Babak Sasani
Babak Sasani
آقای محققی بسیار عزیز، با سپاس بسیار از تلاشهای کار آمد شما در روشنگری، بسهم خود من نیز بنا به تجربه های خود در ایران و سوئد به این بر آورد رسیدم که سد راه دریافت و بینش برخی هم نسلهای سیاسی شما و من ( البته در رده های گوناگون)از آنچه در گفتارتان شماره کردید رسیده ام . این دیر کرد یا ایستائی ، بگمان تجربی/ دانشی محدود من میتواند به عوامل زیر هم گره خورده باشد،
۱- تنها از نگر سیاسی ( با شناختی که از سیاست دارند ، قدرت، بگو زور) به جامعه می نگرند. مثلن نمی اندیشند که درونمایه پهلویها در هنر ترانه سرایی/ خوانی، گوگوش، ویگن، هایده، رامش ، دلکش مرصیه، بنان و نیز آهنگسازانی چون یاحقی، بدیعی، کسایی، و شاعرانی چون سهراب، فروع، بهبهانی، و صد ها دیگر نیز..... پس انداز و در لبهای نسلهای تازه زمزمه میشود.
۲- فاصله ی تئوری ( در همه ی زمینه ها از علوم دقیقه گرفته تا جامعه شناسی و دیگر علوم انسانی ) با عمل در کشورهای کم رشد زیادتر از کشورهای پیشرفته بوده است. مثلن در کشوری مثل سوئد یک استاد اقتصاد دان معمولن تجربه کار و مسئولیت مدیریتی در شرکتهای صنعتی و تجاری را دارد. ولی در ایران حتی زمان شاه یک استاد فقط درس میداد( یا درس پس میداد) و آموخته هایش را در عمل محک نزده بود.
از موارد بالا بیشتر میشود شمرد که نمیخواهم وقت با ارزشتان را با زیره بکرمان آوردن بگیرم.
با درودهای میهنی
دوستدار تان