
گرم شدن بازار انتخابات بار دیگراپوزیسیون جمهوری اسلامی طبق معمول شروع به دادن اعلامیه ،اعلام مواضع در ارتباط با انتخابات و کاندیداهای ریاست جمهوری کرده است.
کاری که سالهاست مانند یک وظیفه روتبن که دراساسنامه ،طرح وبرنامه هایشا ن نوشته شده باید انجام دهند . اطلاعیه هائی که من رابیشتر بیاداعلامیه های رادیو مسکو درزمان اتحاد شوردی ورادیو زحمتکشان ایران که رادیوئ مشترک حزب توده وسازمان فدائیان بودمی اندازد .
برای هر رخدادی سیاسی ،اجتماعی متنی نوشته میشد با شور وهیجان روی آنتن میرفت .ماطوری بر خورد میکردیم که گویا این اعلامیه این نوشته تأثیری جدی وعمیق در ارتباط با مردم وسازمان دادن به مبارزات داخل کشور دارند .
بگذریم که طول موج این رادیو که با سیاستهای مسکو در رابطه با ایران تنظیم میشد و گاه حتی ازکابل فراتر نمی رفت .هرگز قادر نشد یک تأثیر اندک در داخل روی نیروهای مخالف ومردم بگذارد . قادر نشد ما را بفکر وا دارد که چرا ما نمیتوانیم اعتماد مردم را جلب کنیم وبر امید واری آنها نسبت به اپوزیسیون خارج از کشوربیافرئیم .
بساط رادیو هم با فروپاشی اتحاد شوروی جمع شد بی آنکه هرگز به نتیجه هشت سال کار و زحمت انجام گرفته در این مجموعه پرداخته شود .
نهایت یک خاطره از رادیوئی ماند که هرگز معلوم نشد که ماحصل آن همه تلاش ،وقت گذاشتن و اعلامیه دادن چه بود و چه میزان حتی روی نیروهای هوادار این دو جریان تأثیر نهاد .
رادیوئی که هرگز در برنامه هایش قدمی در راستای همگرائی با دیگر نیرو های اپوزیسیون بر نداشت وهرگز نتیجه وتاثیرعملی این همه زحمت ونوشتن را مورد برسی قرار نداد.
بعد از فرو پاشی و ختم کار رادیو . جایگزین شدن این فعالان سیاسی در اروپا کماکان همان شیوه ومتدد وهمان جناح بندی های بیشتر انتزاعی بر سر چگونگی برخورد با جمهوری اسلامی بخصوص ولایت مطلقه خامنه ای برجای خود ماند وبه موضوع دائم در گیری این دو جناح طی سالها تبدیل شد.
امروز هم برای این بخش ازاپوزیسیون گویا مهم نیست که مردم ،این نیروی روز به روز تکثیر شونده بر علیه جمهوری اسلامی .این هفتاد در صد مخالف رأی دادن به انتخابات فرمایشی چگونه فکر میکنند .چگونه به امر انتخابات حکومتی نگاه مینمایند؟
چرا دیگر بازی زیرکانه حکومت در پیش کشیدن فردی مانند پزشکیان برایشان محلی از اعراب ندارد؟ چرا که آنها در طول زندگی کوتاه برای نسلی که بعنوان نسل زد شناخته میشود وبه سبک جدیدی از زندگی دل بسته است .وحتی نسل قبل تر از آن ها . هیچ کدام از بازیگران خوب وبد حکومتی را نمی شناسند وبرایشان تره خورد نمی کنند. چرا که تمام مدت کودکی ،نوجوانی وجوانی از مجموعه این حکومت ضربه خورده وسرکوب شدهاند. از تمامی عمله واکره این حکومت نفرت دارندو میخواهند که سربتن هیچکدامشان نباشد.
