علم بهتر است یا ثروت
به به، با دیدن چهره مستطاب و نورانی جناب آقای نگه دار، صلوات الله علیه وصلم، دامش افاضاتو، انشای کلاس پنجم دوران دبستان در خاطر انسان زنده میشود. موضوع انشا: "علم بهتر است یا ثروت."بود اغلب دانش آموزان در آن خصوص قلم فرسائی کرده بودند. بعضی ها علم را ترجیح میدادند، بعضی ها هر دو را مترادف هم مفید میدانستند. اما در میان آنان تنها دانش آموزی که نمره اول کلاس را دریافت کرد دانش آموزی بود که نه علم را خوب میدانست و نه ثروت را.
وقتی او انشای خود را شروع کرد، دانش آموزان شوک زده به معلم ذل زده بودند فکر میکردند، الان با لگد و اردنگی او را از کلاس بیرون خواهد انداخت. اما وقتی در وسط انشا صدای: "بارک الله، بارک الله"معلم طنین انداخت آنان نفس راحتی کشیدند. دانش آموز در این بخش از انشای خود میگفت: در مملکتی که در بست در اختیار اجنبی ست،در سرمای زمستان بچه ها یخزده، از راه دور با پای پیاده، نیمه گرسنه با کفشهای پاره بمدرسه می آیند. پول ندارند دفتر و قلم بخرند، بیشتر مردم فقیراند و در بیغوله ها زندگی میکنند، چنین موضوعی چه تاثیری در وضعیت ما دارد؟ مردمی که نه پول دارند، نه ثروت و نه علم.