رویگردانی ایرانیان از اسلام و اسلامگرایان که امروز بیش از هر زمان "مشروعیت" و موجودیت نظام را به چالش کشیده، زنگ خطر را برای کلیت نظام بصدا درآورده است. "ترقه بازی" داعش در مجلس و قبر خمینی بهانه ای شده تا سیدعلی خامنه ای، موقعیت حکومت اسلامی را در شرایط فوق العاده ارزیابی نموده و فرمان "آتش به اختیار" صادر کند.
فتوای "آتش به اختیار" همان سیاست تهاجم فاشیستی "گروههای خودسر" به شهروندان ایرانی، تداوم اسیدپاشی ها، تجاوزهای گروهی به زنان و دختران و سرکوب و تکرار قتل عام دگراندیشان است. سخنان سیدعلی خامنه ای خطاب به حزب اللهی ها و بسیجی های مستقر در دانشگاه، در واقع پاسخ و راهکار او در ارتباط با به چالش کشیده شدن "انقلاب" و "آرمان" های اسلامی در جامعه ایرانی است. سیدعلی با آگاهی به انزوای اسلام سیاسی در جامعه ایرانی و به ویژه در جامعه دانشگاهی، بسیجی ها و حزب الهی ها را به "تلاش همه جانبه برای غلبه گفتمان انقلاب در دانشگاه" دعوت کرده است.
خامنه ای دستگاه های اجرائی کشور را در سرکوب جنبش ملی ایرانیان (لائیک، دمکراتیک و ایرانمدارانه) ناتوان دیده و اعتراف کرد که؛ گاهی اوقات انسان احساس می کند که دستگاه ها ... تعطیل و دچار اختلال هستند. اگر چنانچه قرارگاه دچار اختلال شد، خودتان مستقل اقدام کنید. او بیشرمانه به باندهای فاشیستی (گروه های خودسر) دلگرمی داده که شما اقدام کنید و نگران دستگاه های دولتی نباشید.
خامنه ای با این سخن و اینکه قانون، دولت و دیپلماسی تنها جنبه تشریفاتی دارند، نقش تعیین کننده حکومت اسلامی و بی اختیاری برگماشتگان دولتی را رسمیت داد. دعوت خامنه ای از هسته های جهادی به کار مستقل و غلبه گفتمان انقلاب توسط "گروه های خودسر" (البته با کمک اسید، زنجیر، چاقو، چماق، تجاوز، زندان و شکنجه)، ادامه جهاد علیه فرهنگ، تاریخ و هویت ایرانی است.
واقعیت این است که حکومت اسلامی دیگر نمی تواند سیاست اسلامیزاسیون ایران (تامین سلطه اسلام و اسلامگرایان) را با چماق قوه مجریه کنونی ادامه دهد. از اینرو به سبک کار قدیمی و فاشیستی سازماندهی مزدوران و لمپن ها برای "غلبه گفتمان اسلامی" رو آورده است. این چرخش سیاسی (اعلام جنگ به جامعه ایرانی) در سخنان اخیر خامنه ای و فتوای "آتش به اختیار" به گروه های اسیدپاش، چاقوکش و ... علنی شد.
سیاست جنگی "آتش به اختیار" هنگام اشغال فرانسه توسط فاشیست ها، اسپانیا در دوران سلطه فاشیسم و... اتفاق افتاده است. هنگامی که قوه مجریه در موقعیتی نبوده که دفاع از خود علیه فاشیسم را سازمان دهد، فرمان "آتش به اختیار" صادر شده تا مردم خودمدیریتانه از کشور و آزادی دفاع کنند.
اما این موضع در ایران شکل دیگری دارد. حکومتی که 40 سال سرکوب، کشتار، و جنایت سازمان یافته علیه بشریت را مرتکب شده، با سد مقاومت بزرگ ملی ایرانیان در برابر استبداد بربرمنشانه پیشاقرون وسطائی (اسلامیزاسیون کشور) مواجهه گشته و حتی سربازان خط مقدم نظام هم دچار ترس، وحشت، نومیدی و بحران سیاسی شده اند.
هسته سفت نظام اسلامی با مشاهده نشانه های شکست و فروپاشی حکومت، بعنوان آخرین چاره می خواهد با لغو شرعی قانونمداری (استبداد قانونی) در کشور، مزدوران حزب اللهی چماق بدست را بمیدان اورده، صدای جناح رقیب را خفه و جنبش ملی ایرانیان که رهائی از زیر بار اسلام و اسلامگرایان را هدف قرار داده، سرکوب کنند.