تکلیف این نیروی عظیم که حداقل متجاوز از پنجاه درصد از جمعیت کشور را تشکیل میدهند با این انتخابات معین است
.نیروئی که نیکا ها،مهسا ها، روحی ها و فرشاد ها را قربانی داده پدران ومادرانی که دریائی از خون فرزندانشان بین این حکومت با نیروی خشم فرو داده شده وآماده انفجار با حکومت وجود دارد که هیچ نماینده بر آمده از جعبه شامورتی بازی حکومت آنها را ترغیب به رأی دادن نمیکند .
می ماند بخش متوسط جامعه که به اقتضای سن وموقعیت اجتماعی خود بار عظیم وخرد کننده یک زندگی وگذران روزمره را بر دوش میکشند .
نیروئی که تأمین کننده زندگی خانواده است . "عمدتا کارمندی وکارگری وحتی بخشی از اصناف"بخشی منفرد ، نیروئی که از نظر اقتصادی زیر فشارناشی از حیف ومیل کردن سرمایه ملت برای اهداف احمقانه ودر عین حال خودشیفته خامنه ای وغارت ،چپاول ودزدی حرمزاده های گرد آمده دور رهبر دارد خرد میشوند.
مردمی که خوب میدانند سررشته تمامی این فساد ها به سردمداران رژیم از تمام طیف های حکومتی با هرعنوان و نهایت به شخص خامنه ای ختم میشود. هر کاندیدا با حساب کتاب خامنه برای مدتی ،برای نقشی که برای او در نظر گرفته شده است در صحنه ظاهر می شوند و حتی از طرف کثافتی مانند حسین شریعتمداری حمایت می شوند.. مردم این را خوب میدانند ! پزشکیان دربرابر افعی های دستگاه حکومت رقمی نیست .حتی بفرض محال در نقشه ای از پیش تعین شده از جعبه انتخابات بیرون بیاید. نقشه ای که با اندک هزینه کمی سرکشی پزشکیان را اگراین شهامت را داشته باشد ببهای نشان دادن گرمی بازار انتخابات ومقبولیت نظام وخط بطلان کشیدن بر عدم مشروعیت نظام میپذیرد. تا تنور سرد گشته انتخابات را گرم کند.
نتیجه منطقی آنها نرفتن پای صندوق رأی ونه گفتن به جمهوری اسلامی ونقشه های دل بهم زن خامنه ای است.
اما این مبلغان آشتی با صندوق رأی .بگذار آقای نگهدار باز صغرا وکبرای خود را بچیند. کسی جز حکومتیان ،لایههای سخت باقیمانده از شکوفائی خط امام واندک افرادی که هنوز در تردید یک معجزه اند نظر لطفی برنوشته و اینگونه موضعگیریها ندارند.
بر گردیم به آن دسته از نیروهای اپوزیسیون که زیر عناوین چپ،جمهوری خواه ،ملیون ،سلطنت طلبان ، نیرو ها و افراد سیاسی منفرد .در مبارزه با جمهوری اسلامی و افشای معرکه های آن در عرصه های مختلفند ، اما هنوز قادر نیستند یک کمپین مشترک برای نه به انتخابات جمهوری اسلامی را شکل دهند نیز متأسفانه تأثیر چندانی برافکار عمومی ندارند .
چرا که افکار عمومی مقوله ای پیچیده است که طی سالها در اذهان مردم شکل گرفته و جا میافتد و در بر آمد های معین خود را نشان میدهد .
همان گونه که افکار مردم از عمل کرد رژیم اسلامی طی سالها تجربه ونتیجه گیری به نفی جمهوری اسلامی ومعرکه گیری های آن رسیده است .در مورد اپوزیسیون جمهوری اسلامی هم عملکردی مثبت که نشانه خردمندی و،قدرتمندی آن در تأثیر گذاری روی افکار عامه مردم باشد چیزی مشخص دیده نمیشود.
مردم همیشه در سمت گیری و حمایت از نیرو های سیاسی به توان آن نیرو ها که منبعث از یک هم گرائی با طرح وبرنامه است و قبل از هر چیز منافع عمومی مردم نه منافع گروهی را مد نظرقرار میدهد اعتماد میکنند ودل می بندند.
