علی رمضانیان
طرح انتقال پایتخت از تهران در تمام دولتهای جمهوری اسلامی مطرح شده و بحثهای زیادی پیرامون آن بین مقامات، مدیران و کارشناسان در گرفته اما به دلیل مشکلات، ناتوانیها و ملاحظاتی که این جابجایی برای جمهوری اسلامی دارد، تا کنون این طرح اجرایی نشده است.
با این حال، طرفداران این جابجایی میگویند که بحرانهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی موجود در تهران، ضرورت انجام اقداماتی اساسی را بیش از پیش روشنتر کرده است.
مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردم هم از همین ابتدای کار، ضرورت انتقال پایتخت به جای دیگر را گوشزد کرده است. او ۱۷ شهریور امسال گفت: «چارهای نداریم جز اینکه مرکزیت اقتصادی و سیاسی کشور را به جنوب و نزدیک دریا منتقل کنیم.»
چرا عدهای میگویند پایتخت از تهران برود؟
تهران یک ابرشهر بزرگ است که بیش از ۹ میلیون نفر را در خود جای داده است. هرچند برخی کارشناسان معتقدند که به دلیل تردد روزانه افراد ساکن شهرهای اطراف تهران و مراجعه کننده از استانهای دیگر، جمعیت پایتخت در طول روز به نزدیک به پانزده میلیون نفر میرسد.
این افزایش ناگهانی جمعیت روزانه فشار زیادی بر زیرساختهای شهری، حملونقل، و به ویژه منابع حیاتی مانند آب و برق وارد میکند.
البته رئیس دولت چهاردهم مهمترین چالش تهران را آب دانسته است.
سازمان آب و فاضلاب تهران گزارش کرده که ظرفیت تأمین آب برای شهر تهران ۵.۷۴۹ میلیون مترمکعب است، اما میزان مصرف این شهر ۶.۵۴۴ میلیون مترمکعب است. علاوه بر این، مصرف آب در تهران به طور سالانه ۲ تا ۲.۵ درصد افزایش مییابد که بحران آب را در آینده نزدیک، تشدید میکند. بر اساس این گزارش، تهرانیها به طور متوسط روزانه ۸۰ لیتر بیشتر از شهروندان کشورهای پیشرفته آب مصرف میکنند.
میزان آلودگی هوا در تهران به طور مداوم از حد مجاز جهانی فراتر میرود و این مسئله سلامت عمومی را تهدید میکند
همچنین تهران در مسیر گسل زلزله قرار دارد و کارشناسان همواره در این باره هشدار میدهند.
علاوه بر چالشهای زیستمحیطی، تراکم بیش از حد جمعیت در تهران، مشکلات جدی در حوزه حملونقل عمومی، ترافیک سنگین و البته آلودگی هوا ایجاد کرده است.
طبق اعلام شهرداری تهران، متوسط سرعت ترافیک در ساعات اوج روز کمتر از ۱۵ کیلومتر بر ساعت است و زمان تلفشده در ترافیک روزانه تأثیرات منفی بر بهرهوری اقتصادی و کیفیت زندگی مردم گذاشته است.
مسائل اقتصادی نیز به شدت به تراکم بیش از حد جمعیت در تهران مرتبط است. طبق تحقیقی که از سوی فصلنامه ژئوپلیتیک منتشر شده، ۲۳ درصد تولید ناخالص داخلی ایران به تهران مربوط میشود. این تمرکز اقتصادی در یک منطقه واحد، ریسکهای بزرگی را برای کل کشور به همراه دارد؛ بهطوری که وقوع بحرانهای طبیعی، مانند زلزله، یا بحرانهای اقتصادی میتواند تبعات گستردهتری برای کل کشور داشته باشد.
همچنین، جمعیت کارمندان دولت در تهران بسیار زیاد است. بر اساس گزارش استانداری تهران در شهریور ۱۴۰۳، استان تهران نزدیک به هشت میلیون و ۵۲۰ هزار نفر بیمهشده تأمین اجتماعی دارد، که ۹۰ درصد از این تعداد در شهر تهران متمرکز هستند. این تراکم نیروی انسانی در تهران، سبب تمرکز اداری و دیوانسالاری (بروکراسی) پیچیده در این شهر شده است و روند خدماترسانی دولتی را کندتر و ناکارآمدتر میکند.
موافقان و مخالفان انتقال پایتخت چه میگویند؟
با وجود همه این مشکلاتی که در پایتخت وجود دارد، لیست افراد مخالف این جابجایی بلند است. از محمد توسلی، اولین شهردار بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ گرفته تا غلامحسین کرباسچی، شهردار پیشین تهران و مهدی چمران، رئیس فعلی شورای شهر تهران با آن مخالفت هستند.
غلامحسن کرباسچی با رد ایده انتقال پایتخت از تهران گفت: «ما این انتقاد را به پزشکیان داریم که این حرفش در مورد تغییر پایتخت را شاید با مطالعه بیشتری باید میگفت چرا که بهانهای برای رها کردن تهران میشود. فرض کنید دولت از تهران برود، تکلیف شهری با ۱۰ تا ۱۲ میلیون جمعیت چه میشود؟»
علی مدنی پور استاد طراحی شهری، دانشگاه نیوکاسل انگلستان به بیبیسی فارسی گفت: «بسیاری از مشکلات شهر تهران مانند کمبود و گرانی مسکن، مشکل حمل و نقل، آلودگی هوا، نابرابری اجتماعی و مشکلات اقتصادی بزرگ و کوچک مشابه مشکلات سایر کلانشهرهای دنیاست. علاوه بر این در دیگر مناطق ایران هم مشکلاتی از این دست وجود دارد. بنابراین سوال اساسی این است که آیا با گزینش پایتختی جدید، مشکلات پایتخت قدیم حل خواهد شد؟ در ترکیه پایتخت از استانبول به آنکارا رفت، ولی تمام مشکلات کلانشهری استانبول باقی ماند و بیشتر هم شد. اگر دولت از تهران برود، شهری با میلیونها شهروند و مشکلات حل نشده باقی میماند. در واقع منابع مالی و نیروهای انسانی از پایتخت قدیم دور شده و سبب بحرانی بزرگتر میشود.»
او در ادامه افزود: «کشورهایی با نظام متمرکز پایتختهای خود را رها نمیکنند. بلکه راه چارهای پیدا میکنند. فرانسه و بریتانیا دارای نظامهای متمرکز و پایتختهای بسیار متراکم هستند. با وجود مشکلات حاد کلانشهری در این پایتختها، فکر تغییر پایتخت نیستند، چون این شهرها ارزش تاریخی، فرهنگی و اقتصادی بسیاری دارند. آنها هم مثل سایر کلانشهرهای دنیا مجبورند برای حل مشکلات خود به دنبال راه چاره باشند. و توانستند بخشی از مشکلات را حل کنند. دولت ایران هم باید به جای افزودن به مشکلات قبلی راه حل مناسبی برای کم کردن مشکلات تهران پیدا کند.»
اغلب موافقان انتقال پایتخت، نگاه محیط زیستی و طبیعی دارند.
مهدی زارع، رئیس مرکز پیشبینی زلزله و استاد گروه زلزلهشناسی مهندسی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله به روزنامه اعتماد در شهریور امسال گفت:« به دلیل مسائل مبرم مختلف از جمله خطر زمینلرزه بزرگ در تهران، آلودگی شدید هوا، ازدحام جمعیت و آسیبپذیری شهر در برابر سوانح گوناگون پیشنهادهای برای ایجاد یک پایتخت جدید که بتواند نیازهای کشور و شهروندان را بهتر برآورده کند، انتقال پایتخت باید انجام شود. از بعد زلزله جاهای زیادی برای انتخاب وجود ندارد. اما راه چارهای جز تغییر پایتخت نمانده است چرا که وضعیت گسل تهران همواره بحرانی است.»
او تاکید دارد : «البته علاوه بر موضوع زلزله باید مساله آب و محیط زیست تهران را هم توجه کرد. به لحاظ محیط زیست تهران قابلیت بهبود شرایط را دارد. به محض اینکه تهران زلزله بیاید علاوه بر کشتاری که احتمالا رخ میدهد موضوع غارتگری هم مطرح است. به همین دلیل باید پایتخت تغییر کند.»
یک عضو هیات علمی دانشگاه تهران که موافق انتقال پایتخت است، به بیبیسی فارسی گفت: «تهران فقط یک ابرشهر نیست یک شهر ابرمشکلات است. حل شدن مشکلات به راحتی امکان پذیر نیست. ابتدا باید دولت از این شهر برود. وقتی این شهر سبک شد، سپس آرام آرام به مشکلات آن رسیدگی شود. و تا زمانی که دولت در این شهر فعال است و روز به روز بر جمعیت و مشکلات این شهر افزوده میشود، مشکلات قابل حل نیستند.»
کجا گزینه است؟
برای جایگزینی تهران در گذشته مناطق مختلفی پیشنهاد شده است. هرچند این سالها از سوی هیچ نهادی به طور رسمی گفته نشده که کدام شهر برای انتقال پایتخت در نظر گرفته شده است.
