با اجازەی مسئولین سایت این
جمال
عنوان مقاله:
نظر
با اجازەی مسئولین سایت این بحث پرفسور عباس ولی را در این صفحە میگزارم شاید در چند کامنت پشت سر هم باشد ولی نظر بە اهمیت بحث این کار را میکنم ..... خاستگاه ناسیونالیسم کرد
عباس ولی
درحال حاضر فضای گفتمانی کردستان ایران در دو بخش مجزا درحال تکوین است، یک بخش در تبعید که حیطهی تسلط احزاب سیاسی کرد است وبخش دیگردر داخل ایران در دست نسل جوان روشنفکر که اساساً یک میدان گفتمانی جدید است. قرائن نشان میدهد که قابلیتهای تحول گفتمانی در این بخش بسیار مساعدتر از بخش خارج است و خواهد بود
<<<<بهدنبال انتشار کتاب «گفتارهایی در خاستگاه ناسیونالیسم کُرد» از سوی «نشر چشمه» گفتوگویی با عباس ولی یکی از نویسندگان کتاب انجام دادم. کتاب حاضر جلد چهارم از مجموعه مطالعات کردشناسی است که مقالات آن از لحاظ تئوریک و تاریخنگاری یکی از جامعترین نوشتهها در این زمینه محسوب میشود که پژوهشگرانی که در زمینهی ناسیونالیسمهای خاورمیانه در حال تحقیق هستند ارائه کردهاند و در آن سعی شده تا مسألهی ناسیونالیسم کرد از خلال استدلالهای ازلیگرا، قومگرا، مدرنیستی، برساختگرا و ماتریالیستی تاریخگرایانه بررسی شود و آنچه که این کتاب را به عنوان اثری پیشگام مطرح کرده این است که برای نخستین بار مطالعاتی اینچنین متمرکز بر ناسیونالیسم کرد، برساختها و پژوهشها و بینشها را در اختیار خواننده قرار میدهد که از آن به عنوان چرخشی در حوزهی مطالعات کردی یاد شده است. (س.ن.)
در جایی از کتاب شما اشاره میکنید که «ضرورت نوشتار تاریخیِ ناسیونالیسم کُرد اعطای گذشته به کردهاست تا مبنایی باشد برای بنیاد نهادن لحظههای حال و نیز جدال بر سر آینده به مثابهی یک سوژهی تاریخی که این سوژه سیاست کرد است. یعنی سیاست نفی انکار شدن و مبارزه برای احقاق حقوق خود». با توجه به این تعبیر آیا این کتاب میخواهد لزوم ناسیونالیسم برای کردها در جهان امروز را که، اتفاقاً همسو با موج همهگیر ناسیونالیسم نیز است، مطرح کند؟
<<<<بهدنبال انتشار کتاب «گفتارهایی در خاستگاه ناسیونالیسم کُرد» از سوی «نشر چشمه» گفتوگویی با عباس ولی یکی از نویسندگان کتاب انجام دادم. کتاب حاضر جلد چهارم از مجموعه مطالعات کردشناسی است که مقالات آن از لحاظ تئوریک و تاریخنگاری یکی از جامعترین نوشتهها در این زمینه محسوب میشود که پژوهشگرانی که در زمینهی ناسیونالیسمهای خاورمیانه در حال تحقیق هستند ارائه کردهاند و در آن سعی شده تا مسألهی ناسیونالیسم کرد از خلال استدلالهای ازلیگرا، قومگرا، مدرنیستی، برساختگرا و ماتریالیستی تاریخگرایانه بررسی شود و آنچه که این کتاب را به عنوان اثری پیشگام مطرح کرده این است که برای نخستین بار مطالعاتی اینچنین متمرکز بر ناسیونالیسم کرد، برساختها و پژوهشها و بینشها را در اختیار خواننده قرار میدهد که از آن به عنوان چرخشی در حوزهی مطالعات کردی یاد شده است. (س.ن.)
در جایی از کتاب شما اشاره میکنید که «ضرورت نوشتار تاریخیِ ناسیونالیسم کُرد اعطای گذشته به کردهاست تا مبنایی باشد برای بنیاد نهادن لحظههای حال و نیز جدال بر سر آینده به مثابهی یک سوژهی تاریخی که این سوژه سیاست کرد است. یعنی سیاست نفی انکار شدن و مبارزه برای احقاق حقوق خود». با توجه به این تعبیر آیا این کتاب میخواهد لزوم ناسیونالیسم برای کردها در جهان امروز را که، اتفاقاً همسو با موج همهگیر ناسیونالیسم نیز است، مطرح کند؟