بدرستی ما به سبب بیشعوری خودمان بانی بن بست ولایی هستیم، !
باید پذیرفت که "مـــــــــــــــــا" 46 سال پیش از دانائی کافی، آگاهی لازم تاریخی و دانش زمانه ی فراروئی های پیشروانه و جهانشمول واپس مانده بودیم.
چرا ؟
زیرا خاندان خودکامه پهلوی خود نادان و ناگزیر نادانپرور بود و برای "مـــــــــــــــا " ( ملت بیشعور دنباله رو به رهبری روشنفکران بیشعورتر و بیگانه پرست ) نیز آنچنان خواستند و پرداختند که شدیم.
لذا پس از فروپاشی کاخ شاه چندان جای شگفتی نداشت که " مــــــــــــــا" از روی نادانی و بی تجربگی برای یافتن حق خود و پرداختن درست به راه فردامان نمی بایست چنین ساده گول بخوریم که خوردیم،و ناگوارتر خودفریبانه و نادانسته تر بن بست تنگ و تاریکی بسازیم که اینک در پایانه ی ویرانی آن ما همچنان اسیرتر و گرفتارتر و بیدادرس تر و بی حقوق تر از پیش مانده ایم.
و با هرزگی، ستمورزی، تبهکاری، درندگی، چپاولگری ووو، از جمله بیشعوری ملتی به رهبری روشنفکران بیگانه پرست ، این دستگاه واپسگرای ولائی ـ الهی بسازیم تا هریک از آنها دمار از روزگار یکایک
" مــــــــــــــــــــــــــــــــا " درآورند؟
اگر به بلوغ سیاسی و شعور و خرد میهن دوستی رسیده باشیم درک میکنیم، این حقایق بن بست دینی ـ دولتی ست که راه فراروئی بسوی دگرگونی ها و راهکارهای ریز و درشت آینده سازی را از ما گرفته، و سرنوشت دردناک را برای خود ما ایجاد ، و بن بست ولائی را در زندگی تاکنونی مان برتابیده و پذیرفته و راه فردا را بروی خویش بسته ایم.
تنها خودمان نیز باید با همبستگی و خرد اجتماعی ـ طبقاتی آنرا فروریزیم و راه فردای آزاد، برابر و انسانی را با این نوآوری بگشائیم.
امیدوارم بدوراز خودخواهی و بیشعوریها ، این واقعیت قابل درک باشد!