اواخر سال ۹۱ سخنگوی کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور مجلس، انتقال کامل وزارتخانهها به شهر جدید پرند را مطرح کرد. بعد از آن مرتضی تمدن، استاندار تهران در سال ۱۳۹۲ گفته بود که قرار است که پایتخت اداری به شهر پرند در ۶۶ کیلومتری تهران منتقل شود. او تاکید کرده بود: «مکانیابی جهت انتقال وزارتخانهها به شهرجدید پرند انجام شده و ۴۰۰ هکتار زمین در پرند برای انتقال و ایجاد پایتخت اداری دیده شده است.»
اما این طرح عملیاتی نشد.
مهدی زارع، رئیس مرکز پیشبینی زلزله به روزنامه اعتماد گفته بود که ظاهرا شهر گلپایگان یکی از گزینههاست. برخی دیگر ساحل مکران و عدهای هم شهر همدان را مطرح کردند.
دنیای اقتصاد در سال ۱۳۹۹ به نقل از یک کارشناس نوشت: «انتخاب نقطه بهینه برای پایتخت جدید شامل هفت شرط اصلی است: اقلیم، منابع آب، زلزله، ایمنی، امنیت، تراکم جمعیت پایین، و پتانسیل محیطی. طبق این مطالعات، سه دسته شهرها بر اساس فاصله از مرزهای کشور بررسی شدهاند. شهر همدان به دلیل مرکزیت و امنیت نسبی بهترین گزینه است، اما همچنان مشکلات تأمین آب وجود دارد. همچنین، شهرهایی مانند ساوه و شمال اراک به دلیل مشکلات زلزله و آبوهوا رد شدهاند.»
مسعود پزشکیان در سخنان اخیر خود به جنوب و همجواری دریا اشاره کرده بود.
یک عضو هیات علمی دانشگاه تهران و متخصص شهرسازی که نخواست نامش فاش شود، به بیبیسی فارسی گفت: «موضوع زلزله و آب برای جایگزینی پایتخت از سوی دولت مهمترین شاخصه دانسته میشود. مناطق زیادی برای انتقال پایتخت مطرح است که باید برای آن منطقه برنامهریزی کرد. در حقیقت مساله این است که باید جایی را پیدا کرد که پاسخگوی تراکم جمعیتی باشد.»
او مناطق مختلفی را پیشنهاد کرد: «به عنوان نمونه، منطقه بین سنندج، سیرجان، جنوب طبس و شمال یزد، محدوده حوض سلطان قم ، بیابان لوت استان خوزستان، یعنی جنوب اهواز به سمت خرمشهر، از جنوب دریاچه ارومیه به سمت جنوب شرقی، اطراف همدان، اصفهان و اراک از جمله مناطقی هستند که به خاطر زلزلهخیزی مهم هستند، اما مساله آب هم مطرح است. یعنی با طرح مساله آب برخی مناطق که کویری هستند مانند اطراف طبس، قم و بیابان لوت از این لیست خارج میشوند. علاوه بر این موضوع امنیت هم مطرح است به همین دلیل استان خوزستان به دلیل تجربه جنگ ایران و عراق، خط میخورد.»
به عقیده او منطقه بین سنندج و سیرجان بهترین منطقه است. هم زلزله خیر نیست، هم آب دارد و هم ملاحظات امنیتی رعایت میشود.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران در خصوص سخنان رئیسجمهور مبنی بر انتقال پایتخت به جنوب گفت: «جنوب ایران زلزلهخیز بوده و حتی خطر سونامی دارد. مساله آب و امنیت هم صددرصد حل نمیشود.»
هزینه جابجایی پایتخت در ایران و تجربه کشورهای دیگر
در سدههای اخیر، حدود ۷۷ کشور پایتخت خود را تغییر دادهاند. کشورهایی مانند کره جنوبی، مصر و اندونزی نیز در سالهای اخیر هزینههای کلانی برای جابجایی پایتخت متحمل شدهاند. برآورد میشود در کره جنوبی بین ۳۵ تا ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه شود. هزینه جابجایی پایتخت در اندونزی هم حدود ۳۰ میلیارد دلار برآورد میشود.
این هزینه در ایران هم بالاست. در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۴ بود که شورای نگهبان طرح امکانسنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکززدایی از تهران را تأیید کرد، پیروز حناچی که مسئول وقت دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری بود، هزینه انتقال پایتخت را در محدوده ۷۸ میلیارد دلار برآورد کرد.
در اردیبهشت امسال احمد وحیدی، وزیر کشور دولت سیزدهم هزینه انتقال پایتخت به شهر دیگر را نزدیک به ۱۰۰ میلیارد دلار ارزیابی کرد.
همه دولتهای جمهوری اسلامی درگیر جابجایی ناموفق پایتخت
تهران ۲۳۸ سال پیش پایتخت ایران شد.
