رفتن به محتوای اصلی

افزودن دیدگاه جدید

فرامرز حیدریان

عنوان مقاله
فرق بین سیاستمدار و کنشگر!

دروود بر کیانوش عزیز.
موجز و مختصر.
گپهایی بدون سیلی آبدار و پسگردنیهای به هوش آورنده!
خانم «مسیح علینژاد»، سیاستمدار به معنای اصیل کلمه نیست؛ بلکه کنشگری دلیر است که در کوره حوادث و تجربیات زندگی شخصی و اجتماعی فرابالیده است و هرگز بر ساحل عافیت نشینان، حمّام آفتاب نگرفته و استوریهای ماتیک-پلاستیکی نیز برای مردم ایران در شبکه های اجتماعی پخش نکرده است. وی همواره در کنار مردم ایران؛ بویژه زنان و دختران ماند و پا به پای آنها فریادها کشید و در حدّ وسع خودش و امکاناتش گام برداشته است تا امروز. توقع داشتن از اینکه مشارالیه، نقش یک سیاستمدار خُبره و ژرفاندیش و بسیار فرزانه را ایفا کند، توقعی بیجاست و بیخود. وی به همینگونه که است، زیباست و موثر. بالطّبع چون مرد میدان و هماورد حوادث است و خلاف کثیری پُر مدّعایان که صدها داغ زندان و شکنجه بر پیکر و روح خود دارند، ولی از جای خودشان میلیمتری تکان نمیخورند و فقط زر مفت میزنند، «مسیح علینژاد» در کوره حوادث پروریده میشود و خطاها میکند؛ ولی آنقدر دلیر است که تسلیم نشود و بیاموزد و راهکارهای بهتری را آزمایش کند. انتقاد از گفتارها و موضعگیریهای او نسبت به برخی اشخاص یا گرایشها و امثالهم نباید هیچگاه نقش او را به حیث انسانی کنشگر که فریاد و انعکاس رنجهای سرکوبیده زنان و مردان و همچنین سخنگوی خاموشان میهن است، در سایه بگذارد و پایمال کند.

در عرصه میدان همآوردی با حوادث و رخدادهای میهنی؛ بویژه عرصه سیاست، هیچکس معصوم نیست و مبرّا از خطا و کژفهمی. باید آنقدر گشوده فکر و با شعور و فهیم بود که انسانها را در ابعاد صحیح و ارزشمندشان ستود و در ابعاد خطاآمیز، انتقاد بار آور؛ نه کوبنده و تحقیر آمیز و خصومتگونه در حقّشان کرد. در کنار گود ایستادن و لنگش کن لنگش کن گفتن، کاری شاق نیست؛ بلکه حریف میدان شدن، مهم است. وقتی کسانی شهامت آن را ندارند که وارد میدان همآوردی شوند، باید دست کم فهم آن را داشته باشند که درک صحیحی از شرایط و موقعیّتها و امکانها و توانمندیها و استعدادها و هنرها و آگاهیها و تجربه دیگرانی که مرد میدانند، داشته باشند. مسیح تا امروز برغم خطاهایی که هر کنشگر ممکن است، مرتکب شود، توانسته نقش خیلی موثّری را در تحوّلات ایران ایفا کند. وی همانطور که گفتم، سیاستمدار در معنای اصیل کلمه نیست. امّا کوشنده ای بسیار دوست داشتنی و دلیر است.
منظور او نیز از مواظب غرق نشدن دیکتاتورها اینست که هر گاه دیکتاتورهایی در حال سقوط هستند، غربیان نباید از آنها حمایت کنند؛ بلکه به روند سقوط آنها با مخالفان دیکتاتورها همکاری و کمک کنند. ولی مسئله اینجاست که مسیح عزیز، متوجه مسائل و پسزمینه های رشد و دوام دیکتاتورها و مناسبات کشورهای غربی با آنها در جوامع نیست. کثیری از دیکتاتورها، دستپرورده خود حکومتهای غربی هستند. بعضی از دیکتاتورها نیز از دل وقایع فرهنگی و تاریخی و معضلات مختلف اجتتماعی جوامع سر بر میآورند و غربیان حسب معادلات سیاسی-تجاری-قدرتی به بررسی و ارزیابی آنها میپردازند و سعی میکنند در سمت و سوی منافع خودشان و دوام اقتدارشان به حیث «قدرتهای موثر و کلیدی در سطح جهانی» از چنان دیکتاتورهایی بهره برداریهای لازم را بکنند و دیکتاتورها نیز حسب موقعیّت اقتداری خودشان با قدرتهای بیگانه، حشر و نشرهای مختلف از راههای متفاوت اجرا میکنند. بنابر این، صرف اینکه مسیح میگوید، غرب از دیکتاتورها حمایت نکند، نشانگر این است که پسزمینه های سیاست و دیپلماسی غربیها را متوجّه اش نیست. «غربیها و در اینجا کلّ کشورهایی که رشد اقتصادیشان، مرهون غارت و چپاول کشورهای دیگر بوده است» از عصر شکلگیری مانوفاکتورها (اواخر قرن هفده به این سو) تا همین امروز بر شالوده «اخلاق دوفاکتو» رفتار کرده اند. آنها در قلمروهای خود، دمکرات و قانونمند هستند، ولی بیرون از مرزهای خود، به هر نوع اقدام وحشیانه که پای منافعشان در میان باشد، اقدام میکنند. مثال اعلای هویّت اخلاق دوفاکتوی کشورهای بیگانه در همان شاهکار «گوته» به نام «فائوست» انعکاس پیدا کرده است. مفیستو روحش را میفروشد تا جسمش به انواع لذایذ دست یابد. فعلا بگذریم.
شاد زی و دیری!
فرامرز حیدریان

چ., 15.05.2024 - 12:43 پیوند ثابت

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید