد!!
زن زندگی ازادی
Muhammadi Sahraliمسیح علی…
Muhammadi Sahrali
مسیح علی نژاد از تاثیر گذارترین شخصیت ها در بین اپوزیسیون میباشد.کینه و حسادت سلطنت طلب ها مطرح شدن وی در مجامع بین المللی میباشد.چرا بیشتر از شازده ،مطرح میشه. حتا در مورد نرگس محمدی هم چپ طرفدار ج. ولایی دست در دست شاه اللهی ها حملاتی را اغاز کنند که بخاطر زندانی بودن نرگس شرم کردند که ادامه دهند ،یعنی تیرشان به هدف نخورد.واقعا حملات غیر اخلاقی طرفداران رضاه پهلوی که بخاطر حسادت میباشد شرم اور میباشد.
تاثیر گزاری
چه خوشمان بیاید ،چه نیاید،چه بپذیریم و چه اصرار بر نپذیرفتن ان بکنیم!مسیح علینژاد در بین اپوزیسیون خارج کشور ،فردی تاثیر گزار و خود به تنهایی وزنه ای میباشد.اپوزیسیون خارج کشور بجای چنگ انداختن بر سر و صورت همدیگر و خونین کردن همدیگر ،ایکاش سیاستمداری و اینده نگری اخوندی متعلق به عصر حجر بنام خمینی را میداشتند که چطور چپ و راست را باخود همسو کرد.یک روز بهانه سلطنت طلب ها برای به گوشه رینگ راندن وی قیافه اش و روستایی بودن اش را به باد مسخره میگیرند تو گویی شاهزاده شان فتو مدل بوده،روزی نزدیکی وی با اصلاح طلبان،روز بعد پول گرفتن و وابسته بودنش را !!اگر وی وزنه ای نبود،اگر وی تاثیر گزار نبود ،اگر وی اینهمه پر انرژی و اکتیو نبود اینهمه مورد حمله از ساطنت طلب های شاه اللهی،سازمان اطلاعات ی ها ،چپ های طرفدار ضد غربی حکومت ولایی قرار نمیگرفت.
انسان در واقعیّت وجودی اش؛ نه در تصویر ایده آلی اش!
درووود!
اندکی کژ دار و مریز رفتن برای پیدا کردن راه خونه!
ضعف بزرگ و آسیبگاه تمام آنانی که دنبال «صد در صد بی عیب و نقصها» میگردند، در این است که هر چقدر نیز به دنبال یافتن «صد در صدها» وقت بگذرانند و سرمایه خرج کنند و بجنگند و حرص زیادی بزنند، آخرش به همان نقطه ناممکنهایی میخکوب خواهند ماند که از اول بر آن، خودشان را به دست خودشان میخکوب کرده و غل و زنجیر زده و به پای خودشان سمنت ریخته اند و مدام در دنیای «توطئه و دستهای پشت پرده و کارگردانان سناریو نویس و خیمه شب بازی و امثالهم» سیر و سیاحت میکنند. درست عین ذهنیّت مالیخولیایی طیف اخانید که اگر پشه نیز بال گشاید، میگویند کار «آمریکای جنایتکار و صهیونیستهای ملعون» است.
هیچ انسانی در عرصه زندگی و اجتماعی که متولّد میشود، حامل خصایل ایده آلی برای برآوردن آرزوها و نیازها و حسرتها و خواسته های دیگران نیست. اصلا چنین توقّعی از انسان داشتن – مهم نیست جنسیّتش چه باشد-، انتظاری ابلهانه است؛ زیرا آنانی که چنین انتظاراتی دارند اصلا یک بار هم به دور و بر خودشان یا در آیینه، نگاه سرسری نینداخته اند تا دریابند که انسان از لحظه زایش تا مرگروزش در «گستره آموزش و پرورش و پوست اندازیهای مختلف» سیر میکند. هیچکس مادرزاد، ایده آل زاده نمیشود. تازه آنانی که ادّعای مثلا «رسول و نبی الاهان نمیدانم کجایی» میکنند و مثلا«اسوه حسنه» قلمداد میشوند، به صدها عیب و نقصان و امراض مبتلایند؛ دیگر چه برسد به انسان که پروژه اش از زادروز تا مرگروز، عبور از انواع و اقسام ماجراهاست.
من برغم تمام خصومتهایی که ناجوانمردانه در حقّ او میشود، وی را یکی از بهترین و کارگذارترین شخصیّتهای ایرانی میدانم که به نقش خودش در سرنوشت ایران و مردم و بویژه زنان و دختران و جوانان آگاه است. تجربه و تدقیق شدن به تاریخ تراژیک ایران به من آموزانده است که به انسانهای لایق و شایسته در زمان حیات خودشان آفرینها بگویم؛ نه بعد از اینکه حذف و ترور و خانه نشین و یا مُردند، بیایم و در فقدانشان امامزاده بسازم و دریغها بگویم. نه!. من همین امروز بر او «آفرینها« میگویم تا او در پیکارهای خجسته اش به زایش نیروهای زندگی بخش و شادی آفرینش در دوران غم و افسردگی، بیفزاید و با شکوهتر در عرصه های بین المللی آشکار شود و با بخشیدن شکوه لبخندهایش، غمگین ترین پریهای میهنم را دلشاد کند و بخنداند و به زایش جامعه ای مدد رساند که شایسته کرامت آدمی باشد و نگاهبان وجود اک تک آحادش. من ظن به یقین دارم که امسال، سالیست که اگر «جایزه صلح نوبل» را به تنهایی به «او» ندهند، دست کم با فعّالینی که برای حقوق و کرامت انسانها میرزمند، به طور مشترک، لیاقت به دست آوردنش را خواهد داشت. ایدون باد!
شاد زیید و دیر زیید!
فرامرز حیدریان
محمود : جالبه که از همه…
محمود : جالبه که از همه بيشتر فعالیت می کند و همه بهش گیر میدن! از مجاهدها، ساطنت تلبها گرفته تا کمونیستها. چونکه که قدرت تلبی آنها رو تهدید می کنه
لیلی : ایشون تمام حرکات و…
لیلی :
ایشون تمام حرکات و رفتارش با توهین همراه با خشم و خشونت ورزی بوده. چطور توهین نکرده. این زن مازنی با پشتیبانی برنامه گذاران پا به عرصه سياست گذاشت و بوسیله انها هم هدایت میشود. وگرنه. هر کسی که نمیتونه تاثیر گذار بشه
«مسیح علینژاد»، صرف نظر از…
«مسیح علینژاد»، صرف نظر از تمام اشکالها و ایرادها که خودم باره ها آن را علنی گفته ام ، یکی از زنان تاثیر گذار ایران وجهان است ؛ این زن مازنی تا کنون به هیج کس توهین و بد و بیراه نگفته است ، در عوض بخاطر روستایی بودنش از سوی شونیستها روز و شب مورد اهانت وتحقیر قرار گرفته است
افزودن دیدگاه جدید