رفتن به محتوای اصلی

خفته در رویای هجرت با پرستویی که نیست

خفته در رویای هجرت با پرستویی که نیست

خفته در رویای هجرت با پرستویی که نیست

مانده ام در کشوری افسرده با نوری که نیست

شاعری هم درد توماجم که در دنیای خویش

زنده از احیای نهضت با ارسطویی که نیست

شعر و آواز و هنر گمگشته در ایران خویش

گشته در تاریکی شب با فراسویی که نیست

چوبه ی دار و جنایت پای بر سودای خویش

رفته از صحرای محنت با مددجویی که نیست

بند ننگ اَهرمن آویخته چون دستار خویش

کشته از پیکان ظلمت با کمانجویی که نیست

هم خروش شیر لر در شعر و در نجوای خویش

نعره از بیداد و تهمت با هیاهویی که نیست

سالک عشق وطن در بند با غم‌های خویش

خسته از فتوای ذلت با ترازویی که نیست

حکم و شرع دین کجا؟! و داد انسانی کجا !؟

شکوه از ضحاک نکبت با فریدونی که نیست!
 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید