افزودن دیدگاه جدید

سالام
ما سیاسیون ایران ،هنوز اکثرا رشدنکرده ایم،
عقب ماندگی شکل های مختلفی دارد،
تعدادی ،ندانسته یا آگاهانه
با تئوری ماکیاولی پیش میروند،
برای آنها بعلت فقر سوادسیاسی ابزار فرق نمیکند،چی ،یاکی باشد،
این گونه سیاسیون را نباید
سیاسی دانست،بلکه افرادی
متوهم درسیاسی بودن می‌باشند.
ما درسالهای ۵۶ و۵۷،۵۸ والی
بالا فکرمیکردیم،
باازکسی میتوانیم یار بگیریم،
یا نظرهرکسی می‌تواند بما
کمک کند.
حتی میرفتیم بایک فردی که
حتی سواد خواندن ونوشتن
مثل رضا شاه نداشت ،می‌توانیم، درمورد سیاست
و مسائل مبهم وجاری درکشور نظرگرفت،وکمک ونیرو برای خود بدست آورد،
بهمین دلیل ،با کارگران لر،تورک،عرب،کورد،وو،،،
درمسایل حقوق کارگران
نظرمی پرسیدیم،
این نشان می‌داد، که سواد
سیاسی بسیارپایینی داشتیم،
حال جناب محققی دقیقا در
آن دوران سیرمیکند،
من اعتقاد دارم،
آقای محققی ،گرفتارکوررنگی
است،تاسیاسی گری،
البته این کوررنگی ازتفکر
شاهنامه قرآن دانی وفردوسی پیغمبر دانی ایشان برمیخیزد،
که خیلی ازسیاسیون ایران هنوز درقرن ۲۱،
گرفتار این تفکر ایران بدبخت کن هستند،
من بااینکه کلا تفکرآقای محققی را آفتی برای ایران
همچون تفکرصدساله میدانم
،بااین وجود ایشان را در گفتگو برای تفکر دموکراسی ودموکراتیک برای پادشاهی
دارای جنبه های مثبت تری
نسبت به کل تشکیلات
پهلوی ها وسالمتر ازهمه آن
دار دسته جنایتکار قبلی
که دلیل گرفتاری ایران منطقه کنونی میباشد،میدانم
بهرحال آقای محققی هم حق
نظر داشته،
وباید نظرات عقب مانده
وضدمردمی خودرا ارائه دهد.

بدبختی