فرمان "آتش به اختیار" سید علی خامنه ای اعلام آماده باش به دسته جات فاشیستی بسیجی – حزب الهی است که با توجه به بدنام بودن آنها در جامعه ، آنها را "افسر"و "دانشجو" خطاب کرده و جنگ با جامعه ایرانی را در دستور کار آنها قرار داده است.
عملیات تروریستی در "مجلس" و بر سر گور خمینی، بهانه ای گشت تا حکومت اسلامی اقلیت ناچیز، منزوی و بی آبروی حامی نظام را برای سرکوب جامعه ایرانی دوپینگ کند.
در شرایط تجاوز همه جانبه سیاسی، فرهنگی، آئینی، دینی و.. اسلامگرایان به ایران و ایرانیان برماست که؛
در دفاع از آزادی، دمکراسی، لائیسیته، جمهوریت، ایرانمداری و ترجیح ایران و ایرانیان بر اسلام اسلامگرایان، در هرجای ایران و جهان هستیم، به عاجل ترین وظیفه سیاسی خود عمل کرده و مهستان های (انجمن های) خودمدیریت "آتش به اختیار" را برای گذر از کلیت حکومت اسلامی و پایان دادن به تبعیض، استبداد و دیکتاتوری در ایران سازمان دهیم.
دیدگاهها
سالام ـ جناب آقای آنتونموس
آقای حبیب, در حقیقت هیچ وقت
جنابعالی نباید فراموش کنید که رهبر این رژیم ضدبشری،" سیدعلی خامنه ای"، یک ترک آذربایجانی می باشد.
در ضمن جمعیت ترکها و ترک زبانان ایران ، "17 در صد" می باشد، نه نیمی از جمعیت ایران!!!
آقای حبیب, بسیار مضحک و بی معناست که رژیم جمهوری اسلامی را "پان ایرانیست" بنامیم! جمهوری اسلامی، رژیم "پان اسلامیست شیعه" است که هیچ نسبتی با پان ایرانیسم ندارد. رژیم جمهوری اسلامی در گفتار و کردار خود ضد ملی و ضد ایرانی است،رژیم حاکم بر ایران تنها حکومتی در جهان است که، سیاست رسمی اش تضعیف وطن پرستی؛ میهن دوستی و نفی هویت ملی؛ در کشور است. نباید به دروغ ، بلندپروازیهای جاهطلبانۀ خامنهای جلاد و رژیم سفاک و غارتگر جمهوری اسلامی را «ناسیونالیسم فارس»، «امپریالیسم فارس»، تلاش برای ایجاد
آقای موحدی, لطفا در نظر
را توهین به شعور خودم تلقی میکنم آیا از خودتان پرسیده ید که علیرغم آنهمه فداکاری
قهرمانی که بر شمردید, چرا در مراکز تصمیم گیری ایران, برای آذربایجان که که نزدیک به نیمی از اهالی ایران را تشکیل میدهند, حتا یک آذربایجانی هم در هیات دولت دیگر ارگان های تصمیم گیری وجود ندارد?
, میلیون ها و ده ها میلیون کودک آذربایجانی حتا یک مدرسه به زبان مادری شان وجود ندارد?
متاسفانه تمام تلاش شما به این است که این ظلم تبعیض آشکار را توجیه کنید و ادعا میکنید که, رژیم ایران چون اسلامیست و شیعی گراست پس نمیتواند پان ایرانیست باشد!!
همانطورکه بوزقورد های تورکیه هم نژادپرست تورک وهم مذهبی هستند, رژیم ایران هم, هم اسلامگرا و هم پان فارسیست میباشد. اگر این پان فارسیسم نیست پس چیست, وقتی که
سلام ، کامنت را برای تست می
آقای arbadili....من هیچ وقت
به آقای حبیب
اول اینکه درود می فرستم به تمامی هموطنان ترک و آذری؛ سرزمین آزادی ستان آذربایجان در تاریخ معاصر ایران دارای افتخار بزرگ پرچمداری در انقلاب مشروطیت ایران است. چرا که پایگاه سرداران و سالاران آن انقلاب و مجاهدان دلیر مرکز غیبی که رهبری سازشناپذیر انقلاب مشروطیت را در دست داشتند میباشد. هنوز در دامنههای سهند و در کوچههای محلۀ امیرخیز خاطرهٴ صدای پای اسب ستارخان و طنین گلولههای مجاهدانش طنینانداز است که مردم را به مقاومت میخواند.
