نقش تراماي فردي و تراماهاي اجتماعي  در سياست ورزي

نقش تراماي فردي و تراماهاي اجتماعي  در سياست ورزي
""""""""""""""""""""
حدود صد و اندي سال است كه فرهيختگان و سياستمداران و علاقمندان تجدد و مدرنيته با مفاهيمي ( concepts). سروكار دارند كه هنوز هم به درستي  اين مفاهيم شكافته نشده اند و تعريف كاربردي و عملي ( operationally defined)  نشده اند. 
بعضي از  اين مفاهيم  اين ها هستند:
١- جمهوريخواهي
٢- دموكراسي 
٣ -پروتكل يا قراداد اجتماعي
٤- سياست ورزي
٥- آزادي و يا دموكراسي
تا حدي آگاه هستم كه هريك از اين مفاهيم بسيار پيچيده و چند وجهي هستند  مثلا با تاريخ ، فرهنگ ، اقتصاد ، آموزش ، مذهب ، سياست و قدرت در ارتباط تنگاتنگ هستند .
امروزه بر اثر تحقيقات و مشاهدات علمي ، پاي عامل جديد ديگري هم به اين پيچيدگي ها اضافه شده است : روان شناسي اجتماعي و روان شناسي سياسي.
يك مثال ساده ولي قابل تامل را مطرح مي كنم تا انگيزه اي براي انكشاف  موضوع فراهم شود ، 

نقش تراما هاي فردي و تراماهاي  اجتماعي در بحران هاي اجتماعي و سياسي امروز

يكي دوماه است كه ذهنم درگير جنگ اسرائيل و غزه است . كه در حقيقت هم براي مردم اسرائيل و هم براي مردم فلسطين يك تراماي اجتماعي است 
هم فلسطيني ها و هم يهودي ها  تراماهاي احتماعي تل زعتر و هولو كاست  را سالهاست كه باخود حمل مي كنند كه هيچگاه تخليه نشده اند و طي اين سالها به ناخود آگاه اجتماعي ( social unconscious) پيچيده تبديل شده اند و بايد تخليه شوند يا ازطريق كنترل شده ( تجربه نلسون ماندلا درآفريقاي  جنوبي ) و يا شيوه هاي كنترل نشده مثل جنايت هاي جاري بين اسرائيل و غزه .
البته تراماهاي فردي هم  ظرفيت وً پوتانشيال آن را دارند كه بشكل خشونت هاي افسار گسيخته  خود را نشان دهند و گاهي هم به نسل كشي ختم بشوند!چرا كه از يك  پويائي رواني ( Determinism)نيرو مي گيرند . 
روان درماني هاي پيشرفته و مداوم فردي و گاهي اجتماعي در عمل نشان داده اند كه توانايي اين را دارند كه با برنامه هاي آموزشي تدريجي به تخليه اين انفجار هاي كور فردي و اجتماعي كمكً كرده و راه رها شدن از تخليه هاي كور را نشان دهد .
لذا تراماهاي فردي و اجتماعي ضرورتا به post  traumatic disorder  ختم نمي شوند بلكه امكان رها شدن و به growth رسيدن وجود دارد كه بيشتر ،كار روان شناسان باليني و روان شناسان اجتماعي است كه يك بحث تخصصي و كاربردي پيچيده اي است  كه براي توضيح و انكشاف آن به زمان مناسبي احتياج است  و جالب اين كه اين تراما هاي فردي و اجتماعي آگر پالايش نشوند امكان بروز  اختلال هاي رواني و اجتماعي مثل خودشيفتگي ( نارسيسيسم) و يا گرايش هاي افراطي و فاشيستي را فراهم مي كند 
به همين دليل و ضرورت است كه روان شناسي فردي رهبران سياسي ونقش خود شيفتگي مرضي اين  رهبران در عصر حاضر  بيشتر از هر زماني مورد توجه مصلحان اجتماعي قرار گرفته وسخن از تحليل رواني و ارزشيابي رواني كانديد هاي رياست جمهوري به شدت مطرح شده است .  لذا شاخه جديدي از روان شناسي  تحت نام جديد روان شناسي سياسي ، آرام ، آرام جاي خودش را در سياست و ديپلوماسي و پلاتفرم هاي سلطنت طلبي و جمهوريخواهي و پان اسلاميزم  نشان مي دهند كه دوستان متخصص  در روانپزشكي و روانشناسي و مددكاري اجتماعي مي توانند نوري بر پشت پرده هاي تاريك  اين مفاهيم بيفكنند.
اشكبوس طالبي - روان شناس