آقا محمدخان قاجار در سال ۱۱۶۴ هجری قمری، مطابق با ۱۸ فروردین ۱۱۳۰ شمسی، تهران را پایتخت کشور معرفی کرد. جمعیت تهران در آن زمان حدود ۱۵ هزار نفر بود.
در دوره جمهوری اسلامی، تقریبا همه دولتها به فکر انتقال پایتخت افتادند.
نخستینبار این موضوع در دولت میرحسین موسوی بهطور جدی مطرح شد و چند مکان از جمله اطراف شهر تفرش مکانیابی شد، ولی به علت ناتوانی مالی دولت و دلایل فنی مختلف متوقف شد.
سپس در دوره ریاستجمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و شهرداری غلامحسین کرباسچی در سال ۱۳۶۸ مطرح شد و به سمت ساماندهی تهران سوق داده شد. در سال ۱۳۸۳، دبیر وقت شورای امنیت ملی به دلیل زلزلهخیز بودن تهران، موضوع انتقال پایتخت را مطرح کرد. در دولت محمود احمدینژاد هم این موضوع بررسی شد. در دی ماه ۱۳۹۲، مجلس شورای اسلامی موضوع انتقال پایتخت سیاسی و اداری تهران به مکانی دیگر را تصویب کرد، اما رئیس دولت یازدهم، حسن روحانی، با این طرح مخالفت کرد و اظهار داشت که باید نظر نهایی را رهبر جمهوری اسلامی اعلام کند.
در نهایت، در سال ۱۳۹۴، طرح نهایی جابجایی انتقال پایتخت تصویب شد و به صورت قانون درآمد.
با این وجود این گره هنوز باز نشده است.
روزنامه دنیای اقتصاد در آن زمان به نقل از رئیس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی نوشت: «هویت شهری تهران به عنوان تنها شهری که هماکنون دربردارنده معیارهای لازم برای پایتخت بودن است، علت اصلی عدم امکان این انتقال محسوب میشود. علاوه بر این حاصلخیزی و اقلیم ویژه شهر تهران، حجم انبوه جمعیت ساکن و شاغل در پایتخت، عدم امکان یافتن شهری جایگزین برای پاسخ به نیازهای سکونتی این جمعیت و تنوع فرهنگی تهران مهمترین عوامل پیشتازی این شهر برای انحصار عنوان پایتخت است. به همین دلیل جابجایی پایتخت از تهران غیرممکن شده است»
و در نهایت
مهمترین چالش برای انتقال پایتخت، هزینههای عملیاتی آن است. تجربه کشورهای دیگر نشان داده که چندین میلیارد دلار برای جابجایی پایتخت نیاز است. با توجه به مشکلات مالی که جمهوری اسلامی با آن مواجه است، این طرح با چالشهای جدی روبهرو است و به نظر میرسد اجرای آن در کوتاهمدت ممکن نباشد. به همین دلیل کارشناسان پیشنهاد میکنند که شاید پیدا کردن راه حلی برای مشکلات تهران کمهزینهتر و سریعتر باشد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
سلام بر هموطنان گل گلاب، به…
سلام بر هموطنان گل گلاب،
به شتر گفتن گردنت کج است، گفت شما لطفا بفرمایید که کجای من راست است.
واقعا گریه و خنده دار است که در کشوری که هر موضوع کوچک تا کلان آن تبدیل به معضل گردیده و ساختار کنونی بزحمت حلال یک مشکل پایه ای هست، روی موضوعی بحث میشود که حتی کشورهای در شرایط بهتر هم در حل آن عاجزند.
بهترین اقدام طبق صحبت آقای کرباسچی انتقال سازمان های دولتی زیادیست به استان های دیگر که مشابه کشورهای دیگر، که هم با نوع فعالیت آن سازمان متناسب است و هم امتیازی به استان ها بحساب میآید. خود این موضوع خلوت شدن ۲۰ درصدی تهران را بدنبال خواهد داشت.
بالا بردن تولید صنعتی و اشتغال وسیعتر هم به تقسیم بهتر جمعیت در مناطق مختلف کشور کمک میکند.
اگر روزگاری، کشور به سر و سامان رسید (حدودا ۵۰ سال دیگر) میشه منطقه ای را در وسط ایران مانند بیابانهای جوار شهر اردکان یزد را برای ایجاد یک پایتخت مدرن مورد مطالعه قرار داد که خود باعث توسعه همان منطقه و نیمه جنوبی کشور خواهد شد و دسترسی به پایتخت را برای هر چهارگوش کشور بهتر میکند.
ممنون از توجه شما
افزودن دیدگاه جدید