روز اول اکتبر (دهم مهر) اسرائیل تهاجم زمینی خود به جنوب لبنان را آغاز کرد. اندکی پس از آن، ایران بیش از ۱۸۰ موشک به سوی اسرائیل شلیک کرد. با ادامه جنگ در غزه، نگرانیها از گسترش یک درگیری فراگیر منطقهای در خاورمیانه همچنان در سطح بالایی قرار دارد.
خطر این تشدید تنش چقدر جدی است؟ بیبیسی تحلیل شماری از کارشناسان را درباره دلایل تشدید این درگیری و پیشبینیهای آنها از آینده جویا شده است.
هدف بلندمدت اسرائیل در لبنان چیست؟
پروفسور لینا خطیب، مدیر مرکز خاورمیانه در دانشگاه سوآز بریتانیا:
به نظر میرسد که اسرائیل اهداف خود را از تضعیف حزبالله و اعمال توافق آتشبس برای تامین امنیت شمال اسرائیل، به هدف خنثی کردن دائمی حزبالله ارتقا داده است. با وجود وارد کردن خسارات سنگین به حزبالله، کمپین نظامی اسرائیل باعث نخواهد شد که حزبالله به طور کامل از بین برود.
دالیا شیندلین، نویسنده و عضو پژوهشکده تحقیقاتی قرن بینالملل:
تفاوت قائل شدن بین گفتار دولت اسرائیل و آنچه که در عمل انجام خواهد داد، دشوار است. آنها در کلام میگویند قصد دارند با حذف تهدید حزبالله، از غیرنظامیانی که در شمال اسرائیل در قلمرو حاکمیتی این کشور زندگی میکنند و در یک سال گذشته در نتیجه حملات موشکی ادامهدار حزبالله در حمایت از حماس، آواره شدهاند، حفاظت کنند تا این افراد بتوانند به خانههایشان بازگردند. اما در این دولت همچنین نیروهای مذهبی حضور دارند که به جای نگاه استراتژیک، به موضوع پیروزی با چشماندازی کیهانی مینگرند. از این رو، نمیتوان احتمال وجود یک روحیه توسعهطلبانه را رد کرد.
رابرت فورد، سفیر پیشین آمریکا در سوریه و عراق:
اسرائیل مایل است که دولت لبنان بار دیگر اقتدار خود را بر حزبالله اعمال کند. این موضوع من را به یاد جنگ زمینی اسرائیل در سال ۱۹۸۲ علیه سازمان آزادیبخش فلسطین در لبنان میاندازد. در بلندمدت، آن جنگ برای شهروندان اسرائیلی که نزدیک مرز لبنان زندگی میکردند، نتایج خوبی نداشت. در این مورد، اسرائیل باید بر دستاوردهای کوتاهمدت تمرکز کند تا بتواند اوضاع را به اندازهای آرام کند که ۶۰ هزار ساکن آواره شمال اسرائیل بتوانند به خانههای خود بازگردند.
آیا با این درگیریها تغییر نقشه خاورمیانه کلید خورده است؟ در این صورت، چنین تغییری چگونه خواهد بود؟
پروفسور لینا خطیب، مدیر مرکز خاورمیانه در دانشگاه سوآز بریتانیا:
توازن قدرت در خاورمیانه به شکلی در حال تغییر است که نفوذ ایران در منطقه را تضعیف میکند. اما هرگونه تغییر در وضعیت موجود فرآیندی است که مدت زیادی طول خواهد کشید تا به نتیجه برسد.
بلال صائب، دانشگاه جورج تاون/ مشاور سابق وزارت دفاع آمریکا:
برای چنین نتیجهگیری هنوز خیلی زود است، اما چیزی که قطعی است این است که محور تحت رهبری ایران در وضعیت متزلزلی قرار دارد و به نظر میرسد اسرائیل به برخی دستاوردهای تاکتیکی قابلتوجه دست یافته است. اینکه آیا اسرائیل میتواند این دستاوردها را از طریق دیپلماسی به موفقیتهای استراتژیک تبدیل کند یا خیر، هنوز مشخص نیست.
