رفتن به محتوای اصلی

افزودن دیدگاه جدید

نظرات رسیده

علی میرعسگری :

صفحه کامپیوتر را که بازمیکنم نوشته ای نظرم را جلب می کند."این ماییم که دیگر درکناراو نیستیم" !! دلم می لرزد ...مرگ اندیشمندی دیگر !!! آه زندگی جز درد ورنج چه چیزی برایمان داشته ای !!! تلاش میکنم به خود بقبولانم صاحب تصویر زنده است ومن اشتباه میکنم .اما این زندگی لعنتی به من آموخت همواره منتظر بدترین خبرهاو رویدادها باشم .
انسان شریفی که سالهاست در فیس بوک افتخار آشنایی شان را پیدا کرده ونوشته ها وتحلیلهای ادبی وفلسفی اش همواره برایم خواندنی بوده است.هیچگاه افتخارپیدا نکردم از نزدیک با ایشان ملاقاتی داشته باشم چون به شکرانه وضعیت سیاسی کشور در غربت می زیسته اند.آخرین گفتگوی ما برمی گشت به یک مشکل کامپیوتری که باتواضع ومتانت وخضوعی بی بدیل ازمن درخواست راهنمایی داشتند .وقتی مشکل برطرف شد با چه ادبیات فاخری ازمن تشکر کرده بود.یکی از خوانندگان آثارش نوشته بوداین ماییم که دیگر درکنارش نیستیم !! شاید زیباترین جمله ای بود که می توانست درباب انسان بزرگواری چون احمدافرادی نوشته شود.برخی ها وقتی نیستند عطرحضورشان‌پررنگ تر است.دلم می گیرد ازمرگ عزیزانی که دور از وطن ودرغربت وتنهایی جان می سپارند واهداف واندیشه های سازنده شان زیر خروارها خاک دفن می شود بی آنکه دنیا وزندگی وزندگان وقعی به آن اندیشه ها وژرف نگری ها داشته باشند.آه زندگی، گاه چه ورطه دهشتناکی می شوی.چه باتلاق متعفنی .چه منجلاب ناگزیری هستی.تلاش می کنم آرام باشم وچون همیشه بپذیرم که همه ما روزی خواهیم رفت.من اماهیچگاه نتوانستم باپدیده مرگ کنار آیم .فقط گذشت زمان دلتنگیها را برای همه آنان که دیگر در کنارمان نیستند عمیق تر می کند.نگاهم را از دنیای دیجیتال به روزن پنجره اتاقک متروکم می گردانم‌ .آن بیرون باران با شدت می بارد.شب ازنیمه گذشته است وخواب از من می گریزد، همچنان که من نیز !!! دراز می کشم وافکار چون موریانه ای در ذهنم راه می روند و آشوبی بپا می کنند.به زندگی می اندیشم ومهمترین سوژه این کره خاکی... انسان !!! واژه ای که قرنهاست ذهن بشر رابه خودمشغول کرده است ...خیره می مانم به ساعت.ساعتکی مخوف .ساعتک نگاهم می کند.طنین پرتنش عقربه ها سکوت شب را درهم می شکند. باطعنه وکنایه ای مرموز القا می کند باحرکت هرعقربه زندگی وعمر انسان ابلهی چون تو بلعیده می شود وتونمی دانی کدام عاقل هوشمندی ساعت را به شکل دایره ساخته بودتا سرعت خمش وزوال ناتمام عمر رابه درستی درک نکنیم ودریک دور باطل گمان بریم هر روز عمری نو به ما عطا شده است!!ساعتک مصلوب به دیوارگاه پرخاشم می کند.هان نسل بشر که خود را خداوندگار زندگی تصورکرده ای.زندگی را زیادی جدی گرفته ای. همان زندگی که هیچگاه تو را آنقدرها هم جدی نگرفته است.نوعی مقابله به مثل مسالمت آمیزومضحک وفریبنده وگاه تهوع آور !!! باد دربه درترازهمیشه زوزه می کشد،سرم دردمی کند ودیوارهای سپیدکه درپی خاموشی خود هزاران ناگفته را فریاد می کشندبرنگاهم آوار می شوند.ساعتک می خندد ومن به خواب می روم ...!!!
علی میرعسگری
تیر140

ی., 30.06.2024 - 10:09 پیوند ثابت

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید