Skip to main content

آقای روزبه،

آقای روزبه،
Anonymous

آقای روزبه،
کسانی که هنوز وارد سیاست نشده اند، قطعا بوئی از دیپلماسی نبرده اند و با هر چرخشی در اوضاع دچار "گشادگی" دو قطبی شده و سپس با دگرگونی اوضاع غمگین شده و پس از مدتی همه چیزها را به فراموشی می سپارند و انگار نه انگار که سه چهار هفته ی پیش چه گفته بودند، دوباره و دوباره مقاله نویسی می کنند.
بنظر می رسد که کار شما شده مقاله نویسی. شما احتمالا می بایستی روزنامه نگار می شدید، چون برای اینکار دوره های تخصصی وجود دارد و به متخصصین آن "حقوق" هم پرداخت می شود.

برای بررسی اوضاع سوریه، که البته آینه ی تمام نمائی از اوضاع کل جهان است، می توان جریان را مثلا در کنفرانس گ 20 دنبال کرد.
بنظر می رسد که آقای اوباما یک خبط بزرگ سیاسی کرد که برای آقای اسد یک خط قرمز قرار داد. کلا آمریکا مخالف بکارگیری سلاحهای کشتار جمعی نیست. آنها در بکار گیری این نوع سلاحها یدی طولانی دارند. بهمین دلیل نیز این خط قرمز فقط برای اسد بود، و نه نیروهای القاعده که امروزه دیگر بطور غیر مستفیم از سوی عربستان و آمریکا هدایت می شوند.
هنوز معلوم نیست که چه کسانی از سلاحهای شیمائی استفاده کردند. احتمالا هم القاعده، هم حکومت سوریه (شاید فقط ژنرالهای خودسر، که فرقی در ماهیت امر نمی نماید، زیرا کل رژیم دست به جنایات جنگی زده است) و بویژه احتمال بسیار وجود دارد که هم آمریکا، هم عربستان و ترکیه و قطر نیز در این ماجرا مستقیما دست داشته باشند.
اگر چه مشکل است که وارد درون اوباما شد و احساس واقعی وی را اعلام نمود، اما ظاهرا وی گرفتار یک بازی سیاسی خطرناکی شد. در جریان کنفرانس گ 20 مذاکرات بیست دقیقه ای بین وی و پوتین حول چه بود؟ از اینجا بازیهای دوطرفه شروع شده اند. اوباما از پوتین تقاضای کمک کرده است، که این خطر را بصورت دیپلماتیک حل کنند (آیا اوباما بازی دوطرفه ای را با این تاکتیک شروع نمود؟ چون وی در برابر کنگره و جناج مقابل گرفتار سیاست ساندویچی شده بود)
بقیه ماجرا را قطعا می دانید. ناگهان اعلام شد برای جلوگیری از جنگ، باید سلاحهای شیمیائی سوریه نابود شوند، تا از جنگ جلوگیری شود. این مساله بسیار آشکار است که اینکار کاملا با توافق صورت گرفته بود. اما حالا پوتین متوجه فریبی شده است که ممکن است (ممکن است) از اوباما خورده باشد. اوباما به پوتین گفته بود که جناح دیگر خواهان جنگ است، وی اما خواهان جنگ نیست. چنین رابطه ای در سراسر جهان وجود دارد و امروزه آنرا مثلا در رابطه ی روحانی، خامنه ای و امریکا می بینیم.
اوباما اما با این تغییر می تواند دوباره از اوضاع حاصل شده دوباره رای کنگره را بدست بیاورد. در انگلستان نیز پارلمان فقط با اختلاف 15 رای مخالفت خود را اعلام کرده بود. حل این "مشکل" برای کامرون زیاد کار نمی برد. دموکراتها همیشه خریدنی هستند و تبهکار!
نیتجه؟ کاملا آشکار است که خطر جنگ و دخالت در سوریه شدیدتر شده است. کشورهای موسوم به "غربی" این بار می توانند با استدلال راحت تری وارد جنگ شوند.
استراتژی آمریکا برای خاورمیانه روشن است. فراموش نکنید که آمریکائی ها کوتاه نمی آیند. آنها یا در نتیجه ی این بحران زیر خواهند رفت و یا این خط را تا به آخر خواهند رفت. دیر یا زود دارد، اما آنها کوتاه نمی آیند. من در کامنت دیگری پس از کودتا در مصر اعلام کردم که تاکتیک اوباما در خاورمیانه تغییر کرده است و خطر حمله به سوریه افزایش یافته است. آنها حتی از بکار گیری بمب اتمی برای پیشبرد سیاستهای خود کوتاه نخواهند آمد. برای اینکار بهانه تراشی بسیار آسان است.
تعجب نکنید اگر در آینده مثلا خبر انفجار بمب های شیمائی در یکی از شهرهای آمریکا توسط "تروریستها" اعلام شودا و منجر به دخالت آمریکا در چند کشور جدید شود.
آیا می دانید موضع روسیه، موضع واقعی روسیه در قبال سوریه چیست؟ آیا روسیه نیز دست به تهدید اتمی خواهد زد. بنظر من شما اوضاع را خیلی دست کم گرفته اید.