پال سیلم، موسسه خاورمیانه:
نقشه نه، اما توازن قدرت قطعا تغییر کرده است. در ۲۰ سال گذشته، ایران و نیروهای نیابتی آن (حماس و حزبالله) از یک سو و اسرائیل از سوی دیگر، در وضعیتی شبیه به تساوی بودهاند؛ به این معنا که بازدارندگی متقابلی وجود داشته است. این وضعیت در ۷ اکتبر از بین رفت و اکنون اسرائیل در تلاش است تا برتری پیدا کند.
دالیا شیندلین، نویسنده و عضو پژوهشکده تحقیقاتی قرن بینالملل:
برای قضاوت زود است. حس میکنم باید دو هفته یا یک سال دیگر با هم صحبت کنیم تا ببینیم آیا جنوب لبنان دوباره به اشغال درآمده است یا خیر. در عین حال درگیری با ایران هم وجود دارد. اما من فکر نمیکنم آنها در تلاش باشند تا مرزها را در خاورمیانه دوباره ترسیم کنند.
این وضعیت چه تاثیری بر غنیسازی اورانیوم یا چشمانداز سلاحهای هستهای در ایران خواهد داشت؟
آرش عزیزی، نویسنده و پژوهشگر مهمان در دانشگاه بوستون:
این واقعیت که ایران به وضوح حماس و حزبالله را به عنوان نیروهای بازدارنده موثر از دست داده است، به این معناست که شمار فزایندهای از افراد در حکومت ایران به توسعه سلاح هستهای متمایل خواهند شد.
اما این در عمل چه معنایی دارد؟ و اسرائیل کی از این موضوع مطلع خواهد شد؟ اطلاعات نظامی اسرائیل درباره ایران نسبتا خوب است. اگر ایران واقعا شروع به ساخت سلاح کند، آیا اسرائیل هفته آینده به آن پی خواهد برد؟ اگر ایران وارد چنین مسیری شود، به یک حوزه بسیار پرخطر وارد شده است. اما در حال حاضر، قابلیتهای نظامی متعارف ایران در مقایسه با اسرائیل بسیار ناچیز است، بنابراین ایران به شیوههای غیرمتعارف مانند استفاده از شبهنظامیان متکی بوده است که اثربخشی کمی از خود نشان دادهاند.
واضح است که آرمان هستهای ایران برای اسرائیل نگرانکننده است. دشمنی با اسرائیل همچنان محور اصلی رژیم است. پروژه نابودی اسرائیل قدیمیترین و اصلیترین خواسته آیتالله علی خامنهای است. این تنها پروژهای است که او توانسته به پیش ببرد، و تنها چیزی که جمهوری اسلامی رهبری آن را در دست گرفته، پروژه ضد اسرائیلی است. ایران تنها کشوری در جهان است که به سمت اسرائیل موشک شلیک میکند.
با این حال، یک عنصر عملگرایانه در درون ساختار سیاسی ایران هست که معمولا نادیده گرفته میشود و بر این باور است که ایران نباید درگیر جنگ فلسطینیها شود.
پروفسور لینا خطیب، مدیر مرکز خاورمیانه در دانشگاه سوآز بریتانیا:
ایران هر کاری لازم باشد برای تامین امنیت برنامه هستهای خود انجام خواهد داد. آنها هرگونه حمله اسرائیل به برنامه هستهای خود را به عنوان یک تهدید وجودی تلقی خواهند کرد.
یزید صایغ، مرکز مطالعات خاورمیانه، مذاکرهکننده سابق فلسطینی:
احتمال دارد از نگاه ایرانیها تنها چیزی که برایشان باقی مانده و میتواند واقعا تحولآفرین باشد، حرکت به سوی هستهای شدن باشد. نمیدانم این دقیقا به چه معنا خواهد بود. شاید آنها همین حالا هم چنین قابلیتی داشته باشند و بتوانند با انجام یک آزمایش هستهای در بیابان آن را به نمایش بگذارند.
آیا گسترش درگیری، دستیابی اسرائیل به اهدافش در غزه را دشوارتر خواهد کرد؟
پروفسور لینا خطیب، مدیر مرکز خاورمیانه در دانشگاه سوآز بریتانیا:
گسترش عملیات نظامی اسرائیل به خشم روزافزون ملتهایی که حامی و همدرد فلسطینان هستند منجر خواهد شد. این موضوع دستیابی به صلح را در آینده سختتر خواهد کرد.
صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه، چتم هاوس:
قطعا یک جنگ گستردهتر، اسرائیل را تحت فشار خواهد گذاشت. به خصوص که این کشور هنوز موفق نشده به هدفش برای نابودی کامل حماس در غزه برسد. با این حال اسرائیل همچنان از حمایت نظامی ایالات متحده برخوردار است.
دالیا شیندلین، نویسنده و عضو پژوهشکده تحقیقاتی قرن بینالملل:
یک سال است که اسرائیل درگیر جنگ در غزه است، و این منجر به نابودی بسیاری از گردانهای حماس و تحمیل خسارتهای سنگینی به جنگجویان این گروه شده است. بزرگترین مشکل اسرائیل برای دستیابی به اهدافش در غزه این است که هیچ چشماندازی برای یک نیروی حاکم جایگزین حماس ندارد. مشکل این نیست که نیروهای اسرائیلی تحت فشار قرار گرفتهاند، بلکه اسرائیل نیازمند یک استراتژی سیاسی برای یک ایجاد یک چارچوب دولتی در غزه است که بتواند منجر به خودمختاری فلسطینیها شود، و در عین حال مورد تایید بینالمللی و خود فلسطینیها هم باشد. بدون ایجاد چنین چارچوبی، غزه برای اسرائیل یک تهدید و بار نظامی همیشگی خواهد بود.
یزید صایغ، مرکز مطالعات خاورمیانه، مذاکرهکننده سابق فلسطینی:
اسرائیل نمیتواند به اهدافش در غزه دست یابد زیرا هیچ هدف سیاسی برای خود قائل نیست – هرگز هم چنین هدفی نداشته و بدون آن پا به میدان جنگ گذاشته است. همین ممکن است نقطه ضعف اسرائیل باشد. اما نتانیاهو احتمالا احساس نمیکند که نیاز به دستیابی به هیچ نوع نتیجه سیاسی دارد، زیرا میتواند در حالیکه از حمایت بخش بزرگی از جهان غرب برخوردار است، به یک جنگ بیپایان ادامه دهد.
برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر هر که باشد، آیا میتواند بر عملیات نظامی اسرائیل تاثیر بگذارد؟
دالیا شیندلین، نویسنده و عضو پژوهشکده تحقیقاتی قرن بینالملل:
هر رئیس جمهوری در آمریکا اگر بخواهد میتواند بر بنیامین نتانیاهو تاثیر بگذارد. اما هیچیک از آنها چنین کاری را سودمند ندانستهاند. کامالا هریس برای حمایت بیقید و شرط از اسرائیل، نسبت به جو بایدن بار کمتری بر دوش میکشد. اما حزب او در این زمینه از درون دچار اختلاف نظر است. از یک سو عدهای با قدرت از اسرائیل حمایت میکنند، و از سوی دیگر گروهی خواهان تحریم تسلیحاتی این کشور هستند. البته این گروه دوم در اقلیتاند. اما صدای دموکراتهایی که خواهان ایجاد محدودیت برای اسرائیل شدهاند، به طور قابل توجهی در حال افزایش است. در این میان ترامپ غیرقابل پیشبینی است. زیرا با وجود حرفهای بزرگی که میزند، دوست ندارد پای آمریکا به جنگ کشیده شود.
پال سیلم، موسسه خاورمیانه:
فکر میکنم دونالد ترامپ ممکن است تاثیر بیشتری نسبت به کامالا هریس داشته باشد. او از نتانیاهو یا دستکم از راستگرایان در اسرائیل، بیشتر حمایت میکند، اما به شدت مخالف کشاندن آمریکا به جنگ است.
رابرت فورد، سفیر پیشین آمریکا در سوریه و عراق:
در آمریکا هر دولتی که بودجه ۱۰ میلیارد دلاری برای کمک به عملیات نظامی اسرائیل را فراهم کند، از چنین نفوذی برخوردار است؛ به ویژه در شرایطی که اقتصاد اسرائیل در تنگنا قرار گرفته است. سوال این است که آیا در حال حاضر سیاستمداری در ایالات متحده با قدرت واقعی وجود دارد که بخواهد هزینه سیاسی استفاده از این نفوذ را در داخل کشور بپذیرد. در حال حاضر در هیچیک از احزاب چنین فردی وجود ندارد. هیچ نشانی از افرادی چون رونالد ریگان یا جورج اچ. دبلیو. بوش در پیشرو نیست.
