قسمت دوم ادامەی بحث پرفسور
جمال
عنوان مقاله:
نظر
قسمت دوم ادامەی بحث پرفسور عباس ولی
به نظر من ضرورت ناسیونالیسم بهعنوان یک سیاست و نیز رویکردی فرهنگی برای کردها مدتهاست که مطرح است اما آنچه که من در این کتاب قصد داشتم عنوان کنم این بوده که مسألهی ناسیونالیسم برای کردها باید بهدرستی تئوریزه شود. لذا من در این نوشتار سعی کردم تا موجودیت آن را از نظر رابطه با گذشته، حال و آینده از لحاظ تئوریک بیان کنم. البته ناسیونالیسم کرد نیز به تعبیری در چارچوب کلی حرکتهای ناسیونالیستی در جهان قرار میگیرد اما این نکته را نیز باید مد نظر داشت که ناسیونالیسم کرد با موج جدید ناسیونالیسمهای جدیدی که امروز در جهان آغاز شده بهکلی متفاوت است. به عقیدهی من ناسیونالیسم کرد یک حرکت دموکراتیک است با خواستهای سیاسی، مدنی و فرهنگی اما در این بین آنچه که میبایست مورد توجه قرار بگیرد این است که ناسیونالیسم کرد موجودیت خود را در نفی دیگری نمیبیند و خواستهای آن کاملاً در چارچوب دموکراتیک برای احقاق حقوق سیاسیاش در قالبیست که با تکیه بر آن بتواند هویت خود را بیان کند و تکامل ببخشد. بنابراین از نظر گفتمانی اهداف و ابزارهای سیاسی آن توسعهطلبانه نیست لذا خواستار استقرار و تبین این هویتْ در چارچوب قلمرو خود است. ناسیونالیسم کرد به هیچ عنوان «دیگریساز» نیست و این یکی از مشخصههای اساسی ناسیونالیسم کرد است. این ویژگی البته بهوجودآورندهی جنبهی دموکراتیک آن نیز هست. پس ما میبینیم که ناسیونالیسم کرد میخواهد هویتاش به وسیلهی دیگری پذیرفته و به آن احترام گذاشته شود و پیرو آن، آن دسته از حقوقی را که ناشی از شناسایی حقوقی و سیاسی این هویت است تعریف میکند و خواستار تحقق آن است. اما اگر در شرایط کنونی خواستهای آن در تضاد با هویت مسلط دولتی و رسمی کشورهاییست که در حال حاضر حاکم بر بخشهای کردستاناند نتیجهی عدم امکان مذاکره و راهحل سیاسی است. ناسیونالیسم کرد علیرغم ناموجه دانستن این تفارق، آنها را قابلمذاکره و حلوفصل میداند و اگر به تاریخ جنبشهای کردی نگاه کنیم میبینیم که تنها زمانی که تقاضا برای گفتگو و پذیرش این تفاوتها [یعنی قبول چارچوب سیاسی و حقوقی برای هویت کردی] مورد پذیرش واقع نشده نتیجهی آن تضاد با حکومتهای مسلط و گاه بیان مسلحانه و نظامی بوده است. اما در نهایت حقیقت این است که ناسیونالیسم کرد در ساختار گفتمانی و سیاسی خود جایی برای جنگ و حرکتهای مسلحانه و محو دیگری ندارد.
«اگر ترومای سرکوب و انکار که در دیگربودگی کرد ریشه دوانیده است، مورد پرسش و تأمل قرار نگیرد، خشونت نهفته در دیالکتیک خشونت مبتنی بر تضاد بین نفی و انکار هویت کردی از یکسو و مبارزهی کردها برای شناسایی و پذیرش آن از سوی دیگر، به گونهای دستنخورده ادامه خواهد یافت و لازمهی این، سخن گفتن کردهاست و البته نوعی نگاه تازه به تاریخ رابطهی حاکمیتها در هر چهار بخش از کردستان با کردها یعنی حضور آنها بهمثابهی یک دیگری» این بخشی از مقالهی شماست که به شرایط گفتمان سیاسی، که یکی از ارکان مهم در روند پذیرش مسألهی ناسیونالیسم کردیست، اشاره دارد. شما فضای گفتمان سیاسی را برای این مسأله بالاخص در ایران چطور ارزیابی میکنید؟
«اگر ترومای سرکوب و انکار که در دیگربودگی کرد ریشه دوانیده است، مورد پرسش و تأمل قرار نگیرد، خشونت نهفته در دیالکتیک خشونت مبتنی بر تضاد بین نفی و انکار هویت کردی از یکسو و مبارزهی کردها برای شناسایی و پذیرش آن از سوی دیگر، به گونهای دستنخورده ادامه خواهد یافت و لازمهی این، سخن گفتن کردهاست و البته نوعی نگاه تازه به تاریخ رابطهی حاکمیتها در هر چهار بخش از کردستان با کردها یعنی حضور آنها بهمثابهی یک دیگری» این بخشی از مقالهی شماست که به شرایط گفتمان سیاسی، که یکی از ارکان مهم در روند پذیرش مسألهی ناسیونالیسم کردیست، اشاره دارد. شما فضای گفتمان سیاسی را برای این مسأله بالاخص در ایران چطور ارزیابی میکنید؟