بگذریم از تعداد محدود هواداران یک جریان یا فرد سیاسی .اکثریت مردم دل در گرو آن نیروی متشکل ویک پارچه ای می نهند که در هر مرحله از مبارزه با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی ،نیاز مردم وبا ترسیم چشم اندازی روشن حاصل تجمیع نیروهای مترقی و معتقد به یک همایش ملی تلاش می کنند.
نیروئی اعتماد برانگیز شکل گرفته از عشق بمردم ،بوطن ،به آینده کودکان این سرزمین و پیشرفت آن در سایه سرمایه های جوان که فرا تر از اسمها ،عنوان ها و منیت هاتی فردی وتنگ نظری های گروهی عمل میکنند .
اپوزیسیونی که هدفش تشکیل جبهه قدرتمندی باشد برای عبور از جمهوری اسلامی ورسیدن به جامعهای سکولار ،دمکراتیک وآزاد که صندوق رأی آن براستی صندوقی بر آمده ار خواست وانتخاب آزادانه مردم باشد .
اگر چنین اپوزیسیونی یکپارچه دربرابر حکومت شکل نگیرد. تفاوت عملی و گروه گرانه آنها چه تفاوتی با عمل کرد تنگ نظرانه جریان حکومتی دارد ؟
به حکومت رسیدگان برسر لحاف ملا و غنائم بدست آمده در کشمکشند. اپوزیسیون برسرعنائمی که بدست نیامده و ممکن است در جریان یک مبارزه مشترک در یک صف، نصیب جریان فرضاً سلطنت طلبان بشود در کشاش وبالا پایین سود یا زیا ن خود نه ملت.
با چنین اپوزیسیونی که طی نزدیک به پنج دهه هیچ قدمی نه در جهت بر رسی عملکرد واقعی وتاثیر گذار خود بر نداشته.در جهت تغیر شیوه نگاه وعمل خود « فرقی نمیکند کدام دسته یا گروه یا فرد باشد» بر نیامده وبا همان لجاجتی که خامنه ای بر تفکر و خواستههای خود دارد آنها نیز همان کرده و میکنند. چه انتظاری از ایفای نقشی تأثیر گذار در این انتخابات ،در مبارزه روزانه مردمی و تبدیل شدن بیک نیروی مؤثر اپوزیسیون میتوان داشت ؟
نگاه وعمل کرد همه ما تکرار همان رادیو مسکو و رادیو زحمتکشان است ما بهترین تحلیل گرا ن و سازماندهندگان هستیم وبر حقیم ! در جهت درست تاریخ ایستاده ایم !درامی که بکمدی بدل گردیده است . ابوالفضل محققی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
مومنت مومنت
هنگامی که جامعهای به دروغگویی سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن به اصل کلی تبدیل شود، صداقت به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی میشود و گوینده حقیقت، حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منافع دیگری هم نباشد، یک کنشگر سیاسی محسوب میشود!
در چنین شرایطی شما نمیتوانید از سیاست کنار بگیرید و راه خود را بروید؛ شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید: یا به وزارت دروغ میپیوندید و یا یک مخالف سیاسی محسوب میشوید
جای تاسف داره که بگویم از…
جای تاسف داره که بگویم از اینهمه نوشته ها هم خسته ایم چه نیازیست براینهمه تکرار. ،تکرار،تکرار
باید این اپوزیسیون های فعلی…
باید این اپوزیسیون های فعلی را چه جمهوری خواه و چه چپ و راست ... را لای دیوار گذاشت و روی شأن را ..... گرفت ، فقط حرف ، اطلاعیه دادن ، مصاحبه کردن های مختلف و آخرش هیچ یک اطلاعیه فلانی مبارز نستوه انقلابی از پیش ما رفت .
افزودن دیدگاه جدید