راههای ممکن برای جلوگیری از گسترش درگیری کدامند؟
بلال صائب، دانشگاه جورج تاون/ مشاور سابق وزارت دفاع آمریکا:
با هر موشکی که شلیک میشود و با هر حمله هوایی، یافتن چنین راههایی سختتر میشود.
جاوید علی، مدرسه سیاست عمومی فورد، افسر ارشد سابق افبیآی:
من نسبت به چشمانداز کاهش تنش بسیار بدبین هستم... به احتمال زیاد، از دیدگاه ارتش اسرائیل و در سطح سیاسی در کابینه جنگ نتانیاهو، این احساس وجود دارد که نبض تحولات را در دست گرفتهاند. در جنگ، وقتی یک طرف احساس میکند که در برابر رقیب خود دست بالا را دارد، نمیخواهد حرکت و پویایی را از دست بدهد، زیرا میتواند به فشار بر دشمن ادامه دهد.
پروفسور لینا خطیب، مدیر مرکز خاورمیانه در دانشگاه سوآز بریتانیا:
هیچ یک از بازیگران درگیر، به لحاظ نظامی در این جنگ پیروز نخواهد شد. در نهایت، دیپلماسی تنها راه رسیدن به ثبات است.
رابرت فورد، سفیر پیشین آمریکا در سوریه و عراق:
دو راه آشکار برای برونرفت از این وضعیت وجود دارد. اول اینکه اسرائیل در غزه با آتشبسی که بر اساس آن نیروهایش به مکانهای مورد توافق بازگردانده شوند، موافقت کند، تا کمکهای بشردوستانه به جریان بیفتد و اجازه تشکیل یک نهاد حاکمیتی جدید داده شود که نه از سوی آمریکا و اسرائیل، بلکه توسط خود فلسطینیها انتخاب شده باشد. دوم اینکه در لبنان آتشبسی برقرار شود که بر اساس آن حملات راکتی و موشکی از سوی حزبالله متوقف شود، و در مقابل اسرائیل هم به حملات هوایی و زمینی خود پایان دهد.
پال سیلم، موسسه خاورمیانه:
فکر نمیکنم نتانیاهو به دنبال خروج از وضعیت جاری باشد. اما یکی از خروجیهای بالقوه این است که ایران حاضر به دادن امتیازهای عمده شود. به عبارت دیگر یک تغییر عمده در سیاستهای ایران، که علاوه بر برنامه هستهای، شامل رویکردش در حمایت از حزبالله و حماس هم باشد. نمیتوانم تصور کنم که چنین چیزی اتفاق بیفتد، اما این میتواند یک راه خروج از بحران جاری باشد.
راندا اسلیم، حل بحران، موسسه خاورمیانه:
در لبنان راه خروج از بحران این است که آتشبس برقرار شود و توافقی بر سر ترتیبات امنیتی جدید در جنوب این کشور حاصل شود. فکر نمیکنم در حالی که منتظر یک دولت جدید در آمریکا هستیم، چنین گزینهای قبل از پایان سال جاری در دسترس باشد.
یزید صایغ، مرکز مطالعات خاورمیانه، مذاکرهکننده سابق فلسطینی:
هیچ مسیری برای خروج از بحران فعلی متصور نیست، مگر آنکه ایالات متحده و دولتهای بزرگ غربی به تغییر جهت رویدادها در خاورمیانه اهتمام ورزند.
راههای ممکن برای جلوگیری از گسترش درگیری کدامند؟
بلال صائب، دانشگاه جورج تاون/ مشاور سابق وزارت دفاع آمریکا:
با هر موشکی که شلیک میشود و با هر حمله هوایی، یافتن چنین راههایی سختتر میشود.
جاوید علی، مدرسه سیاست عمومی فورد، افسر ارشد سابق افبیآی:
من نسبت به چشمانداز کاهش تنش بسیار بدبین هستم... به احتمال زیاد، از دیدگاه ارتش اسرائیل و در سطح سیاسی در کابینه جنگ نتانیاهو، این احساس وجود دارد که نبض تحولات را در دست گرفتهاند. در جنگ، وقتی یک طرف احساس میکند که در برابر رقیب خود دست بالا را دارد، نمیخواهد حرکت و پویایی را از دست بدهد، زیرا میتواند به فشار بر دشمن ادامه دهد.
