رفتن به محتوای اصلی

نویسنده در این مقاله می کوشد

نویسنده در این مقاله می کوشد
محسن کردی
عنوان مقاله:
جوابیه و نگاهی به نوشته آقای ابوالفضل محققی درباره "چرا نسل جدید ایران ما را نمی‌شناسد؟"

نویسنده در این مقاله می کوشد اعمال تروریستهای فدایی خلق در زمان شاه را توجیه کند با این دستاویز که زمانه آن گونه ایجاب میکرد. و اگر امروز آن مشی پیگیری نمیشود از آن روست که .. ادامه

دوستان چپ امیدوارم از دادن صفت «تروریست» از جا در نروند. تروریست کسی است که به هر دلیلی دست به ترور میزند. این که نظام گذشته استبدادی بوده و رسم مبارزه آن زمان ترور مخالف بوده مجوزی برای توجیه یا مشروع دانستن ترور و تروریست نیست. لذا اگر افتخاری هست باید با افتخار گفت آری من تروریست بودم. و اگر جای انتقاد از خود است، باید گفت آری از این که آن گذشته تروریستی را دارم مفتخر نیستم اما شرمگین هم نیستم. نیتم نیک بود و بهتر از آن راه به ذهنم نرسید و رسم آن دوران بود. من بعنوان یک سلطنت طلب توجیهات نویسنده آقای اسدی را درک میکنم. اما جای سوال اینجاست که چرا آقای اسدی و همگنان ایشان انتقادات سلطنت طلبان و مشروطه خواهان از دوران شاه را نمی بینند!! عجیب است! اتفاقا ملموس ترین انتقادات را دست اندرکاران نظام پادشاهی از آن نظام بعمل آورده اند منتها چون رفقای چپ سرشان تنها در گاهنامه کار و راه توده و امثال آنها بوده هرگز نخواستند «پاکی» پرولتری شان را به کتابها و خاطرات «بورژوایی» آلوده کنند لذا کتابخوان بار نیامدند و یکطرفه بار آمدند. از همین روست که آقای اسدی میگویند که دست اندرکاران رژیم گذشته انتقاد از خود نکرده اند. البته من درک میکنم.. انتقاد از خود از نظر رفقای چپ این است که مثلا رضاپهلوی بیاید در تلویزیون بگوید: من گه خوردم که ساواک زمان پدرم زندانیان سیاسی را در تپه های اوین تیرباران کرد. برفرض هم که رضاپهلوی سخت ترین انتقادات را به پدرش روا دارد آیا شما چپها راضی میشوید و همانگونه از گذشته سلطنت طلبان گذشت کنید که از گذشته خودتان گذشتید و خودتان را بخشیدید؟ میگویید سخت ترین انتقادات را فداییان از گذشته خود کرده اند. اولا باید چنین میکردند. هیچ گذشته قابل افتخاری نیست که شعار بدهید سپاه پاسداران را به سلاح سنگین مجهز کنید یا برای رژیم جاسوسی کنید. این گناهی بمراتب سیاه تر از ساواکی بودن است. تازه خیلی زرنگی کردید که از خودتان انتقاد کردید. لااقل چیزی در دست تان دارید که وقتی گذشته شرم آور تان را به رخ تان میکشند بگویید آقا ما از خودمان انتقاد کرده ایم. نه برادر.. نه رفیق... شمایی که رضاپهلوی را به جرم فرزند شاه بودند به چالش و دادگاه میکشید باید بهتر درک کنید که فامیل و کسان آن کسانی که در اثر جاسوسی شما گیر رژیم افتادند و اعدام شدند شاکی خصوصی شما هستند و روزی در دادگاه باید پاسخگو باشید و نمیتوانید به قاضی بگویید که مرا ببخش چرا که از گذشته ام پشیمانم و از خودم انتقاد کرده ام. در حالی که همان دادگاه هیچ چیزی بر علیه رضاپهلوی ندارد. و عجیب است که شما با این سابقه رضاپهلوی را پاسخگوی پدرش میدانید اما خود را می بخشید!
نکته دیگر در مطلب شما که گفتم آنرا درک میکنم این که بهتر از آن بلد نبودید. تروریسم تنها راه باقی مانده برای شما برای رسیدن به دمکراسی که البته اعتقاد نداشتید اما برای رسیدن به حکومت پرولتری بود. بسیار خوب. درک تان می کنیم. اما این روش را برای دفاع طرف مقابل را نیز مشروع بدانید. شاه و ساواک بهتر از آن که کردند بلد نبودند. اگر من رئیس ساواک بودم هرگز حتا یک توهین کوچک هم به شما نمیکردم. هزاران بیش از آن که تروریستهای مخالف شاه کشتند در تصادفات جاده ها کشته میشدند. یک جامعه باید هزینه فرزندان نادانش را میداد تا مرور زمان به آنها تجربه بهتری بدهد. متاسفانه رژیم شاه و کارگزارانش هم تجربه نداشتند. به قول خود شما زمانه آنچنان بود. آن زمان «چوب معلم گل بود و هرکی نمیخورد خل بود». کتک در مدارس و خانه بسیار عادی بود. سیلی زدن به زیر دست و مافوق عادی بود. جامعه خشن بود. همدیگر را باید درک کنیم. و از غلو کردن هم به هنگام نگاه به گذشته بپرهیزیم. این که به جرم خواندن کتاب مادر ماکسیم گورکی کسی را به 5 سال زندان محکوم میکردند یک دروغ بزرگ توده ای بود. یک هوچی گری و بزرگنمایی بود. هرگز و هرگز کسی را به جرم داشتن و خواندن کتاب به زندان محکوم نکرده اند. ساواک احمق البته به هنگام دستگیری یک تروریست از خانه اش کتابهایی را می آورد و ضمیمه پرونده میکرد. طرف به جرم تروریست بودن به 5 سال زندان محکوم میشد اما به هنگام نقل واقعه فقط به همان کتاب ماکسیم گورکی بسنده میکرد و بخش تروریستی اش را برای نسلهای بعد سانسور میکرد. گفتن تنها بخشی از حقیقت خیانت به حقیقت و خیانت به نسلهای آینده است آقا! نکنید. کتابهای داریوش همایون و سایر دست اندرکاران نظام پیشین را بیابید و نقد رژیم گذشته را از آنها یاد بگیرید و مظلوم نمایی و شعار دادن را کنار بگذارید.