اعتصاب عمومی، راهکار بیرون آوردن ایران مان از مدار جنگ اسلامگرای
درود جناب دهکردی گرامی
تجربه نزدیک ما نشان داد که، برای آزادی مردم و میهن، انقلاب "زن زندگی آزادی"، ظرفیت جلب اکثریت ملت ایران را زیر چتر رنگارنگ خود دارد. یک انقلاب شهروندی آزادیخواهانه، دمکراتیک و سکولار، در برگیرنده همه اقشار، طبقات و گروه های ایرانی می باشد که راه خود را از رژیم اسلامی جدا کرده اند. طبعن طیف گسترده نمایندگان سیاسی آنها، از مونارشی تا آنارشی، همانگونه که در انقلاب سهیم اند، بایستی راه برای شرکت آنها در تعیین سرنوشت ملت ایران باز باشد.
آنگاه که گرانیگاه سیاست، بیرون کشیدن مردم و میهن از مدار جنگ و حکومت اسلامی است، همبستگی در جنبش اقدام، اجتناب ناپذیر و وظیفه شهروندی است. راهکارمان چیست؟ راهکار نه امری اراده گرایانه و نه تراوش افکار یک فرد، بلکه حاصل نشست ها و گفت گوها و خردجمعی طیف ذکر شده باشد؟ البته با توجه به فرقه گرایی، محفلیسم فسیل های بازدارنده سیاسی، الویت های گروهی، فرقه ای، دینی، تباری، قومی، قبیله ای و سهم خواهی و برتری طلبی ها، این روند در میان دیاسپورای ایرانی کند، پیچیده و دشوار است.
باز به تجربه انقلاب "زن زندگی آزادی" مراجعه می کنم که گروه های محله محور شهروندی در حال تکوین بودند و می توانستند نقش بزرگی تقبل کنند. در آینده هم چنین خواهد شد. دیاسپورای ایرانی و بویژه نسل جوان حاضر در میدان های اروپا و حامیان خستگی ناپذیر مبارزات ملت ایران، می توانند نقش پشت جبهه را داشته باشند. نهادی از طیف بزرگ مونارشی تا آنارشی، با مضمون فعالیت حمایتی و مشورتی برای داخل کشور، نظیر "مهستان دیاسپورای ایرانی"، شاید بتواند پاسخگوی شرایط کنونی باشد.
با احترام
اقبال