دوم اینکه آقای حبیب گرامی؛ رژیم جمهوری اسلامی، رژیمی پان اسلامیستی (فرقه گرایی شیعی) است نه یک رژیم پان ایرانیستی آنطور که شما گفتید. مقوله ای به نام هویت ملی و منافع ملی در نزد سران رژیم حاکم بر ایران ارزشی ندارد. عرق ملی در میان آخوندها و پاسداران و دزدان بازاری نیست، چرا به پان اسلامیسم شیعی معتقد هستند.
سوم اینکه به قدرت رسیدن صفویان و
از دوانهای باستان تا ظهور شاه
آن روزها شاه آذربایجانی بود و پایتخت در آذربایجان بود و زبان شاه و دربار آذربایجانی بود و زبان اردو زبان آذربایجان بود. و آذربایجانی در جنگ های صدها ساله خود در مقابل امپراطوری های عثمانی و روس، مجبور بود تنها بجنگند چرا که کرمان و یزد در مقامی نبودند که ...
نقش آذربایجانیها در دوره قاجار از نزدیک به صد درصد به ۹۵ در صد و پس از برقراری دیکتاتوری رضا شاه به ۸۵ درصد و در دوره محمد رضا شاه به ۷۰ در صد رسیده بود. این تناسب در اوایل حکومت اسلامی همچنان باقی مانده بود. ولی این تعداد سپس رفته رفته کمتر شد و در دوران ریاست جمهوری خامنه ای به کمتر از ۴۰ درصد رسید. در دولت خاتمی
یکی از تاکتیکهای مزدوران
مجاهدین میتوانستند مانند سایرگروهها و دیگر احزاب تنها به تقبیح جنگ بسنده کرده و به شعارهای ضد جنگ اکتفا کنند، اما تحمل کشته شدن روزمره هزاران هموطن چیزی نبود که برای مجاهدین قابل تحمل باشد. مجاهدین با گذشتن از نام و ننگ، به مقابله عملی با جنگطلبی خمینی پرداختند تا سرانجام خمینی را ناگزیر از پذیرش آتشبس و نوشیدن جامزهر کردند.
این بزرگترین خدمت میهنی و میهنپرستانه مجاهدین برای مردمشان در آن مقطع سیاه از تاریخ ایران بود. بزرگترین خدمتی که سالهاست خمینی و جانشینانش با وارونهگویی آن را مصداق خیانت مجاهدین معرفی میکنند. قضاوت البته همیشه با مردم است.
آقای لاچین لطفآ به این سوال
دادگاه صحرایی اگر چیز بدی است چرا به مخالفین خود آرزو میکنید و میطلبد, اگر چیز خوبی است چرا شبانه روز به خاطر ان به ستالین بد و بیرا میگید ؟
شکی نیست که اگر شما تورکستان یا تورک الی خودتان را برپا سازید, چنین رؤزهایی در انتظار مخالفین شما خواهد بود. جهنمی مانند جهنم استالین و رجوی.
با سلام و درود بر جناب لاچین
آقایان سازاخ و تورک اوغلو و
شما بیجهت تلاش میکنید که پان ایرانیسم و مارکسیسم را با منطق پان ترکیستی خودتان افشا بکنید, این وظیفه را آقای با مداد و اسامه و کرمی و ... به عهده گرفته اند. هر کس که نفرت نامه های اینها را میخواند, از ایران و سوسیالیزم بیزار میشود. وظیفه شما این است چهره اصلی پان ترکیزم را در اینجا به نمایش بگذارید. و انصافان به خوبی از عهده این کار بر میایید. پیش بسوی توران بزرگ !!!
آقای بهمن موحدی.... بعد از
پس از سرنگونی رژیم پست و پلید
به این مهم نیز باید اشاره کنم که مبارزۀ غیر خشونت آمیز با این رژیم ضدبشری معنایی ندارد و به جایی نخواهد رسید. تنها یک راه برای رهایی ایران و ایرانی از شر فاشیسم هار مذهبی وجود دارد که آن راه، "جنبش سرخ" می باشد. گفتمان جنبش سرخ یعنی گفتمان سرنگونی و جنبش سرخ یعنی جنبش سرنگونی. در ایران مبارزه غیر خشونت آمیز و امکان وقوع یک انقلاب مخملی یک خواب وخیال ضدانقلابی است. همانگونه که انتقال مسالمت آمیز قدرت سیاسی یک رویای دست نیافتنی بیش نیست. درست به همین دلیل هم هست که می بایست بی هیچ سازشی گفتمان
جناب حسن گرامی؛
ایرانیان حکومت اسلامی را تجربه کرده و بنظر نمیرسد بار دیگر زیر بار یک حکومت اسلامی دیگر بروند. اما در باره فرمایش شما پیرامون تغییر رژیم سیاسی و گذر از حکومت اسلامی، خدمت شما عرض می کنم که شکل تغییر را همواره حاکمان به بمردم تحمیل کرده و میکنند
نظر شما در باره نفی خشونت کاملن درست است. جامعه ایرانی ریشه در فرهنگی دارد که "ضحاک ماربدوش" را نه اعدام (قصاص)، بلکه در منطقه ای کوهستانی تبعید کرده اند.
