کار کار انگلیسی هاست
در ادبیات سیاسی واژه ای به اسم ...دولت درمانده....یا Failed State وجود داره
هنوز اجماع خاصی برای تعریف شاخص های تعیین کننده درباره این پدیده وجود نداره اما بعضی از علائمی که وجود آن را هشدار میدهد را این گونه توصیف کرده اند:
۱. حکومت توان حکمرانی و اعمال قانون را در موقعیت سرزمینی به طور عمده از دست میدهد( در ایران اجرای قانون حجاب به یک چالش برای حکومت تبدیل شده)
۲. دولت های درمانده چنان تضعیف می شوند که حتی توان مدیریت منابع و جمع آوری مالیات را از دست میدهند(حکومت ایران هنوز به این نقطه نرسیده)
۳.فساد در دستگاه های قضایی و انتظامی به حدی بالاست که هردو ناکارآمد میشوند و شاخص جرم و جنایت به شکلی فزاینده گسترده میشود(این اتفاق تا حدود زیادی در ایران رخ داده)
۴.فقر و گسترش آن از دیگر علائم دولت درمانده شمرده شده که مطابق آمار بیش از ۳۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند که بسیار قابل توجه است
موضوع اینجاست که رژیم تبهکار شیعه دست حکومت جایگزین خود را با فساد و ناکارآمد کردن دستگاه قضایی و انتظامی بسته است و کنترل نظم کشور در برابر خیل عظیم محرومان و گرسنگان در کشور کاریست نشدنی و اگر ایرانِ ما درگیر جنگ نیز بشود که بعید نیست قوز بالا قوز خواهد شد
ایدئولوژی ای که یک اپوزوسیون.... در قامت حکومت!... برای مطرح کردن خود نیاز دارد باید آنچنان قوی و در عین حال ساده و قابل فهم برای عموم باشد که بتواند یک ملت را برای صبر کردن متحد کند و برای چالش های بیشماری که فساد سیستماتیک دستگاه ها تنها یکی از آن هاست چاره و پاسخ داشته باشد