ذهنیّت اماله ای
دروود!
کلامی رعد و برقی!
همانطور که قبلا هم نوشته ام و گفته ام، مدّعیان «روشنگری تقلیدی و متابعتی» که سرتاپایشان به تاریکی ابلهانه ایدئولوژیکی آلوده است و بوی تعفّن ایدئولوژی از سر و کولشان جاریست و در متابعتهای هر چی آقا گفت باخترزمینیان، فرو چلیده و ذلیل و خوار و زار شده اند و مفعول خانگی و دست آموز آنها شده اند، باید اگر ارزنی شعور و فهم دارند، اولین قدم را در این راه بردارند که با دو سه کیلو سفید آب و کیسه هایی که مثل سنگ پای قزوین باشند به «حمامهای ترکی» بروند و بگذارند که دلاکهای حمّام، کبره های متابعتهای بوگندو و گال گرفته و چسبیده به وجودشان را بسابند و بسابند تا سرانجام بتوانند خودشان را پیدا کنند و بشناسند و سپس، یک جمله ای را بنویسند که رنگ و بوی خودشان را داشته باشد؛ نه اینکه تمام عمر، ستون تبلیغاتی باشند برای حرفهایی که یک کلمه اش را عمرا نمیتوانند تلفّظ کنند و بفهمند و بگوارند.
در خانه اگر تنابنده ای بیدار و هوشیار باشد، یک حرف بس است.
شاد زیید و دیر زیید!
فرامرز حیدریان