در جوامع استبدادی همواره خشونت از بالا اعمال شده و میشود. مسئله ما برسمیت شناختن حق مردم در دفاع از خود است. این حق در بیانیه جهانی حقوق بشر هم طرح شده است. آنجا که حقوق بشر پایمال میگردد و خبری از قانون ملی، دمکراتیک و لائیک نیست، قیام علیه بیداگری برسمیت شناخته شده است. البته این بمعنای نابودی سرمایه ملی، نابودی ارتش و .. نیست. در ایران کنونی تا هنگامی نهادهای سرکوب حکومت دینی
درود به جناب موحدی گرامی؛
سپاس از شما بخاطر احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت ایران و ایرانیان و روشنگری های سیاسی در ارتباط با نظام ویرانگر حاکم بر میهن.
تمامی تاکیدات شما در باره ماهیت ضدبشری حکومت اسلامی را تائید کرده و تردیدی نیست که جامعه شهروندی آگاه، دمکرات، ایرانمدار، رها گشته از زنجیر توهم به حکومت اسلامی، در آینده نچندان دور با حکومت اسلامی تعیین تکلیف تاریخی خواهد کرد.
آنچه مهم است، همانا برون رفت از مدار حکومت دینی- استبدادی و قرار گرفتن سیاست بر ریل ارزش های مدرن و جهانشمول انسان قرن حاضر و نهاینه شدن مکانیزم های جامعه لائیک دمکراتیک در کشور است.
واقعیت این است که اشکال مبارزه را مردم خود تعیین می کنند و در شرایطی که فاشیسم حاکم فرمان "آتش به اختیار" را صادر کرده، قطعن مردم ستمدیده از همه اشکال مبارزه برای خاتمه دادن به سلطه اسلام و اسلامگرایان استفاده خواهند کرد. چنین باد!
عالی بود ولی ارتجاع
نیاز ی به گفتن نیست که در صورت خشونت وانقلاب مسلحانه تنها گروه جرار و ادم گش رجوی قدرت را از ان خود خواهد کرد و جهنم دیگری برای مردم ایران فراهم خواهند ساخت. هر گونه گرایش به خشونت و انهدام سازمانهای نظامی که با پول مردم ایران بوجود امده اند خیانت به ازادی است . مخالفت ما باید با تسلط اندیشه سیاه اسلامی باشد و نه سازمان دفاعی و یا نظامی .
. انتخابات ازاد برای سرنوشت مردم ایران برای مردم ایران باشرکت مردم وهمه سازمانها و گروها ی ایرانی تنها راه حل و بدون خونریزی در ایران است .هیچ سازمان و حزبی حق تقدم برای کسب قدرت ندارد ..
درود بر هموطن گرامی؛ آقای
اینطور به نظر می رسد که خامنه ای گجستک، با صدورفرمان" آتش به اختیار" قصد دارد فضای رعب و وحشت سالهای آغازین دهۀ 60 را دوباره بر کشور حاکم کند، و سرکوب و دستگیری و شکنجه و اعدام را در جامعه به شدت گسترش دهد تا شاید بتواند چند صباحی دیگر بر عمر این سیستم گندیده بیافزاید.
پس بنابراین، ضرورت مبارزۀ مسلحانه و جنگ انقلابی علیه این رژیم ضدایرانی و سفاک، بیش از هر زمان دیگری احساس می شود . نقشه و عمل پیشاهنگ انقلابی، پاسخ به این ضرورت است. مبارزۀ مسلحانۀ توده ای علیه رژیم جمهوری اسلامی همواره و همیشه بر حق است. قهر انقلابی خلق قهرمان ایران، مقاومت در مقابل ستم و سرکوب و خشونتی است که رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی، هر روز و هر لحظه در نقطه نقطۀ ایران آخوند زده، علیه اکثریت مردم تحمیل می کند. زمان کنار گذاشتن تعارفات است ، رژیم جمهوری اسلامی را باید با مبارزۀ