بسیاری از تحلیلها و نوشتههای سابق خانم روستایی را خواندهام و بسیاری از آنها را منسجم و مفید دیدهام. البته با همه آنها موافق نبوده ام.
این نوشته از خانم روستایی را برعکس نوشتههای پیشین ایشان، غیرمنسجم، پراکنده، مملو از اتهام و توهین به افراد و سازمانهای سیاسی و بدون استدلال و استناد لازم و بسیار ضعیف یافتم.
خانم روستایی در این نوشته خود، به دلیل اینکه گویا یک یا چند نفر چپ کامنتهایی توهینآمیز و تهدیدآمیز علیه او نوشتهاند، به کل چپ تاخته و همه چپها را مورد اهانت و اتهام قرار داده و طبق معمولِ همهی ضدچپها و همچنین مدافعان رژیمهای شاهی و شیخی، تودهایها و اکثریتیها را از دم تیغ گذرانده است بدون اینکه مشخص کند که آقای عباس سماکار گناهی مرتکب شده و چه ربطی به حزب توده ایران و سازمان فدائیان اکثریت دارد و یا جناب روزبه پارسی و جناب امید دانا (که به ضدچپ بودن معروف است) چه ربطی به چپ بطور کلی و چه ربطی به حزب توده و اکثریت بطور اخص دارد.
واقعا با خواندن نوشته خانم روستایی انگشت به دهن ماندم و گیج شدم که اینهمه صغرا و کبرا چگونه به هم مربوط میشوند.
ایکاش خانم روستایی به عنوان یک روزنامهنگار، به اخلاق روزنامهنگاری پایبند بمانند و چنین آسمان را به ریسمان نبافند و دیگران را بدون سند و مدرک محکوم نکنند.
بسیاری از تحلیلها و نوشته
بسیاری از تحلیلها و نوشته
اژدر بهنام