پروفسور لینا خطیب، مدیر مرکز خاورمیانه در دانشگاه سوآز بریتانیا:
هیچ یک از بازیگران درگیر، به لحاظ نظامی در این جنگ پیروز نخواهد شد. در نهایت، دیپلماسی تنها راه رسیدن به ثبات است.
رابرت فورد، سفیر پیشین آمریکا در سوریه و عراق:
دو راه آشکار برای برونرفت از این وضعیت وجود دارد. اول اینکه اسرائیل در غزه با آتشبسی که بر اساس آن نیروهایش به مکانهای مورد توافق بازگردانده شوند، موافقت کند، تا کمکهای بشردوستانه به جریان بیفتد و اجازه تشکیل یک نهاد حاکمیتی جدید داده شود که نه از سوی آمریکا و اسرائیل، بلکه توسط خود فلسطینیها انتخاب شده باشد. دوم اینکه در لبنان آتشبسی برقرار شود که بر اساس آن حملات راکتی و موشکی از سوی حزبالله متوقف شود، و در مقابل اسرائیل هم به حملات هوایی و زمینی خود پایان دهد.
پال سیلم، موسسه خاورمیانه:
فکر نمیکنم نتانیاهو به دنبال خروج از وضعیت جاری باشد. اما یکی از خروجیهای بالقوه این است که ایران حاضر به دادن امتیازهای عمده شود. به عبارت دیگر یک تغییر عمده در سیاستهای ایران، که علاوه بر برنامه هستهای، شامل رویکردش در حمایت از حزبالله و حماس هم باشد. نمیتوانم تصور کنم که چنین چیزی اتفاق بیفتد، اما این میتواند یک راه خروج از بحران جاری باشد.
راندا اسلیم، حل بحران، موسسه خاورمیانه:
در لبنان راه خروج از بحران این است که آتشبس برقرار شود و توافقی بر سر ترتیبات امنیتی جدید در جنوب این کشور حاصل شود. فکر نمیکنم در حالی که منتظر یک دولت جدید در آمریکا هستیم، چنین گزینهای قبل از پایان سال جاری در دسترس باشد.
یزید صایغ، مرکز مطالعات خاورمیانه، مذاکرهکننده سابق فلسطینی:
هیچ مسیری برای خروج از بحران فعلی متصور نیست، مگر آنکه ایالات متحده و دولتهای بزرگ غربی به تغییر جهت رویدادها در خاورمیانه اهتمام ورزند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
رژیم آخوندکی را می بایست توی…
رژیم آخوندکی را می بایست توی هموطن به کمک من و ما و هموطنان دیگر به زباله دان تاریخ بیاندازیم.
به بیگانه و آنهم یک رژیم بچه کش و جنایتکار جنگی نباید دل بست.
تا کنون بیست هزار کودک (و حتما بیشتر) بدست نتانیاهوی جانی جنایتکار کشته شده اند. این تنها آمار رسمی است. چند هزار زیر آوار مانده باشند، کسی نمی داند!
کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من!
دیده اید بعضی اوقات انسان چیزی را حس میکند .
ولی نمیتواند توجیهش کند! حالا من همین احساس را دارم.
احساس من میگه ج.ا. بهترین رژیمی بوده برای اسراعیل. یک دشمن نمایشی که بیشتر بنفع اسرائیل کار کرده تا علیهش.
طوریکه بیشتر کشورهای اسلامی که تا چندسال قبل دشمن خونی با اسراعیل بودند اینک دوست شده اند و اگر نبود حوادث اخیر حماس حتی عربستان هم میرفت که روی نتانیاهو را ببوسد و برادر شوند.
همین احساس بمن میگه دعوای ج.ا. و اسرائیل زرگریه و نباید جدی گرفته شود. ج.ا. کلی موشک میفرسته که هیچکدام یک مرغ هم نمیکشه و حالا اسرائیل داره فکرمیکنه کویر را بزنم یا کوه دماوند را. قدیمی ها باین میگفتند دعوای زرگری.
اسرائیل چارهای نداره بجز…
اسرائیل چارهای نداره بجز نابود کردن رژیم آخوندکی ایران
افزودن دیدگاه جدید